بر اساس اصول مدیریت عمومی، تضمین کیفیت مقدمه اصلاح فرایندهای سازمانی با هدف افزایش کارایی است (1). در دانشگاه های علوم پزشکی نیز بهبود کیفیت آموزش از مهمترین مسائل نظام آموزش پزشکی است. ارزیابی وضعیت موجود و شناسایی نقاط ضعف به عنوان یک استراتژی اثربخش برای ارتقاء کیفیت آموزش پزشکی محسوب می شود (2،3). استفاده از ارزیابی درونی با هدف بهبود کیفیت آموزش عالی سابقه طولانی در کشورهای دیگر دارد (4،5). در آموزش پزشکی نیز سیستم های ارزیابی و تضمین کیفیت از روش های ارزشیابی اثربخشی است که مقبولیت جهانی یافته است و در حال حاضر در بیش از 170 کشور مورد استفاده قرار می گیرند (6،7). ارزیابی درونی به عنوان رویکردی مشارکتی که منجر به بازنگری منظم، نظام مند و همه جانبه فعالیت مؤسسات آموزش عالی می شود و براساس فرآیندها و واقعیت های جاری این مؤسسات صورت می گیرد، دارای مجموعه ای از ویژگی های متمایز و برجسته است. به عبارت دیگر ارزیابی آموزشی به منظور تعیین معیارهای مشخص برای قضاوت نظام های آموزشی انجام میشود و هدف آن ارتقای کیفیت آموزشی و ایجاد کارایی بیشتر در نظام های آموزشی است. این در حالی است که برای کسب مهارت های علمی و عملی و قضاوت صحیح بالینی نیاز به ارزیابی آموزشی بالینی است (8).
در ایران نیز از یک دهه قبل این نیاز در جامعه علمی کشور احساس شده و دانشگاه ها و پژوهشگران مختلف به انجام ارزیابی درونی گروههای آموزشی پرداخته اند (2). نتایج و تجربیات حاصل از ارزیابی درونی دانشگاههای علوم پزشکی کشور نشان داد که شرایط فرهنگی ایران متناسب با طرح ارزیابی درونی است و در نتیجه موجب بهبود کیفیت می شود (11-9). پژوهشهای متعددی در دانشگاه های علوم پزشکی کشور در گروههای مختلف آموزشی با هدف ارزیابی درونی انجام شده است (15-12) که نشاندهنده اهمیت انجام ارزیابی درونی در گروههای آموزشی و پیامدهای مثبت حاصل از اجرای این فرایند در بهبود کیفیت آموزش است.
مطالعات انجام شده در خصوص ارزیابی درونی آن را بهطور بالقوه ارزشمند توصیف نمودهاند. با این حال، ارزیابی درونی باید به بخشی جداییناپذیر در چارچوبهای پذیرفته شده ملی تضمین کیفیت تبدیل شود (16). ارزیابی درونی بهعنوان فرایندی پویا با ارائه اطلاعات جامع به مدیران ارشد، جایگاه آموزش، پژوهش و وضعیت بروندادهای نظام آموزشی را تعیین مینماید (17). هر چند نظامهای ارزیابی ملی برای دورههای آموزش پزشکی عمومی از چند سال گذشته شکل گرفته و در حال اجراست، اما برای دورههای دستیاری نظام ارزیابی رسمی در کشور اجرا نمیشود، از این رو انجام فرایندهای ارزیابی درونی در دورههای دستیاری تخصصی گام مهمی در راستای ارتقاء کیفیت آموزش محسوب میشود.
گروه آموزشی داخلی یکی از بزرگترین گروههای دانشکده پزشکی است و مسئولیت آموزش دستیاران و پزشکان عمومی را بر عهده دارد. در دانشگاه علوم پزشکی گیلان این گروه در سال 1363 تاسیس و در اولین دوره 37 دانشجوی پزشکی را پذیرش داد. از سال 1369 دورههای آموزش دستیاری آغاز شده و تاکنون 29 دوره تکمیل و با تخصص داخلی فارغ التحصیل شده اند. با توجه به اهمیت و گستردگی این گروه آموزشی مطالعه حاضر با هدف ارزیابی درونی گروه آموزشی داخلی دانشگاه علوم پزشکی گیلان، بررسی نقاط قوت و ضعف و ارتقاء کیفیت آموزش دستیاری در شش حیطه مختلف شامل رسالت و اهداف، ساختار مدیریتی، فرایند آموزش، مقررات و قوانین دستیاری، ارزشیابی و شرایط و منابع آموزشی انجام شد.
روش ها
مطالعه حاضر از نوع توصیفی- مقطعی و در گروه آموزشی داخلی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان در سال 1400 انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه اعضاء هیئت علمی و دستیاران گروه داخلی ) 76 نفر( بودند. در این مطالعه از الگوی اعتبار بخشی مبتنی بر استانداردهای فدراسیون جهانی آموزش پزشکی (WFME) برای ارزیابی درونی استفاده شده است. در ابتدا بهمنظور آمادهسازی گروه، جلسهای در دانشکده پزشکی در خصوص اهمیت اعتباربخشی و اصول کلی آن با حضور مدیر گروه و مسئول کمیته ارزیابی درونی گروه داخلی برگزار شد. سپس استانداردهای الزامی براساس کوریکولوم، توسط جمعی از اعضای هیئت علمی گروه داخلی و مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی دانشگاه استخراج و در طی چند جلسه به تفکیک حیطهها تبیین و تشریح شد.
کمیته ارزیابی درونی گروه آموزشی داخلی در مرکز آموزشی درمانی رازی تشکیل و مسئول کمیته تعیین گردید. ترکیب کمیته به گونهای بود که علاوه بر مدیر گروه و معاون آموزشی مرکز، یک نفر از اعضای هیئت علمی به نمایندگی از هر گروه در کمیته حضور داشتند. سپس ابزار جمعآوری داده برای هر استاندارد شامل پرسشنامه، مشاهده و بررسی مستندات موجود مشخص شد. پرسشنامههای لازم در مورد برخی استانداردها طراحی و پس از تایید روایی از طریق بستر ای پل (epoll) اجرا شد. در برخی موارد برای جمعآوری اطلاعات نیاز بهحضور در محیط پژوهش و مشاهده بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی انجام شد. در پژوهش حاضر استانداردها براساس معیارهای WFME و با توجه به اولویتهای گروه آموزشی داخلی توسط کمیته تخصصی مجری پژوهش انتخاب شدند. شش حیطه شامل1) رسالت و اهداف، 2) ساختار مدیریتی، 3) فرایند آموزش، 4) مقررات و قوانین دستیاری، 5) ارزشیابی و 6) شرایط و منابع آموزشی و 52 استاندارد مورد ارزیابی قرار گرفت.
حیطه اول رسالت و اهداف رشته تخصصی داخلی (3 استاندارد) مبنی بر داشتن رسالت و اهداف، آگاهی از رسالت و اهداف و تعیین پیامدهای مورد انتظار در برنامه بود.حیطه دوم ساختار مدیریتی (3 استاندارد) شامل رعایت ضوابط در انتخاب مدیر گروه داخلی، آگاهی مدیر گروه از وظایف و مسئولیتهای خود، داشتن مدیر برنامه دستیاری بود. حیطه سوم با سنجش فرایند آموزش در گروه داخلی (11 استاندارد) شامل در دسترس بودن برنامه مورد ارزیابی، رعایت طول دوره در برنامه، انجام پروسیجرهای لازم توسط دستیاران براساس کوریکولوم و ثبت در لاگ بوک، استفاده از روشها و فنون آموزشی مندرج در برنامه، تطابق برنامه آموزشی با پیامدهای مورد انتظار، وظایف حرفهای دانشآموختگان و توانمندیهای عمومی آنان و نیز استانداردهای مربوط به محتوای آموزشی بودند.
حیطه چهارم با بررسی قوانین و مقررات دستیاران در گروه داخلی (13 استاندارد) که این استانداردها به شرایط دستیاران ورودی به دورهی مورد ارزیابی و انطباق آن با برنامه، ظرفیت پذیرش دستیار و همراستایی آن با نیاز کشور، حضور فعال در درمانگاه، برنامههای گزارش صبحگاهی، کنفرانسهای درون بخشی، مشارکت در آموزش ردههای پایینتر و کشیکها یا آنکالیها انجام وظایف تحت نظر استادان و یا دستیاران سال بالاتر، در دسترس بودن برنامهی هفتگی یا ماهانه ی درمانگاه ها، نحوه روتیشن دستیاران، رعایت Dress code و آگاهی و عمل به اصول اخلاق حرفهای، منشور حقوق بیماران و مشارکت در برنامههای پژوهشی پرداخت.
حیطه پنجم ارزشیابی دستیاران (9 استاندارد) شامل مواردی نظیر وجود لاگ بوک قابل قبول و پایش مستمر آن، کیفیت پروندههای پزشکی تکمیل شده توسط دستیاران، پرونده های آموزشی دستیاران و نحوه ارزیابی عملکرد آنان بود.
حیطه ششم شرایط و منابع آموزشی (13 استاندارد) که به کمیت و کیفیت منابع درسی، فضاهای آموزشی، تعداد و تنوع بیماران بستری و سرپایی، امکانات کمک آموزشی و معیارهای راهاندازی و تداوم آموزش برنامه تخصص بیماریهای داخلی میپردازد.
برای ارزیابی مدیر گروه، اعضای هیات علمی و دستیاران سه پرسشنامه محقق ساخته طراحی گردید.روایی محتوایی پرسشنامه ها توسط سه نفر از متخصصین تایید شد. علاوه بر پرسشنامه، از سایر روشها شامل مشاهده و بررسی مدارک و مستندات موجود در دفتر آموزش و مدیریت نیز برای ارزیابی در برخی از موارد استفاده شد. بر اساس تصمیم درون سازمانی تفسیر نتایج به این صورت انجام شد که تحقق 80 درصد و بالاتر انطباق کامل، 50 تا 80 درصد انطباق عمده و 20 تا 50 درصد انطباق مختصر و کمتر از 20 درصد عدم انطباق در نظر گرفته شد. پس از تکمیل و گردآوری شناسنامهها و فرمهای استانداردهای تعیین شده، مستندات گردآوری شده بررسی، بازخوانی و پیشنهادات لازم برای بهبود هر حیطه ثبت گردید. سپس گزارش اولیه تدوین و اصلاحات لازم انجام شد و مجدداً جلسه تکمیلی با مرکز مطالعات و توسعه آموزش دانشگاه برای تدوین گزارش نهایی برگزار گردید. مطالعه حاضر پس از اخذ مجوز های لازم از کمیته اخلاق به شماره 2662/132/3/پ مورخ 22/10/1400 و کسب مجوز از مسئولین ذیربط آغاز گردید.
یافته ها
نتایج نشان داد که در مجموع گروه آموزشی داخلی در حیطه رسالت و اهداف 67 درصد وضعیت انطباق عمده و در 33 درصد انطباق کامل داشت (جدول 1). اکثریت اعضای هیات علمی (84 درصد) و دستیاران (57 درصد) معتقد بودند گروه دارای رسالت و اهداف است. همچنین 68 درصد اعضای هیات علمی و 34 درصد دستیاران اذعان داشتند که رسالت گروه به اطلاع آنان رسیده و با توجه به مستندات موجود، اقدامات در جهت پیامدهای مورد انتظار انجام شده است. در حیطه ساختار مدیریتی یافته ها نشان داد که گروه داخلی در وضعیت انطباق کامل است. 91 درصد اعضای هیئت علمی اعتقاد داشتند که مدیر گروه از وظایف خود آگاهی داشته و آن را انجام میدهد.
در حیطه سوم ارزیابی فرایند آموزشی 55 درصد استانداردها انطباق کامل و 45 درصد انطباق عمده وجود داشت (جدول 1). 97 درصد از اعضای هیئت علمی و 37 درصد از دستیاران معتقد بودند که کوریکولوم در اختیارشان قرار گرفته است. از نقاط قوت در این حیطه، رعایت طول دوره مطابق با برنامه مندرج و وجود همه بخشهای مورد نیاز در کوریکولوم و هیئت علمی کافی بود. با این حال با توجه بهمحدودیت در زمان کووید 19، برنامه روتیشن دستیاران (قلب و مسمومیت) تا حدودی دچار چالش شده بود. از جمله مشکلات موجود میتوان به مشخص نبودن برنامه چهار ساله دستیاری از ابتدای ورود به بخش اشاره کرد.
علی رغم الزامی بودن کل پروسیجرها در کوریکولوم، نتایج نشان داد که فقط 51 درصد بهصورت مستقل توسط دستیاران انجام میگردد. همچنین دو مورد از پروسیجرها (تزریق اپی کوندیلیت و گذاشتن سوند بلاک مور) با توجه به شواهد و رفرنس های جدید داخلی اجرا نمیگردد و پروسیجرهایی نظیر تعبیه پیس میکر خارجی توسط دستیار انجام نمیشود.
نتایج نشان داد که در استاندارد چهار حیطه فرایند آموزشی، بیش از 90 درصد از اعضای هیات علمی و 50 درصد از دستیاران معتقد بودند که ۷۰ درصد روشها و فنون آموزشی مندرج در برنامه آموزشی بکار گرفته میشوند. از نقاط ضعف مطرح شده این بود که درحال حاضر دستیاران برای آموزش از Skill Lab بدلیل عدم دسترسی در فضای بیمارستان و عدم برنامه ریزی مناسب استفاده نمیکردند و همچنین در گروه کنفرانس مورتالیتی نیز برگزار نمی شد. به علاوه وجود همکاریهای علمی از قبل برنامهریزی شده بین بخش اصلی و بخش های چرخشی مستندات بیانگر وجود انطباق کامل بود. همچنین یافته ها در خصوص انطباق برنامه آموزشی با وظایف حرفه ای دانشآموختگان نشان داد که 90 درصد با نقش تشخیصی درمانی و مشاورهای، 70 درصد با نقش آموزشی و 50 درصد با نقش پیش گیری و مدیریت پژوهشی برنامه موافق بودند، اما بهعلت افزایش بار درمانی، نقشهای دیگر نظیر آموزش و پژوهش تحت الشعاع قرار گرفته بودند. طبق نتایج بررسی بهعمل آمده راندهای آموزشی بر بالین بیمار و گزارش صبحگاهی با تاکید به ارکان مختلف اشاره شده انجام میشد. اقدامات و مدت زمان دوره بر اساس موارد مندرج در برنامه دستیاری انطباق کامل داشت. علیرغم استفاده مناسب از راهبردهای آموزشی، شواهد نشان داد که نداشتن سیستم ثبت نام بیماریهای مختلف و سیستم بایگانی مناسب نیز از نواقص موجود است. از نقاط قوت این حیطه می توان به انجام ارزیابی های کتبی دستیاران در دو نوبت در سال اشاره نمود.
نتایج نشان داد که در حیطه قوانین و مقررات دستیاران 69 درصد استانداردها انطباق کامل و 31 درصد انطباق عمده وجود دارد. دستیاران اعتقاد داشتند که شرایط ورود دستیاران به دوره تخصص با شرایط مندرج در برنامه اعلام نیاز دانشگاه انطباق کامل دارد. اما سطح حداقلی نمره برای ورود به رشته و شرط سنی در نظر گرفته شود.
یافته ها نشان داد که ظرفیت پذیرش دستیار با ظرفیت مصوب منطبق است (8 نفر داخلی، 7 نفر قلب)، با این حال با وجود اینکه در ابتدا بر اساس ظرفیت اعلام شده دستیار پذیرش میگردد اما در طی سال با مهمانی یا انتقالی دستیار مواجه میشوند. همچنین برنامه درمانگاه ها و حضور و غیاب دستیاران انطباق کامل داشت و دستیاران همراه اساتید طبق برنامه در درمانگاه حاضر میشدند.
شواهد و مستندات بیانگر حضور فعال دستیاران، طبق برنامه تنظیمی بخش، در برنامههای گزارش صبحگاهی، کنفرانس های درون بخشی، مشارکت در آموزش رده های پایین تر و کشیک ها یا آنکالی ها و در دسترس بودن برنامه هفتگی یا ماهانه کشیک ها یا آن کالیها، بود. همچنین شواهد نشان داد که در اکثر بخش ها ارزیابی صورت میگیرد، اما سهم نمرات ارزیابی پایان بخش در نمره نهایی کم است.
یافته ها نشان داد که اعضای هیات علمی 84 درصد استفاده از یونیفرم یکسان و 68 درصد استفاده از کارت شناسایی در دستیاران را تایید نمودند. همچنین77 درصد دستیاران نسبت به انتظارات اخلاق حرفهای و 97 درصد آنان از منشور حقوق بیماران اگاه بوده و به آن عمل میکردند.
ارزیابی 360 درجه در خصوص تلاش دستیاران در راستای تحکیم اخلاق حرفهای در محیطهای آموزشی نشان داد که اساتید تلاش میکردند تا با اجرای عملی اخلاق حرفهای بر بالین بیمار و در برخورد با سایر همکاران، بهدستیاران آموزش لازم را بدهند و از آنان بخواهند تا این موازین را رعایت کنند. از نظر لزوم مشارکت دستیاران در حداقل یک کار پژوهشی، دستیاران موظف به ثبت پایاننامه بهعنوان یک کار پژوهشی بوده و بدون به اتمام رساندن آن فارغ التحصیل محسوب نمیشدند.
نتایج ارزیابی حیطه پنجم در خصوص ارزشیابی دستیاران نشان داد که 89 درصد استانداردها انطباق کامل و 11 درصد انطباق عمده داشته است. با توجه به در دسترس بودن لاگبوکها از طریق سامانه طبیب دستیاران وضعیت قابل قبولی داشتند با این حال همه پروسیجرهای موجود در کوریکولوم در سامانه وجود نداشت. اطلاعات حاصل از بررسی سامانه طبیب نشان داد که با توجه به اطلاعات موجود تعداد زیادی از دستیاران لاگ بوک را تکمیل نموده و توسط اساتید نیز بررسی شده است، اما در برخی از موارد به دستیاران بازخورد داده میشد (وضعیت انطباق عمده) و به علت عدم آشنایی دستیاران با نحوه صحیح تکمیل لاگبوک، در بعضی موارد اطلاعات کامل نبود.
بررسی شواهد و مستندات در خصوص ضرورت بررسی کیفیت پروندههای پزشکی تکمیل شده توسط دستیاران نشان داد که بازدید دورهای انجام و به معاونت آموزشی بیمارستان بازخورد داده میشد و تکمیل پروندههای پزشکی در حد قابل قبول بود. با این حال امکانات مناسب برای تایپ خلاصه پروندهها در هر بخش وجود نداشت. همچنین نتایج نشان داد که ارزیابی دستیاران بهروشهای مندرج در برنامه در طول دوره (ارزیابی کتبی، OSCE، Mini CEX، 360 درجه، لاگبوک و سایر روشهای تعاملی رایانهای) انجام میگیرد.
تشکیل پرونده آموزشی برای کلیه دستیاران و نظارت مستمر عملکرد اخلاقی دستیاران بهوسیله سنجش لاگبوک، دفعات ارزیابی دستیاران بر اساس شرح وظایف مندرج در وضعیت انطباق کامل بود.
در حیطه شرایط و منابع آموزشی 61 درصد استانداردها انطباق کامل و 39 درصد انطباق عمده وجود داشت. در این حیطه بر اساس کوریوکولوم لیست منابع مورد نیاز در سایت دیجیتال دانشگاه موجود و براساس مبحث کلاسهای نظری و سوال امتحان از این منابع استفاده میشد. بخش برای تربیت دستیاران دوره، هیئت علمی مورد نیاز را بر اساس تعداد، گرایش و رتبهی مندرج در برنامه در اختیار داشته باشد، شواهد بیانگر وضعیت انطباق کامل بود، اما از نقاط ضعف این حیطه میتوان به نبود متخصص بیماری های مغز و اعصاب در مرکز آموزش درمانی سانتر داخلی بهصورت تمام وقت اشاره نمود.
شواهد نشان داد که کارکنان دوره دیده در بیمارستان حضور فعال دارند و فضاهای آموزشی عمومی مورد نیاز از قبیل کلاس درس اختصاصی، قفسه کتاب اختصاصی در بخش و کتابخانهی عمومی بیمارستان، مرکز کامپیوتر و سیستم بایگانی علمی در ساختار فیزیکی بیمارستان وجود داشت.
از نظر در اختیار داشتن فضاهای تخصصی مورد نیاز گروه براساس موارد مندرج در کوریکولوم، وضعیت انطباق عمده بود. از مشکلات گروه میتوان به نبود یک بیمارستان جنرال اشاره کرد. تجهیزات MRI ، دنسیتومتری و رادیو ایزوتوپ و تستهای تکمیلی پاتولوژی (IHC & FLOWCYTOMETRY) نیز در این مرکز موجود نبود. در بررسی تعداد و تنوع بیماران بستری و سرپایی مراجعهکننده به بیمارستان، اطلاعات سیستم HIS نشاندهنده انطباق کامل بود، با این حال از نقاط ضعف بیان شده این بود که اطلاعات HIS بیمارستان فقط تعداد افراد بستری را نشان میدهد. برای محاسبه تعداد ویزیت، تعداد تخت هر بخش ضربدر درصد اشغال تخت شده است که با توجه به آن تعداد ویزیت با تعداد کوریکولوم همخوانی داشت. همچنین در اختیار بودن تخت بستری فعال به ازاء هر دستیار به تعداد پیشبینی شده در برنامه متناسب بود، اما در زمان انجام مطالعه حاضر بر اساس شرایط کووید 19 تعداد تخت های بستری بیماران داخلی کاهش یافته بود. شواهد بیانگر آن بود که با توجه به انطباق عمده در وضعیت تجهیزات مورد نیاز برنامه دوره دستیاری، خیلی از تجهیزات موجود مستهلک بوده و نیاز به تعویض دارند.
باتوجه به اینکه اکثریت تخصصهای مورد نیاز در مرکز وجود داشت، با این حال بیمارستان متخصص مغز و اعصاب و زنان و زایمان و روانپزشکی را بصورت تمام وقت در اختیار نداشت. از دیگر مشکلات در تامین نیروی انسانی میتوان به کمبود کارشناس آموزشی و منشی مستقل در بخش اشاره نمود. در برخی از بخشها کلاس درس و اتاق اساتید مشترک و در تعدادی از اتاق ها کامپیوتر نیز وجود نداشت. شواهد نشان داد با توجه به شرایط موجود در کوریکولوم معیارهای لازم راه اندازی و تداوم آموزش برنامه تخصص بیماریهای داخلی وجود دارد، اما امکانات آموزشی و تجهیزات تخصصی بیشتری در بخشها نیاز است. بهطور کلی بر اساس نتایج ارزیابی درونی گروه داخلی (6 حوزه و 52 استاندارد) مشخص گردید که گروه داخلی در 69 درصد از استانداردها در وضعیت انطباق کامل و 31 درصد استانداردها در وضعیت انطباق عمده قرار دارد.
بحث و نتیجه گیری
رشته تخصصی بیماریهای داخلی سنگ بنای طب جامعنگر است (18). نقش و رسالت متخصصین داخلی در بیمارستان ها به طور مستمر در نظامهای مختلف آموزش پزشکی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و جستجو برای یافتن تعریف جدید برای این گروه از متخصصین در پرتو تغییرات انسانی، اجتماعی و اقتصادی و نیاز به شفافسازی برای مدیریت سلامت عمومی جامعه همچنان ادامه دارد (19). چالشهای ایجاد شده با شروع پاندمی ویروس کرونا، نیاز به تغییرات سریع در مدلهای موجود مراقبتی را اجتنابناپذیر نموده است و این تغییرات در برنامه های آموزشی دستیاران داخلی که در خط مقدم مراقبت از بیماران مبتلا به کووید-19 هستند نیز بیش از پیش احساس میگردد (20). شیوه های درک و اطمینان از کیفیت ارزیابی در آموزش پزشکی در پنج دهه اخیر به طور قابل توجهی تغییر کرده است (21). بهطوریکه انجام ارزیابی درونی در دانشگاه های علوم پزشکی بهعنوان یک مسئولیت جمعی شناخته می شود (22).
با توجه به اهمیت و گستردگی گروه آموزشی داخلی، مطالعه حاضر با هدف بررسی نقاط قوت و ضعف و ارتقاء کیفیت آموزش دستیاری در شش حیطه مختلف شامل رسالت و اهداف، ساختار مدیریتی، فرایند آموزش، مقررات و قوانین دستیاری، ارزشیابی و شرایط و منابع آموزشی انجام شد. براساس یافته های پژوهش حاضر گروه داخلی دانشگاه علوم پزشکی گیلان در حیطه رسالت و اهداف، در دو استاندارد انطباق عمده و در یک استاندارد انطباق کامل داشت. رسالت و اهداف مشخص گروه داخلی بیانگر وجود تعهد حرفهای در تربیت متخصصین توانمند در رشته داخلی برای تامین نیازهای استان بود. یافتههای مطالعه میرزایی و همکاران در دانشگاه علوم پزشکی ایلام نیز نشان داد که گروه داخلی در این حیطه وضعیت مطلوبی دارد (11). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که گروه داخلی در هر سه استاندارد حیطه ساختار مدیریتی انطباق کامل دارد. در مطالعه میرزایی و همکاران این حیطه در وضعیت نسبتاً مطلوب گزارش شده که با توجه به تفاوت در تیپبندی دانشگاه ها و جایگاه دانشگاه علوم پزشکی گیلان در تیپ یک و وجود آیین نامه ها و مقررات و ساختار بوروکراتیک مناسب و شفاف در گروه های آموزشی این نتیجه قابل انتظار بود. با توجه به اینکه گروه های آموزشی بیش از یک چهارم سرمایهگذاریها در دانشگاه های علوم پزشکی را شامل میشوند، میتوان گفت توانایی گروه های آموزشی در تحقق نقش های تعریف شده و پیشبرد ماموریت آنها به ساختار مدیریتی و عملکرد آن بستگی دارد (23).
نتایج مطالعه حاضر حاکی از آن بود که در حیطه فرایند آموزشی گروه وضعیت انطباق کامل (55 درصد) را کسب کرده است. بنابر این با توجه به شواهد موجود در این حیطه نیاز به بهبود احساس میشود. از جمله نیاز به استناد بیشتر به کوریکولوم و راهنمای یادگیری توسط اعضای هیئت علمی. از اولین نقطه ضعف در این حیطه میتوان به عدم دسترسی آسان دستیاران به برنامه های روتیشن چهار ساله اشاره نمود. دومین ضعف در خصوص استانداردها، عدم بازبینی و اصلاحات لازم با توجه تغییر شرایط حفظ ایمنی بیمار یا افزایش ضریب تشخیص در کوریکولوم است. به عنوان مثال در مورد تعبیه کاتتر همودیالیز با توجه به مشکلات قانونی و عدم حمایت بیمه در صورت بروز عارضه توسط دستیار و نیز وجود بخش جراحی عروق فعال در مرکز انجام نمیشود. اما از آنجاییکه دستیاران فارغ التحصیل باید در نقاط محروم و جاهایی که دسترسی به جراح ندارند نیز خدمت ارائه دهند. لذا نیاز است با رفع مشکلات قانونی شرایط جهت انجام این پروسیجر توسط دستیاران فراهم گردد.
از دیگر نقاط ضعف گروه داخلی میتوان به عدم استفاده صحیح از مرکز مهارتهای بالینی دانشگاه بدلیل دور بودن از فضای بیمارستانی و عدم برنامهریزی مناسب اشاره کرد.نتایج مطالعه میری و همکاران در بررسی میزان تحقق استانداردهای فدراسیون جهانی آموزش پزشکی در دوره دستیاری داخلی یکی از دانشگاه های علوم پزشکی تهران نشان داد که در حیطه ارزیابی فرایند آموزشی گروه داخلی 81 درصد استانداردهای پایه را کسب نموده است (24) که با نتایج پژوهش حاضر مغایرت دارد. دلیل این مسئله را میتوان در تفاوت در اجرای فرایندها در دانشگاههای علوم پزشکی با رتبههای مختلف تبیین کرد.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که گروه داخلی در حیطه قوانین و مقررات دستیاران در 69 درصد استانداردها انطباق کامل و 31 درصد انطباق عمده دارند. مطالعه ادواردز و همکاران(Edwards et al) نشان داد که کیفیت مراقبت از بیماران توسط دستیاران و اتندینگ در گروه داخلی مشابه هم بوده و تفاوتهای کمی مشاهده شده است. بهعلاوه دستیاران در برخی موارد عملکرد بهتری نیز داشتهاند که میتواند نتیجه کاربرد پزشکی مبتنیبر شواهد و استفاده از گایدلاین ها و نیز نظارت اعضای هیئت علمی بر عملکرد دستیار باشد (25). همچنین شواهد حاضر حاکی از آن بود که وضعیت گروه داخلی 89 درصد استانداردها انطباق کامل و 11 درصد انطباق عمده. است. این نتیجه با یافته های میری و همکاران در خصوص گروه داخلی یکی از دانشگاههای علوم پزشکی تهران، همراستا است (26).
نتایج مطالعه حاضر نشان داد که در حیطه شرایط و منابع آموزشی 61 درصد استانداردها انطباق کامل و 39 درصد انطباق عمده وجود داشت که با نتایج پژوهش مینائیان و همکاران همراستا است (27). هر چند از نظر دسترسی به کتب و مجلات علمی و یا وجود اعضای هیئت علمی و کارکنان بخشهای بالینی مورد نیاز وضعیت مناسب بود، اما از نظر مواردی نظیر کوچک بودن فضای کتابخانه با توجه به تعداد مراجعین، ادغام کلاسهای درس با اتاق اساتید در برخی از بخش ها، عدم دسترسی به اینترنت در سطح بیمارستان و پاویون دستیاران، استقرار دورههای زنان و زایمان و اعصاب در بیمارستانهای جداگانه، موجود نبودن دنسیتومتری و رادیو ایزوتوپ و تستهای تکمیلی پاتولوژی، مستهلک بودن برخی از تجهیزات، عدم وجود کارشناس آموزشی مستقل در برخی از زیرگروههای آموزشی نیاز به بهبود شرایط وجود داشت. در مطالعه میری و همکاران نیز گروه آموزشی داخلی در این حوزه تنها موفق به کسب استانداردهای پایه شده و استانداردهای کیفیت را کسب نکرده بود (26).
بهطور کلی، بر اساس نتایج ارزیابی درونی گروه آموزشی داخلی (6 حوزه و 52 استاندارد) مشخص گردید که گروه داخلی در 69 درصد از استانداردها در وضعیت انطباق کامل و 31 درصد استانداردها در وضعیت انطباق عمده قرار دارد. لذا با توجه به نتایج حاصله پیشنهادات زیر به عنوان اقدامات مداخلهای در جهت بهبود استانداردها و رفع نواقص مطرح گردید.
مرکز مهارتهای بالینی در بیمارستان آموزشی و بخشهای درمانی با امکانات کـافی جدی گرفته شوند، ارزیابی دستیاران در پایان هر بخش با نظارت بیشتر همراه باشد.، اجرای کارگاه نحوه صحیح تکمیل لاگ بوک در شروع دوره دستیاری، نظارت کافی بر تکمیل لاگ بوکها و ارائه فیدبک به اعضای هیات علمی صورت گیرد و بهعلاوه مدیر گروه عملکرد اعضاء را پایش کرده و بازخورد ارائه دهد، در پذیرش دستیاران رشته تخصصی داخلی سن و توانمندیهای لازم در نظر گرفته شود، راهاندازی بیمارستان جنرال ضمن تامین فضای آموزشی کافی در رشتههای مختلف و ایجاد شرایط مناسب جهت ارائه خدمات درمانی مناسب و کاهش هزینهها باعث ارتقاء کیفیت آموزش میشود.
با توجه به اینکه یکی از علل عدم تطابق استانداردها، بستری شدن بیماران کرونا در بیمارستان آموزشی درمانی تربیت کننده دستیار داخلی بود، پیشنهاد می گردد که بیماران کووید به بیمارستان غیر آموزشی منتقل شده و تا حد امکان روتیشن و برنامههای آموزشی طبق کوریکولوم اجرا گردد. پروسیجرهای پیشبینی شده در کوریکولوم مصوب رشته داخلی در برخی از موارد که امکان انجام آن فراهم نیست، نیاز به بازنگری دارد. از محدودیتهای تحقیق میتوان به شیوع پاندمی کووید 19 در زمان انجام پژوهش و مشغله زیاد اعضای هیئت علمی و دستیاران اشاره کرد.
قدردانی
نویسندگان بدینوسیله مراتب تشکر و قدردانی خود را از کمیته اعتباربخشی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان و راهنماییهای جناب آقای دکتر میرسعید عطارچی و سرکار خانم دکتر ایده دادگران اعلام می دارند.