تغییر و تحولات در جوامع انسانی موجب دگرگونی در نگرش، ارزشها و انتظارات انسان شده و درنتیجه وظایف نظام آموزش عالی سلامت نیز تحت تأثیر این تحولات قرار میگیرد. دانشگاه بهعنوان متفکرترین نهاد، در قبال تحقق آرمانهای توسعه ملی مسئول بوده و این موضوع ایجاب میکند تا دانشگاه به پویاسازی ارکان خود در انطباق با برنامههای توسعه بپردازد (1).
ﻓﺮآﻳﻨﺪ آﻣﻮزش ﭘﺰﺷﻜﻲ ﺗﺤﺖ تأثیر ﻋﻮاﻣﻞ و ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎی ﻣﺘﻌﺪدی ﻗﺮار دارد. داﻧﺸﺠـﻮ، اﺳﺘـﺎد، ﻋﺮﺻﻪ آﻣـﻮزش، روشهـای آﻣﻮزﺷﻲ، ﻣﻨﺎﺑﻊ آﻣﻮزﺷﻲ، روﻧـﺪ رو ﺑـﻪ رﺷـﺪ فنّاوری آﻣﻮزﺷﻲ و ﻳﺎدﮔﻴﺮی اﻟﻜﺘﺮوﻧﻴﻜﻲ، پاسخدهی بهموقع ﺑﻪ ﺗﻐﻴﻴﺮات رو به رشد در فناوریهای ﻧـﻮﻳﻦ و ﻫـﺪاﻳﺖ و ﻣــﺪﻳﺮﻳﺖ ﺻــﺤﻴﺢ برنامههای آﻣﻮزﺷﻲ در ﻋــﺼﺮ اﻃﻼﻋـﺎت و ارﺗﺒﺎﻃﺎت میتواند از یک طرف ﻣﻮﺟﺒﺎت بهروز ﺑﻮ دن ﻓﺮاﮔﻴـﺮان را ﻓﺮاﻫﻢ ﻛﻨﺪ و از دﻳﮕﺮ ﺳﻮ داﺷﺘﻦ ﻳﻚ ﭘﺰﺷﻚ ﻣﺎﻫﺮ بهعنوان ﺧﺮوﺟﻲ ﻧﻈﺎم آﻣﻮزش ﭘﺰﺷﻜﻲ، ﻣﻮﺟﺒﺎت ﺳﻼﻣﺘﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺟﺎﻣﻌـﻪ را ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﺧﻮاﻫﺪ داﺷﺖ (2). در عصر کنونی، تحول سازمانی یکی از سیاستهایی است که توسط اغلب سازمانها پیگیری میشود. بهطورکلی تحول به مجموعه تغییرات در نظام اداری و اجرایی گفته میشود که به بهبود رویه خدمترسانی، ارتقای کیفیت خدمات، افزایش رضایت مشتریان، افزایش سرعت و دقت انجام امور منجر میشود و به اعتقاد کارشناسان، تحول سازمانی مزیتهای فراوانی برای سازمانها به همراه دارد (3). تحول در نظام های آموزش عالی امری غیر قابل اجتناب در سراسر جهان است (1). برنامهریزی راهبردی بهمنظور ایجاد تحول طراحی میشود. و داشتن ﻧﮕﺎﻫﻲ اﺳﺘﺮاﺗﮋﻳﻚ ﺑﻪ ﻧﻴﺎزﻫﺎی ﺣﺎل و آﻳﻨﺪه میتواند به اﻧﺘﺨﺎب موضوع تغییر در جامعه کمک کند و در اﻳﻦ راﺳﺘﺎ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻓﺮآﻳﻨﺪﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد از اﻫﻤﻴﺖ بالقوهای ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. ازآنجاکه یک مدرسه عالی یا دانشگاه در وهله اول یک موسسه خدمات انسانی است، بخش عمده تحول بر کسانی تأثیر میگذارد که با این خدمات ارتباط دارند (4). علیرغم اینکه شاهد موفقیت گستردهای در کاهش مرگومیر انسانها بودهایم اما وجود آموزش پزشکی با انتقادات جدی و گستردهای در دو دهه آخر قرن بیستم مواجه بوده، بهطوریکه بسیاری از سازمانها و خبرگان خواستار تغییر و انجام اصلاحات جاری در آموزش پزشکی، تغییرات متناسب با نظام سلامت و نیازهای جامعه، بازنگری در آموزش پزشکی شدند بهنحویکه پزشکانی متناسب و آماده رویارویی با مشکلات قرن بیست و یکم تربیت کند (5). در ایران نیز تحول در نظام آموزش پزشکی متناسب با این تغییرات در حال انجام هست و تحول در نظام آموزش علوم پزشکی با تأکید بر اولویتهای کشور بهعنوان گام چهارم طرح تحول نظام سلامت مطرح شده است. که در این راستا از الگوهای مختلف برنامهریزی جهت تدوین بستههای تحول و نوآوری در آموزش علوم پزشکی استفاده شده است. و این بستهها با رویکرد آینده نگارانه تدوین و راه حلی برای پاسخ به چالشهای آینده نظام سلامت کشور هست. بنابراین با توجه به اینکه این بستهها هم به مشکلات فعلی آموزش میپردازد و هم نگاهی به آینده آموزش کشور دارد. بررسی اجر ای این بستهها یک الزام و نیاز است، تا از این طریق نقاط قوت و ضعف آن مشخص شده و درصوت لزوم تغییرات لازم ارائه شود.
مبنـای برنامههای ایجـاد تغییـر تشـخیص یـا عارضهیابی است آسیب شنـاسـی ابـزاری نویـن و قدرتمنـد و عاملـی مهـم بـرای حـول و توسـعه سازمان برای اقـدام درسـت، مناسـب و کمـک به حذف نقـاط کـور مدیریتی طراحـی شـده است (6). یکـی از مهمتـرین روشهـای فهم عمیق مشکل، پژوهش کیفـی اسـت. زﻣﺎﻧﻲ ﭘﮋوﻫﺶ ﻛﻴﻔﻲ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﻣﻲﮔﻴﺮد ﻛﻪ داﻧﺴﺘﻪﻫـﺎی اﻧﺪﻛﻲ درﻣﻮرد ﻣﺴﺎﻟﻪ ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ وﺟـﻮد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ و ﻳﺎ داﻧﺴﺘﻪﻫﺎ ﺑﻴﺶ از آﻧﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺘﻮان ازادراﻛﺎت ﺟﺪﻳﺪی استفاده شود. دنزین و لینکولن(Denzin (Lincoln درمـورد پژوهش کیفـی و هدف آن ابراز مـی دارند: پژوهش کیفـی به مطالعه پدیده هـا در محیط طبیعـی خود آنها می پـردازد، و تلاش می کند آنها را آنطوری که مردم به آنها مینگرند، تفسیر و معنا کند (7). شناخت نقاط ضعف در اجرای این طرح میتواند به مدیران و مسئولین مربوطه جهت بازنگری و اجرای درست بسته های تحول و نوآوری در آموزش پزشکی یاری رساند. لذا در این مطالعه با توجه به این که بسته های تحول و نوآوری در آموزش پزشکی از سال1394در حال اجراست، سنجش آسیبهای اجرایی بستههای فوق نیازمند به یک پژوهش جامع میباشد بهمنظور بر همین اساس این مطالعه با هدف آسیب شناسایی بستههای تحول و نوآوری در آموزش پزشکی انجام شد.
روش ها
ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﮐﯿﻔﯽ از نوع ﺗﺤﻠﯿﻞ موضوعی در واقع تحلیل مضمون یک روش ساده و کارآمد در روش تحقیق کیفی است. روش کیفی، فرآیندی برای تحلیل دادههای متنی است و دادههای پراکنده و متنوع را به دادههای غنی و تفضیلی تبدیل می کند (8).
جامعه تحقیق این مطالعه شامل 24 نفر از مطلعان کلیدی، صاحبنظران و افراد درگیر در اجرای بستههای تحول و نوآوری و در آموزش پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شمال کشور در سال 1398 بود قبل از شروع مصاحبه از مشارکتکنندگان برای ضبط صدا اجازه شفاهی و کتبی گرفته و اطمینان داده شد که اطلاعات بهدستآمده بهصورت محرمانه مورداستفاده قرار میگیرد. کلیه مصاحبهها توسط پژوهشگر در یک اتاق آرام در معاونت آموزشی، دانشکده، مرکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی گیلان و سالن همایشهای رازی دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. برای انجام مصاحبه ابتدا هدف پژوهش به مشارکتکننده توضیح داده شد و پژوهشگر با ارائه دو سوال کلی از قبیل: مشکلات و چالشهای اجرای بستههای تحول و نوآوری درآموزش پزشکی و ارزیابی سامانههای HOP و آتنا جهت پایش عملکرد بستهها روند مصاحبه را شروع نمود. سپس براساس پاسخهای مشارکتکنندگان، سوالات اکتشافی، عمقدهنده و جزئیتری در راستای هدف پژوهش مطرح شد. دلیل استفاده از این نوع مصاحبه آن بود که پژوهشگر با طرح سوال باز درصدد بود تا بدون محدود کردن عقاید و نگرشهای مصاحبه شوندهها از دیدگاهها و نظرات آنها مطلع شود. همچنین به شرکتکنندگان اطلاع داده شد که در هر مرحله از مطالعه میتوانند انصراف خود را اعلام نمایند. در مطالعه حاضر از روش نمونهگیری هدفمند با تکنیک گلوله برفی استفاده شد مدت زمان مصاحبه بهطور متوسط 45 دقیقه بود. فرآیند مصاحبه تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت، همزمان با جمع آوری داده ها، تحلیل آن نیز صورت گرفت. پیادهسازی مصاحبههای ضبط شده در همان روز انجام و بهعنوان داده اصلی تحقیق، مورداستفاده قرار گرفت. کدهای استخراج شده که در حقیقت معنای عبارات مهم حاصل از گفتههای مشارکتکنندگان بود، براساس تشابه و تناسب موضوع در یک دسته قرار داده شدند و با مقایسه طبقات و زیر طبقات، درونمایهها و مقولههای انتزاعی استخراج و از طریق نرمافزار آماری مکس کیودا Maxqda.Ver.10 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
در ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ﻛﻴﻔﻲ اﻋﺘﺒﺎر و ﭘﺎﻳـﺎﻳﻲ ﻣﺎﻧﻨـﺪ روشهای ﻛﻤﻲ، ﺑﺮ اﺻﻮل ﻣﺸﺨﺼﻲ اﺳﺘﻮار ﻧﻴﺴﺖ؛ اﻟﺒﺘﻪ اﻳﻦ ﺑﻪ زﻳﺮﺑﻨﺎ و ﻣﻨﻄﻖ دروﻧـﻲ ﭘـﮋوﻫﺶ ﻛﻴﻔـﻲ و ﺟﻨﺒﻪی تفسیری و تاوﻳﻠﻲ آن ﺑﺮ میﮔﺮدد؛ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺣﺘﻲ ﻋﺪهای از ﻣﺤﻘﻘان ﻛﻴﻔﻲ اﺣﺮاز اﻋﺘﺒﺎر و ﭘﺎﻳﺎﻳﻲ را ﺑـﺮای ﭘﮋوﻫﺶ ﻛﻴﻔﻲ ﺑﻪ دﻟﻴـﻞ ﺑﺮداﺷـﺖﻫﺎی ﻣـﺘﻔﺎوت رﻓﺘﺎرﻫـﺎ و ﮔﻔﺘﺎرﻫﺎ از ﺳﻮی ﻣﺸﺎﻫﺪهگران بیفایده میدانند. اما در مقابل، عدهای دیگر از پژوهشگران هم با توجه به ویژگیهای متمایز و متفاوت پژوهش کیفی از کمی بهجای اعتبار و پایایی، به ابداع مفاهیمی نو همچون تاییدپذیری و انتقالپذیری اقدام نمودهاند. در پژوهش حاضر برای پایایی و روایی از روش ارزیابی لینکولن و گوبا (Lincoln and Guba ) استفاده شد.
لینکلن و گوبا معتقدند که قابلیت وابستگی در تحقیقات کیفی با پایایی در تحقیقات کمی مطابقت دارد. همچنین، آنها ارزیابی دقیق تحقیق را یکی از مقیاسهای مهم در افزایش قابلیت وابستگی دانستهاند (9). برای حصول اطمینان از روایی و پایایی در مطالعه حاضر از ﭼﻬﺎر ﻋﻨﺼﺮ ﺑﺎورﭘﺬیﺮی، اﻧﺘﻘﺎلﭘﺬیﺮی، ﺗﺼﺪیﻖ ﭘﺬیﺮی و اﻃﻤﯿﻨﺎن ﭘﺬیﺮی استفاده شد. برای تایید صحت دادهها و کدهای استخراج شده، کدگذاری اولیه هر مصاحبه به مصاحبه شونده برگردانده و مورد اصلاح قرار گرفت. بهعلاوه برای بررسی دقت یافتههای پژوهش، نیز به تأیید چند نفر از مشارکتکنندگان در پژوهش رسید. متن تمام مصاحبهها، کدها، طبقات و نتایج تحلیل محتوایی مصاحبهها جهت بازبینی و دریافت نظرات تخصصی توسط اساتید راهنما و مشاور پژوهشگر مورد بازبینی قرار گرفت. برای تحقق مثلث سازی (چند سویه نگری) در این پژوهش از منابع چندگانه داده از بین افراد مطلع در حوزه مدیران آموزش پزشکی برای کسب اطمینان از واقعی بودن موقعیت، مطابق با درک پژوهشگر استفاده شد. درنهایت کدها و طبقات در اختیار 3 نفر متخصص مدیریت و رهبری آموزش پزشکی خارج از پژوهش قرار داده شد و باتوجه به نظرات و تفاسیر آنان مورد تأیید قرار گرفت. شایان ذکر است فرایند انجام پژوهش در یک دوره زمانی یکساله از شهریور 97 تا شهریور 98 انجام شد.
یافته ها
590 کد مفهومی اولیه استخراج شد که درمجموع براساس تحلیل دادهها در 25زیر مقوله و 9 مقوله یا بعد اصلی ساماندهی شدند. براساس یافتههای حاصل از تحلیل محتوای استقرایی مصاحبهها، آسیبشناسی وضعیت موجود بستههای تحول و نوآوری در آموزش پزشکی در 9 بعد آسیبهای اجرایی، ساختاری، سیاستی، محیطی، مدیریتی، انگیزشی، تطابق تواناییها و شغل، فرهنگی، رهبری بستهها تقسیمبندی شدند. مشخصات ابعاد آسیبهای وضعیت موجود بستهها و مؤلفههای آنها در جدول شماره یک آمده است.
آسیب های اجرایی
در این پژوهش تاکید زیادی بر مشکلات اجرایی بستهها در سطح دانشگاههای کلان منطقه، مشکلات در چگونگی اجرای بستهها در دانشگاهها و مشکلات در تدوین بستههای تحول بود. مصاحبهشونده شماره 12 اظهار داشت "یکی از مشکلات که در اجرا هست قطبی که ما در آن قرار گرفتیم دانشگاه ما با مازندران و سمنان و شاهرود و گرگان در یک راستا است. من اگر بخواهم ازنظر مسافتی هم حساب کنم ما فاصلمون با این دانشگاهها خیلی زیاده و همچنین هرکدوم از این دانشگاهها مثلاً دانشگاههای علوم پزشکی گیلان و مازندران یک وزنه هستند. اینکه شما یکی را مثلاً مسئول کلان منطقه میکنید باید بقیه دانشگاهها اون باور داشته باشند و این یک چالش زیادی داشت".
در این پژوهش یکی از موضوعاتی که به عنوان چالش جدی از طرف مشارکتکنندگان در اجرای بستهها بیان شد. نحوه ابلاغ و اجرای بستههای تحول در دانشگاهها بود که باعث عدم اعتماد و سردرگمی آنان شده است. بهعنوان مثال مصاحبهشونده شماره23 اظهار داشت: "به دلیل طولانی شدن فاصله ابلاغ بستهها تا اجرایی شدن آن متأسفانه یک مقدار اعتماد دانشگاهها به اثربخش بودن آن از بین رفت یعنی خیلی از گروههای آموزشی، خیلی از مدیران ارشد در حوزه آموزش علوم پزشکی اعتماد شون را روی کاربردی بودن و اثربخشی بودن از دست دادن." و یا مصاحبهشونده شماره 6 اظهار داشت:"اﺑﻼغ بستهها بهصورت ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﻲ بود و زمانی که من را بهعنوان ﻛﺎرﺷﻨﺎس ﺑﺴﺘﻪ اﻧﺘﺨﺎب کردن و اﺑﻼغ ﺻﺎدر ﺷﺪ. ﻫﻴﭻ آگاهی در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﻧﺪاﺷﺘﻢ و ﻫﻴﭻ آگاهی درﺑﺎره اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﻛﻪ اﻫﺪاف آن به ﻛﺠﺎ ﺧﺘﻢ ﻣﻴﺸﻪ و درنهایت ﻣﺎ ﺑﻪ ﭼﻪ ﭼﻴﺰی میخواهیم دﺳﺖ ﭘﻴﺪا ﻛﻨﻴﻢ؛ نداشتم."
همچنین یکی از مهمترین موارد بحث مصاحبهشوندگان، محتوای بستههای تحول و نوآوری در آموزش پزشکی بود که بسیاری از مشارکتکنندگان در مصاحبه به ابهامی که در کلمات و دستورالعملهای موجود در بستههای تحول بود، اشاره کردند. مصاحبه شونده شماره 3 اظهار داشت: "دربستههایی ﻛﻪ قبلاً ﺑﺴﺘﺮ ﻓﺮاﻫﻢ ﺑﻮد اﺑﻬﺎم در دﺳﺘﻮر اعمال اﺟﺮاﻳﻲ آن ﺑﻮد وﻟﻲ در یکﺴﺮی از بستهها کاملاً ﻓﻜﺮی مثل مرجعیت اﺑﻬﺎم ﻫﻢ در اﻫﺪاف و ﻫﻢ در اﺟﺮا و ﻣﻦ ﻳﺎدمه ﻣﺎ مینشستیم ﺑﺤﺚ میکردیم. ﻫﺮﻛﺪوم ﺑﻪ ﻳﻚ ﻧﺘﻴﺠﻪ میرسیدیم و ﺑﻌﺪ ﺑﻪ اﺟﻤﺎع میرسیدیم من فکر میکنم شاید اﺟﻤﺎع درﺳﺖ ﻧﺒﻮد ﭼﻮن ﻓﺮدی ﻛﻪ ﺑﻴﺎن ﻗﻮی داشت ﺑﻘﻴﻪ اﻓﺮاد را ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﻪ از اﺑﻬﺎم کلمه مورد نظر داﺷﺖ میکشید".
آسیبهای ساختاری
یافتههای پژوهش حاضر حاکی از آن بود که مشکلاتی در ساختار دانشگاهها وجود دارد که این امر مانع اجرای درست و بهینه بستههای تحول و نوآوری در آموزش پزشکی میشود. در این پژوهش مشارکتکنندگان به مشکلات امکانات و فضای فیزیکی، منابع مالی، نیروی انسانی اشاره نمودند. درخصوص مشکلات امکانات و فضای فیزیکی مصاحبه شونده شماره 3 اظهار داشت "ما اﻣﻜﺎﻧﺎت ﻧﺪاﺷﺘﻴﻢ. ﺣﺘﻲ ﻓﻀﺎی ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻣﺎ ﺧﻴﻠﻲ ﺑﺎﻳﺪ تغییر میکرد و تغییراتی که ﺑﺎﻳﺪ در آن اﻳﺠﺎد میشد نیاز به منابع مالی داشت اﻟﺒﺘﻪ از نظر ﻓﻀﺎی ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻣﺸﻜﻞ ﻫﻤﻪ ﻛﺸﻮر ﺑﻮد مثلاً فضا برای اینترنی که باید در بیمارستان ساکن میشد و باید برای رفاه و خوابگاهشان فکری میشد رفاه موجود بهاندازه کافی نبود درحالیکه استانداردها چیزهایی را از ما میخواست که یک مقدار سطح بالا بود و ما از نظر مالی اون امکانات را نداشتیم". همچنین مصاحبه شونده شماره 16 بیان نمود: "یکی از بزرگترین چالشهایی ﻛﻪ در اجرای بستهها بود ﺑﺨﺶ ﺳﺎﭘﻮرت ﻣﺎﻟﻲ و ﺑﻮدﺟﻪ بود اواﺋﻞ اﻳﻦ بودجه ﺗﺰرﻳﻖ ﻧﺸﺪه ﺑﻮد ﺑﻪ دانشگاهها و ﺑﺨشهای ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻧﻲ و ﺑﺨﺶ ﻣﺎﻟﻲ ﻣﻘﺎوﻣﺖ میکردند و در ﺑﻌﻀﻲ از بستهها ﺑﺎﻳﺪ هزینههایی اﻧﺠﺎم میشد ﺗﺠﻬﻴﺰاﺗﻲ ﺧﺮﻳﺪاری میشد سامانههایی راهاندازی میشد ﻛﻪ اینها ﻧﻴﺎز ﺑﻪ بودجه داﺷﺘﻨد".
در بحث مشکلات نیروی انسانی: مصاحبه شونده شماره 6 بیان داشت: "این کار یک کار مازاد بر کار اصلی بود که به ما تحمیلشد در حقیقت یکبار و یک کار مضاعف است که همزمان باکارهای دیگری که ما داریم باید انجام دهیم".
آسیبهای سیاستی
بعد آسیب شناسایی بستههای تحول و نوآوری در آموزش پزشکی از سه مولفه مشکلات در برنامهها و سیاستهای پایش بستهها، مشکلات در حوزه سامانههای پایش و عملکرد اجرایی بستهها، مشکلات در ارزیابی عملکرد اجرایی بستهها تشکیل شده است.
مشکلات در برنامهها و سیاستهای پایش بستهها: یافته های بدست آمده از تحلیل دادهها نشان داد که مصاحبه شوندهها بر سیاستها و برنامههای نظارت و پایش عملکرد اجرایی بسته های تحول در دانشگاه ها تاکید داشتند که به عنوان مثال مصاحبهشونده شماره 23 اظهار داشت. "مشکل در رنکینگ کردن دانشگاهها میباشد، اساساً برای کیفیت نمیتوان مبنایی قرار دهیم و ابزاری برای آن در نظر بگیریم. کیفیت یک پدیده پیچیده است خصوصاً کیفیت در آموزش و بالأخص کیفیت در آموزش عالی اگر بخواهیم کمیگرایی کنیم و بر اساس کمیت، رتبهبندی آموزش و یا درجهبندی دانشگاه را انجام بدیم و بعد اینها را ارتباط بدیم، به یک سری منابع مالی نیاز داریم و یا باید یک حیثیتهای معنوی به دانشگاهها بدیم از دیدگاه من این یک سم هست. بنابراین ما کیفیت را شاید یک استانداردهایی بدانیم که دانشگاهها تلاش کنند خودشان به آن برسانند نه اینکه بستههای تحول را مبنای رتبهبندی کنیم".
در این پژوهش یکی دیگر از مشکلاتی که مشارکتکنندگان تاکید داشتند، مشکلات سامانههای پایش و عملکرد اجرایی بستهها بود. که مصاحبهشونده شماره 11 اظهار داشت: "از سامانه آﺗﻨﺎ ﺷﺮوع میکنیم ﺑﻪ ﻧﻈﺮم ضعیفتر از HOP، سامانه آﺗﻨﺎ ﻓﻘﻂ اﻗﺪاﻣﺎﺗﻲ را ﻛﻪ از نظر ﻛﻤﻲ در راﺳﺘﺎی ﺗﺤﻮل هست را مدنظر قرار میده وﻟﻲ واﻗﻌﻴﺖ اﻳﻨﻪ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺳﻤﺘﻲ ﻣﻴﺮﻳﻢ ﻛﻪ ﻛﻤﻲﺳﺎزی میکنیم. اﻣﺎ در ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ HOP ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ دقیقتری ﻫﺴﺖ و ﺑﺎرﮔﺬاری ﺑﺎﻳﺪ اﻧﺠﺎم ﺑﺪﻳﺪ و اﻳﻦ ﺑﺎرﮔﺬاری اﻗﺪاﻣﺎﺗﻲ ﻫﺴﺖ که بههرصورت ﻓﻴﻠﻢ ﺑﺎﺷﻪ، ﻋﻜﺲ ﺑﺎﺷﻪ، ﻓﺎﻳﻞ اﻛﺴﻞ ﺑﺎﺷﻪ، مستندات ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺎﺷﻪ، اﻳﻦ وﻟﻴﺪ ﺑﺎﻻﺗﺮی داره و ﭼﻮن ﺳﻴﺴﺘﻢﻫﺎی ﭘﺎﻳﺸﻲ ﺑﺎﻻدﺳﺖﺗﺮی داره به ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ﻣﻴﺘﻮﻧﻪ ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ ﺧﻮﺑﻲ ﺑﺎﺷﻪ اﻟﺒﺘﻪ اﻳﻦ ﻫﻢ ﺗﻬﺪﻳﺪاﺗﻲ داره و ﺗﻬﺪﻳﺪ آن میتونه ﻣﺜﻞ آﺗﻨﺎ ﺑﺎرﮔﺬاریﻫﺎﻳﻲ ﺑﺎﺷﻪ که به سمت مستندساری بره".
همچنین از مهمترین مشکلاتی که مشارکت کنندگان در مطالعه حاضر به آن تاکید کردند نحوه ارزیابی عملکرد بستهها بود که مصاحبه شونده شماره20 اظهار داشت "افرادی ﻛﻪ بهعنوان ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﻦ ﭘﺎﻳﺶ از طرف وزارت متبوع درﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘه شده بودن اﻓﺮاد صاحبنظری نبودن و اﻳﻦ ﻗﺪرت و آگاهی نداشتن که تشخیص بدن ﻛﺎر ﭼﻨﺪ درﺻﺪ ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ است. ﺗﺎ ﻣﺪتها ﻛﻪ ﻣﻦ ﺷﺨﺼﺎً در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ اﻋـﺘﺒﺎرﺑﺨﺸﻲ ﺑﺎرﻫﺎ ﺷﺪه ﺑﻮد ﺑﺴـﻴﺎر اﻃﻼﻋﺎت در سامانه بارگذاری میکردم. ﺷﺎﻳﺪ ﺗﻌﺪاد ﺑﺴﻴﺎر کمی از اطلاعات را میخوانند ﻳﺎ ﻣﺜﻼً ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻣﺴﺌﻮل اینکار ﺑﻮد اﺻﻼً در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ اﻋﺘﺒﺎرﺑﺨﺸﻲ ﺑﻴﻤﺎرﺳﺘﺎﻧﻲ آﮔﺎﻫﻲ ﻧﺪاﺷـﺖ ﻳﺎ اﮔﺮ ﻫﻢ داﺷـﺖ ﻓﺮﺻـﺖ اینکار را ﻧﺪاﺷـﺖ. ﻓﻘﻂ ﻛـﻤﻴﺖ ﻛﺎر ﺑﺮرﺳﻲ میشد".
آسیبهای محیطی
در این پژوهش مصاحبه شوندگان به عوامل محیطی از جمله عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و تحولات درون و برون سازمانی در عملکرد و اجرای بستهها اشاره نمودند. امروزه سازمانها با محیطی متلاطم و ناآرام روبرو هستند و خطرات محیطی، از هر سو حیات و بقای آنها را مورد هجوم قرارمیدهد. لیکن به نظر میرسد توجه به آسیبهای مربوطه و با اولویت قرار دادن آنها، بسیاری از مشکلات موجود قابل حل است.
تغییر و تحولات داخل و خارج دانشگاه: مصاحبهشونده شماره24 اظهار داشت: "ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻦ اگر ﺛﺒﺎت ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﺎﺷﻪ و ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻣﺪﻳﺮ ارﺷﺪ سازمان در اجرای بستهها باشه ما خیلی موفقتریم. ولی متاسفانه تا مدیر درمورد اﻳﻦ ﺑﺴﺘﻪ آگاهی پیدا میکنه ﻓﻮراً ﻋﻮض میشه ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ﺛﺒﺎت ﻣﺪﻳﺮﻳﺘﻲ ﺧﻴﻠﻲ ﻣﻬﻤﻪ و ﻣﻴﺘﻮﻧﻪ تأثیر داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ و داﻧﺸﮕﺎههایی که اﻳﻦ ﺛﺒﺎت مدیریت را دارن ﻣﻮﻓﻖتر هستن".
تأثیر عوامل اقتصادی: اکثر برنامهریزیهای سازمانی از عمدهترین مسائلی که با آن برخورد میکنند عوامل اقتصادی میباشد که اجرای برنامه مورد نظر را دچار چالش میکند که در این پژوهش مشارکتکنندگان تاکید زیادی براین امر نمودند. به عنوان مثال مصاحبهشونده شماره 6 اظهار داشت: "اﻳﻦ بستهها ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﻛﺸﻮر ﻣﺎ ﻧﺒﻮده، در ﺑﺤﺚ اﻗﺘﺼﺎدی وﻗﺘﻲ ﻣﺎ بهاندازه ﻛﺎﻓﻲ ﺑﻮدﺟﻪ ﻧﺪارﻳﻢ ﺑﺮای ﺑﺤﺚ ﺳﺎدهای مانند اﻧﮕﻴﺰش، ﭼﻄﻮر میخواهیم ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻛﻼن اﻳﻦ بستهها را اﺟﺮا ﻛﻨﻴﻢ. در ﻫﻤﻪ ﻛﺎرﻫﺎ ﺳﻪ ﻣﻨبع ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﻲ، ﻣﺎﻟﻲ و ﻣﺤﻴﻂ نیاز است. تا اﻳﻦ ﻋﻮاﻣﻞ دﺳﺖ در دﺳﺖ ﻫﻢ ﻧﺪهند نمی تواﻧﻴﻢ ﻳﻚ ﻛﺎر ﺧﻮب و ﻣﻮﻓﻖ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ما باید از پایه اینها را داشته باشیم".
تغییر و تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی: بسیاری از مشارکتکنندگان در مصاحبه به لزوم توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی کشور و تاثیر اجرای بستهها بر فرهنگ جامعه تاکید شده است. به عنوان مثال مصاحبه شونده شماره 17 بیان کرد: "ما در بستههای تحول همکاری های بین المللی داریم که مستلزم بستن قراردادهایی با دانشگاههای دیگر است. اما این تحریمها اجازه نمیدهند دانشگاه ها با همدیگه در سطح بینالمللی تعامل داشته باشند." و همچنین مصاحبه شونده شماره 2 اظهار داشت: "ﺷﺮاﻳﻂ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ بستههای تحول برروی ﺳﺮﻃﺎن و ﻳﺎ ﮔﻴﺎﻫﺎن داروﻳﻲ دارن ﻛﺎر ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ اینها ﻣﻲﺗﻮاﻧﻨﺪ در ﻓﺮﻫﻨﮓ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﺮدم ﺗﺎﺛﻴﺮ بگذارد. ﭼﻮن ﻳﻚ ﺑﺎزﺧﻮرد اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ داره و رﺳﺎﻧﻪها آن را ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار میدهند و ﻋﻼوه ﺑﺮآن ﺧﻮد اﻓﺮادی را ﻛﻪ دارن ﭘﺮورش ﻣﻴﺪن اینهم ﻣﻴﺘﻮﻧﻪ روی ﺳﻴﺴﺘﻢ آﻣﻮزﺷﻲ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﺑﺰاره ".
آسیب های سیاستی
در این مطالعه یکی از چالشهای شناسایی شده، آسیبهای سیاستی بود که به مواردی چون وجود قوانین و دستورالعملهای مکتوب، کنترل مستقیم مدیریت عالی بر اجرای بستهها، پیروی از دستورالعملهای مکتوب اشاره شده که مانع اجرای درست این بستهها شده است. مصاحبهشونده شماره23 "نباید بستههای تحول در نظام اداری و سلسه مراتب و دستوری قرار میگرفت و بدون توجه به بستر و بدون توجه به فرهنگ این تصمیمات را میگرفتند"، مصاحبهشونده شماره 14 "کلیه برنامهریزیها در سطوح بالای سازمان انجام میشود و بهصورت متمرکز میباشد"، مصاحبهشونده شماره 23 "ایکاش این بستهها اختیاری بود نه با قرار گرفتن دریک سلسه مراتب اداری با ابلاغ رسمی اجباری؛ اگر این میشد امروز خیلی قابل توجه بود ولی این نقطه قوت به دلیل اینکه به ابلاغ رسمی منتهی شد متأسفانه این نقطه قوت تبدیل به یک نقطهضعف شد".
آسیبهای انگیزشی
در این پژوهش مشارکت کنندگان به اهمیت وجود انگیزه جهت افزایش بهبود کیفیت و ترغیب کارکنان در سازمان تاکید داشتند. که در این راستا زیرمولفه ضعف در انگیزش شناسایی شد. به عنوان مثال مصاحبهشونده شماره 18 بیان داشت "در مورد اجرای بستهها ﺑﻴﺸﺘﺮ اﻓﺮاد ﻓﻜﺮ میکنند بر آنها این بستهها تحمیلشده، به خاطر ایننکه ﻳﻚ ﻛﺎری ﻫﺴﺖ در ﻛﻨﺎر ﻛﺎرﻫﺎی دﻳﮕری که باید اﻧﺠﺎم بدهیم. در ﻫﻤﻴﻦ ﺗﺎیم، باید وظایف اداری مربوطه را انجام دهیم انجام اﻳن بستهها ﺑﺪون هیچچیزی، ﺟﺰء وﻇﺎﻳﻔﻤﻮن ﺷﺪ ﺑﺪون اینکه ﻫﻴﭻ انگیزهای ﺑﺮای ﻣﺎ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ و یا در ﻣﺎ اﻳﺠﺎد ﻛﺮده باشند".
آسیبهای تطابق تواناییها و شغل
این بعد آسیبشناسی وضعیت موجود بستههای تحول و نوآوری در آموزش پزشکی از سه مؤلفه ضعف تناسب برنامهها با نیازهای دانشگاهی، ناسازگاری تحصیلات با فعالیتهای در حال انجام، نیاز به آموزشهای جانبی برای انجام بهتر کار تشکیل شده است. در این مطالعه مصاحبه شوندگان به توجه کم مسئولین و برنامهریزان به همخوانی و تناسب این برنامه و استراتژی به نیاز دانشگاهها اشاره کردند. بهعنوان مثال مصاحبهشونده شماره 5 اظهار داشت: "ﻣﺎزﻧﺪران برای ﻣﺎ ﻳﻚ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑـﻮد ﻳﻚ ﻫﺰﻳﻨﻪای ﻛﺮده ﺑﻮدﻧﺪ اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ ولی برنامهای که نوشته ﺑﻮدﻧﺪ اﺻﻼً ﺑﺎ ﻫﻴﭻ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﻫﻤﺨﻮاﻧﻲ ﻧﺪاﺷﺖ". همچنین در این پژوهش مشارکت کنندگان بر عدم سازگاری تحصیلات و تخصص افراد در بعضی از بسته هایی که واگذار شده است، تاکید زیادی نمودند که این امر باعث کاهش کارایی و اثربخشی میشود، مصاحبهشونده شماره 19 "خیلی از این بستهها برای اون افراد متخصص تعریف نشده است. توی یک بازه زمانی کوتاه اومدند اسامی را برای بستهها مشخص کردند که شاید برای اون پست خیلی تخصص لازم را نداشتند و یک تعداد حکم که قدرت اجرایی ندارند و عملاً در بستهها خیلی از آیتمها روی دستمون مونده".
یافته های پژوهش حاکی از آن بود که برای اجرای درست بسته های تحول و نوآوری در آموزش پزشکی نیاز به آموزش های موثر و درست از طرف مسولین بالادست و افرادی که طرح مذکور را به دانشگاهها ابلاغ کردند، میباشد (نیاز به آموزشهای جانبی برای انجام بهتر کار). در تایید این مولفه، مصاحبهشونده شماره 13 عنوان کرد "به هرحال از اول هیچ کلاس آموزشی گذاشته نشد یعنی اگر هم کلاسی گذاشته شد در سطح کلان بود در سطح رؤسا و معاونین بود و فیدبکی برای کارشناس نداشت؛ من فکر میکنم یکی از چالشها اینه که مدیران و معاونین مجری نیستن همه کار را کارشناس باید انجام بده پس چه بهتر که کارشناس آگاه باشه ولی خوب هیچوقت به این صورت که کلاسی گذاشته بشه کارشناسی دعوت بشه و اینکه اصلاً به ما بگن خانم یا آقا بسته تحول اینه شما باید اینکار بکنید، نبود".
آسیب های فرهنگی
این بعد از آسیب های اجرایی از چهار مولفه اهمیت به نتیجه کار، نبود فرهنگ تغییر، ضعف توجه به وضع موجود، ضعف توجه به خلاقیت و نوآوری تشکیل شده است. یافته های پژوهش حاضرحاکی از تاکید مسئولین به اهمیت خروجی بسته های تحول در کوتاه مدت بدون توجه به اینکه هر طرح آموزشی یک فرآیند زمانبر است. مصاحبهشونده شماره 21 بیان کرد "نقطه ضعفی که در اجرای بستهها مشاهده شد به دنبال خروجی بودن در قالب سامانه HOP و یکسری سوالات از قبیل اینکه آیا کمیتهها شکل گرفت؟ آیا گروهها شکل گرفت؟ و تعداد جلسات چند تا بوده؟ تعداد فعالیتها چند تا بود؟".
تغییر فرهنگ سازمانی یک فرآیند زمانبر است و بدون آمادگی سازمانها برای تغییر هیچ اتفاقی رخ نمیدهد. سازمانها باید قبل از تدوین برنامه، ابتدا بستر و شرایط تغییر مورد نظر را فراهم نموده و سپس استراتژی مورد نظر را اجرایی کنند. در این راستا مصاحبهشونده شماره 15 اظهار داشت: "با توجه به جدید بودن بستهها، نیاز به ایجاد فرهنگ اجرای بستهها در دانشگاهها بود و باید مدیران فرهنگ اجرا را داشته باشند. ﺗﺎ ﺑﺘﻮﻧﻨﺪ تغییر ایجاد کنند. ﺑﻪﻧﻈﺮم داﻧﺸﮕﺎه برای اینکه ﺑﺘﻮﻧﻪ از اﻳﻦ ﻣﻌﻀﻼت و چالشها ﻧﺠﺎت ﭘﻴﺪا ﻛﻨﻪ باید مسئولین و رؤﺳﺎی دانشگاهها و سازمانهای ﻣﺨﺘﻠﻒ که با دانشگاه ارتباط دارند را با بستههای تحول آشنا کنند ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ اﻳﻦ بستهها را ﻗﺒﻮل ﻛﻨﻨﺪ و کمکم بهتدریج اون ﻓﺮﻫﻨﮓ بستهها در دانشگاهها در ﺗﻤﺎﻣﻲ قسمتها ﻧﻬﺎدﻳﻨﻪ ﺑﺸﻪ وگرنه ﻣﻘﺎوﻣﺖ اﺟﺮاﻳﻲ در دانشکدهها و معاونتها وجود دارد و اﻳﻦ مقاومتها را ﻣﺎ میبینیم". شناخت وضع موجود و موانع و مشکلاتشان برای تدوین هر برنامه استراتژی ضروری است که در این پژوهش مشارکتکنندگان تاکید زیادی براین امر داشتند. مصاحبهشونده شماره 23 "باید برای اجرا، توجه به وضع موجود داشته باشیم و اون بستر فرهنگی موجود باشه و همچنین برای اجرا باید فرصت میدادن که بستر فرهنگی شکل میگرفت تا دانشگاهها خودشون را بهتدریج به آن شرایط و موقعیت میرسیدند". مصاحبهشونده شماره 5 اظهار داشت"بستههای تحول چیز جدیدی نیست. دﻗﻴﻘﺎً ﻫﻤﻮن ﻛﺎرﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻣـﺎ دارﻳﻢ اﻧﺠﺎم ﻣﻴﺪﻳﻢ اﻻن رﻳﺨﺘﻪ ﺷﺪه در ﻗﺎﻟﺐ ﺗﺤﻮل وﮔﺮﻧﻪ ﻓﺮﻗﻲ در کار ﻣﺎ ﻧﻜﺮده، مثلاً تأسیس رﺷﺘﻪ میکردیم ولی الان در ﻗﺎﻟﺐ ﺗﺤﻮل ﻣﻲآورﻳﻢ آنچنان ﺗﻐﻴﻴﺮی ﻛﻪ ﻣﺎ ﺑﮕﻴﻢ ﺑﺎ اوﻣﺪن ﺑﺴﺘﻪ ﺗﺤﻮل در ﻛﺎرﻫﺎی ﻣﺎ ایجاد شده ﻳﺎ به وجود اومـده و ﻳﺎ ﻛﺎر اضافهتر ﺑﻮده ﻧﻪ، اﻧﮕـﺎر ﻏـﺎﻟﺐ ﻛﺎر ﻣﺎ را ﺑﺮدارﻧﺪ ﺑﺰارﻧﺪ در ﻗﺎﻟـﺐ ﻛﺎر دﻳﮕﺮی ﺑﮕﻦ اﻳﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﺗﺤـﻮل ﻓﺮﻗـﻲﻧﻜﺮده".
آسیبهای رهبری
این بعد آسیبشناسی از دو زیر مؤلفه ضعف توجه سازمان به "تفاوتها و استعدادها" و "دیدگاهها" تشکیل شده است. یافتههای مطالعه حاضر از تحلیل دادهها نشان داد که مصاحبهشوندهها بر این باورند که در تدوین برنامههای تحول به تفاوتها و استعدادهای موجود در دانشگاهها توجه کمی شده است. در این راستا مصاحبهشونده شماره 14 بیان کرد "ﻳﻜﻲ از آسیبها این است ﻛﻪ ﭼﻮن برنامهریزی ﺑﺮای ﺗﺪوﻳﻦ بستهها بهصورت ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ انجامشده ﺿﻤﻦ ﺗﺸﻜﺮ از ﺗﻤﺎم زﺣﻤﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﻛﺸﻴﺪه ﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺴﺌﻮﻻن وزارت ﻣﺘﺒﻮع ﺷﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻧﻴﺎزﻫﺎی منطقهای ﺗﻮی اﻳﻦ بستهها ﻛﻤﺘﺮ ﺗﻮﺟﻪ ﺷﺪه ﺑﺎﺷﻪ و در واقع در ﺑﻌﻀﻲ از ﻣﻮاﻗﻊ ﺷﺎﻳﺪ ﻧﻴﺎزﻫﺎ ﻧﺎدﻳﺪه ﮔﺮﻓﺘﻪ شده باشه اﺻﻞ بستههای ﺗﺤﻮل و ﻧﻮآوری ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ﭼﻴﺰ ﺧﻮﺑﻴﻪ ﻣﻨﺘﻬﻲ ﻓﻜﺮ میکنم یکسری خلأهایی در واقع وﺟﻮد دارد وﻟﻲ ﺑﻌﻀﻲ ﺟﺎﻫﺎ ﻧﻴﺎز ﺑﺮاﻳﻦ ﺑﻮد اﻓﺮادی ﻛﻪ در واقع سیاستگذار ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺑﻮدن ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺑﻮدﻧﺪ ﺑﺎ ﻣﺤـﻴﻂ آﺷـﻨﺎﻳﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮی داﺷﺘﻦ بهعنوان ﻧﻤﻮﻧﻪ بستههای ﺗﺤﻮل در ﻫﻤﻪ استانهای ﻛﺸﻮر ارائه شده ﻣﻤﻜﻦ در ﺑﻌﻀﻲ از استانها ﻣﺒﺎﺣﺜﻲ مطرح شد ﻛﻪ ﺑﺎ ﻧﻴﺎزﻫﺎی آن منطقه ﻣﻨﻄﺒﻖ ﻧﺒﺎﺷﻪ".
مطالعه حاضر نشان داد که مشارکت کنندگان تاکید زیادی برتوجه کم مسئولین به دیدگاه های افراد شاغل در سازمان داشتند که این امر موجب بیانگیزه شدن افراد شده است. مصاحبهشونده شماره 13و 1 اظهار داشتند: "اهداف کمی نوشته شده و براساس آن فعالیتها به دانشگاهها گفته میشه این فعالیتها باید در زمان مشخص و یک تایم مشخص انجام بشه. نقشی هم نداریم. همیشه قبل از سال جدید به ما میگن نظرات و پیشنهادات دانشگاه را درباره برنامه عملیاتی جدید ارسال شود، ولی چه پیشنهاد بدیم چه ندیم خیلی در برنامه عملیاتی که سال بعد به ما میدن تأثیری نداریم".
بحث و نتیجه گیری
پژوهش حاضر به شناسایی آسیبهای اجرایی بستههای تحول و نوآوری در آموزش پزشکی پرداخته و 9 آسیب اصلی بستهها اجرایی، ساختاری، سیاستی، محیطی، مدیریتی، انگیزشی، تطابق تواناییها و شغل، فرهنگی و رهبری را شناسایی نمود. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که یکی از آسیبهای شناسایی شده در اجرای بستههای تحول در دانشگاه، مشکلات اجرایی بستهها در سطح دانشگاههای کلان منطقه است. در طرح تحول و نوآوری در آموزش پزشکی دانشگاههای علوم پزشکی کشور و زیر مجموعههای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در حوزه سلامت به لحاظ شاخصهایی مانند نیروی انسانی، تجهیزات به ۱۰ کلان منطقه طبقهبندی شدهاند. بعنوان مثال قطب یک متشکل از دانشگاههای علوم پرشکی گیلان، مازندران، بابل، گلستان،شاهرود، سمنان است با توجه به ،نقش و ظایف دانشگاههای کلان منطقه، نحوه شکلگیری آنها و همچنین اظهارات افراد شرکتکننده در این پژوهش به نظر میرسد تقسیمبندی انجام شده در دانشگاههای کلان منطقه بهخوبی صورت نگرفته است. در این رابطه مصاحبه شوندگان به مواردی مانند تقسیمبندی نامناسب در سطح کلان مناطق درخصوص مسئول بسته ویژه، توجه ناکافی به نیازهای منطقهای در تقسیمبندی کلان مناطق، نامناسب بودن تقسیمبندی از بعد مسافت اشاره نمودند. یکی دیگر از آسیبهای شناسایی شده، آسیبهای اجرایی بستهها در سطح دانشگاه بود. براساس نظر مشارکتکنندگان در مصاحبهها ابلاغ بستهها از طرف وزارت متبوع به دانشگاهها بهصورت شتابزده بوده و این امر باعث عدم اعتماد و سردرگمی دانشگاهها شد. قشلاقی اعتقاد داشت ابلاغ شتابزده بستههای تحول و نوآوری در آموزش پزشکی بدون در نظر گرفتن نظرات کارشناسانه یک آسیب جدی است (10).
نتایج مطالعات بیانگر وجود آسیبهای دیگری نظیر تاثیر پذیری اجرای بستهها از سیاستهای کلی کشور (11)، عدم آموزش مدیران برای اجرای راهبرد، عدم درگیر شدن مدیران ارشد در فرآیند اجرا، زمانبر بودن اجرا به نسبت تدوین، جدایی اجرا از تدوین (12)، عدم تعهد مدیریت به راهبردهای سازمانی (13)، محدودیت سیستمی و مدیریتی ازجمله عدم حمایت و پشتیبانی مدیران ارشد (14)، تغییر مدیریت، کاهش کیفیت برنامه با سریع نوشتن برنامه استراتژیک و آموزش ناکافی تیم برنامه ریزی استراتژیک (15)، نارسایی در ایجاد و توسعه ترمینولوژی مشترک (1)، بود که با نتایج مطالعه حاضر همخوانی دارد.
نتایج مطالعه حاضر حاکی از آن بود که مشکلات امکانات و فضای فیزیکی، مشکلات منابع مالی، مشکلات نیروی انسانی از جمله آسیبهای ساختاری است. که مانع اجرای بسته ها به طور کامل و درست میگردد. هاید، گرونهاگ و جوهانسن (Heide, Grønhaug & Johannessen ) در مطالعه خود، عوامل مربوط به ساختار سازمانی را بهعنوان دومین مانع مهم بر سر راه اجرای استراتژی معرفی نمودهاند. آنها همچنین بیان کردهاند که اصرار مدیران بر حفظ ساختار موجود موجب عدم تناسب بین استراتژی و ساختار سازمانی میگردد (16). در این راستا پژوهشهای مختلفی به مشکلاتی از قبیل عدم تخصیص کامل منابع (13)، عدم وجود زیرساختهای لازم برای اجرای برخی بستهها (17)، مشکلات مالی و نبود ردیف بودجهای برای برخی بستهها (18)، الزامات ساختاری و بودجهای (19)، کمی دانش نیروی انسانی (20)، ﮐﻤﺒﻮد ﻧﯿـﺮوی اﻧﺴـﺎﻧﯽ در پیاده سازی استانداردهای ارزشیابی و اعتباربخشی (21) اشاره نمودند.
یکی دیگر از نتایج مطالعه حاضر آسیبهای سیاستی بود که در سه زیر طبقه مشکلات در برنامهها و سیاستهای پایش بسته ها، مشکلات در حوزه سامانه های پایش و عملکرد اجرایی بسته ها، مشکلات در ارزیابی عملکرد اجرایی بسته ها قرار گرفت. مشارکتکنندگان در این پژوهش معتقد بودند در بحث ارزیابی و عملکرد بستهها در دانشگاهها مشکلاتی از قبیل نامناسب بودن سامانه های پایش، توجه به کمیت و صاحبنظر نبودن افراد پایشگر وجود دارد. نتایج مطالعه کریمیان و همکاران نشان داد که فاصله زمانی کوتاه بین برنامهریزی عملیاتی و تعیین شاخصها تا زمان ارزشیابی و گزارشگیری برنامهها درمورد بستههای نوپا و کم پیشینهای بهویژه در مورد دانشگاههای کوچکتر ، شفاف نبودن برخی شاخص های سنجش و پایش عملکرد برنامه ، زمان محدود از برنامهریزی و اجرا تا پایش بسته (18).
همچنین از آسیبهای مهم ارزیابی و پایش عملکرد برنامهها میتوان به عدم درک مشترک از رویکرد جامع درخصوص اجرای موفقیتآمیز و ایجاد توافق درخصوص چگونگی اندازهگیری موفق برنامه (1)، ﻗﻀﺎوت ﺷﺨﺼﯽ و ﺳﻠﯿﻘﻪای ﻋﻤﻞ ﮐﺮدن ارزیﺎﺑﺎن (21) اشاره نمود. همچنین نتایج مطالعه حاضر نشان داد که یکی دیگر از آسیبهای اجرایی بستههای تحول و نوآوری در آموزش پزشکی، آسیبهای محیطی است. بـرطبـق یافتـههای پـژوهش گـودرزی و همکاران، غیـرقابـل پیشبینی بودن عوامل و متغیرهای محیطی و اثرگذار بهعنوان مهمترین مانع محیطی در اجرای برنامه مورد شناسایی قرار گرفته است. یکی از بارزترین خصوصیات عصر حاضر تغییرات و تحولات شگرف و مداومی است که در تمامی سازمانها رخ میدهد و دستخوش تغییرات و تحولات فراوانی میشوند. در نتیجه رمز موفقیت امروزی انطباق با محیط بیرونی است. گرچه محیط فعالیت سازمانها، متغیر است و دستخوش تحولات بسیاری میگردد اما درصورت توجه به تمامی متغیرهای محیطی از جمله عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی و فرهنگی، عوامل سیاسی و حقوقی، عوامل تکنولوژیک و عوامل محیط تخصصی پرداخته شود و روند تغییرات آنها و خط سیرهای آنها استخراج گردد، به عنوان یک ورودی برای برنامهریزی استراتژیک عمل خواهد نمود و در نهایت در موفقیت برنامهها کمک قابل توجهی خواهد بود (22).
یکی دیگر از آسیبهای شناسایی شده در مطالعه حاضر، آسیبهای مدیریتی بود. مصاحبهشوندگان در امر اجرای بستههای تحول به متمرکز بودن این برنامه از سوی مقام بالادست (وزارت متبوع)، اجباری بودن و قرار گرفتن در یک سلسه مراتب اداری اشاره داشتند که این امر با مفهوم تحول و نوآوری در تضاد است و آن را یک آسیب جدید در اجرای بستهها دانستند. در این راستا مقتدری در مطالعهای بیان نمود یکی از چالشها در اجرای برخی بسته ها الزامات وزارتخانه می باشد (23).
همچنین نتایج مطالعه حاضر نشان داد که آسیب های انگیزشی باعث عدم اجرای درست بسته ها است. در مطالعات متعدد به عواملی مانند فقدان یا کمبود مشوق و انگیزه کافی در کل سازمان (16)، نبود مشوقهای مادی و معنوی (18)، نبود آییننامههای روشن در تعیین مکانیسمهای تشویقی، حمایتی و درپارهای موارد الزام آور (20) اشاره می گردد.
از دیگر آسیبهای که در اجرای بستههای تحول توسط مصاحبهشوندگان مطالعه حاضر اشاره شد آسیبهای تطابق تواناییها و شغل بود. یکی از دلایلی که سازمانها در تدوین استراتژی دچار ضعف است این است که به دلیل عدم برخورداری از متخصصین برنامه استراتژیک و عدم نقش مؤثر آنها در فرآیند تدوین استراتژی موجب شده است تا نقش افراد و متخصصین بیرونی در برنامهریزی بیشتر و پررنگتر باشد و به سبب عدم آگاهی و اشراف کافی متخصصین بیرونی از نقاط قوت و ضعف موجب میگردد تا فرآیند برنامهریزی به صورت اصولی انجام نگیرد و همین مسئله موجب میگردد تا بسیاری مسائل از جمله نیازها و خواستههای ذینفعان، جایگاه رقبا نادیده گرفته شود و در نهایت به شکست و یا عملکرد ضعیف در اجرای استراتژی منجر شود (16).
نتایج مطالعه کریمی دستجردی و همکاران نیز نشان داد که از دیدگاه خبرگان، افرادی که در سمت های مدیریتی می باشند، از توانایی و تخصص کافی برخوردار نیستند و حتی نسبت به تصمیماتی که خود اتخاذ کردهاند بعداً تعهدی نشان نمیدهند و پشتیبانیهای لازم را به عمل نمیآورند (24) و هم چنین یکی از موانعی که در اجرای استراتژی در سازمانها مشهود میباشد، دانش و مهارت اندک برخی مدیران برای اجرای استراتژیها بوده است، بنابراین ضروری است تا مدیران از دانش و مهارت لازم در این زمینه برخوردار باشند تا بتوانند فرآیند اجرای استراتژیها را به طور مؤثر پیش ببرند (25).
از دیگر آسیب های شناسایی شده که نقش کلیدی درپیاده سازی بهینه این طرح می توان به آن اشاره کرد، آسیبهای فرهنگی است مهم ترین عامل موفقیت در پیاده سازی پروژه های برنامه ریزی منابع سازمان، آمادگی برای تغییر و تحول است و یکی از واکنش های عمده ای که سازمان ها با آن مواجه میشوند، مقاومت افراد در برابر تغییرات است (26). مدیریت کردن تغییر یکی از نیازهای اساسی مدیرا ن سازمانهای امروزی است تا بتوانند در مقابل تغییرات از خود واکنش دهند.به عبارتی مدیران باید بتوانند تغییرات را شناسایی کنند، و علل مقاومت در برابر تغییرات را در بین افراد و سازمان شناسایی و آن را تا حدی کاهش دهند، و فرهنگ خاص سازمان را برای آمادگی تغییرات آماده کنند و بنابراین مدیران علاوه براین که سازمان اداره می کنند نیاز دارند تا به سازماندهی،کنترل، برنامه ریزی امور و تغییرات بپردازند (27).
همچنین کاظمی رضایی و همکاران در مطالعه خود دریافتند که عمدتاً کارکنان با انجام هرگونه تغییر در سازمان از خود مقاومت نشان میدهند و درصورتی که آنها احساس نمایند که اجرای یک استراتژی موجب به خطر افتادن، حذف و یا تعدیل شغل آنها گردد، در نتیجه تمایل و تلاش زیادی برای اجرای استراتژیها از خود نشان نمیدهند. اغلب این مقاومتها به دلیل عدم آگاهی از پیامدهای اجرای استراتژی است (16)، اندرسون (Anderson) در مطالعهای به اهمیت نوآوری و خلاقیت در سازمانها تاکید نمود (28)، همچنین آقاتبار و همکاران در مطالعهای به تأثیر برنامه تحول در نظام آموزش پزشکی در کوتاهمدت بر گسترش فرهنگ نوآوری، تغییر و به حیاتی بودن خلاقیت و نوآوری در هرسازمان برای عملکرد موفق اشاره نمود (29).
در مطالعه حاضر مصاحبه شوندگان به ضعف توجه سازمان به تفاوتها و استعدادها و ضعف توجه به دیدگاهها اشاره کردند. همچنین آنان بر توجه ناکافی به موقعیتهای جغرافیایی، فرهنگی، سطحبندی دانشگاهها، توجه ناکافی به نیازهای منطقهای در تدوین بسته ها و اعمال نکردن نظرات بعد از نظرخواهی تاکید نمودند. در تهیه برنامههای راهبردی در سازمان اهمیت مشارکت ذینفعان و استفاده بهینه از ﻓﺮﺻﺖها و تواناییهای هر دانشگاه ها منجر به بهبود عملکرد سازمانی خواهد شد.
پژوهش حاضر ابعاد آسیبشناسی بستههای تحول و نوآوری در آموزش پزشکی شامل بعد آسیبهای اجرایی، ساختاری، سیاستی، محیطی، مدیریتی، انگیزشی، تطابق تواناییها و شغل، فرهنگی و رهبری مشخص نمود که بیشترین کدهای اشاره شده مربوط به آسیبهای اجرایی و ساختاری بود که نشان میدهد که برگزاری کارگاهها جهت آموزش نیروی انسانی، بازنگری در بستهها، تأمین نیروی انسانی و امکانات و تجهیزات و رفع مشکلات در سطح دانشگاه و وزارت متبوع میتواند در بهبود روند اجرا مؤثر باشد. لذا پیشنهاد میشود راهبردهای اجرایی بستههای تحول و نوآوری در آموزش پزشکی با تأکید بیشتر بر مؤلفههای آسیبشناسی مقوله مشکلات اجرایی بستهها و ساختاری شود. بسیاری از مصاحبهشوندگان عدم آمادگی و آگاهی خود دانشگاه برای پذیرش و اجرای بستهها را بیان نمودند، لذا توصیه میگردد کارگاههایی جهت آشنایی کلیه کارشناسان، دانشجویان و اعضای هیئت علمی دانشگاه جهت آشنایی با بستهها و چگونگی اجرای آن برگزار گردد، همچنین زیرساختهای لازم ازجمله تأمین نیروی انسانی، تجهیزات و امکانات فراهم و در قسمت بازنگری بستهها براساس شرایط و پتانسیل و نیاز دانشگاهها تدوین و ابلاغ گردد.
قدردانی
از کلیه اساتید، کارشناسان گرانقدری که علیرغم مشغله بسیار، بزرگوارانه ما را در انجام این پژوهش یاری نمودند، مراتب سپاس و قدردانی خود را اعلام میداریم. این مقاله برگرفته از پایان نامه دکتری با کد 1448177 می باشد.