در عصر حاضر آموزش به عنوان حقوق اولیه انسانها شناخته شده و باید به گونهای طراحی شود که هر فراگیر با استفاده از توانایی خود به یادگیری بپردازد. یکی از سطوح مهم آموزش عالی، آموزش نیروی مختصص حوزه سلامت است. تربیت هزاران نیروی متخصص، در سطوح مختلف در علوم پزشکی، نقشی اساسی را در کاهش مرگ و میر انسانها ایفاء مینماید. در محیط آموزش پزشکی امروزی، معمولاً دانشجویان ملزم به ملاقات فیزیکی در کلاس درس یا بر بالین بیمار هستند (1،2). محیط و فضای حاکم بر یادگیری از مهمترین عوامل تاثیرگذار در آموزش است
(1). در سال 1998 فدراسیون جهانی آموزش پزشکی بر نقش محیط یادگیری بهعنـوان یکـی از اهداف ارزیابی برنامههای آموزش پزشکی تأکید کرد
(2). توسعه آموزش و ایجاد تحول در آن نیازمند شناخت فرآیند آموزش، آگاهی از شیوههای نوین اجرای آن و شاخصهای اثربخشی آن است
(3).
در اواخر سال 2019، کرونا ویروس جدید (SARS-CoV-2) به یک بیماری همهگیر در جهان تبدیل شد
(4). تأثیر همهگیری به تعداد موارد، قابلیت انتقال و شدت علائم بالینی آن بستگی دارد
(5). انتقال این بیماری از طریق هوا یا از طریق قطرات تنفسی صورت میگیرد، بهطوری که بیماران کووید-19میتوانند بدون علامت یا دارای علائم بیماری خفیف تا شدید باشند که باعث ایجاد سندرم دیسترس تنفسی حاد میشود
(6). تقریباً همه کشورها از جمله ایران با بهکارگیری راهکارهایی مانند استفاده از ماسک صورت، فاصله فیزیکی، اعمال محدودیتهای ترافیکی و تعطیلی کلیه فعالیتهای آموزشی سعی در پیشگیری از شیوع این بیماری مسری داشتند
(7). برنامههای آموزش الکترونیکی سالهاست که وجود داشتهاند، اما قبل از همهگیری COVID-19 در بسیاری از مؤسسات دانشگاهی بهصورت فراگیر اجرا نشده بودند. دانشگاههایی که قبلاً برنامههای آموزش الکترونیکی نوآورانه را اجرا کرده، توانستند در این شرایط اضطراری از آنها استفاده کنند. بنابراین باتوجه به ماهیت فرآیند آموزشی که مستلزم تعامل حضوری است و عدم آمادگی مراکز آموزشی برای ارائه تمام دروس بهشکل مجازی بسته شدن موسسات آموزشی و دانشگاهی در همهگیری COVID-19 منجر به تأثیر بی سابقه ای بر سیستم خدمات آموزشی شد. در ایران نیز مانند سایر کشورها، در ابتدا بهدلیل عدم وجود واکسن و درمان قطعی موسسات آموزشی و دانشگاهها توسط دولت در پی شیوع کووید-19 تعطیل شدند
(8). برای جبران اختلال در روند آموزش، تصمیمات جدیدی لازم بود. در این راستا، فناوریهای پیشرفته و سیستم آموزشی یادگیری (LMS) برای آموزش و ارزشیابی دانشجویان، رویکرد جایگزینی را برای استادان و سیاستگذاران بهمنظور استفاده از فناوری اطلاعات برای ادامه فرآیند آموزش و در عین حال اعمال محدودیتهای ناشی از همهگیری فراهم کرد
(9). جهت متمرکزسازی و نظم بخشیدن فعالیتهای آموزشی، کلیه دانشگاههای علوم پزشکی در سراسر ایران ملزم به استفاده از سامانه نوید گردیدند. در این سامانه قسمتهای متعددی جهت ارائه موارد آموزشی به دانشجویان وجود داشت. از جمله در قسمتی از این سامانه نیاز به فراهم نمودن محتوا بهصورت ویدئو و اسلاید توسط آموزشدهنده برای بارگذاری در آن میباشد. روشهای یادگیری الکترونیکی میتواند شامل فعالیتهای یادگیری آفلاین یا آنلاین باشد. مربیان، آموزش الکترونیکی را با انواع مختلفی از نرمافزارهای آموزش الکترونیکی مانند Adobe Connect، Sky-Room و غیره انجام دادند تا بیشترین دسترسی را به محتوای آموزشی در شرایط همهگیری فراهم کنند
(10).
مطالعات متعددی اهمیت و اثربخشی سیستم آموزش الکترونیکی را نشان داده است
(11). در مطالعهای در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انعطافپذیری تحصیلی، آموزش رها از زمان و مکان و هزینه کمتر آموزش بهعنوان مزایای آموزش مجازی عنوان شده است. علیرغم مزایای یادگیری الکترونیکی، محدودیتهایی مانند عدم تعامل و ارتباط چهره به چهره بین یادگیرنده و معلم (اساتید و دانشجویان) و ضعف آشنایی با نرمافزارهای آموزش آنلاین وجود دارد
(12). با توجه به رویکرد قدیمی تدریس حضوری در ایران، دانشجویان و اساتید در آموزش الکترونیکی با مشکل مواجه هستند. البته این مسئله تنها مختص به ایران نبوده و طی مطالعهی مروری که در کمتر از یکسال پس از شروع همهگیری در سال 2020 با بررسی حدود 200 مقاله داخلی و خارجی در ارتباط با آموزش الکترونیک صورت پذیرفت، میزان رضایت فراگیران بالا نبوده و همچنان تمایل به ادامه آموزش حضوری داشتند. عدم زیرساختهای کافی و نبود تعامل مستقیم مدرس و فراگیر از مهمترین چالشهای آموزش الکترونیک برشمرده شدند. هرچند به این نکته نیز اشاره شد که بهدلیل شیوع همهگیری، آموزش مجازی توانست از عقبماندگی تحصیلی دانشجویان جلوگیری نماید
(13). تجاربی در عرصه سنجش کیفیت آموزش پزشکی در کشور وجود دارد که طی آنها، دانشگاههای علوم پزشکی، با استفاده از معیارهایی سنجش و با یکدیگر مقایسه شدهاند که حاصل آنها میتواند در رفع نواقص مورد استفاده قرار گیرد
(14). سلحشوری و همکاران در سال2022 یک مطالعه کیفی با هدف تبیین نقاط قوت و ضعف سیستم آموزش الکترونیکی در دانشگاههای علوم پزشکی ایران بر روی 122 دانشجو از 46 دانشگاه علوم پزشکی در شرایط همهگیری کووید-19 انجام دادند. دادهها از طریق پرسشنامه الکترونیکی باز و براساس راهنمای مصاحبه جمعآوری و با روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از مجموع نتایج مشخص شد که آموزش الکترونیکی از نظر مزایا و معایب دارای لایههای آشکار و پنهان است. سیستم آموزش الکترونیکی ابزاری ضروری برای ادامه آموزش در طول همه گیری کووید-19 بود. اکثر دانشجویان بر این باور بودند که آموزش الکترونیکی مکمل خوبی برای جلوگیری از شکست تحصیلی است، اما نمیتواند همان کارایی آموزش حضوری را تکرار کند
(15)
.
با توجه پاندمی اخیر که منجر به تغییر روشها و الگوهای آموزشی در سطح دانشگاه ها شده است، ضرورت اطلاع از درک دانشجویان به محیط یادگیری و آموزش های الکترونیکی جهت برنامه ریزی های آینده بر کسی پوشیده نیست. براساس جستجوی محققین تاکنون این مساله به تفکیک حیطههای مختلف تاثیرگذار بر آموزش در سطح دانشگاه علوم پزشکی مشهد کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در صورت آگاهی از نگرش دانشجویان نسبت به حیطههای مختلف آموزش از راه دور میتوان جهت جبران کاستیها و تثبیت نقاط قوت آن تلاش نمود. همچنین باتوجه به تفاوت ماهیت آموزش مقاطع آموزش پزشکی عمومی که در دوره علوم پایه و فیزیوپاتولوژی بیشتر از نوع نظری و در دوره کارآموزی و کارورزی از نوع بالینی است، مقایسه نگرش و سطح رضایت این دانشجویان به تفکیک حیطههای تاثیرگذار بر آموزش مجازی می تواند جهت بهبود وضعیت آموزش کمک کننده باشد. لذا این مطالعه با هدف تعیین وضعیت محیط یادگیری الکترونیکی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در دوران پاندمی کووید 19 انجام شد.
روش ها
این مطالعه تحلیلی- مقطعی بر روی 202 نفر از دانشجویان مقاطع مختلف دکترای عمومی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال تحصیلی 1400-1401 انجام پذیرفت. نمونه گیری به روش چندمرحلهای، ابتدا بهصورت طبقهای از دانشجویان مقاطع تحصیلی مختلف پزشکی عمومی (علوم پایه، فیزیوپاتولوژی، کارآموزی و کارورزی) بهروش در دسترس صورت گرفت. معیار ورود، دانشجویان در حال تحصیل ترم دوم به بعد در زمان اجرای طرح در دانشکده پزشکی که در طول ترم به شکل مجازی آموزش دیدهاند و معیارهای خروج شامل دانشجویان مهمان و انتقالی بود. ابزار مورد استفاده پرسشنامه DELES (Distance Education Learning Environment Survey ) ارزیابی محیط یادگیری از راه دور است. این پرسشنامه را اسکات والکر (Scott Walker) و همکارانش در سال 2005 طی پژوهشی بـا عنوان بررسی محیط یادگیری آموزش مجازی در آموزش عالی طراحی نموده که هفت حیطه تاثیرگذار بر آموزش را بررسی میکند و در کشورهایی چون ترکیه و اسپانیا به زبانهای دیگر ترجمه و روایی و پایایی آن به اثبات رسیده است (16،17). نسخه فارسی 30 سوالی این پرسشنامه نیز توسط کوهپایه زاده و همکاران ترجمه شده و روایی و پایایی آن در مقالات داخل کشور اثبات شده است. ضریب آلفای کرونباخ برای کل ابزار در این مطالعه ۹۳۷/۰ به دست آمد
(16). بخش اول پرسشنامه، شامل اطلاعات دموگرافیک همچون دوره آموزش، مقطع تحصیلی، سن، جنس و وضعیت تأهل، بومی یا غیربومی بودن و درصد مطالعه دروس در طول دوره مجازی و نه صرفاً شب امتحان بود. بخش دوم پرسشنامه دارای 30 سوال در 7 زیرمجموعه اصلی است. حیطه اول: حمایت اساتید-Instructor Support (سؤال 1 تا 7)، حیطه دوم: تعاملات دانشجو و همکاران- Student Interaction & Collaboration (سؤال 8 تا 11)، حیطه سوم: ارتباطات شخصی -Personal Relevance (سؤال 12 تا 14)، حیطه چهارم: آموزش معتبر Authentic Learning (سؤال 15 تا 17)، حیطه پنجم: یادگیری فعال - Active Learning (سؤال 18 تا 21)، حیطه ششم: استقلال دانشجو Student Autonomy (سؤال 22 تا 24)، حیطه هفتم: درک دانشجو از آموزش از راه دور- Enjoyment(سوال25 تا 30). حداکثر امتیاز پرسشنامه براساس 5 گزینه فهرست درجهبندی شده برای مجموع سوالات عدد 120 و گزینه فهرست درجهبندیشده براساس مقیاس لیکرت (همیشه 4 امتیاز، اغلب 3 امتیاز، گاهی اوقات 2 امتیاز، بندرت 1 امتیاز و هرگز صفر امتیاز) تعیین شده است. حداکثر امتیاز پرسشنامه براساس مقیاس لیکرت برای مجموع سوالات عدد 120 بود. بر این اساس کسب نمره صفر تا 30 (25- صفر درصد) به مفهوم وضعیت خیلیضعیف یا نامطلوب، نمره 30 تا 60 (50-25 درصد) به مفهوم ضعیف یعنی نکات منفی آموزش از نکات مثبت آن بیشتر بوده، نمره 60 تا 90 (75-50 درصد) نسبتاً مطلوب یعنی نکات مثبت از نکات منفی بیشتر بوده و نمره 90 تا 120 (100-75 درصد) به مفهوم وضعیت عالی یا کاملاً مطلوب گزارش می شود.
برای حجم نمونه باتوجه به مطالعهی کوهپایهزاده و همکاران
(16) و استفاده از فرمول برآورد یک صفت کمی در جامعه و با در نظر گرفتن خطای آلفا معادل 5 درصد و 34/5d=، حجم نمونه معادل 43 نفر از هر مقطع محاسبه شد. برای امکان مقایسه نتایج بین مقاطع مختلف چهارگانه (علومپایه، فیزیوپاتولوژی، کارآموزی، کارورزی) با پیشفرض اینکه سهم طبقات مساوی بود، این حجم نمونه از هرکدام از گروههای مذکور جمعآوری شد. لذا در نهایت با احتساب 10 درصد ریزش در مجموع حداقل 190 نفر مورد ارزیابی قرار گرفتند. نمونهگیری به روش چند مرحلهای، ابتدا بهصورت طبقهای و سپس در دسترس بود. بدینصورتکه ابتدا دانشجویان در مقاطع تحصیلی مختلف بهعنوان طبقات در نظر گرفته شده و از هر طبقه به نسبت سهم آن مقطع از کل دانشجویان، نمونهگیری به روش در دسترس انجام شد. لینک ابزار مورد استفاده در سامانههای مجازی داخلی تولید شده و در گروههای مجازی دانشجویان پزشکی به اشتراک گذاشته شد. بعد از گذشت یک هفته با نمایندگان تماس گرفته شد تا در گروهها یادآوری جهت تکمیل پرسشنامه صورت گیرد. علاوهبر این، بعد از گذشت یک ماه مجدداً پرسشنامه در گروهها بارگذاری شد. همچنین از روش حضوری و تکمیل پرسشنامه کاغذی نیز برای لکهگیری جمعیت هدف استفاده شد. جمعیت هدف دانشجویان پزشکی در حال تحصیل در دانشگاه علومپزشکی مشهد (حدود 1500 نفر) بودند.
مواردی از پرسشنامه آنلاین که با IP مشترک بوده حذف گردید و پرسشنامه کاغذی در اختیار افرادی قرار گرفت که پرسشنامه آنلاین را تکمیل نکرده بودند. در ابتدای پرسشنامه آنلاین و کاغذی عنوان شد که در صورت رضایت آگاهانه به شرکت در مطالعه، به پرکردن آن اقدام نمایند. اطلاعات شرکتکنندگان بهصورت محرمانه حفظ شد و هیچیک از مشخصات فردی آنان از جمله نام و نام خانوادگی آنها وارد نرمافزار نگردید و به کلیه افراد کد مخصوص پروژه اختصاص و آنالیز براساس آن انجام گرفت. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارآماری SPSS.Ver.26 انجام شد. برای توصیف متغیرهای کمی از میانگین، انحراف معیار و برای متغیرهای کیفی از فراوانی و درصد فراوانی استفاده شد. به منظور مقایسه متغیرهای کمی در دو گروه (مثلاً جنسیت) از آزمون های t-student و در سه یا بیشتر گروه (مثلاً مقطع تحصیلی) ANOVA و با توجه به نرمال بودن دادهها، از ضریب همبستگی پیرسون برای ارتباط بین متغیرها استفاده شد. درکلیه آزمونها سطح معنیداری کمتر یا مساوی از 05/0 در نظر گرفته شد. این پژوهش با کد اخلاقIR.MUMS.MEDICAL.REC.1400.437 به تصویب رسید.
یافته ها
در مجموع 202 نفر از دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در مطالعه شرکت کردند. از این تعداد 103 نفر (51 درصد) مرد و 99 نفر (49 درصد) زن بودند. علاوهبر این، از نظر تأهل، 173 نفر (6/85 درصد) مجرد و از نظر وضعیت استان محل زندگی و دانشگاه، 103 نفر (51 درصد) غیربومی و 99 نفر (49 درصد) بومی بودند. همچنین از نظر مقطع تحصیلی بیشترین شرکتکننده مربوط به مقطع کارورزی با 60 نفر (7/29 درصد) و پس از آن، به ترتیب کارآموزی 51 نفر (2/25 درصد)، فیزیوپاتولوژی 49 نفر (3/24درصد) و علومپایه 42 نفر (8/20 درصد) بود. از نظر سن، کمترین سن در بین شرکت کنندگان 19 سال و بیشترین 33 سال با میانگین سنی 48/2±88/22سال بود. میانگین پاسخ شرکتکنندگان در خصوص مطالعه دروس در طول ترم در محیط مجازی 76/27±78/49 بوده است. جدول شماره یک نشاندهنده میانگین نمرات هر حیطه و نمره کل پرسشنامه است. درصد نمره کسبشده به تفکیک هر حیطه نیز عنوان شده است.
![](./files/site1/images/1(36).JPG)
نتایج آزمون t-student نشان داد که نمرات به تفکیک جنسیت و وضعیت تأهل اختلاف معنیداری در هیچکدام از حیطهها با یکدیگر وجود ندارد. در حالیکه براساس محل سکونت در حیطه تعاملات دانشجو و همکاران بین افراد بومی و غیربومی اختلاف معنیداری مشاهده شد )03/0 (P <، به نحوی که دانشجویان غیربومی رضایت کمتری نسبت به دانشجویان بومی در این حیطه داشتند.
در جدول شماره دو با استفاده از آزمون One-Way ANOVA هر حیطه با مقاطع مختلف تحصیلی مقایسه شد. در بررسی حیطه های مختلف براساس مقاطع تحصیلی، نتایج نشان داد که در دو حیطه حمایت اساتید و یادگیری فعال، اختلاف معنیداری در گروههای تحصیلی وجود دارد (به ترتیب 001/0 < P، 861/7F= و 01/0 < P979/3F=). این درحالی است که در دیگر حیطهها اختلاف معنی داری مشاهده نشد (جدول 3). همچنین نتایج استفاده از آزمون Post Hoc Tests در بررسی مقاطع تحصیلی با یکدیگر مشخص نمود که نمره به دست آمده در حیطه حمایت اساتید مقطع تحصیلی علوم پایه نسبت به مقاطع تحصیلی کارآموزی و کارورزی افزایش معنیداری داشته است (001/0 P<). علاوه بر این، در بررسی حیطه یادگیری فعال نتایج حاکی از آن بود که مقطع تحصیلی علوم پایه نسبت به مقاطع تحصیلی کارآموزی افزایش معنیداری دارد (01/0 < P).
![](./files/site1/images/2(18).JPG)
بررسی همبستگی سن و میزان درصد مطالعه دروس در طول ترم با حیطه های پرسشنامه نشان داد که بین میزان مطالعه دروس در طول ترم با حیطه های ارتباطات شخصی و یادگیری فعال ارتباط معنی داری وجود دارد (بهترتیب 024/0P= و 05/0P=). همچنین نتایج حاکی از آن بود که بین میزان سن شرکت کنندگان با حیطه حمایت اساتید ارتباط معنیداری وجود دارد (001/0 < P)، بدینصورت که دانشجویان با سن بیشتر با نمره کمتری به سوالات این حیطه پاسخ دادهاند. البته توجه به این نکته ضروری است که ضریب همبستگی بدست آمده 256/0- بود که در بسیاری از مطالعات میزان ارتباط کمتر از 3/0 چه مثبت و چه منفی، ضعیف ارزیابی میشود (جدول 3).
بحث و نتیجهگیری
در این مطالعه نگرش کلی دانشجویان به وضعیت آموزش الکترونیک در دوران همهگیری نسبتاً مطلوب بود به نحوی که نکات مثبت بیشتر از نکات منفی بود. با بررسی حیطههای مختلف بر آموزش می توان نتیجه گرفت که رضایت دانشجویان از حمایت اساتید کمتر می باشد که این مسئله در دانشجویان مقاطع بالینی و با سن بالاتر بیشتر است. بهطور عادی، اساتید برای آشنا شدن با این روش مجازی تدریس نیاز به چندین سمینار آموزشی و ساعت های زیادی تمرین خودآموز دارند. همسو با نتایج مطالعه حاضر در حیطه حمایت اساتید در مطالعه عبادی و همکاران کمبود آگاهی و آمادگی لازم برای آموزش مجازی و همچنین فرصت کم جهت آمادهشدن در این زمینه با توجه به شیوع سریع کووید 19 از مهمترین دلایل مقاومت در برابر این سبک آموزش برشمرده شد
(17). فقدان تعامل چهره به چهره انسانی در آموزش از راه دور ممکن است منجر به تأثیر منفی بر تعامل استاد و دانشجو شود چرا که عاملی کلیدی برای اجرای حمایت استاد است
(18)
.
در مطالعه رامبد و همکاران ناکافی بودن زیرساختهای آموزش مجازی و مدیریت ضعیف منابع و امکانات بهویژه در ابتدای همهگیری دانشگاه را با چالش روبرو کرد
(19). از طرفی غفوریفرد پاندمی کووید 19 را فرصتی برای شکوفایی آموزش مجازی پزشکی در کشور عنوان کرد
(20). دانشجویان در مطالعه Toubas و همکاران بسیاری از موانع مشابه را گزارش کرده بودند و همه این عوامل بهطور قابلتوجهی با کیفیت پایین آموزش از راه دور مرتبط بودند. نگرش منفی دانشجویان نسبت به آموزش از راه دور مانند خستهکننده بودن، اتلاف وقت، سختی زمان و تعامل بدتر با مربیان و همکاران بهطور قابل توجهی اثرات منفی بر وضعیت آموزش از راه دور گذاشت
(21). در این مطالعه بر خلاف مطالعه حاضر تنها دانشجویان پزشکی بررسی نشده و از آنجایی که دانشجویان پزشکی در مقاطع بالینی دارای سن بیشتر و نیاز به حمایت مناسبتری هستند، میتواند توجیهکننده نتایج درباره حیطه حمایت اساتید و رابطه آن با سن شرکت کنندگان باشد. علاوه بر این، سن بالاتر و مقطع تحصیلی بالاتر با نمره کسب شده از پرسشنامه ارتباط منفی داشت. این نشان میدهد که دانشجویانی که تجربه بیشتری در تحصیلات دانشـگاهی و رشتـه تحصیلی خود دارند، بیشتر تحت تأثیر ادغام آموزش از راه دور در همه گیری قرار گرفتند.
در دوره اولیه آموزش از راه دور، دانشجویان و اساتید بهدلیل ناآشنا بودن مقاومت و نگرش منفی زیادی نسبت به آموزش از راه دور نشان دادند.در مطالعه دپیکا (Deepica) مغایر با نتیجه اصلی مطالعه حاضر عنوان شد از آنجایی که همهگیری کووید-19 باعث تغییر ناگهانی از آموزش حضوری به آموزش از راه دور شد و چندین مطالعه نشان دادند که سطح رضایتبخش پایینی از آموزش از راه دور وجود دارد، باید استراتژیهای بیشتری برای تبدیلشدن آن به یک رسانه مؤثر برای آموزش اجرا شود
(22). مطالعه ژالهجو در دانشگاه علوم پزشکی البرز وضعیت یادگیری الکترونیکی از لحاظ چهار حیطه مورد بررسی (معرفی درس، محتوای آموزشی، تعامل، سنجش و ارزشیابی) از دیدگاه دانشجویان، در حد نسبتاً مطلوب برآورد شده است که همسو با نتایج مطالعه حاضر است
(23).
عامل انسانی یک مؤلفه اساسی در هر محیط آموزش مجازی است و تعامل بین شرکت کنندگان در این نوع آموزش دور برای توسعه یک آموزش مجازی با عملکرد بالا حائز اهمیت است
(24). در نتیجه، هم اضطراب اجتماعی و هم ارتباط کم با همکاران به دلیل محدودیتهای همهگیری میتواند تعامل بین دانشجویان را در طول آموزش از راه دور کاهش دهد و در نتیجه کیفیت یادگیری مجازی را پایینتر میآورد. با این حال، کلاس مجازی میتواند یادگیری تجربی و مشارکتی را تشویق کند
(25)
.
نتایج مطالعه حاضر در حیطه تعاملات دانشجو و همکاران نشاندهنده تعاملات زیاد و مطلوب با همکلاسیان میباشد. در مطالعهی Brownو همکاران با هدف بررسی تفاوتهای بین دانشجویان داخلی و بینالمللی در ادراکات و تجربیات آنها از یادگیری آنلاین در طول همهگیری COVID-19 با استفاده از ابزار DELES تفاوت آماری معنیداری بین نمرات دانشجویان داخلی و بینالمللی در حیطه های استقلال دانشجویی، ارتباط شخصی و تعامل دانشجویی وجود داشت
(26). در مطالعه حاضر همسو با نتایج این مطالعه در این سه حیطه دانشجویان بومی نمرات بالاتری را کسب کردند بهطوری که در حیطه تعاملات دانشجو و همکاران افزایش معنیداری در افراد بومی نسبت به افراد غیربومی مشاهده شد. نمره پایینتر کسب شده در دانشجویان غیربومی میتواند حاصل تعطیل شدن خوابگاه های دانشجویی و در این نتیجه کمتر شدن تعاملات این گروه از دانشجویان با یکدیگر باشد.
(26).
نتایج مطالعه حاضر نشان داد که یادگیری فعال در این نوع آموزش افزایش یافته است. همچنین مقطع تحصیلی علومپایه نسبت به مقاطع تحصیلی کارآموزی افزایش معناداری داشته است و در بررسی ارتباط متغیر میزان مطالعه دروس در طول ترم با حیطه یادگیری فعال، ارتباط مثبت معناداری مشاهده شد. مطالعات نشان داده است که تمایل به یادگیری از راه دور با عوامل متعددی مانند سال تحصیل مرتبط بود، زیرا دانشجویان در سالهای اول تحصیل تمایل بیشتری نسبت به همتایان خود به یادگیری از راه دور نشان دادند
(27). آموزش سنتی کلاسی از رویکردهای رفتارگرا و شناختگرایانه استفاده میکند، جایی که مربی تمایل به کنترل یادگیری دارد. با اینحال، یک کلاس درس یادگیری مجازی خود را به رویکردی انسان گرایانهتر میرساند، جایی که دانشجویان میتوانند کنترل یادگیری خود را در دست بگیرند. علاوهبر این، کلاس مجازی می تواند یادگیری تجربی و مشارکتی را تشویق کند. درنتیجه، مربیان باید قادر به تسهیل یادگیری و فرآیندهای گروهی به جای آموزش به فراگیران یا انتقال اطلاعات باشند
(28). نتایج حیطه استقلال دانشجو در مطالعه ما حاکی از آن است که در آموزش مجازی استقلال دانشجو به میزان قابل توجهی مطلوب میباشد. برای دانشجویان، آموزش مجازی به طور گستردهای به دلیل انعطاف پذیری، مقرون به صرفه بودن و دسترسی راحت مورد استقبال قرار میگیرد. همسو با این نتایج در مطالعه یوسفیان رضایت روحی و روانی بیشتر، آموزش رها از مکان و زمان و دغدغه مالی کمتر به عنوان فرصتهای آموزش مجازی حاصل شد. آموزش مجازی نباید جایگزین آموزش حضوری شود بلکه با استفاده بهینه از آن میتوان جهت کاهش هزینهها، بهبود سلامت روان و بهبود کیفیت یادگیری قدم برداشت و از طرف دیگر تابآوری نظام آموزشی کشور را در مواجهه با بحرانهای آتی ارتقا بخشید
(29). در واقع میتوان از نتایج مطالعات مختلف چنین برداشت کرد که آموزش مجازی با اینکه در ابتدا نیازمند هزینه جهت فراهم نمودن زیرساخت های لازم است اما در ادامه میتواند باعث صرفجویی در زمان و هزینه شود و دانشجو میتواند از یک برنامه انعطافپذیرتر که به راحتی متناسب با زمان و مکان در دسترس آنها است، لذت ببرد
(30).
از محدودیت های مهم مطالعه امکان تأثیر متغیرهای مخدوش کننده پنهان مانند شرایط روحی فرد از جمله احتمال وجود افسردگی است که در این مطالعه مورد توجه قرار نگرفته است. علاوه بر این استنباط های مطالعه حاضر براساس مشاهدات مقطعی و نه داده های طولی بوده است؛ بنابراین باید این نتایج با احتیاط تفسیر شود. همچنین اگرچه پرسشنامه استاندارد DELES برای ارزیابی مورد تأیید قرار گرفته است اما گزارشات دانشجویان نیز مستعد سوگیریهایی میباشد. اگرچه عدم مقایسه با دیگر رشته های دانشگاه علوم پزشکی از کاستی های این مطالعه است اما این مطالعه می تواند جهت مقایسه وضعیت آموزش بین مقاطع مختلف پزشکی عمومی استفاده شود. با توجه به این که دانشگاه علوم پزشکی مشهد از دانشگاه های سطح یک و بزرگ ایران است نتایج آن میتواند کمک کننده و جهت انجام مطالعات دیگر قابل استفاده باشد.
در مجموع، این مطالعه نشان داد که نگرش دانشجویان به وضعیت آموزش از راه دور بعد از گذشت یک سال و نیم از شروع همهگیری در حد نسبتا مطلوب بود و دانشجویان هم علاقه نسبت به ادامه این نوع آموزش داشتند. لذا اجرای روش هایی جهت افزایش حمایت اساتید از دانشجویان و بهبود ارتباط آنها با دانشجویان در محیط آموزش مجازی توصیه میشود تا وضعیت آموزش از راه دور بهبود یابد.
قدردانی
این مطالعه با حمایت مالی معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد براساس طرح پژوهشی شماره 4000360 انجام شده است. بدینوسیله نویسندگان کمال تشکر را از معاونت پژوهشی دانشگاه و کلیه دانشجویان شرکت کننده در این پژوهش دارند.