در دهه های اخیر رویکردهای یادگیری، از تئوریهای پردازش اطلاعات به تئوریهای جایگیری (Situativity Theories) که فرآیند یادگیری را جدا از زمینه یا مکان اتفاق فرایند یادگیری نمیدانند، تغییر یافتهاند. فراگیر، مدرس، امکانات فیزیکی، فرهنگ و روابط حاکم بر جو یا محیط آموزشی تماماً بر فرآیندهای تفکر و یادگیری فراگیرنده تاثیر دارند
(
1). گن و هاردن (Genn and Harden) معتقدند محیط آموزشی سهم قابل توجهی در پیشبینی موفقیت و پیشرفت فراگیران دارد
(
2). فدراسیون بینالمللی آموزش پزشکی (WFME) محیط یادگیری را یکی از مهمترین معیارهای ارزیابی برنامههای آموزش پزشکی اعلام نموده و ایجاد تغییر و اصلاح آن را به عنوان یک ضرورت در توسعهی آموزش پزشکی میداند
(
3). بهعلاوه کیفیت محیط آموزشی نشاندهندهی اثربخشی برنامهی آموزشی است
(
4). تعاریف متعددی برای محیط آموزشی ارائه شده است. محیط آموزشی بالینی بهعنوان شبکهای پیچیده از مولفههایی که بر روی پیامدهای یادگیری بالینی فراگیران موثر است، تعریف میشود
(
5). میلز و لینستر (Miles and Leinster) معتقدند که محیط آموزشی به معنای درک و تجربهی اساتید و دانشجویان از محیط است
(
6).
محیط آموزشی بالینی پیچیدگیهای خود را دارد. این محیطها بهعلت تداخل فرآیندهای مهارتآموزی با ارائه خدمات درمانی و عدم آشنایی اکثر اساتید بالینی با مهارتهای نوین تدریس، متفاوت از محیط کلاسهای درسی می باشد
(
7). اولین تلاشها برای سنجش محیطهای آموزش بالینی در حوزه آموزش علوم پزشکی، از اوایل نیمه دوم قرن بیستم صورت گرفت. در سال 1961، هاکینس (Heinks) برای سنجش ادراک فارغ التحصیلان دانشکده پزشکی از جو آموزشی از پرسشنامه Medical School Learning Environment Scale (MSLES) استفاده کرد
(
8). همزمان روتمن و آیوده (Rothman and Ayoade) پرسشنامه یLearning Environment Questionnaire (LEQ) را تهیه و تدوین کردند
(
9). بعد از یک دوره زمانی رکود در این موضوع، اوجگیری حرکتها برای سنجش محیطهای یادگیری صورت گرفت. دکتر راف (Roff) و همکاران در سال 1997 در دانشگاه داندی اسکاتلند یک الگو ارائه کردند که به الگوی Dundee Ready Education Environment Measure (DREEM) اشتهار یافت
(
10). این ابزار برای ارزیابی محیطهای آموزشی بالینی دوره پزشکی عمومی و در مواردی مقطع دستیاری در ایران استفاده شده است. پرسشنامه فوق علیرغم نقاط قوتی نظیر عملی بودن، از برخی کاستیها همچون عدم کارایی کافی در سنجش محیطهای آموزشی بالینی دوره دستیاری برخوردار است. در همین چارچوب، ابزار سنجش محیط آموزشی بالینی در مقطع دستیاری Postgraduate Hospital Educational Environment Measure (PHEEM) بسیار جالب توجه است. در سال 2004 گروهی متشکل از دکتر راف، مک الیر و اسکینر (
Roff, McAleer, Steiner)، این پرسشنامه را تدوین کردند و در نهایت تعداد گویههای آن در نسخه نهایی به 40 آیتم در سه زیر معیار تعدیل یافت
(
11). امروزه صاحبنظران و سازمانهای دخیل در آموزش پزشکی در جهان از این ابزار برای ارزیابی محیط آموزشی بالینی دورههای دستیاری استفاده میکنند.
براساس جستجوی پژوهشگر، تنها مطالعهای که محیط آموزشی بالینی دانشجویان دستیاری دندانپزشکی را توسط ابزار PHEEM بررسی نموده در کشور ژاپن صورت گرفته که محیط آموزشی بالینی 50 دانشجوی دستیاری دندانپزشکی را بررسی نموده و به این نتیجه رسیدهاند که این ابزار توانایی مقایسه عرصههای مختلف آموزش بالینی دندانپزشکی را دارد
(
12). در کشورمان ایران، تعداد محدودی مطالعه توسط ابزار DREEM جهت ارزیابی محیطهای آموزشی دوره عمومی دندانپزشکی و در یک مورد دستیاری دندانپزشکی انجام گرفته است. امید است این مطالعه گامی مثبت جهت بررسی محیط آموزشی بالینی دستیاری دندانپزشکی، تعیین تفاوتهای موجود بین آنها با محیطهای ایدهآل و کمک به مسئولین دوره برنامه دستیاری برای انجام مداخلات موثر باشد و راه را برای مطالعات آتی برای دستیابی به یک محیط آموزشی بالینی ایدهآل در مراکز آموزشی دخیل در امر تربیت دستیار دندانپزشکی در کشور هموارتر سازد.
روش ها
این مطالعه تحلیلی- مقطعی، با کد اخلاق با شناسه IR.TBZMED.REC.1400.281 در دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال 1400 اجرا شد. روش نمونه گیری بهصورت تمام شماری از جامعه دستیاران تخصصی با سابقه تحصیلی بیشتر از 6 ماه (۶۷ نفر) در دانشکده دندانپزشکی بود. اطلاعات مورد نیاز برای این پژوهش، از طریق توزیع پرسشنامه بین دستیاران تخصصی کلیه گروههای آموزشی شامل پروتزهای دندانی، ارتودنسی، کودکان، رادیولوژی دهان و فک، بیماریهای دهان، جراحی دهان و فک و صورت، اندودنتیکس، ترمیمی و پریودنتیکس که هویت آنان برای محقق ناآشنا بود، جمعآوری شد. معیار ورود شامل رضایت دستیار جهت شرکت در مطالعه و معیار خروج دستیاران با سابقه تحصیلی کمتر از 6 ماه بود. از مجموع 78 پرسشنامه توزیع شده، 67 پرسشنامه پاسخ داده شد (درصد پاسخگویی: 9/85). پس از کسب اجازه از مسئولین ذیربط، نسخه اصل پرسشنامه PHEEM بههمراه نسخه ترجمه شده به یک فرد خبره در آموزش ارسال گردید. در گام بعدی چک لیستی طراحی گردید که تک تک گویه های پرسشنامه را از نظر میزان تطابق مفهومی فارسی گویه با نسخه اصلی آن (انگلیسی)، سادگی و شفافیت مورد ارزیابی قرار میداد. چک لیست مذکور بهپیوست نسخه فارسی و انگلیسی آن، بعد از هماهنگی های لازم به 7 نفر از متخصصین که 3 نفر آنها متخصص آموزش پزشکی و 4 نفر از آنها متخصصین درگیر در آموزش بالینی دندانپزشکی بودند، ارسال گردید. دادههای حاصل از چک لیستهای تکمیل شده مورد بررسی قرار گرفته و در نسخه نهایی آن اِعمال شد. پایایی ابزار به صورت پایلوت برای دوره دستیاری کودکان بررسی گردید (آلفای کرونباخ 819/0) و بدین ترتیب پایایی ابزار تایید شد.
این پرسشنامه گویه هایی را در سه زیر معیار (ادراک دستیاران از تدریس، حمایت اجتماعی و استقلال نقش) مطرح نموده و دارای 40 گویه (36 گویه مثبت و 4 گویه منفی) است که براساس مقیاس لیکرت 5 گزینه ای طراحی شده و به ترتیب از کاملاً موافقم (امتیاز 4) شروع و به کاملاً مخالفم (امتیاز صفر) ختم میشود. براساس توصیه دکتر راف، کلیه آیتمهای با امتیاز کمتر از 2 حیطه های مشکل دار در محیط آموزشی در نظر گرفته می شوند. در مورد گویه های منفی (7،8،11،13)، نحوه تخصیص امتیاز برخلاف اختصاص امتیاز به گویه های مثبت میباشد.
همچنین تفسیر امتیاز کسب شده ارزیابی کیفیت محیط آموزشی به شرح ذیل میباشد: 160-121 امتیاز عالی (مطلوب)، 120-81 خوب (نسبتاً مطلوب)، 80-41: دارای مشکل (نیمه مطلوب) و 40-0: ضعیف (نامطلوب). در مورد سه زیر معیار پرسشنامه، امتیاز و تعداد گویههای تخصیص شده بهشرح زیر میباشد: 1- ادراک دستیاران از کیفیت تدریس با 15 گویه (حداکثر امتیاز 60/ حداقل امتیاز صفر)، 2- ادراک دستیاران از استقلال نقش با 14 گویه (حداکثر امتیاز 56/ حداقل امتیاز صفر) و 3- ادراک دستیاران از کیفیت تدریس با 11 گویه (حداکثر امتیاز 44/ حداقل امتیاز صفر). از آنالیز واریانس یکطرفه جهت بررسی وجود تفاوت میانگین بین گروههای مورد مطالعه و آزمون تعقیبی توکی جهت بررسی کیفیت تفاوت میانگین و مقایسه دو به دو میانگین ها استفاده شد. نتایج با استفاده از نرم افزارآماری SPSS.Ver.19 تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنی داری ۰۵/۰ در نظر گرفته شد.
یافته ها
از مجموع 67 نفر دستیار تخصصی 21 نفر سال اول، 18 نفر سال دوم، 23 نفر سال سوم، 5 نفر سال چهارم بودند. 47 درصد جامعه پژوهش را زنان و 53 درصد را مردان تشکیل دادند. در مجموع 9 نفر از 10 دستیار رشته پروتزهای دندانی، 12 نفر از 13 دستیار رشته ارتودنسی، 5 نفر از 7 دستیار رشته کودکان، 4 نفر از 4 دستیار رشته رادیولوژی دهان و فک، 6 نفر از 6 دستیار رشته بیماریهای دهان، 12 نفر از 15 دستیار رشته جراحی دهان و فک و صورت، 7 نفر از 10 دستیار رشته اندودنتیکس، 7 نفر از 7 دستیار رشته ترمیمی و 5 نفر از 6 دستیار رشته پریودنتیکس به پرسشنامهها پاسخ دادند. دستیاران رشته های پروتزهای دندانی، ارتودنسی، کودکان، رادیولوژی، بیماری های دهان، جراحی، اندودنتیکس، ترمیمی و پریودنتیکس به ترتیب 4/13، 9/17، 5/7، 6، 9، 9/17، 4/10، 4/10 و 5/7 درصد کل جامعه پژوهش را تشکیل دادند.
جدول شماره یک میانگین و انحراف معیار نمره هر یک از 40 گویه را نشان میهد. همچنین میانگین امتیاز 28 آیتم بیشتر از 2 و 12 آیتم کمتر از 2 و طیف نمرات گویهها در محدوده 96/2-13/1 بود. گویه ی "من از کار و رشته خود لذت فراوان می برم" بیشترین (21/1 ± 96/2) و گویه "این مرکز برای استراحت دستیاران به ویژه در ساعت کاری از تسهیلات و امکانات کیفی خوبی برخوردار است" کمترین امتیاز (09/1±13/1) را به خود اختصاص داده بود. حیطه های مشکلدار در محیط آموزشی مورد مطالعه شامل: 2 گویه در زیر معیار ادراک از استقلال نقش، 6 گویه در زیر معیار ادراک از حمایت اجتماعی و 4 گویه در زیر معیار ادراک دستیاران بودند.
میانگین کل نمره اختصاص یافته در قالب کل به محیط های آموزشی مورد مطالعه 65/85 بود که موید این نکته است که دستیاران دوره دستیاری دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز، محیط آموزش بالینی خود را "نسبتاً مطلوب" ارزیابی کردهاند. در بین گروههای آموزشی، گروه بیماریهای دهان بیشترین امتیاز (36/113) را به خود اختصاص داد و رشته پریودنتیکس با اندکی اختلاف (75/110) در رتبه دوم قرار گرفت. امتیاز کسب شده کیفیت محیط آموزشی در کل جامعه پژوهش و هر یک از گروههای آموزشی در جدول شماره دو آمده است.
نتایج نشان داد که میانگین نمرات در زیر معیار ادراک دستیاران از تدریس، 19/33 است و به صورت "تدریس در مسیر صحیح سیر میکند و جا برای ارتقاء دارد" از طرف دستیاران ارزیابی شد. در مقایسه ادراک دستیاران از تدریس در گروه های تخصصی، دستیاران گروه آموزشی بیماری های دهان بیشترین امتیاز (47) را به این شاخص اختصاص دادند. کیفیت تدریس اساتید بالینی در گروه آموزشی بیماری های دهان به صورت "مدرسین بالینی نمونه هستند" از طرف دستیاران ارزیابی شد.
همچنین نتایج نشان داد که دستیاران کیفیت تدریس اساتید بالینی در 6 گروه آموزشی را به صورت "تدریس در مسیر صحیح سیر می کند" و در کیفیت تدریس در دو گروه آموزشی دیگر به صورت "در زمینه مهارت های تدریس بالینی، نیاز به ارتقاء وجود دارند" ارزیابی شد. جدول شماره سه میانگین نمرات ادراک از کیفیت تدریس در گروه های آموزشی را نشان می دهد.
میانگین نمرات ادراک دستیاران از استقلال نقش در گروه های مورد مطالعه، 42/29 بود و بهصورت "درک مثبت از نقش فرد در قالب شغل حرفهای" از طرف دستیاران ارزیابی شد.
در مقایسه ادراک دستیاران از استقلال نقش در گروههای تخصصی مورد مطالعه، گروه آموزشی پریودنتیکس بیشترین امتیاز (3/39) به خود اختصاص داد. از میان 9 گروه هدف، ادراک از استقلال نقش در 6 گروه به صورت "درک مثبت از نقش فرد در قالب شغل حرفه ای" از طرف دستیاران متبوعشان ارزیابی شد.
ادراک دستیاران از استقلال نقش در 4 گروه دیگر به صورت "درک منفی از نقش فرد در قالب شغل حرفهای" ارزیابی شد. میانگین نمرات ادراک از استقلال نقش در گروه های آموزشی در جدول شماره چهار آمده است.
میانگین نمرات ادراک دستیاران از حمایت اجتماعی در گروه های مورد مطالعه، 06/23 بود و به صورت "محیط از بعد حمایتگری از دستیاران بیشتر مثبت درک میشود تا منفی" از طرف دستیاران ارزیابی شد. در مقایسه ادراک دستیاران از حمایت اجتماعی در گروه های تخصصی مورد مطالعه بهصورت مستقل، گروه آموزشی بیماریهای دهان بیشترین امتیاز (13/30) را به خود اختصاص داد. ادراک از استقلال نقش در چهار گروه به صورت "محیط از بعد حمایت گری بیشتر مثبت درک میشود تا منفی" از طرف دستیاران متبوعشان ارزیابی شد. ادراک دستیاران از حمایت اجتماعی در بقیه گروه ها به صورت "یک محیط ناخوشایند از بعد حمایت گری از دستیاران" ارزیابی شد (جدول 5).
نتایج تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد که بین میانگین نمرات رشتههای مختلف تخصصی اختلاف معنیداری وجود دارد (001/0>p). نتایج آزمون تعقیبی توکی نیز نشان داد که بین میانگین نمرات گروه بیماریهای دهان با گروه های ترمیمی (027/0=p)، جراحی (038/0=p) و کودکان (001/0>p) اختلاف معنی دار وجود دارد. همچنین در میانگین نمرات گروه کودکان با گروه های پریودنتیکس (02/0=p)، بیماریهای دهان (001/0>p)، اندودنتیکس (018/0=p) و ارتودنتیکس (026/0=p) اختلاف معنیدار مشاهده شد.
بحث و نتیجه گیری
محیط آموزش بالینی دستیاران شامل عرصههای بالینی، مدرسین، بیماران و تسهیلات بالینی میباشد و مدیریت و کنترل چنین محیطهایی بسیار دشوار است
(
13). ابزار معتبر PHEEM، امکان ارزیابی ادراک دستیاران از محیطهای آموزشی بالینی متبوعشان را فراهم آورده است
(
12). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که محیط آموزش بالینی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز در مقطع دستیاری، نسبتاً مطلوب از طرف دستیاران ارزیابی شد، هر چند با یک محیط ایده آل فاصله داشته و جا برای ارتقاء دارد. براساس نظریه دکتر راف Roff و همکاران
(
14)، فرایند ارتقای محیط آموزشی باید بیشتر روی آن دسته از گویههای پرسشنامه متمرکز باشد که امتیاز پائینتری (کمتر از 2) را به خود اختصاص دادهاند. در این زمینه میتوان به مواردی همچون سازماندهی و برگزاری جلسات توجیهی در ابتدای هر دوره برای دستیاران، بهبود سطح امکانات و تسهیلات رفاهی و تغذیه ای دستیاران، فراهم نمودن فرصتهای یادگیری بالینی و افزایش زمان اختصاص یافته جهت آموزش دستیاران، تهیه و تدوین یک کتابچه جامع راهنمای دستیاران و تدوین گایدلاینهای تخصصی، بالا بردن اشتیاق و انگیزه در اساتید بالینی و ایجاد یک ساز و کار حمایتی و پاسخگو به نیازهای اجتماعی و شخصی دستیاران نظیر فراهم نمودن فرصتهای مشاورهای و حاکمیت فرهنگ غیرسرزنشگر اشاره کرد.
بررسی تحلیلی نتایج امتیازات مطالعه حاضر در 9 رشته تخصصی پروتزهای دندانی، ارتودنسی، کودکان، رادیولوژی دهان و فک، بیماریهای دهان، جراحی دهان و فک و صورت، اندودنتیکس، ترمیمی و پریودنتیکس نشان داد که محیط آموزشی رشته بیماریهای دهان بیشترین امتیاز کل (36/113) و رشته پریودنتیکس با اندکی اختلاف (75/110) رتبه دوم را به خود اختصاص داده است. در مقوله امتیاز اختصاص یافته به زیر معیارهای محیط بالینی در بین گروه های آموزشی، رشته بیماریهای دهان در زیر معیارهای کیفیت تدریس و حمایت اجتماعی بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داد و در زیر معیار استقلال نقش، رشته پریودنتیکس بیشترین امتیاز را کسب نمود. اختلاف بین میانگین نمرات در رشته های تخصصی مذکور در نمره کل و زیرمعیارهای سه گانه معنی دار بود. محیط آموزشی بالینی پیچیدگی های خود را دارد. این تفاوتها احتمالاً بهعلت عدم آشنایی برخی اساتید بالینی با مهارتهای نوین تدریس، میزان بار کاری و تداخل فرآیندهای مهارتآموزی با ارائه خدمات درمانی، توانایی ایجاد محیط حمایتگر و پاسخگو به نیازهای حرفهای و اجتماعی، فراهم نمودن فرصتهای یادگیری بالینی و سایر چالشهای مرتبط با محیط آموزش بالینی می باشد.
نتایج مطالعه حاضر حاکی از آن بود که دستیاران محیط آموزشی بخشهای بالینی دانشکده را در قالب کل مطلوب می دانستند. همچنین دستیاران محیط آموزشی بخشهای بیماری های دهان، ارتودنسی، رادیولوژی، اندودنتیکس، پروتزهای دندانی و پریودنتیکس را نسبتاً مطلوب ارزیابی کردند. این نتایج همراستا با نتایج مطالعه ارزیابی محیط دستیاری دندانپزشکی در کشور ژاپن است که محیط آموزشی در قالب کل توسط دستیاران نسبتاً مطلوب تشخیص دادند
(
12). هر چند محیط آموزشی از نظر دستیاران نسبتاً مطلوب ارزیابی شد، این محیط با محیط ایده آل فاصله داشته و جا برای ارتقاء دارد. در فرآیند ارتقای محیط آموزشی میتوان به برگزاری جلسات توجیهی در ابتدای دوره، بهبود تسهیلات رفاهی، ایجادساز و کار حمایتی و پاسخگو به نیازهای دستیاران و برگزاری دوه های مهارت تدریس بالینی اشاره کرد.
نتایج مطالعه حاضر حاکی از آن بود که کیفیت تدریس اساتید بالینی در گروه آموزشی بیماریهای دهان بهصورت "مدرسین بالینی نمونه هستند" از طرف دستیاران متبوعشان ارزیابی شد. همچنین در بخشهـای پریودنتیکس، ارتـودنسی، رادیولـوژی، اندودنتیکس، پروتزهای دندانی و جراحی دهان و فک و صورت دستیاران کیفیت تدریس را بهصورت "تدریس بالینی در مسیر صحیح سیر میکند" ارزیابی کردند و محیط آموزشی بخشهای بالینی دانشکده در قالب کل در زیر معیار کیفیت تدریس توسط دستیاران مطلوب تشخیص داده شد که این نتایج همراستا با نتایج مطالعه ارزیابی محیط دستیاری دندانپزشکی در کشور ژاپن است (12). در مطالعه فوق کیفیت تدریس در هر دو بیمارستان اصلی و همکار بهصورت "تدریس بالینی در مسیر صحیح سیر میکند" ارزیابی شد ولی کیفیت تدریس در کلینیکهای دندانپزشکی به تفکیک رشته مورد بررسی و ارزیابی قرار نگرفت. در زیرمعیار استقلال نقش، دستیاران بخشهای بیماریهای دهان، پریودنتیکس، ارتودنسی و اندودنتیکس محیط را بهصورت "درک مثبت از نقش فرد (در قالب شغل حرفهای)" ارزیابی نمودند و محیط آموزشی بخشهای بالینی دانشکده در قالب کل در زیرمعیار استقلال نقش توسط دستیاران مطلوب تشخیص داده شد که این یافته با نتایج مطالعه ارزیابی محیط دستیاری دندانپزشکی در کشور ژاپن همخوانی دارد. در مطالعه مذکور استقلال نقش در هر دو بیمارستان اصلی و همکار به صورت "درک مثبت از نقش فرد (در قالب شغل حرفهای)" ارزیابی شد. در زیر معیار حمایت اجتماعی، دستیاران در بخشهای بیماریهای دهان، پریودنتیکس، پروتزهای دندانی، ارتودنسی و اندودنتیکس محیط را به صورت "در بعد حمایتگری از دستیاران بیشتر مثبت درک میشود تا منفی" ارزیابی کردند و محیط آموزشی بخشهای بالینی دانشکده در قالب کل در زیرمعیار حمایت اجتماعی توسط دستیاران مطلوب تشخیص داده شد که این نتایج همراستا با نتایج مطالعه ارزیابی محیط دستیاری دندانپزشکی در کشور ژاپن میباشد (12).
نتایج مطالعه حاضر نشان داد که محیط آموزشی بالینی در قالب کل توسط دستیاران نسبتاً مطلوب تشخیص داده شد. این نتایج همراستا با نتایج مطالعه Taguchi و همکارن می باشد که محیط دستیاری دندانپزشکی در دو بیمارستان اصلی و همکار را در کشور ژاپن بررسی نمودند و در این مطالعه محیط آموزشی هر دو بیمارستان توسط دستیاران نسبتاً مطلوب تشخیص داده شد (12). همچنین این نتایج همراستا با نتایج مطالعه Elzain و همکاران که محیط آموزشی بالینی دستیاری روانپزشکی در کشور ایرلند را بررسی نمودند، می باشد. در این مطالعه محیط آموزشی بخش روانپزشکی توسط دستیاران نسبتاً مطلوب که جا برای ارتقاء دارد، تشخیص داده شد (15). در مطالعهای دیگر محیط آموزشی بالینی دانشجویان دستیاری پزشکی سه رشته داخلی، جراحی و بیهوشی در کشور برزیل ارزیابی شد
(
16). همچنین در مطالعهای در کشور سنگاپور محیط آموزشی بالینی دانشجویان دستیاری پزشکی رشته داخلی بررسی شد
(
17). در هر دو مطالعه (16،17) محیط آموزشی بالینی توسط دستیاران نسبتاً مطلوب تشخیص داده شد. این نتایج حاکی از این می باشد که محیط آموزشی بالینی عموما از دیدگاه دستیاران نسبتا مطلوب ارزیابی می شود، هرچند این محیط ها با محیط ایده آل فاصله داشته و دستیاران با چالش هایی در محیط بالینی رو به رو هستند. نظر به اینکه محیط آموزشی دوره دستیاری نقش محوری در ارتقاء کیفیت آموزش و بالطبع ارتقای کیفیت مراقبت از بیماران دارد، تلاش برای بهبودی شاخصهای چنین محیطهایی یک ضرورت است. علیرغم اینکه محیط آموزشی بالینی دانشگاه علوم پزشکی تبریز از دیدگاه دستیاران نسبتاً مطلوب ارزیابی شد، ولی دارای مشکلات و چالشهایی است که همت مسئولین ذیربط را در برطرف ساختن این مشکلات برای تأمین یک محیط آموزشی ایدهآل طلب مینماید.
در مطالعه حاضر زیر معیار کیفیت تدریس به صورت "تدریس بالینی در مسیر صحیح سیر میکند"، زیر معیار استقلال نقش به صورت "درک مثبت از نقش فرد (در قالب شغل حرفه ای)" و زیر معیار حمایت اجتماعی به صورت "در بعد حمایتگری از دستیاران بیشتر مثبت درک میشود تا منفی"ارزیابی شد. این نتایج همراستا با مطالعات Elzain، Taguchi، Vieira و Ong می باشد (12،15،17). نتایج این مطالعات حاکی از این می باشد که زیرمعیارهای تدریس، استقلال نقش، حمایت اجتماعی محیط آموزشی بالینی عموما از دیدگاه دستیاران نسبتا مطلوب ارزیابی می شوند، هرچند در برخی گویه ها نیاز به بازنگری، ارتقا یا بازبینی وجود دارد. با توجه به تشابهات زیاد محیطهای آموزش بالینی دوره دستیاری در دانشکدههای دندانپزشکی، نتایج مطالعه حاضر میتواند برای ارزیابی محیطهای آموزشی بالینی رشته های مختلف دوره دستیاری دندانپزشکی مورد استفاده قرار گیرد.
در مطالعه حاضر برای اولین بار بخش های بالینی دانشکده دندانپزشکی تبریز به تفکیک رشته مورد بررسی قرار گرفت. دستیاران در شش بخش بالینی شامل بیماریهای دهان، ارتودنسی، رادیولوژی، اندودنتیکس، پروتزهای دندانی و پریودنتیکس محیط آموزشیشان را نسبتاً مطلوب ارزیابی کردند، هر چند در سه بخش بالینی مشکلات زیادی وجود داشت. Taguchi و همکاران (12) محیط آموزشی بالینی دندانپزشکی دو بیمارستان اصلی و همکار را بررسی نموده و به این نتیجه رسیدند هر دو محیط نسبتا مطلوب می باشد، هرچند بیمارستان همکار بیشتر از بیمارستان اصلی پاسخگوی نیازهای آموزشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود. در مطالعه Taguchi و همکاران (12)، محیط آموزشی هر دو بیمارستان دندانپزشکی صرفا در قالب کل بررسی شد و به تفکیک رشته مورد بررسی قرار نگرفت. انجام مطالعات کیفی و تکمیلی بیشتر برای سه گروه آموزشی کودکان، ترمیم و جراحی فک و صورت دانشکده دندانپزشکی تبریز که از دیدگاه دستیاران دارای مشکلاتی در محیطشان هستند، می تواند در استخراج عوامل موثر و بهبود و ارتقای محیط آموزشی کمک کننده باشد. گستردگی طرح حاضر و تعدد گروههای آموزشی (بررسی محیط آموزش بالینی نه گروه آموزشی) در کنار بار کاری زیاد دستیاران که امکان دسترسی و تخصیص زمان کافی را برای چنین طرحهایی مشکل میسازد، از جمله موانع اجرایی و محدویتهای این مطالعه بود که سعی شد با مذاکرات حضوری با دستیاران ارشد در مکانهایی که امکان حضور دستیاران بود، زمینه مشارکت آنان و تکمیل پرسشنامهها فراهم شود. امید است نتایج مطالعه حاضر این فرصت را برای مسئولین ذینفع در برنامه آموزشی دستیاری دندانپزشکی مهیا سازد تا بسترسازی مناسب برای پیادهسازی استانداردهای فدراسیون جهانی آموزش پزشکی (WFME) در آموزش بالینی دوره دستیاری دندانپزشکی، بازنگری در فرآیند اعتبار بخشی کشوری گروههای آموزشی بالینی با توجه ویژه به ارزشیابی محیط آموزشی، ایجاد و با تعیین یک ساختار پاسخگو برای پایش و ارزیابی مهارتآموزی و پیشرفت تحصیلی دستیاران و تهیه منابع و تسهیلات صورت گرفته و ضمن بررسی محیط های آموزشی بالینی دندانپزشکی و مولفههای تاثیرگذار بر آن، از نقطه نظرات دستیاران در خصوص محیط یادگیری بالینی آگاه شوند تا بتوانند شکاف موجود بین وضعیت کنونی با وضعیت ایده آل را جهت افزایش کیفیت محیط آموزشی و رضایت دستیاران برطرف سازند. شناسایی شکاف های موجود بین وضعیت فعلی محیطهای آموزشی یادگیری بالینی و محیطهای یادگیری ایدهآل و مورد انتظار به ویژه در برخی گروههای آموزشی در این مطالعه، میتواند تأثیرات زیادی روی فرآیند مهارتآموزی گذاشته و کیفت مراقبت های ارائه شده به بیماران و سلامت آنها را تحت تاثیر قرار دهد. موارد ذیل به عنوان پیشنهاد برای مطالعات آتی توصیه میشود: بررسی ادراک و تحلیل دستیاران از تک تک آیتمهای پرسشنامه PHEEM در مطالعات کیفی، بررسی کمیت و کیفیت تدریس بالینی و مهارتهای بالینی اساتید در مراکز آموزشی و درمانی، بررسی میزان تحقق استانداردهای جهانی آموزش پزشکی در مقطع دستیاری دندانپزشکی، بررسی محیطهای آموزشی بالینی از دیدگاه مسئولین و مدرسین بالینی با استفاده از مدل تغییر یافته PHEEM در قالب خود ارزیابی یا گزارشدهی.
با توجه به نتایج مطالعه حاضر در فرآیند ارتقای محیط آموزشی میتوان به شاخصهایی نظیر ایجادساز و کار حمایتی و پاسخگو به نیازهای اجتماعی و شخصی دستیاران، برگزاری جلسات توجیهی در ابتدای دوره، بهبود تسهیلات رفاهی و فراهم نمودن فرصتهای یادگیری بالینی بیشتر اشاره کرد. از نقاط قوت مطالعه حاضر میتوان به انجام مطالعه در طیف گسترده (تمامی گروههای آموزشی بالینی دانشکده دندانپزشکی) که برای اولین بار در مقطع دستیاری دندانپزشکی انجام گرفته است اشاره کرد. در مورد محدودیتهای این مطالعه میتوان به عدم حضور تعدادی از دستیاران تخصصی در دانشکده به علت پاندمی کرونا و متعاقباً عدم پاسخگویی به تمامی فرمهای ارائه شده اشاره کرد. پیشنهاد می شود در مطالعات آتی ادراک و تحلیل دستیاران تخصصی از تک تک آیتمهای پرسشنامه PHEEM در مطالعات کیفی، کمیت و کیفیت تدریس بالینی و مهارتهای بالینی اساتید در دانشکده های دندانپزشکی و محیط آموزشی بالینی دندانپزشکی از دیدگاه مسئولین و مدرسین با استفاده از مدل تغییر یافتهPHEEM مورد بررسی قرار گیرد.
قدردانی
این مقاله برگرفته از پایاننامه دانشجویی به شماره 64399 مصوب مرکز تحقیقات آموزش علوم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز می باشد. لذا از مسئولین و همکاران مرکز تحقیقات آموزش علوم پزشکی، گروه آموزش پزشکی و دانشکده دندانپزشکی که در انجام این مطالعه ما را یاری رساندند، کمال تشکر را داریم.