مقدمه
یکی از مهمترین موضوعاتی که همواره دستاندرکاران سیستمهای آموزش عالی با آن مواجه بودهاند، نحوه یادگیری دانشجویان است. به ویژه در سیستم آموزش پزشکی با توجه به سرعت تحولات علمی، یادگیری های ضروری برای مواجهه با آینده، فراتر از یادگیریهای رسمی و منطقی سنتی است. بدون تردید از طریق یاددهی و یادگیری های اثربخش است که دانشجوی پزشکی مهارتهای بالینی را کسب نموده و به شایستگی حرفهای میرسد. ماهیت رشته پزشکی به گونه ای است که سرعت و تعمیق یادگیری ها توام با درونی سازی انگیزه و مهارت یادگیـری فعال و مـادام العمـر برای دانشجویان ایــن رشته اجتناب ناپذیر است (1). امـا یادگیری و تـدریس مـوثر فرایندی پیچیده است و چالش اصلی همه نظریه ها وسیستم های آموزشی محسوب میشود (2). یکی از فرانظریه هایی که در سالهای اخیر تلاش کرده است تا امکان کاربرد ترکیبی از تئوری های آموزشی را به گونه ای سریع، یکپارچه و اثربخش در جریان کلاس درس مهیا سازد مدل آموزش کوآنتومی است. هر چند پسوند کوآنتومی بیشتر نوعی استعاره است، اما فلسفه آموزش و یادگیری کوآنتومی در فلسفه فیزیک کوآنتومی ریشه دارد. مفاهیمی مانند سرعت، درهم تنیدگی و عدم قطعیت دانش واژه های غالب در فیزیک و مکانیک کوآنتومی در مقابل پیش بینی پذیری پدیده ها در فیزیک نیوتونی هستند. فیزیک کوانتوم ذهن و آگاهی انسان را وارد بر واقعیت های جهان می داند به طوری که معتقد است بدون وجود انسان واقعیت ها یعنی دنیای ماده این گونه که مشاهده می شوند، وجود نمی داشتند. در واقع مطابق این فلسفه نقش سطح آگاهی انسان در تاثیرگذاری بر وقایع جهان از اهمیت ویژهای برخوردار است. یکی از زمینه های کاربرد نظریه کوآنتومی در حوزه آموزش است. یادگیری کوآنتومی هسته اصلی مجموعه ای از نظریه های یادگیری است که به نحوه و سرعت سازماندهی داده ها به وسیله ی مغز و کاربرد عملی تحقیقات مغز در فرایند یادگیری می پردازند. یاددهی و یادگیری کوآنتومی با استقرار یک مدل ساده و پویا لذت تدریس را به استادان باز می گرداند و دانشجویان را به سطح یادگیرندگانی سیری ناپذیر ارتقاء می دهد (3).
همان گونه که فیزیک کوآنتومی درصدد کشف رفتار ذرات در عمیق ترین لایه های آن است، یادگیری کوآنتومی نیز تلاش می نماید تا به درون هزارتوی دنیای یادگیری نفوذ نماید. تحقیقات نشان می دهند که این مدل، اثربخشیِ استادان را افزایش می دهد و عملکرد دانشجویان را از طریق هماهنگ کردن پنج جزء مهم (شالوده، اتمسفر، محیط، طراحی، و رهایی) بهبود می بخشد (4). برای نمونه Dong و همکاران در دانشگاه علم و فنآوری چین که یادگیری تقویتی کوآنتومی را مورد مطالعه قرار داده اند معتقدند آموزش کوآنتومی از طریق ترکیب نظریه کوآنتوم و تقویت یادگیری شکل گرفته است. آنها اظهار داشتند که اگرچه در سالهای اخیر بسیاری از محققان انواع روش های پیشنهاد شده برای سرعت بخشیدن به یادگیری را استفاده نموده و موفقیت های رضایت بخشی نیز به دست آمده است، اما توسعه مفاهیم کوآنتومی در متن فرایندهای یادگیری موثرترین نمونه محسوب می شود (5).
یادگیری کوآنتومی، بهترین تمرین های مبتنی بر تحقیقات در آموزش را به صورت یک مجموعه واحد درآورده و مطالب را معنی دار و مرتبط با زندگی فراگیران می سازد. آموزش همراه با شادی و نشاط است و با افزایش لحظه های یابش (کشف و شهود) یادگیری تحقق می یابد. در این روش به استادان کمک می شود تا مطالب شان را به نحوی ارائه دهند که بیشترین درگیری را از دانشجویان انتظار داشته باشند. مدل کوآنتومی از یادگیری، مهارت های زندگی و یادگیری را ادغام می کند و موجب می شود فراگیران، یادگیرندگانی کارآمد در تمام زندگی شان باشند. حتی در این روش مبتنی بر استفاده از استراتژی های آموزشی مناسب تر بـرای حفظ مطالـب، اطلاعات مکسوبه فراگیران در حافظه ی طولانی با قابلیت بازیابی بالایی ذخیره می شود (4). توانمندسازی دانشجویان در استفاده از همه حواس خود برای تحکیم یادگیری های درسـی
از مزیت های بالقوه این مدل است. Houston نیز مدل تدریس یادگیری کوآنتومی را با یک ساختار منحصر به فرد در آموزش زبان انگلیسی مورد استفاده قرار داد. از دیدگاه وی مدل یادگیری کوآنتومی یک مدل مبتنی بر پژوهش در آموزش است. آموزش کوآنتومی در مدارس ابتدایی ایالات متحده با نتایج خوبی انجام شده است و در بسیاری از مدارس بهبود سطح سواد و پیشرفت تحصیلی را در بر داشته است. چارچوب طراحی آموزش یادگیری کوآنتومی در دروس، شامل شش مرحله جلب توجه، تجربه، یادگیری و معرفی مفاهیم جدید، بازنمایی، بررسی دانشآموزان و جشن است (6).
در مجموع آموزش و یادگیری کوآنتومی فرانظری های است که تلاش دارد تا امکان کاربرد ترکیبی از تئوری های آموزشی را به گونهای سریع، یکپارچه و اثربخش در جریان کلاس درس مهیا سازد. لیکن مطالعات تجربی در خصوص اثربخشی این مدل به ویژه در ایران کمتر گزارش شده است. لذا پژوهش حاضر درصدد است تا این پرسش را مورد بررسی قرار دهد که آیا کاربرد روش یاددهی و یادگیری کوآنتومی بر بهبود یادگیریهای درسی (پیشرفت تحصیلی و انگیزه یادگیری) دانشجویان تاثیر دارد؟
روش ها
پژوهش حاضر تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود (7). جامعه پژوهش کل دانشجویان علوم پایه پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان (343 نفر) در سال 1394بودند. نمونه گیری طی دو مرحله انجام شد. ابتدا از بین ورودی های مختلف به طور تصادفی، دانشجویان ترم دوم در درس بیوشیمی با هدف همتاسازی انتخاب شدند. تعداد این دانشجویان 46 نفر بودند. در گام دوم این دانشجویان برمبنای روش نمونه گیری تصادفی ساده به دو گروه آزمایشی (26 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) تقسیم شدند.
براساس طرح پژوهش، قبل از اعمال کاربندی پیش آزمون مربوط به متغیرهای وابسته اجرا شد. متغیر پیشرفت تحصیلی با استفاده از یک آزمون 10 سوالی چهارگزینه ای از مبحث غشاء سلولی درس بیوشیمی مورد سنجش قرار گرفت. در این آزمون به هر پاسخ صحیح امتیاز (1) و به هر پاسخ اشتباه امتیاز (0) اختصاص داده شد. روایی کیفی محتوای این پرسشنامه با استفاده از نظر ده متخصص، و روایی کمّی محتوای با استفاده از نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) محاسبه گردید. ضریب پایایی این پرسشنامه نیز بر اساس آلفای کرونباخ 83/. برآورد گردید. هم چنین برای اندازهگیری متغیر انگیزه یادگیری از پرسشنامه انگیزه و نگرش یادگیری Biggs ،Kamber ،Lung که روایی و پایایی آن مورد ارزیابی قرار گرفته است استفاده شد (8). این پرسشنامه شامل20 سوال بود و پاسخ ها بر اساس مقیاس 5 درجه ای لیکرت از کاملاً موافقم (5 امتیاز) تا کاملاً مخالفم (1 امتیاز) نمره گذاری شدند. به عبارات منفی امتیاز معکوس داده شد.
پس از اجرای پیش آزمون در گروه آزمایش روش یاددهی و یادگیری کوآنتومی اعمال و گروه کنترل در شرایط عادی (تدریس منظم و منطقی مبتنی بر یک طرح درس رسمی) آموزش دیدند. مدل یادگیری کوآنتومی با استفاده از مدل های پیشنهادی به ویژه راهنمای مطالعه و اجرای یادگیری کوآنتومی John Parks LeTellier (9) و بازنگری و بومی سازی آن توسط محققین این پژوهش طراحی گردید و به مدرس همکار که مسئولیت تدریس در هر دو گروه را برعهده داشت، آموزش داده شد. براساس این مدل ابتدا مدرس با دعوت به آرامش و تمرکز در دانشجویان، تلاش می نماید تا توجه دانشجویان را به موضوع درسی جلب نمود و مسائلی که بتواند دانشجویان را با موضوع درسی درگیر نمایند، مطرح کند. سپس دانشجویان با توجه به نوع و سبک یادگیری در حیطه های مختلف (دیداری، شنیداری، جنبشی و خواندن و نوشتن) و بر اساس علائق فردی، گروه بندی شدند. در ادامه مدرس در کلاس درس در خصوص کارکردهای مغز در فرایند یادگیری توضیحاتی ارائه داد. سپس با ترکیبی از یک موسیقی ملایم، ویدیوکلیپ آموزشی دانشجویان به فضایی آرام که از قبل به وسیله پوسترهای مربوط به روش یادگیری کوآنتومی تزیین شده بود منتقل شدند. سپس به هر گروه یک عدد لپ تاپ که موضوع درسی مورد بحث در آن نصب گردیده بود تحویل داده شد. در ادامه دانشجویان با توجه به سبک های یادگیری خـود بـا یکدیگر به بحث و چـالش پرداختند و تدریـس درس بیوشیمی پزشکی با مشارکت دانشجویان انجام شد. در پایان پس از اجرای تمام گروه ها، جشن برگزاری این روش با تشویق تمام شرکت کنندگان انجام شد.
پس از پایان جلسه های درسی، پس آزمون ها در هر دو گروه آزمایشی و کنترل اجرا شد. جهت تجزیه توصیفی داده ها از شاخص های گرایش مرکزی و برای تحلیل استنباطی داده ها از روش های آماری t مستقل و t زوجی استفاده شد. در ابتدا، طبیعی بودن توزیع همه داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرینوف و نمودار چولگی و کشیدگی مورد تایید قرار گرفته بود. همه تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS.Ver.22 انجام شد.
یافته ها
بررسی مشخصه های جمعیت شناختی شرکت کنندگان این پژوهش نشان داد که 11 نفر (23/91درصد) نمونهی مورد مطالعه در گروه آزمایش پسر و 15 نفر (23/61 درصد) دختر بودند. در گروه کنترل نیز 9 نفر ( 19/57 درصد) نمونهی مورد مطالعه پسر و 11 نفر (23/91 درصد) دختر بودند.
نتایج تجزیه توصیفی داده ها که در جدول شماره یک گزارش شده است نشان می دهد که هر چند قبل از اعمال مداخله آموزشی تفاوت زیادی بین میانگین گروه های آزمایش و کنترل در متغیرهای پژوهش مشاهده نشد، لیکن دانشجویان گروه آزمایش پس از شرکت در برنامه یاددهی و یادگیری کوآنتومی در متغیرهای انگیزه تحصیلی (0/33± 4/079) و پیشرفت تحصیلی (1/40± 7/27) نسبت به دانشجویان گروه کنترل در متغیرهای انگیزه تحصیلی (0/33± 3/035) و پیشرفت تحصیلی (0/83±3/45) عملکرد بهتری داشتند. اما تصمیم گیری در خصوص معنی دار بودن تفاوت های مشاهده شده منوط به انجام تحلیل های استنباطی است. برای این منظور از آزمون t گروه های مستقل استفاده شد. نتایج به تفکیک متغیرهای وابسته در جداول دو و سه گزارش شده است.
نتایج جدول شماره دو نشان میدهد بین میانگین های گروه های آزمایش و کنترل در پیش آزمون تفاوت معنی داری وجود ندارد (0/741=p0/323=t). لیکن پس از مداخله آموزشی میانگین گروه آزمایش بطور معنی داری بالاتر از میانگین گروه کنترل است (0/0001=p ، 11/534 =t ). این یافته مبین تایید این فرضیه است که استفاده از روش یاددهی و یادگیری کوآنتومی بر میزان پیشرفت تحصیلی دانشجویان تاثیر مثبت دارد.
هم چنین داده های جدول شماره سه نشان می دهد که میانگین عملکرد گروههای آزمایش و کنترل در متغیر انگیزه یادگیری در پیش آزمون در سطح 0/05 معنی دار نیست (0/112=P ،1/624 t=)، اما پس از شرکت دانشجویان گروه آزمایش در فرایند یاددهی و یادگیری کوآنتومی سطح انگیزه یادگیری آنها نسبت به گروه کنترل بطور معنیداری افزایش یافته است (0/000=P ،10/661t=). در واقع این فرضیه که یاددهی و یادگیری کوآنتومی موجب بهبود انگیزه یادگیری درسی دانشجویان می شود، مورد تایید قرار می گیرد.
بحث و نتیجه گیری
این مطالعه با هدف بررسی و تعیین تاثیر کاربرد روش یادگیری کوآنتومی بر بهبود وضعیت پیشرفت تحصیلی و انگیزه یادگیری در دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان انجام شد. نتایج نشان داد که استفاده از روش یادگیری کوآنتومی بر بهبود یادگیری دروس در دانشجویان موثرمی باشد. در عین حال این روش مشکل انگیزش تحصیلی دانشجویان را مرتفع میسازد. این یافته ها با نتایج مطالعه Suryani و همکاران که به مطالعه بهبود کیفیت یادگیری درسی دانشآموزان از طریق مدل یادگیری کوآنتومی در دبیرستان های اندونزی پرداختند، همسویی دارد. گزارش آنها بیانگر آن بود که دانش آموزان مشغول به تحصیل با رویکرد کوآنتومی شایستگی بهتری در یادگیری نسبت به دانشآموزان با رویکردهای تفسیری دارند (3).
Ali نیز در مطالعه ای به بررسی یادگیری کوآنتومی پرداخته و بیان کرده است که یادگیری کوآنتومی شامل راهنمایی ها، نکات، استراتژی ها و کل فرایند یادگیری است که می تواند درک و فهم و حافظه را تقویت کرده و یادگیری را به فرآیندی لذت بخش و مفید تبدیل کند. وی معتقد است اساس یادگیری کوآنتومی از روانشناسی شناختی است و نسبت به سایر روش های آموزشی انسانیتر و سازنده تر بوده و متمرکز بر کیفیت و تعامل معنی دار است. هدف آموزش کوآنتومی به پیش بردن یادگیری شتاب یافته با درجه ی بالایی از موفقیت، با تاکید بر طبیعی و معقول بودن فرآیند یادگیری است، نه شرایطی که براساس طرحریزی های قبلی ساخته شده باشد. وی اظهار میدارد اصل اساسی در یادگیری کوآنتومی این تعبیر است "آوردن دنیای دانشجویان به دنیای استادان و تحویل جهان استادان به دانشجویان" (10).Davis در مطالعهای به بررسی اثر یادگیری کوآنتومی بر نمرات آزمون های استاندارد در مقابل مدارسی که از یادگیری کوآنتومی استفاده نکردهاند پرداخته است. یادگیری کوآنتومی یک فرایند یادگیری است که متکی بر استفاده از تاکتیکهای تدریس است که اطلاعات را به صورتی پایدار و قوی در خاطرات دانشآموزان در کلاس حک مینماید. گروه مورد مطالعه برای تحقیق انتخاب معلمان دبیرستان در همان منطقه بود. بررسی اطلاعات جمعآوری شده از طریق بیست سوالی که بر یادگیری کوآنتومی متمرکز بود، انجام شد و تجزیه و تحلیل های آماری کای دو بین عواملی از قبیل آموزش و تجربه معلم، تعداد دفعات استفاده از یادگیری کوآنتومی، نگرش معلم و اعتماد به نفس معلم جهت استفاده از یادگیری کوآنتومی انجام شد. نتایج مبین تأثیر مثبت استفاده از یادگیری کوآنتومی بر نمرات دانشآموزان در آزمون های استاندارد بود (11).
از سوی دیگر با توجه به ماهیت دانشجو محور بودن، مشارکت دانشجو در یادگیری، تاکید بر سبک یادگیری دانشجو و انگیزه و علاقمندی فراگیران در اجرای روش یادگیری کوآنتومی، میتوان نتایج حاصل از این پژوهش را با نتایج حاصل از سایر پژوهشهای مشابه نیز مورد بررسی قرار داد. از جمله مطالعات مشابهای که در زمینه کاربرد یک نوع روش یادگیری و تاثیر آن در یادگیری انجام شده است میتوان به مطالعهای که مونقی و همکاران برروی مقایسه تأثیر آموزش به روش یادگیری مشارکتی و سخنرانی بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خود تنظیمی انجام دادهاند اشاره کرد. نتایج بدست آمده بیانگر این بود که به کارگیری روشهای آموزشی فعال، باعث مشارکت بیشتر دانشجویان در موضوعات آموزشی شده تا زمینه برای افزایش باورهای انگیزشی و یادگیری فراهم گردد (12). کاوه نیز در مطالعهای به بررسی ارتقای دانش، یادگیری و درک خواننده از مفهوم، اهمیت و عوامل تأثیرگذار بر انگیزه و کمک به کاربست این دانش در انتخاب تدابیر یاددهی و یادگیری پرداخته است و به این نتیجه رسید که مجموعهای از عوامل مرتبط با یکدیگر بر انگیزش و انگیزه دانشآموزان برای یادگیری تاثیر دارند. این مجموعه ممکن است شامل ویژگیهای یادگیرند، برنامههای درسی به لحاظ کمی و کیفی، ویژگیهای معلمان، شرایط و ویژگیهای محیط آموزشی، فعالیتها و تکالیف یادگیری و سایر عوامل محیطی باشد. شناخت این عوامل معلم را در انتخاب مناسب تدابیر و فعالیتهای یاددهی و یادگیری و تعامل اثربخش با فراگیران و در نهایت افزایش اثربخشی تدریس یاری می نماید (13). عاشوری و همکاران نیز مطالعه ای با هدف مقایسه اثربخشی روشهای آموزشی یادگیری مبتنی بر وب، یادگیری مشارکتی و سنتی بر انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی درس زیست شناسی انجام داده است. روش آموزش مبتنی بر وب به عنوان یکی از روشهای نوین و فعال یادگیری برای ارتقای انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی است. نتایج نشان داد که روش مبتنی بر وب برخلاف روش سنتی، باعث افزایش انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی شده است (14).
یکی از مسائلی که در مطالعه حاضر هنگام اجرای روش یادگیری کوآنتومی رعایت شد توجه به سبکهای یادگیری دانشجویان بود، به طوریکه توجه به سبک و علاقه دانشجویان درفرایند یادگیری باعث بهبود یادگیری در آنان شد. در تایید این مطلب مطالعه امینی و همکاران بیانگر تفاوت در سبک های یادگیری دانشجویان پزشکی با همدیگر بود و میزان استفاده دانشجویان از چهار سبک یادگیری بررسی شده، یکسان نبود. بنابراین نتیجه، آگاهی از نوع سبک یادگیری دانشجویان می تواند روش های آموزشی را متناسب با سبک یادگیری دانشجویان تغییر داده و موجب بازده آموزشی بالاتر و یادگیری بهتر شود که این امر تأییدکننده تأثیر مثبت استفاده از این روش بر پیشرفت تحصیلی است (15) که با نتایج مطالعه حاضر مطابقت دارد.
هم چنین یافته های گزارش شده از مطالعه Ames و همکاران بیانگر این است که مشارکت دانشجویان در تصمیم گیری های کلاس درس بر نگرشها، روابط متقابل، انگیزه، و یادگیری تاثیرگذار است و می تواند روحیه و انگیزه را بهبود بخشد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد شرکت کنندگان درتصمیم گیری کلاس با همسالان تعامل مثبت تری داشته و انگیزه یادگیری را در دانشجویان تقویت می نماید (16). مهرام در مطالعه ای مشابه به مقایسه تأثیر تدریس به شیوه بحث گروهی دانشجو- محور با شیوه سخنرانی بر یادگیری دانشجویان پزشکی پرداخت. نتایج این مطالعه نشان داد که تمایل و علاقمندی فراگیران به تدریس و یادگیری به شیوه بحث گروهی بیشتر بوده و زمان مصروف برای مطالعه این دروس بسیار کمتر از دروس کلاس های به شیوه سخنرانی بوده است (17). نتایج حاصله از تحقیقات فوق با نتایج بدست آمده از مطلعه حاضر در مورد بهبود انگیزه یادگیری دانشجویان با استفاده از روش یادگیری کوآنتومی هم خوانی دارد.
بطورکلی یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که روش یاددهی و یادگیری کوآنتومی میتواند موجب افزایش رضایت در دانشجویان شود تا دانشجویان دروس را با جدیت مطالعه و پیگیری نمایند. بنابراین بهکارگیری این روش توسط استادان میتواند موجب ایجاد علاقه و ثبات و بهبود انگیزه در یادگیری دانشجویان شود و به عنوان روش نوین در یادگیری دانشجویان مورد استفاده قرار گیرد. نتایج این پژوهش بیانگر تاثیر مثبت بکارگیری شیوه کوآنتومی بر بهبود یادگیری و انگیزه دانشجویان بود. با توجه به اهمیت بکارگیری روش های نوین تدریس خصوصاً روشهای تدریس دانشجو - محور، استفاده از روشهای تعاملی که حداکثر مشارکت یادگیری دانشجو در آنها تعریف شده، با تاکید بر سبکهای یادگیری هر دانشجو ضروری به نظر می رسد. یادگیری کوآنتومی با بکارگیری حواس مختلف، تلفیق آموخته های جدید با آموخته های قبلی، توجه به سبک های یادگیری دانشجویان، تقسیم بندی آنها در گروههای یادگیری براساس سبک های مورد علاقهشان و درگیری فعال دانشجویان در حین تدریس و ایجاد انگیزه با دادن بازخوردهای مناسب و تشویق در حین و پایان تدریس به عنوان یکی از روش های نوین تدریس در قرن حاضر،می تواند پاسخگوی نیازهای دانشجویان نسل جدید باشد. در پایان پیشنهاد می گردد دوره های آموزشی ویژه برای استادان در خصوص تدریس کوآنتومی طراحی و اجرا گردد. بخشی از این دوره ها هم لازم است حول تربیت مربی یادگیری کوآنتومی صرف گردد. هم چنین توصیه می شود تحقیقات مشابه ی بر روی دانشجویان رشته های مختلف انجام شده و نتایج آنان با یکدیگر مقایسه شود. ضمناً میتوان روش تدریس به شیوه کوآنتومی را از طریق نظرسنجی کمّی و کیفی از دانشجویان، مورد ارزشیابی قرار داد و سبک های غالب یادگیری در تدریس به شیوه کوآنتومی را مورد شناسایی قرار داد. از محدودیت های پژوهش حاضر، می توان به نبودن فضای فیزیکی و فرهنگی مناسب جهت اجرای روش های نوین تدریس اشاره کرد.
قدردانی
نویسندگان بر خود فرض میدانند از تمامی اعضاء پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن و همچنین استادان و کلیه دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان، که ما را در انجام این تحقیق یاری رساندند، تشکر و تقدیر نمایند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |