یکی از رویکردهای فلسفی آموزش عالی، دیدگاه پاسخگویی اجتماعی است که تمرکز آن بیشتر بر مسؤولیتپذیری دانشگاهها در خدمت به جامعه است. در این رویکرد دانشگاهها و دانشکدههای پزشکی به عنوان یک نهاد اجتماعی با دیدگاه پاسخگویی به نیازها و انتظارات جامعه جزء جدا نشدنی از فلسفه وجودی آموزش عالی هستند. پاسخگویی اجتماعی، تعهد در قبال هدایت، آموزش و پژوهش و ارائه خدمات بهداشتی درمانی بر اساس اولویت نیازهای سلامتی جامعه است و اهمیت آن، به صورتی است که در بعضی از مطالعات به عنوان یکی از 4 رسالت اصلی دانشگاههای علوم پزشکی در نظر گرفته میشود (1). پاسخگویی اجتماعی، تعامل با افراد جامعه است و حرف بهداشتی- درمانی موظف به پیشبینی و پاسخگویی به نیازهای اولویتدار سلامتی جامعه در حال حاضر و آینده می باشند (2). از نظر برخی از کارشناسان و صاحبنظران در سیستم آموزش پزشکی ایران در زمینه پاسخگویی به نیازهای جامعه ضعف وجود دارد و ارتباط دانشجویان با جامعه بهتدریج ضعیفتر شده است و در طول سالیان با حذف فصل های مشترک جای خود را به مرزبندی های غیرقابل نفوذ داده است. درصورتی که پاسخگویی به نیازهای جامعه و در نتیجه تعامل پویا بین آموزش و جامعه یک تقاضای منطقی، مستمر و پایدار است (1).
پاسخگویی اجتماعی یک پارادایم جدید آموزش پزشکی و نوعی تغییر فرهنگی است. در مطالعات متعددی که بر روی پزشکان تازه فارغ التحصیل انجام گرفته است به کمبود مهارت پزشکان اشاره شده است. از نشانه های نقص در پاسخگویی اجتماعی برنامهی درسی، کمبود دانش، نگرش و مهارت پزشکان متناسب با نیازهای جامعه است؛ با این حال دیده شده که عدم توجه به پاسخگویی اجتماعی در تربیت پزشکان، زمینهی القای حس ناتوانی در پزشکان برای خدمت رسانی به جامعه را فراهم میکند که خود موجب کاهش اعتماد به نفس آنها و افزایش اضطراب آنان در سالهای آغازین طبابت می شود (3).
امروزه بیش از هر زمان دیگری با چالش توانمندی فارغ التحصیلانی روبرو هستیم، که پاسخگوی نیازهای بهداشتی و چالش های کنونی جامعه نیستند، مواردی مثل بیماران، شهروندان، خانواده ها، جوامع و کل کشور. نیازها و چالشهای بهداشتی کدامند؟ چه کسی آنها را تعریف میکند؟ چگونه دانشکدههای پزشکی خود را برای رسیدگی به آنها از طریق عملکرد، آموزش، تحقیق و ارائه خدمات خود سازماندهی می کنند؟ اصول مسئولیت پذیری اجتماعی خواستار تعامل صریح این موارد سه گانه است: شناسایی نیازها و چالش های اجتماعی فعلی و آینده، تطبیق برنامههای دانشکده برای پاسخگویی به آنها و تأیید اینکه اثرات پیشبینی شده به نفع جامعه بوده است. مسیر مسئولیتپذیری اجتماعی آموزش پزشکی در ایران گویای این مهم است که ادغام آموزش پزشکی در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی بهترین استراتژی برای پاسخگویی نظام سلامت و پاسخگویی اجتماعی آموزش پزشکی است (4).
با توجه به موارد ذکر شده و اهمیت بکارگیری رویکرد آموزش پزشکی پاسخگو و با تأکید بر چشم انداز نظام آموزش علوم پزشکی کشور در افق 1404 مبنی بر پاسخگویی به نیازهای سلامت جامعه بهعنوان یکی از ارکان اساسی این نظام و همچنین در راستای عملیاتیسازی پاسخگویی اجتماعی، یکی از ابعاد مدل شش وجهی تعالی دانشگاه، تغییر مسیر مراکز جامع خدمات سلامت به سمت مرکز آموزش پزشکی پاسخگو و تدوین و طراحی مدلها و برنامههایی جهت آموزش و آشنایی بیشتر دانشجویان با پاسخگویی اجتماعی و در نتیجه مسؤولیتپذیر نمودن فراگیران در ارائه بهتر مراقبتهای سلامت ضروری به نظر میرسد. مجریان فرایند حاضر جهت ایجاد تغییر لازم دانستند با فرآیندی برنامه ریزی شده و بر اساس مدل های موفق تغییر، گام های عملیاتی طراحی و اجرا نمایند. برای ایجاد تغییر و حرکت از سمت مرکز خدمات جامع سلامت به مرکز آموزش پزشکی پاسخگو، از مدل ۸ مرحلهای کاتر(5) استفاده گردید.
گام اول: آماده سازی افراد، در این گام سعی شد که شرایط تغییر و لزوم چرایی تغییر برای افراد و دست اندرکاران برنامه آموزش پزشکی پاسخگو مشخص و به عبارتی حس فوریت تغییر در آنان ایجاد گردد. بنابراین جلسات متعددی با حضور افراد کلیدی و مسئول آموزش کارورزان پزشکی شامل مدیران گروههای آموزشی ماژور (داخلی، جراحی، کودکان و زنان)، مدیر گروه پزشکی اجتماعی، معاون آموزش پزشکی عمومی دانشکده پزشکی، مسئول آموزش پاسخگو دانشگاه، مدیر و اعضای هیئت علمی مرکز مطالعات، نمایندگانی از معاونتهای بهداشتی و اجتماعی، معاونین آموزشی و مدیران EDO دانشکدههای تابعه برگزار شد و وضعیت موجود آموزش پزشکی پاسخگو در دانشگاه با ارائه گزارش یکساله توسط مسئولین تشریح شد و مشکلات اجرای برنامه آموزش پزشکی پاسخگو در مرکز خدمات جامع سلامت کوچصفهان اعم از فضای فیزیکی نامناسب، کمبود امکانات و تسهیلات مورد نیاز، دور بودن از مرکز و بروز مشکلات جادهای در حین جابجایی کارآموزان و کارورزان پزشکی، عدم وجود بیمار در بعضی از گروه های آموزشی نظیر جراحی و بیمار دست یک (First Line) مورد بررسی قرار گرفت و ضرورت راه اندازی یک مرکز استاندارد آموزش پزشکی پاسخگو در سطح دانشگاه بر اساس برنامه درسی منطبق بر نیازهای بومی و منطقه در راستای پاسخگویی به نیاز جامعه مورد تاکید قرار گرفت، همچنین تبیین ضرورت تشکیل کمیته آموزش پزشکی پاسخگو در دانشگاه متشکل از اساتید پایه و بالین، ضرورت تشکیل کار گروه استانداردسازی مراکز بهداشتی درمانی منتخب جهت آموزش و مهارت اندوزی) ، تشکیل کمیته ایدهپردازی بهمنظور بازنگری در برنامه های آموزشی، اعزام اساتید گروه پزشکی اجتماعی و متخصصین پزشکی خانواده به مراکز آموزش پاسخگوی دانشگاه های اصفهان، تبریز و مازندران جهت بازدید و آشنایـی بـا وضعیت آمـوزش پزشکـی پاسخگـو در سایـر دانشگاه ها و ارائه گزارش بازدید، بهره مندی از پتانسیل و همکاری متخصصان پزشک خانواده در اجرای برنامه آموزش پزشکی پاسخگو از جمله فعالیت های صورت گرفته در این دانشگاه جهت ایجاد حس ضرورت راهاندازی مرکز آموزش پزشکی پاسخگوی استاندارد در افراد بوده است.
گام دوم: انتخاب تیم قوی جهت اجرای طرح، در این مرحله انتخاب افرادی که هدایت کننده پروژه باشند، بسیار مهم بود. تیم قوی متشکل از یک رهبر قوی و پشتیبانی اعضاء مهم و کلیدی حوزههای آموزش و بهداشت انتخاب شوند. بدینمنظور جلسهای با حضور مدیران گروه های آموزشی ماژور و معاونین آموزشی و بهداشتی، رئیس و معاون آموزشی پزشکی عمومی و مدیران ستادی حوزه های آموزش و درمان تشکیل و مقرر گردید این تیم به رهبری معاونت های آموزشی و بهداشت هدایت کننده فرآیند باشند. از جمله جلسات تشکیل شده در این زمینه، تشریح ضرورت ایجاد تیم های ویژه در دانشگاه جهت اجرای برنامه آموزش پزشکی پاسخگو بود. بدین منظور ۳ تیم راهبردی، اجرایی و تخصصی تشکیل شد که اعضاء تیم راهبردی شامل معاونین آموزشی و بهداشتی، مسئولین دانشکده پزشکی و مدیران ستادی، اعضاء تیم اجرایی شامل مسئولین، کارشناسان اجرایی در سطح ستاد و دانشکده پزشکی، و اعضاء تیم تخصصی متشکل از پزشکان متخصص خانواده و اعضاء هیئت علمی دانشکده پزشکی و مرکز مطالعات دانشگاه بودند. جهت هماهنگی و تسریع و تسهیل اجرای فرآیند دبیرخانه ای جهت راه اندازی برنامه آموزش پزشکی پاسخگو در مرکز مطالعات مستقر و شروع بکار نمود.
گام سوم: ساختن یک چشم انداز مشترک، پس از تشکیل تیم ضرورت داشت، محتوای آموزشی تعیین گردد و اینکه چه اتفاقی قرار است در آینده رخ دهد؟ بدینمنظور رسالت و اهداف و چشمانداز مرکز جامع خدمات سلامت مشخص و استراتژیهای لازم برای دستیابی به دورنما توسط تیم راهبردی تدوین شوند.
گام چهارم: انتشار چشم انداز، جهت شروع فعالیت ها لازم بود که اهداف و چشم انداز راه اندازی آموزش پزشکی پاسخگو به اطلاع دست اندرکاران آموزش برسد. بدین منظور با برگزاری چند جلسه با تیم تخصصی- اجرایی و دانشجویان، فرآیند،اهداف و رسالت و چشم انداز مرکز برای آنان توصیف و تبیین شد.
گام پنجم: توانمندسازی افراد جهت حرکت در راستای چشم انداز، انجام اقدام لازم جهت توانمندسازی اعضای هیئت علمی و دانشجویان شرکتکننده در برنامه آموزش پزشکی پاسخگو از جمله برگزاری جلسات و کارگاه ها برای آشنایی با وضعیت آموزش پزشکی پاسخگو در سایر دانشگاهها، اساتید گروه پزشکی اجتماعی و متخصصین پزشکی خانواده از مراکز آموزش پاسخگوی دانشگاه های أصفهان، تبریز و مازندران بازدید نمودند و گزارش های بازدید خود را همرا ه با تصاویر در جلسه ای با حضور افراد کلیدی و دست اندر کار مطرح نمودند که تاثیر بسزایی در آگاهی و نگرش آنها نسبت به راهاندازی مرکز آموزش پزشکی پاسخگوی در افراد داشت.
گام ششم: ایجاد پیروزیهای زودرس، از جمله مواردی که در دستیابی زودرس به اهداف برنامه آموزش پزشکی پاسخگو مورد توجه قرار گرفت، عبارت بود از: تصویب برنامه آموزش پزشکی پاسخگو در شورای آموزشی دانشگاه؛ تصویب و دریافت بودجه؛ بازسازی ساختمان در جهت ایجاد فضای لازم جهت عرصه فعالیت کارورزان پزشکی و متخصصان پزشکی خانواده؛ استفاده خدمتی از متخصصان پزشک خانواده در اجرای برنامه آموزش پزشکی پاسخگو؛ طراحی طرح درس و طرح دوره آموزش پزشکی پاسخگو ؛ طراحی لاگ بوک؛ عقد تفاهم نامه همکاری فی مابین معاونت آموزشی و بهداشتی در خصوص (نحوه و چگونگی ارائه آموزش به کارورزان، پرداخت حقالزحمه به پزشکان و متخصصین شاغل در معاونت بهداشتی، تشویق و تقدیر از عملکردهای مناسب)؛ تدوین نظام منابع حمایتی لازم جهت حضور دانشجویان و اساتید حاضر در عرصه های آموزش پاسخگو؛ برطرف شدن مشکلات جابجایی کارورزان پزشکی به محل اجرای برنامه؛ حضور دانشجویان بر اساس برنامه منظم و ایجاد انگیزه بیشتر با ارائه طرح درس و طرح دوره مدون؛ استفاده از سامانه سیب در برنامه آموزش پزشکی پاسخگو و ارائه آموزش توسط متخصصان پزشک خانواده جملگی از موارد ایجاد انگیزه مطلوب و موثر در کارکنان و کارورزان پزشکی جهت همکاری بیشتر با برنامه آموزش پزشکی پاسخگو.
گام هفتم: تحکیم دست آوردها، بسط و گسترش مراکز آموزش پزشکی پاسخگو شامل مراکز منتخب شفت، صومعه سرا و مرکز خدمات جامع منجیل
گام هشتم: نهادینه کردن دست آوردها، ورود دوره مذکور به عنوان بخشی از کوریکولوم آموزش پزشکی عمومی در قالب یک دوره یک ماهه مدون و به عنوان بخشی از آموزش دانشجویان به طور روتین؛ پیشنهاد نهایی نمودن برنامه عرصه های آموزشی از یک ماه تا سه ماه؛ پیشنهاد شرط تصویب فارغ التحصیلی کارورزان پزشکی منوط به گذراندن دوره 6 ماهه آموزش مجازی پزشک خانواده و دریافت گواهی مربوطه طی دوره کارآموزی و کارورزی.
با توجه به سرعت یپشرفت علم و تکنولوژی و افزایش توقعات مشتریان، ایجاد تغییر در سازمان به سمت پاسخگویی به نیازهای جامعه اجتناب ناپذیر است. با بکارگیری مدل های موفق تغییر در سازمان (نظیر مدل کاتر که در این مطالعه معرفی شد) می توان هر یک از مراحل تغییر را با برنامه ریزی و بر أساس اصول عملی طراحی و اجرا نمود