استفاده از اینترنت و فناوری های چندرسانه ای، یادگیری سنتی را به سمت یادگیری الکترونیکی سوق داده است که این امر استفاده از روش های نوین ارزشیابی را جهت سنجش فراگیران اجتناب ناپذیر می کند (6). امروزه ارزشیابی الکترونیکی، یکی از مهمترین کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در جهان به حساب آمده و بسیاری از دانشگاه ها در سراسر دنیا با طراحی برنامه ها و دوره های آموزش الکترونیکی، پا به عرصه وجود نهادهاند تا پاسخگوی تقاضای روزافزون علاقه مندان برای آموزش و انعطاف پذیری بیشتر در امر آموزش باشند (7). ظهور ارزشیابی الکترونیکی، بهعنوان زیرمجموعه ای از آموزش از راه دور، زمینه را بیش از پیش برای کاربرد گسترده آموزش های یادگیرنده محور و سایر تغییرات در رویه های آموزشی فراهم کرده است (8).
ارزشیابی، فرآیندی است که طی آن درمورد یک پدیده یا شیء، اطلاعات لازم جمع آوری، تحلیل و تفسیر میشود تا براساس آن، بتوان درباره ارزش یا اهمیت یک پدیده قضاوت کرد. براین اساس، ارزشیابی آموزشی، فرآیندی است که از طریق گردآوری اطلاعات درباره ویژگیهای عناصر نظام آموزشی، بستری را برای قضاوت درباره کیفیت و بهبود یا اصلاحشان، فراهم میسازد (9). اقدام برای ارزشیابی و تضمین کیفیت آموزش الکترونیکی، می بایست در چارچوب علمی انجام شود تا از اثربخشی لازم برخوردار گردد (10). در همین راستا، هرچه میزان کیفیت آزمونهای الکترونیکی بیشتر باشد، میزان رضایت دانشجویان از این آزمونها بیشتر میشود (6). امروزه، آزمون های کاغذی، به طور وسیع در دانشگاه ها و سایر مراکز آموزشی برای ارزیابی دانشجویان و فراگیران مورد استفاده قرار می گیرند. اما، باتوجه به پیشرفت تکنولوژی و استفاده از کامپیوتر در نسل جدید دانشجویان، کاربرد آزمون مبتنی بر کامپیوتر در ارزیابی های آموزشی در موسسات آموزشی مورد توجه قرار گرفته است که از مزایای این آزمون ها، می توان به نمره دهی خودکار و سریع و ارتقای امنیت آزمون اشاره نمود (11). در نتایج جویباری و همکاران نیز دیده شد که استفاده از نیروی انسانی کمتر و صرفهجویی در هزینههای چاپ و راحتتر بودن ارزشیابی، بیشترین مزایای روش ارزشیابی اساتید بهصورت تحت وب از دیدگاه دانشجویان بوده است (12). بر این اساس باید گفت که رﺷﺪ ﮔﺴﺘﺮده ﭼﻨﯿﻦ ﺷﯿﻮهﻫﺎیﯽ در ارزیﺎﺑﯽ آﻣﻮزﺷﯽ ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺰایﺎی ﻓﺮاوان آنﻫﺎ اﻣﮑﺎنﭘﺬیﺮ ﺷﺪه اﺳﺖ. اﻟﺒﺘﻪ اﺳﺘﻔﺎده از ارزیﺎﺑﯽ اﻟﮑﺘﺮوﻧﯿﮑﯽ معایبی نظیر سخت بودن به کارگیری آن در مباحث امتحانی مانند ریاضی ﺑﻪ ﻋﻠﺖ اﺣﺘﯿﺎج ﺑﻪ ﻓﺮﻣﻮلﺳﺎزی و ﻧﯿﺎز ﺑﻪ ﻣﻬﺎرتﻫﺎی ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮی را دارد (13).
در هر سیستم آموزشی، ارزشیابی از موضوعات اساسی قلمداد می شود و هیچ آموزشی، بدون ارزشیابی و ارائه بازخورد، ارزشی ندارد و دانشجویان، نیازمند این هستندکه بتوانند نقایص و مشکلات خود را شناخته و در جهت رفع آن کوشش نمایند (14). همانطورکه بیان میشود، سنجش، بریادگیری دانشجویان تاثیر دارد. بنابراین، در برنامه ریزی درسی مبتنی بر شبکه نیز، باید از سنجش، برای اطمینان از کیفیت آموزش استفاده کرد (15). رویکردها و دیدگاهها، ابزار و تکنیک های گوناگون، درخصوص ارزشیابی کیفیت آموزش مجازی در کشورهایی که پیشگام توسعه آموزش مجازی بودهاند، معرفی و بهکار گرفته شده اند (16). نتایج پژوهش سیسین(Sissine) (2014) نشان داد که استفاده از یک روش الگوریتم ترکیبی در مقایسه با روش آموزش سنتی برای آموزش کارکنان، میتواند باعث کاهش زمان کلاس درس و کاهش هزینه های مسافرت و آموزش شود (17). در مطالعه دیگری که توسط ماری لاهتی (Mari Lahti) و همکاران انجام شد، نتایج نشان داد که در دانش، مهارتها و رضایتمندی پرستاران و دانشجویان بین دو گروه الکترونیکی و سنتی، تفاوت آماری معنیداری وجود ندارد (18). همچنین، در پژوهش هوچلنرت (Hochlehnert) و همکاران دلایل مخالفت دانشجویان در آزمون های الکترونیکی، ترس از خطای کامپیوتر یا صدای اضافی از صفحه کلید بود (19).
حال، ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻘﺶ ﻣﺤﻮری داﻧﺸﺠﻮیﺎن در یک ﺳﯿﺴﺘﻢ آﻣﻮزﺷﯽ، ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ دیدگاه و تجارب آﻧﺎن در اﺟﺮای ایﻦ روش ارزشیابی ﻧﻮﭘـﺎ در اﺟﺮای ﺑﺮﻧﺎﻣﻪریـﺰیﻫـﺎی آﺗـﯽ، ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﮐﻤﮏﮐﻨﻨﺪه ﺑﺎﺷﺪ. باتوجه به اهمیت موضوع و عدم انجام تحقیقی مشابه در این زمینه در دانشگاه علوم پزشکی گیلان، پژوهشگران بر آن شدند تا پژوهشی تحت عنوان "مقایسه دو روش ارزشیابی آزمونهای سنتی و الکترونیک براساس نگرش و تجارب دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان" انجام دهند.
روش ها
مطالعه حاضر از نوع مطالعه ترکیبی (کمی و کیفی) بوده و جمعیت مطالعه، دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان بودند. روش های تحقیق ترکیبی نسبت به زمانی که از تحقیق کمی یا کیفی به تنهایی استفاده می شود، نتایج واقعی تر و قابل قبول تری برای درک مساله تحقیق ارائه می دهد. بنابراین، محققان به جای محدود شدن به استفاده از نوع خاصی از داده های مرتبط با تحقیق کمی یا کیفی میتوانند برای جمعآوری داده ها از همه ابزارهای موجود (پرسشنامه، مصاحبه) استفاده کنند (20). در تحقیق حاضر، روش انتخاب نمونه ها در قسمت کمی، سرشماری درنظر گرفته شد. نمونه ها، کلیه دانشجویان ترم سوم دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان (54 نفر) بودند که در نیمسال اول سال تحصیلی 1398-1397 واحد درسی فیزیک پزشکی را انتخاب کردند. درس فیزیک پزشکی به دلیل داشتن مفاهیم تئوری و محاسبات کاربردی ازجمله دروسی است که سوالات آن در دو بخش طرح می گردد: 1- سوالات مفهومی محض 2- مساله و محاسبات با رویکرد تشخیصی و درمانی.
لذا لازم است دانشجو ابتدا دادههای صورت مساله را از کامپیوتر به کاغذ منتقل کرده و با نوشتن فرمول و محاسبه آن، به سوال پاسخ دهد که این کار برای دانشجو زمانبر است درصورتی که در سوالات مفهومی محض، دانشجو فقط با خواندن سوال، به آن پاسخ میدهد. از آنجائیکه آزمون درس فیزیک پزشکی نسبت به سایر دروس، تلفیقی از دو سبک متفاوت سوال بود برای بررسی نظر دانشجویان انتخاب گردید.
در امتحان پایان ترم، نمونه های تحقیق به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. نیمی از دانشجویان در آزمون سنتی و نیمی دیگر در آزمون الکترونیکی شرکت نمودند. آزمونها بهصورت همزمان برگزار شد و سوالات امتحانی در هر دو گروه (سنتی و الکترونیکی) یکسان بود. از معیارهای ورود به مطالعه، داشتن حداقل یک بار تجربه آزمون الکترونیکی بود. همچنین از دانشجویان جهت شرکت در آزمون سنتی یا الکترونیکی رضایتنامه کتبی اخذ شد. جهت انتخاب تصادفی نمونه ها در دو گروه، پژوهشگر براساس لیست دانشجویان با انجام قرعه کشی شماره دانشجویی زوج را به گروه سنتی و شماره دانشجویی فرد را به گروه الکترونیکی تخصیص داد.
در قسمت کمی، نگرش دانشجویان در ارتباط با روشهای آزمون، با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته مورد بررسی قرار گرفت. جهت تدوین این پرسشنامه از مقالات جمع آوری شده مرتبط با موضوع و کتاب های معتبر در این زمینه استفاده شد (11،14،17،20). پرسشنامه دارای دو بخش سؤالات دموگرافیک (اطلاعات دموگرافیک شامل سن، جنس، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، دسترسی و میزان استفاده از رایانه، وضعیت تاهل، وضعیت اشتغال و وضعیت سکونت) و سوالات نگرش دانشجویان (12 سوال) درمورد ارزشیابی الکترونیکی و سنتی بود. سؤالات نگرش به صورت لیکرت پنج گزینهای کاملاً موافقم، موافقم، نظری ندارم، مخالفم، کاملاً مخالفم طراحی شد. نمرهدهی هر سوال پرسشنامه براساس معیار 5 تا 1 بود. به منظور تعیین روایی پرسشنامهها، از روش اعتبار محتوا استفاده شد. ابتدا، پرسشنامه محقق ساخته برای ارزیابی نگرش دانشجویان درمورد روشهای ارزشیابی، به 10 نفر از افراد صاحب نظر ارائه و سپس براساس نظرات دریافت شده مورد اصلاح قرار گرفت (93/0 CVI= و79/0 CVR=). جهت تعیین پایایی، پرسشنامه میان 30 نفر از افراد مورد مطالعه، توزیع شد و مقدار آلفای کرونباخ 71/0 بهدست آمد.
پس از استخراج اطلاعات، از روشهای آماری توصیفی مانند میانگین، انحراف معیار، و ازآزمون tمستقل برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. پرسشنامه، توسط دانشجویان به صورت خودگزارشدهی تکمیل گردید. جهت اخذ اطلاعات دقیقتر باتوجه به تجربه عمیق دانشجویان، همراستا با بررسی کمی، یک مطالعه کیفی نیز انجام شد. در بخش کیفی تحقیق، تجارب دانشجویان (19 دانشجو) به روش مصاحبه اخذ شد. نمونهگیری، بهصورت هدفمند آغاز شده و براساس نمونهگیری نظری، تا اشباع دادهها و تا زمانی که مصاحبه ها اطلاعات جدیدی بر داده ها نیفزایند، ادامه یافت. جهت جمعآوری اطلاعات، از مصاحبه فردی و گاه، گروهی، بهره گرفته شد. مصاحبهها با سؤالات باز نظیر لطفاً تجارب خود را در رابطه با روشهای ارزشیابی بفرمایید"، "لطفا تجارب خود را در رابطه با روش ارزشیابی سنتی (الکترونیکی) بفرمایید."، شروع شد و با سؤالات اکتشافی نظیر: "لطفاً در این رابطه بیشتر توضیح دهید"، ادامه یافت. روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد مرسوم (Conventional Approach) در بخش کیفی بهکار گرفته شد. در این روش، مصاحبهها بهطور مستقیم جهت درک و تجارب مشارکت کنندگان انجام میگردد و در ادامه، کدها و طبقات بهطور مستقیم و بهصورت استقرایی از دادههای خام استخراج میگردند.
مصاحبه ها با اجازه آنها ضبط گردیده و بلافاصله بعد از اتمام مصاحبه، هر مصاحبه کلمه به کلمه نوشته و سپس کدگذاری شدند و پس از تحلیل هر مصاحبه، مصاحبه بعدی انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها با رویکرد تحلیل محتوای قراردادی و پردازش آنها با روش [مرسوم] نظاممند و شفاف 7 مرحلهای زیر صورت گرفت: در مرحله اول، مصاحبهها دست نویس شده و جهت تحلیل محتوای کیفی، مرتب گردیدند. در مرحله دوم، هر متن، جهت تصمیمگیری درخصوص واحد تجزیه و تحلیل، چند بار خوانده شد. در مرحله سوم، طراحی توسعه کدها و طبقات انجام و طبقات با رویکرد استقرایی از دادههای خام استخراج و با مقایسه مداوم، تمایز بین طبقات صورت پذیرفت. در مرحله چهارم، کدگذاری باتوجه به نمونه متن صورت گرفته و نمونهای از متن با روش پیشنهاد شده Polit و همکاران (21)، تبدیل به کد شده و در ادامه، کدگذاری باز انجام گرفت و بعد از آن، دادهها سازماندهی گردید. در کدگذاری باز، خط به
خط دادهها بررسی شده و به هر جمله مرتبط با رویداد، یک کد اختصاص مییافت. در مرحله پنجم، تمام متن کدگذاری شده بهطور پیوسته، از توافق بین نظرات مشارکت کنندگان و اعضای تیم پژوهش اطمینان حاصل میشد. در گام بعدی، تثبیت در کدگذاری حاصل و همچنین، تثبیت در کدگذاری کلی دوباره کنترل شد. در مرحله هفتم و تجزیه و تحلیل نهایی، درباره دادههای کدگذاری شده نتیجهگیری شده و براساس نتیجهگیری از دادهها، سازههایی از معانی ارایه شد. از معیارهای پیشنهادی Lincoln & Guba شامل اعتمادپذیری (Credibility)، تأییدپذیری (Confirmability)، اعتمادپذیری (Dependability) و انتقالپذیری (Transferability) برای اطمینان از صحت و دقت دادهها استفاده گردید (22). اعتمادپذیری دادهها، از طریق بازبینی اعضای تیم تحقیق و افراد صاحب نظر (Peer check or faculty member check) صورت گرفته و صحت فرایند کدگذاری مورد بررسی قرار گرفت. اعتمادپذیری یا مقبولیت در جمعآوری دادهها با روش تلفیقی (Triangulation) مانند مصاحبه نیمه ساختار یافته، بررسی مدارک کمی و تلفیق زمانی ازجمله بررسی در زمانهای متفاوت و امکان بازخورد به دادهها، غرق شدن و درگیری مداوم محقق در دادهها (Prolonged Engagement with Subject Matter) و تحلیل مقایسهای و مستمر انجام شد. همچنین، بهره گیری از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر دادهها، خلاصه سازی و دسته بندی اطلاعات بدون این که دادهها آسیب ببیند، تأمین کننده فرایند اعتبار دادهها در این پژوهش بود. حفظ مستندات مربوط به مطالعه، علاقه محققین به موضوع مورد مطالعه و تماس دراز مدت با این موضوع و تلاش جهت اگاهی از نظرات و درک افراد مشارکت کننده در تحقیق، از دیگر عوامل تعیین کننده تأییدپذیری بوده است. با ارایه توصیف کاملی از موضوع و نتایج اخذ شده، ویژگیهای توصیف توصیف کاملی از موضوع و نتایج اخذ شده، ویژگیهای مشارکتکنندگان، ، روش جمعآوری تجزیه و تحلیل دادهها با ارایه گویههایی از بیانات مشارکتکنندگان، انتقال پذیری داده ها با هدف امکان پیگیری مسیر تحقیق برای دیگران، صورت گرفت.
جهت توجه به نکات اخلاقی تحقیق، معرفینامه کتبی اخذ شده از معاونت محترم پژوهشی دانشگاه، به ریاست دانشکده پزشکی ارائه و جهت شروع تحقیق، اجازه گرفته شد. اهداف پژوهش بهطور کامل برای مشارکت کنندگان شرح داده شد. به دانشجویان اطلاع داده شد که شرکت در تحقیق اختیاری بوده و جهت مصاحبه و ضبط صدا نیز از آنان اجازه کتبی اخذ شد. همچنین به آنان گفته شد که ذکر نام و نام خانوادگی در پرسشنامه نیاز نیست، نتایج پژوهش محرمانه بوده و درصورت تمایل، نتایج در اختیار آنان قرار داده خواهد شد. تحقیق حاضر، نتیجه طرح مصوب در مرکز آموزش پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان با کد اخلاق IR.GUMS.REC.1398.3 است.
یافته ها
مشارکت کنندگان در قسمت کمی، 54 نفراز دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گیلان بودند که تجربه شرکت در حداقل یک تا دو آزمون الکترونیکی را داشتند. 27 نفر دختر و 27 نفر پسر و میانگین سنی آنان 81/1±81/19 سال بود. همچنین 1/98 درصد از دانشجویان به کامپیوتر دسترسی داشتند. میانگین نمره نـگرش دانشجویان نسبت به آزمون الکترونیکی 09/6±87/38 از حداکثر60 نمره با حداقل نمره 24 و حداکثر نمره 54 بود.
بالاترین میانگین نمره نگرش مربوط به سوال: "در آزمون الکترونیکی نسبت به آزمون سنتی، دانشجویان سریع میتوانند از نتیجه امتحان خود مطلع شوند و بازخورد دریافت کنند"، و پایینترین میانگین نمره نگرش، در سوال "آزمون الکترونیکی نسبت به آزمون سنتی میتواند یادگیری دانشجویان را افزایش دهد" بوده است. اما تفاوت آماری معنی داری در دو گروه جز در سوال امکان تقلب در آزمون الکترونیکی نسبت به آزمون سنتی اصلاً وجود ندارد در سوالات دیگر وجود نداشت (جدول 1).
میانگین نمره نگرش در گروه آزمون الکترونیکی بیشتر از گروه آزمون سنتی بود. اما تفاوت معنیدار آماری بین این دو گروه وجود نداشت (508/0p=) (جدول 2). همچنین میانگین نمره نگرش در گروه دختران (38/39) بیشتر از گروه پسران (36/39) بود. اما تفاوت معنی دار آماری بین میانگین نمره نگرش این دو گروه نیز وجود نداشت (553/0p=).
در قسمت کیفی، با 19 نفر از دانشجویان مصاحبه انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها درباره تجارب دانشجویان پزشکی در رابطه با شرکت در آزمونهای سنتی (مداد و کاغذ) و الکترونیک، منجر به شکل گیری 4 طبقه اصلی و 15 زیرطبقه گردید: طبقه اصلی "کارآمدی آزمون الکترونیک" با 4 زیرطبقه، دست یافت سریع پاسخ، تسریع در اصلاح اشتباهات، آرامش یافت شده در آزمون، در مسیر اقتصاد پایدار/ طبقه اصلی "نوآوری نامانوس" با 4 زیرطبقه "روند کند دریافت پاسخ اعتراض، سیستمهای ناکارآمد، روند ناآشنای آزمون، وهم فهم بدون تصویرنگاری/ طبقه اصلی" در چالش قالب کهنه "با 3 زیرطبقه: سردر گمی عکس های کم وضوح، درک سرگشته سوالات اشتباه، تطابق ناعادلانه نمرات اختصاص یافته/ طبقه اصلی" راههای هموارشدگی" با 4 زیرطبقه: پاسخنامه فردی دریافتی، پاسخ های تصادفی شده، فهم هموار شده آزمون، چرک نویس در دسترس (جدول 3).
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |