دانشـگاههای امروزی تحت تأثیر رویدادها و شرایط جهانی به نهادهایی برای تقویت مبادلات علمی و آموزشی میان ملل و فرهنگهای مختلف مبدل شدهاند و این نقش تحت تأثیر دو پدیده همسو ولی متمایز؛ یعنی جهانی شدن به معنی یکی شدن و بینالمللیسازی به معنی همکاری و شریک شدن است (1). آموزش در بُعد بینالمللی پدیده نسبتاً جدیدی است که موجب تغییرات جدی در سناریوهای آموزشی شده است (2).
در گذشته بینالمللیسازی فعالیتی انفرادی تلقی میشد و به کل نظام آموزشی بیتوجه بود اما امروزه بینالمللیسازی فقط بر جابجایی بینالمللی دانشجویان و اساتید متمرکز نیست بلکه حدود و ثغور آن تمام اجزاء و عناصر نظامهای آموزشی را شامل میشود (3) و این حدود و ثغور شامل حوزههای جابجایی علمی، بینالمللیسازی در خانه، برنامه درسی و نتایج یادگیری، آموزش بدون مرز، فراساحلی، فراملیتی و فرامرزی، بینالمللیسازی پژوهش و توسعه همکاری و ظرفیتسازی است (4). ضرورت بینالمللیسازی آموزشهای دانشگاهی از آن جهت است که این پدیده بر کیفیت آموزش و موقعیت یک دانشگاه در کوتاهمدت و بلندمدت اثرات مثبتی دارد (5) و رشد بازار کار بینالمللی، تأکید روزافزون بر جامعه دانشبنیان، کاهش منابع عمومی اختصاص یافته به آموزش و تأکید بر یادگیری مادامالعمر بر اهمیت بینالمللی آموزشهای دانشگاهی افزوده است (6). بهطورکلی بینالمللیسازی ازآنجهت حائز اهمیت است که دانشگاهها باید دانشجویانی را تربیت نماید که آماده کسب صلاحیتهای بینالمللی، فهم شرایط جهانی و گسترش ارتباطات بینالمللی باشند (5، 7، 8) و این مهم برای مشاغلی همچون مهندسی و پزشکی اهمیت فراوانی دارد چراکه فراگیران برای موفقیت در این حوزهها لازم است به سطح استانداردهای بینالمللی دست یابند (9). در واقع بینالمللیسازی آموزش عالی فرایند ادغام ابعاد بینالمللی، بین فرهنگی و جهانی در اهداف و کارکردهای (یاددهی- یادگیری، تحقیق، خدمات) دانشگاه است (10). همچنین باید توجه داشت که بینالمللیسازی دانشگاههایی که رویکرد نخبهپرور دارند با دانشگاههایی که رویکرد جامعشدن دارند تفاوتهایی با هم دارند، بهطوریکه دانشگاههای نخبهپرور که دانشجویان با سطح بالای آموزشی را در چند زمینه تخصصی جذب مینماید، میتوانند بر بینالمللیسازی پژوهشها تأکید بیشتری داشته باشند و دانشگاههای جامع که فرصتهای آموزشی متعددی (مجازی، نیمهحضوری، روزانه، شبانه و ...) برای همه دانشجویان فراهم مینمایند، میتوانند بر جذب دانشجویان خارجی تأکید بیشتری داشته باشند.
در سند چشمانداز (1404) ایران، کشوری با جایگاه اول علمی در سطح منطقهی آسیای جنوب غربی ترسیم شده که برای این کار در بخش علوم پزشکی، لازم است که دانشگاههای کشور به سمت بینالمللیسازی آموزشهای خود حرکت کنند. در قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه جمهوری اسلامی ایران در بخش 12: ماده 64 و ماده 66 به صراحت بر گسترش ارتباطات علمی با مراکز و نهادهای آموزشی و تحقیقاتی معتبر بینالمللی تأکید شده است. در نقشه جامع علمی کشور در راهبرد کلان (9) بر بینالمللیسازی آموزش عالی و همکاریهای علمی بینالمللی اشاره شده است، درواقع با توجه به اشارات اسناد بالادستی و تغییرات چند دهه گذشته لازم است که، دانشگاههای علوم پزشکی در رسالتها، مأموریتها، اهداف و کارکردهای خود بازنگریهایی داشته باشند و بینالمللیسازی آموزش عالی را بهعنوان راهبردی استراتژیک در چشماندازهای دانشگاهی بگنجانند تا از این راه بتوانند به گسترش وجهه بینالمللی، صدور دانش و یافتههای علمی، تبادلات دانشجویی، برطرف نمودن تنگناهای مالی و افزایش کیفیت آموزشی دانشگاههای علوم پزشکی کمک کند. با توجه به این شرایط، پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی بومی برای بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی تدوین شده است.
روش ها
با توجه به اینکه پژوهشگران در این مطالعه به دنبال طراحی مدلی بومی برای بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی بودند و نتایج آن بعد از اتمام کار میتواند در جامعه مورد نظر به کار گرفته شود، لذا این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی است. همچنین با توجه به ماهیت دادهها از روش گرندد تئوری (نظریه زمینهای) استفاده شده است. مشارکتکنندگان این پژوهش خبرگان دانشگاهی (اعضای هیئتعلمی دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران هستند که تجربیاتی در زمینه بینالمللیسازی دانشگاهی داشتهاند) بودند و نمونهگیری بهصورت هدفمند و گلوله برفی و تا حد اشباع نظری ادامه داشته است. اشباع نظری رویکردی است که در پژوهشهای کیفی برای تعیین کفایت نمونهگیری استفاده میشود. در این پژوهش، نقطه اشباع دادهها تا جایی ادامه یافت که پژوهشگران با پرسیدن سؤالهای مکرر متوجه شدند که دادههای جدید بینش تارهای را آشکار نمینمایند، در نهایت پس از انجام 16 مصاحبه که بهطور میانگین مدتزمان هر مصاحبه 45 تا60 دقیقه بود، اشباع دادهها حاصل گردید. در پژوهش حاضر از ابزار مصاحبههای نیمه ساختار یافته استفاده شده و در ابتدا با این سؤال باز پاسخ «مدل بومی بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی دارای چه ویژگیهایی است؟» بحث شروع شد و در ادامه سؤالهای بعدی (عوامل زیربنایی بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی چه میباشد؟؛ عوامل روبنایی بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی چه میباشد؟) بیان شد و بر مبنای پاسخهای ارائهشده سؤالهای دیگری به فراخور بحث مطرح شد. برای بررسی اعتبار دادهها اقداماتی صورت گرفت که عبارتاند از: 1) بخشی از یافتهها و مقولههای نهایی شناساییشده در اختیار مشارکتکنندگان قرار گرفت تا برداشت و تحلیل پژوهشگر را بررسی نمایند، 2) تحلیل دادهها و نتایج آن در اختیار دو تن از متخصصان قرار گرفت تا نظر تخصصی خود را در خصوص تحلیل دادهها و نتایج بیان کنند، 3) جهت کسب اطمینان از کدگذاریها، مقولههای تشکیلدهنده و نامگذاریها توسط پژوهشگر اول به وسیله پژوهشگر دوم مورد بازبینی قرار گرفت که پایایی بین دو کُدگذار برابر 91/0 به دست آمد و 4) به منظور افزایش قابلیت تائید یافتهها از مصاحبهها یادداشتبرداری شد. تحلیل دادههای حاصل از مصاحبهها با رویکرد تحلیل تم صورت گرفت. در استفاده از رویکرد تحلیل تم، توجه به دو نکته ضروری است: 1) نگارش، بخش لاینفک تحلیل تم است نه بخشی که در پایان فرآیند میبایست انجام شود، بنابراین نگارش میبایست در گام نخست تحلیل آغاز شده و در تمامی فرآیند ادامه یابد. 2) باید توجه داشت که فرآیند تحلیل تم یک فرآیند خطی، شامل گذار از یک مرحله به مرحله بعدی نیست بلکه فرآیند تحلیل تم فرآیندی بازگشتی است که مستلزم حرکت رو به جلو یا رو به عقب میان مراحل مختلف تحلیل است. بهطورکلی فرآیند تحلیل تم شامل شش گام 1) آشنایی با دادهها 2) استخراج کدهای اولیه 3) جستجو تمها 4) بازبینی تمها 5) تعریف و نامگذاری تمها 6) تهیه گزارش است (11). در این پژوهش از روش تحلیل تم به این صورت استفاده شد که ابتدا با مرور متن مصاحبهها با توجه به هدف پژوهش با کدگذاری شروع و کدهای مشابه شناسایی شدند و فرآیند شناسایی رفت و برگشتی بود، بدین معنا که ابتدا با بررسی ادبیات موضوع، مفاهیم اولیه و کلی پیرامون بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی استخراج و سپس با بررسی مصاحبهها و مطرح شدن مفاهیم جدید و جزئیتر مجدداً به ادبیات مراجعه شد، در ادامه بر اساس کدهای مشابه، کدهای اولیه انتخاب شدند و از درون کدهای هر حوزه بر اساس شهود و درک پژوهشگران از موضوع مورد بررسی تمهای فرعی و تمهای اصلی شناسایی و دستهبندی شدند. نظر به اینکه نرمافزارهای رایانهای دقت و پایایی فرآیند کدگذاری را در تحلیل کیفی افزایش میدهند، در این پژوهش از نرمافزار QSR-NVivo10 برای تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از مصاحبهها استفاده شد. این نرمافزار ابزاری قدرتمند برای تجزیه و تحلیل دادههای کیفی به شمار میرود و باعث تسریع و تسهیل فرایند کدگذاری، دستهبندیهای چندگانه، مقولهبندی مفاهیم، بررسی روابط و الگوی دادههای متنی میشود (12). برای این منظور، پس از پیادهسازی متن هر یک از مصاحبهها در فایل جداگانهای در قالب نرمافزار Word اقدام به فراخوانی فایل مذکور در نرمافزار QSR-NVivo10 و انجام فرایند کدگذاری و تحلیل صورت گرفت.
یافته ها
افراد مورد پژوهش 16 خبره دانشگاهی مطلع از فرایند بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی بودند که از این تعداد 9 تَن دارای مرتبه استادیاری، 5 تَن دارای مرتبه دانشیاری و 2 تَن دارای مرتبه استادی بودند و متن حاصل از مصاحبهها با استفاده از نرمافزار QSR-NVivo10 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مجموع تعداد گرهها (کدهای بدون تکرار) 864 مورد بوده که بر اساس تشابهات مفهومی ترکیب و 69 گره زاد (کدهای مشترک) استخراج شد که بر اساس شهود و درک پژوهشگران از موضوع مورد بررسی و با توجه به وجه اشتراک آنها در قالب 10 تم فرعی و 2 تم اصلی در قالب گره درختی دستهبندی شدند (شکل 1). در ادامه تمهای فرعی و اصلی تشکیل دهنده مدل بومی بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی بیان شدهاند.
تم اصلی اول: عوامل زیربنایی
این تم به سازوکارهایی اشاره دارد که بهصورت غیرمستقیم بر بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی تأثیرگذار است. در این تم پس از تحلیل مصاحبهها تعداد 246 گره بدون تکرار شناسایی شد که بر اساس میزان تشابه مفهومی 21 کد مشترک را تشکیل دادند و از درون این کدها 3 تم فرعی شرایط جهانی و منطقهای، شرایط فرهنگی و اقتصادی و شرایط سیاسی و امنیتی اقتباس شد.
تم فرعی اول: شرایط جهانی و منطقهای
این تم مبتنی بر تأثیر غیرمستقیم شرایط جهانی و منطقهای بر بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی است. در این تم پس از تحلیل مصاحبهها تعداد 104 گره بدون تکرار شناسایی شد که بر اساس میزان تشابه مفهومی ترکیب شدند و 10 کد صلاحیتها و شایستگیهای بینالمللی، جهانی-محلیشدن دانشگاههای علوم پزشکی، تغییرات و نوآوریهای جهانی علوم پزشکی، گسترش استانداردسازی و کیفیتبخشی، کاهش نقش دولتها و افزایش نقش سازمانهای مردمنهاد، فرصتهای آموزشی کشورهای منطقه، فناوریهای نوین و شبکههای اجتماعی، نیازمندیهای پزشکی کشورهای منطقه، برندسازی و منزلتسازی دانشگاههای علوم پزشکی و پرهیز از تعصبات نژادی، مذهبی و قومی در قالب گرههای آزاد شناسایی شدند (جدول 1).
تم فرعی دوم: شرایط فرهنگی و اقتصادی
این تم مبتنی بر تأثیر غیرمستقیم شرایط فرهنگی و اقتصادی بر بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی است. در این تم پس از تحلیل مصاحبهها تعداد 76 گره بدون تکرار شناسایی شد که بر اساس میزان تشابه مفهومی ترکیب شدند و 6 کد زبان رسمی کشور، سطح انعطافپذیری فرهنگی مردم، جذابیت فرهنگی و اجتماعی کشور برای دانشپژوهان خارجی، رشد اقتصادی کشور، بودجه دانشگاههای علوم پزشکی و سهم صادرات آموزشی در بودجه کشور در قالب گرههای آزاد شناسایی شدند (جدول 1).
تم فرعی سوم: شرایط سیاسی و امنیتی
این تم مبتنی بر تأثیر غیرمستقیم شرایط سیاسی و امنیتی بر بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی است. در این تم پس از تحلیل مصاحبهها تعداد 66 گره بدون تکرار شناسایی شد که بر اساس میزان تشابه مفهومی ترکیب شدند و 5 کد وضعیت صدور ویزا و روادید، نقش بینالمللیسازی در گفتمانهای جناحهای سیاسی، فضای سیاسی و امنیتی حاکم بر کشور، وضعیت تعاملات و روابط سیاسی کشور با سایر کشورها و جایگاه دیپلماسی علمی در مراکز قدرت در قالب گرههای آزاد شناسایی شدند (جدول 1).
تم اصلی دوم: عوامل روبنایی
این تم به سازوکارهایی اشاره دارد که بهصورت مستقیم بر بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی تأثیرگذار است. در این تم پس از تحلیل مصاحبهها تعداد 618 گره بدون تکرار شناسایی شد که بر اساس میزان تشابه مفهومی 48 کد مشترک را تشکیل دادند و از درون این کدها 7 تم فرعی مدیریت و منابع انسانی، همکاری علمی، فضا و تجهیزات، برنامههای درسی، فعالیت فوقبرنامه، نظارت و بازبینی و فرهنگ دانشگاهی اقتباس شد.
تم فرعی اول: مدیریت و منابع انسانی
این تم مبتنی بر تأثیر مستقیم مدیریت و منابع انسانی بر بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی است. در این تم پس از تحلیل مصاحبهها تعداد 128 گره بدون تکرار شناسایی شد که بر اساس میزان تشابه مفهومی ترکیب شدند و 10 کد آموزش و توسعه کارکنان بر مبنای معیارهای بینالمللی، جذب و گمارش کارکنانی با صلاحیتهای بینالمللی، توسعه استعداد کارکنان در جهت بینالمللیسازی، ارتقاء و پاداش برای مشارکت در بینالمللیسازی، ساختار سازمانی مسئول و پاسخگو برای بینالمللیسازی، رسمیت یافتن بینالمللیسازی در رسالت و مأموریت دانشگاه، اظهار تعهد روساء و مدیران ارشد به بینالمللیسازی، اختصاص بودجهی ویژه برای بینالمللیسازی، گسترش دفتر امور دانشجویان بینالمللی و تفویض اختیار به دانشکدهها در زمینه بینالمللیسازی در قالب گرههای آزاد شناسایی شدند (جدول 2).
تم فرعی دوم: همکاری علمی
این تم مبتنی بر تأثیر مستقیم همکاری علمی بر بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی است. در این تم پس از تحلیل مصاحبهها تعداد 90 گره بدون تکرار شناسایی و بر اساس میزان تشابه مفهومی ترکیب شدند و 7 کد تأسیس مراکز منطقهای بینالمللی، تفاهمنامههای علمی بینالمللی، شرکت در پروژههای مشترک بینالمللی، گسترش برنامههای خواهرخواندگی، تبادلات کوتاهمدت و بلندمدت اساتید و دانشجویان، گسترش برنامههای دو مدرکگرایی بینالمللی و گسترش پردیسهای بینالمللی در قالب گرههای آزاد شناسایی شدند (جدول 2).
تم فرعی سوم: فضا و تجهیزات
این تم مبتنی بر تأثیر مستقیم فضا و تجهیزات بر بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی است. در این تم پس از تحلیل مصاحبهها تعداد 68 گره بدون تکرار شناسایی شد که بر اساس میزان تشابه مفهومی ترکیب شدند و 5 کد وسایل آزمایشگاهی مجهز و بهروز شده، تجهیزات پزشکی مدرن در دانشگاه و بیمارستانها، وسایل و تجهیزات آموزشی مدرن در کلاسهای درس، تجهیزات و امکانات سختافزاری و نرمافزاری و مکان و فضای آموزشی مطابق با استانداردهای بینالمللی در قالب گرههای آزاد شناسایی شدند (جدول 2).
تم فرعی چهارم: برنامههای درسی
این تم مبتنی بر تأثیر مستقیم برنامههای درسی بر بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی است. در این تم پس از تحلیل مصاحبهها تعداد 77 گره بدون تکرار بودند و گرههای شناسایی شده بر اساس میزان تشابه مفهومی ترکیب و 6 کد استانداردسازی برنامههای درسی علوم پزشکی، طراحی برنامههای درسی پایه مشترک، ارائه خدمات مشاورهای و درسی برای دانشپژوهان خارجی، دورههای آموزشی بینالمللی، روشهای تدریس و ارزشیابی بینالمللی و استفاده از زبانهای خارجی (بهویژه انگلیسی) در قالب گرههای آزاد شناسایی شدند (جدول 2).
تم فرعی پنجم: فعالیت فوقبرنامه
این تم مبتنی بر تأثیر مستقیم فعالیت فوقبرنامه بر بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی است. در این تم پس از تحلیل مصاحبهها تعداد 103 گره بدون تکرار شناسایی، که براساس میزان تشابه مفهومی ترکیب و 8 کد برگزاری کنفرانس و سمینارهای بینالمللی، تشکیل و گسترش انجمنهای علمی بینالمللی، برگزاری جشنوارههای فرهنگی بینالمللی، بازدید پژوهشگران خارجی از فعالیتهای علمی دانشگاه، برگزاری کارگاههای علمی با حضور دانشپژوهان خارجی، فرصتهای مطالعاتی اساتید، بورسیههای تحصیلی دانشجویان و ارائه جایزههای ملی برای بینالمللیسازی در قالب گرههای آزاد شناسایی شدند (جدول 2).
تم فرعی ششم: نظارت و بازبینی
این تم مبتنی بر تأثیر مستقیم نظارت و بازبینی بر بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی است. در این تم پس از تحلیل مصاحبهها تعداد 65 گره بدون تکرار شناسایی که براساس میزان تشابه مفهومی ترکیب و 5 کد نظارت بر استخدام کارکنانی با صلاحیت بینالمللی، نظارت سالانه بر فعالیتهای بینالمللی دانشگاه، بازبینی برنامههای درسی بر اساس معیارهای بینالمللی، بازبینی رشتههای علوم پزشکی بر اساس معیارهای بینالمللی و ارزیابی کیفیت دانشگاههای بینالمللی علوم پزشکی در قالب گرههای آزاد شناسایی شدند (جدول 2).
تم فرعی هفتم: فرهنگ دانشگاهی
این تم مبتنی بر تأثیر مستقیم فرهنگ دانشگاهی بر بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی است. در این تم پس از تحلیل مصاحبهها تعداد 90 گره بدون تکرار شناسایی که بر اساس میزان تشابه مفهومی ترکیب و 7 کد قدمت و پیشینه دانشگاه در بینالمللیسازی، جهتگیری دانشگاه (آموزشی یا پژوهشی)، رسالت دانشگاه (نخبهپروری یا جامع شدن)، وضعیت دانشگاه در چاپ مقالههای بینالمللی، وضعیت دسترسی به بانکهای اطلاعاتی، نشریات و مجلات بینالمللی معتبر دانشگاه و وضعیت استقلال علمی دانشگاه در قالب گرههای آزاد شناسایی شدند (جدول 2).
از آنجایی که هدف اصلی این پژوهش طراحی مدلی بومی برای بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی بود و برای این منظور دادههای بهدست آمده کدگذاری شدند و براساس تشابهات مفهومی کدهای اولیه شکل گرفت و از درون کدهای مشابه براساس شهود و درک پژوهشگران از موضوع مورد بررسی الگوها و روابط، تمهای فرعی و اصلی شناسایی شدند و سرانجام با توجه به اسناد پژوهشی و مصاحبههای صورت گرفته مدل بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی بر اساس زیستبوم ایران طراحی شد که شامل دو دسته عوامل زیربنایی و روبنایی است که عوامل زیربنایی بهصورت غیرمستقیم بر بینالمللیسازی تأثیر میگذارند و عوامل روبنایی سازوکارهایی هستند که تقویت و توجه به آنها دانشگاههای ملی را به دانشگاههایی در قامت بینالمللی مبدل میکند (شکل 2)
بحث و نتیجه گیری
در این مدل عوامل زیربنایی بهعنوان سازههای زیرین دانشگاه بینالمللی علوم پزشکی فرض شده است و به عواملی اشاره دارد که از کنترل روسای دانشگاههای علوم پزشکی خارج است اما بر بینالمللیسازی این دانشگاهها تأثیر میگذارند و گستردگی و شدت بینالمللیسازی متأثر از این سازهها است پس سیاستهای بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی باید منطبق بر این سازهها باشد تا به عملیاتی شدن آن بهصورت گسترده و جهانی امیدوار بود و از واکنشهای منفی احتمالی نسبت به آن در جامعه جلوگیری شود، پس روساء و مدیران دانشگاههای علوم پزشکی باید به این سازههای زیرین توجه ویژه داشته باشند و با درک و شناخت آنها اقدام به بینالمللیسازی نمایند تا هم بتوانند سرمایههای فکری و مادی خارجی را به دانشگاههای علوم پزشکی جذب نمایند و هم در عرصه بینالمللی قدرت رقابت با سایر دانشگاهها را داشته باشند. این تم اصلی دارای 3 تم فرعی بود.
تم فرعی اول-شرایط جهانی و منطقهای: این تم مبتنی بر تغییر و تحولات بینالمللی و منطقهای است که بر رشتههای علوم پزشکی تأثیرگذار است. در این تم برای آنکه دانشگاههای علوم پزشکی در تراز جهانی قرار گیرند لازم است که نوآوریهای علمی رصد شوند و دانشگاهها همگام و منطبق با این شرایط به پیش روند تا از قافله علمی عقب نماند همچنین نقاط قوت و ضعف رشتههای علوم پزشکی کشورهای منطقه شناسایی و با توجه به نقاط ضعف آنها اقدام به بینالمللیسازی و جذب دانش پژوهان مستعد از کشورهای منطقه صورت گیرد. در این زمینه ملکزاده بیان میکند که برای گسترش همکاری علمی نیازمندیم که خود را با شرایط جهانی و منطقهای وفق دهیم (13). Paige بیان کرده که انطباق با مقتضیات جهانی و بینالمللی بر بینالمللیسازی دانشگاهها تأثیرگذار است (14). انجمن بینالمللی دانشگاهها یکی از ویژگیهای دانشگاههای بینالمللی را ارائه آموزشهای فراملیتی مبتنی بر نیازهای جهانی بیان کرده است (15). یافته مطالعه حاضر با نتایج پژوهشهای ملکزاده، Paigeو IAU (13، 14، 15) همراستا است و میتوان نتیجه گرفت که توجه به شرایط جهانی و منطقهای از سازههای پنهان بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی است.
تم فرعی دوم-شرایط فرهنگی و اقتصادی: این تم مبتنی بر درک واکنشهای عموم مردم نسبت به تغییرات علمی و رشد اقتصادی کشور است. در این تم برای اینکه دانشگاههای علوم پزشکی در تراز جهانی قرار گیرند لازم است که بینالمللیسازی دانشگاهها متناسب با فرهنگ و ارزشهای موردپسند مردم باشد تا بازخورد مناسبی از جامعه دریافت نماید و رشد اقتصادی کشور سیر صعودی داشته باشد تا بودجه درخور و مناسبی برای بینالمللیسازی در اختیار دانشگاههای علوم پزشکی قرار دهد. در این زمینه آراسته بیان میکند که حمایتهای مالی دولت بر توسعه همکاریهای علمی تأثیرگذار است (16). Keller یکی از شاخصهای دانشگاههای بینالمللی را سرمایهگذاری اقتصادی دولتها بیان کرده است (17). Ashizawa بودجهبندی و اجرای سیاستهای مالی متناسب با شرایط بینالمللی را از ویژگیهای دانشگاههای بینالمللی بیان کرده است (18). این یافتهها با نتایج پژوهش حاضر همراستا است و میتوان نتیجه گرفت که شرایط فرهنگی و اقتصادی از سازههای پنهان بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی است.
تم فرعی سوم- شرایط سیاسی و امنیتی: این تم به حساسیتهای سیاسی و امنیتی که از قِبل بینالمللیسازی به کشور وارد میشود، اشاره دارد. در این تم برای اینکه دانشگاههای علوم پزشکی در تراز جهانی قرار گیرند لازم است که دیدگاه دولتمردان و سیاستمداران نسبت به این پدیده جلب شود و از بینالمللیسازی بهعنوان ابزاری برای گسترش دیپلماسی عمومی استفاده شود. در این زمینه فتحی واجارگاه و همکاران مسائل سیاسی و دیپلماتیک را از دغدغههای مهم در بینالمللیسازی دانشگاهها بیان کردهاند (19). Audaz سیاست محلی و ملی را از عوامل نامحسوس در بینالمللیسازی دانشگاهها بیان کرده است (20). انجمن دانشگاهها و دانشکدههای کانادا سیاستهای دولت فدرال را از عواملی میداند که بر بینالمللیسازی دانشگاهها تأثیر دارد (21). این یافتهها با نتایج مطالعه حاضر همخوانی دارد و میتوان نتیجه گرفت که توجه به شرایط سیاسی و امنیتی از سازههای پنهان بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی است.
در این مدل عوامل روبنایی بهعنوان سازههای آشکار دانشگاه بینالمللی علوم پزشکی فرض شده است و به عواملی اشاره دارد که برای بینالمللیسازی در کنترل روسای دانشگاههای علوم پزشکی است و با تأکید بر این سازوکارها میتوان دانشگاههای علوم پزشکی را از دانشگاههای ملی به دانشگاههایی با کارکرد بینالمللی مبدل کرد. روساء و مدیران دانشگاههای علوم پزشکی که مایل به بینالمللیسازی هستند میتوانند با تأکید و تقویت این سازوکارها به تلفیق ابعاد بینالمللی در کارکردهای دانشگاه مبادرت ورزند و راهبردهای بلندمدت قابلاجرایی برای بینالمللیسازی دانشگاهها تدوین و عملیاتی نمایند. این تم اصلی دارای 7 تم فرعی است.
تم فرعی اول-مدیریت و منابع انسانی: این تم به سبکهای مدیریتی، ساختار سازمانی، بهسازی و گمارش کارکنانی با صلاحیتهای بینالمللی اشاره دارد. در این تم برای اینکه دانشگاههای علوم پزشکی در تراز جهانی قرار گیرند لازم است که ساختار سازمانی و اداری دانشگاه مطابق با موازین بینالمللی باشد و کارکنانی با صلاحیتهای بینالمللی (همچون صحبت کردن به زبان انگلیسی) داشته باشد تا بتوانند با دانش پژوهان خارجی تعامل و ارتباطی مناسب برقرار نمایند. در این زمینهKnight راهبردهای اداری، عملیاتی و منابع انسانی را از عوامل مؤثر در بینالمللیسازی بیان کرده است (10). حقدوست و همکاران اصلاح قوانین و مقررات دانشگاهی را از راهبردهای توسعه دانشگاههای علوم پزشکی بیان کردهاند (22). Rudzki توسعه کارکنان را یکی از عوامل اثرگذار در بینالمللیسازی دانشگاهها بیان کرده است (23). این یافتهها با نتایج پژوهش حاضر همراستا است و میتوان نتیجه گرفت که مدیریت و منابع انسانی از سازههای آشکار بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی است.
تم فرعی دوم-همکاری علمی: این تم اشاره به موافقتنامهها و فعالیتهای علمی با سایر دانشگاههای خارجی دارد. در این تم برای اینکه دانشگاههای علوم پزشکی در تراز جهانی قرار گیرند لازم است که با مؤسسات و انجمنهای علمی سایر کشورها تفاهمنامههای علمی منعقد شود و همکاریهای مستمری با دانشگاههای مطرح جهان برقرار نمایند. در این زمینه Audaz گسترش کانالهای ارتباطی رسمی و غیررسمی را از شاخصهای دانشگاه بینالمللی بیان کرده است (20). خراسانی و زمانیمنش راهبردهای ارتباطی را از عوامل اثرگذار در بینالمللیسازی کرده است (24). Green & Olson مشارکت با مؤسسات آموزشی سایر کشورها را از شاخصهای دانشگاه بینالمللی بیان کرده است (25). این یافتهها با نتایج این مطالعه مطابقت دارد و میتوان نتیجه گرفت که همکاری علمی از سازههای آشکار بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی است.
تم فرعی سوم-فضا و تجهیزات: این تم به داشتن فضای کلاسی و تجهیزات آزمایشگاهی مدرن و بهروز شده اشاره دارد. در این تم برای اینکه دانشگاههای علوم پزشکی در تراز جهانی قرار گیرند لازم است که فضاهای کلاسی، وسایل آموزشی و تجهیزات پزشکی مطابق با استانداردها و معیارهای بینالمللی باشد. در این زمینه Ashizawa تدارک زیرساختهای مناسب را از شاخصهای دانشگاه بینالمللی بیان کرده است (18). سلیمی و همکاران توجه به تجهیزات و وسایل مدرن را بهعنوان عاملی در بینالمللیسازی بیان کردهاند (26). Knight & De Wit بیان کردند که خدمات رفاهی و تجهیزاتی بر بینالمللیسازی تأثیر دارد (27). این یافتهها با نتایج پژوهش حاضر همراستا است و میتوان نتیجه گرفت که فضا و تجهیزات از سازههای آشکار بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی است.
تم فرعی چهارم-برنامههای درسی: این تم اشاره به دارد که با استفاده از آنها برنامههای درسی دانشگاهی وجهه بینالمللی پیدا میکنند. در این تم برای اینکه دانشگاههای علوم پزشکی در تراز جهانی قرار گیرند لازم است که رئوس درسی، دورههای آموزشی و رشتههای تحصیلی مطابق با موازین بینالمللی و جهانی طراحی و تدوین شوند. در این زمینه Paige بینالمللیسازی برنامههای درسی از شاخصهای دانشگاه بینالمللی بیان کرده است (14). Ellingboe برنامههای درسی بینالمللی را از ویژگیهای دانشگاههای بینالمللی بیان کرده است (28). Nilsson برنامه درسی بینالمللی شده را بهعنوان راهکاری برای بینالمللیسازی بیان کرده است (29). این یافتهها با نتایج پژوهشحاضر همراستا است و میتوان نتیجه گرفت که برنامههای درسی از سازههای آشکار بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی است.
تم فرعی پنجم-فعالیتهای فوقبرنامه: این تم بر فعالیتهای بینالمللی خارج از برنامههای رسمی دانشگاهی و اوقات فراغت علمی کارکنان و دانشجویان اشاره دارد. در این تم برای اینکه دانشگاههای علوم پزشکی در تراز جهانی قرار گیرند لازم است که فعالیتهای فرهنگی و علمی بینالمللی مستمری در دانشگاهها برگزار شود تا فرصت تعامل و ارتباط میان فرهنگی ایجاد شود و دانشپژوهان داخلی بتوانند با فرهنگهای علمی سایر دانشگاهها آشنا شوند. در این زمینه Paige واحدهای فوقبرنامه بینالمللی شده را از شاخصهای دانشگاه بینالمللی بیان کرده است (14). انجمن دانشگاهها و دانشکدههای کانادا گسترش فرصتهای مطالعاتی را بهعنوان یکی از ویژگیهای دانشگاههای بینالمللی بیان کرده است (21). Fu Ho et al برگزاری سالانه کنفرانسهای بینالمللی را از شاخصهای دانشگاه بینالمللی بیان کردهاند (30). این یافتهها با نتایج مطالعه حاضر هخوانی دارد و میتوان نتیجه گرفت که فعالیتهای فوقبرنامه از سازههای آشکار بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی است.
تم فرعی ششم- نظارت و بازبینی: این تم بر ارزشیابی و سنجش فعالیتهای بینالمللی دانشگاه در جهت دریافت بازخورد و اصلاح برنامهها اشاره دارد. در این تم برای اینکه دانشگاههای علوم پزشکی در تراز جهانی قرار گیرند لازم است که بهصورت سالانه فعالیتهای بینالمللی دانشگاهها مورد بازبینی و نظارت مداوم قرار گیرد و نقاط ضعف برنامهها شناسایی و در جهت اصلاح آنها برنامههای جدیدی پیریزی شود. در این زمینه Ellingboe ارزیابی و نظارت بر امور دانشجویان بینالمللی را از شاخصهای دانشگاه بینالمللی بیان کرده است (28). Van Dijk & Meijer ارزیابی فرایند بینالمللیسازی را از ویژگیهای دانشگاه بینالمللی بیان کرده است (31). مرکز توسعه آموزش عالی ارزیابی سالانه وضعیت بینالمللی را از عوامل مؤثر در بینالمللیسازی دانشگاهها بیان کرده است (32). نتایج مطالعه حاضر با پژوهشهای Ellingboe، Van Dijk & Meijer و CHED (28، 31، 32) همراستا است و میتوان نتیجه گرفت که نظارت و بازبینی از سازههای آشکار بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی است.
تم فرعی هفتم-فرهنگ دانشگاهی: این تم اشاره به فضای فرهنگی و علمی که بر دانشگاه حاکم است اشاره دارد. در این تم برای اینکه دانشگاههای علوم پزشکی در تراز جهانی قرار گیرند لازم است که دیدگاههای بینالمللی و بین فرهنگی در رسالت و جهتگیریها، فرهنگسازمانی و وضعیت علمی دانشگاهها گنجانده شود. در این زمینه Green & Olson فرهنگ مسلط دانشگاهی (25)، Pawar زمینه و فرهنگ دانشگاه (33) و Watabe شرایط زمینهای موجود در محیط دانشگاه (34) را بهعنوان عاملی برای بینالمللیسازی دانشگاهها بیان کردهاند. یافتهمطالعه حاضر با نتایج پژوهشهای (25، 33، 34) همراستا است و میتوان نتیجه گرفت که فرهنگ دانشگاهی از سازههای آشکار بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی است.
در پایان میتوان نتیجه گرفت که مدل طراحیشده از دو دسته عوامل زیربنایی و روبنایی تشکیل شده که عوامل زیربنایی (شرایط جهانی و منطقهای، شرایط فرهنگی و اقتصادی، شرایط سیاسی و امنیتی) بهصورت نامحسوس بر بینالمللیسازی دانشگاههای علوم پزشکی تأثیر میگذارند و عوامل روبنایی (مدیریت و منابع انسانی، همکاری علمی، فضا و تجهیزات، برنامههای درسی، فعالیتهای فوقبرنامه، نظارت و بازبینی، فرهنگ دانشگاهی) بهصورت محسوس به دانشگاههای علوم پزشکی وجهه بینالمللی میدهند و این مدل تفاوتهایی با مدلهای مشابه خارجی دارد:
1- در این مدل عوامل مؤثر بر بینالمللیسازی دانشگاهها به دو دسته عوامل زیربنایی (خارج از کنترل مدیران دانشگاهی) و روبنایی (در کنترل مدیران دانشگاهی) تقسیمبندی شده که در مدلهای مشابه خارجی به دلیل اختیارات زیاد مدیران دانشگاهی در امور دانشگاه به این مورد توجه کمتری شده است. 2- این مدل مبتنی بر فرآیندمحور بودن بینالمللیسازی است درحالیکه در مدلهای مشابه خارجی فقط مدل نایت و مانینگ به این موردتوجه داشته است. 3- این مدل ترکیبی از دو رویکرد غالب بینالمللیسازی (بینالمللیسازی در محیط دانشگاه و بینالمللیسازی در خارج از کشور) است درحالیکه مدلهای مشابه خارجی کمتر بهصورت همزمان این موارد را مورد توجه قرار دادهاند. 4- این مدل بر اساس سیستم آموزش عالی متمرکز بنا شده درحالیکه مدلهای مشابه خارجی بر اساس سیستم آموزش عالی غیرمتمرکز بنا شدهاند.
قدردانی
در این بخش جا دارد که از خبرگان دانشگاهی که در مصاحبهها شرکت کردند و به کیفیت و غنای کار کمک کردند، کمال تشکر و قدردانی را داشته باشیم.