مقدمه
رشته بیماری های دهان، فک و صورت به عنوان یک رابط بین دنـدانپزشکی و پزشکی عمـل مـینماید که چگـونگـی ایجـاد،تشخیص، پیشگیری و درمان بیماریهای دهان، فک، صورت و دندان را مورد بررسی قرار می دهد. اساس درمانهای امروزی بر مبنای تشخیص استوار می باشد، با تشخیص صحیح می توان از درمـان های نـادرست و غیـرضروری جـلوگیری نمود. طیف بیماری هایی که نـاحیه دهان، فک و صورت را درگیر میکـند وسیع می باشد و ضایعات این نواحی شباهت بسیار زیادی به یکدیگر دارند که این تشابه تشخیص آنها را از یکدیگر پیچیده و مشکل میسازد (1-3). در کوریکولوم جدید، واحد تئوری دندانپزشکی تشخیصی اضافه شده است که ادغام در دروس بیماریهای دهان، پاتولوژی دهان، جراحی و برخی از رشته های پزشکی انجام شده است و حتی در سالهای بالاتر در برنامه پیشنهادی وزارت بهداشت، در واحد عملی دانشجویان در بیمارستان هم آموزش می بینند.
ضایعات دهان به طور کلی به صورت ضایعات سفید و قرمز، پیگمانته، اگزوفیتیک، زخم ها و بدخیمی طبقه بندی شده اند (3). شباهت ضایعات دهان به یکدیگر و دشواری تمایز آنها، نیاز به آموزش کادر درمانی را نشان میدهد. لکوپلاکیا و اریتروپلاکیا به دلیل ماهیت پیش سرطانی از جمله مهم ترین ضایعات سفید و قرمز هستند که تشخیص زود هنگام آنها اهمیت بسیاری دارد. به دلیل ظاهر بیآزار، فقدان درد، تورم و خونریزی ممکن است سالها در دهان فرد وجود داشته باشند و تشخیص آنها تا زمانی که به کارسینوم سلولهای سنگ فرشی تبدیل شود مورد غفلت واقع شود (3-6). در مطالعه جمشیدی و همکاران آگاهی دانشجویان دندانپزشکی و دندانپزشکان در مورد کارسینومای سلولهای سنگ فرشی دهان ناکافی گزارش شده است (7). برطبق مطالعه زارعی و همکاران دانش و مهارت دندانپزشکان در مورد سرطان دهان ناکافی بوده است (8) ضایعات پیگمانته در محیط دهان دارای پراکندگی متفاوتی هستند. محل، تعداد، اندازه و شکل ضایعه به تشخیص نوع ضایعه پیگمانته کمک می نماید (3, 9, 10). ملانوما که به عنوان شاخص ضایعات پیگمانته بدخیم در نظر گرفته می شود در مراحل اولیه ممکن است کاملاً شبیه یک ماکول بی آزار ملانوتیک دیده شود (3) در مورد ضایعات اگزوفیتیک توجه به وجود عامل تحریک و سیر رشدی و علایم بالینی ضایعه به تشخیص آن کمک می کند (3, 10).
بسیاری از بیماری های زخمی یا وزیکولوبولوز در دهان، برخلاف پوست نمای غیراختصاصی پیدا کنند و نمای بالینی مشابهی دارند (3). متاسفانه تعبیر رایج پزشکان و گاهی دندان پزشکان از اغلب زخمهای دهان، آفت است (2, 3, 6). تشخیص این نوع زخم ها از زخم هرپس و یا انواع دیگر زخم های شایع دهان حائز اهمیت می باشد. برای تشخیص صحیح ضایعات، علاوه بر تاریخچه دقیق، یک مرور کامل بر سیستم های بدن بایستی برای هر بیمار صورت پذیرد (3). اگرچه عمده دردهایی که در حیطه کار دندانپزشکی وجود دارد، منشأ دندانی دارند اما دندانپزشک باید دردهای مزمن غیردندانی دهانی- صورتی و وضعیت هایی چون ناراحتی های مفصل تمپورومندیبولار، نورالژی تری ژمینال و سندرم سوزش دهان را بشناسد، چون نحوه درمان و کنترل این دردها کاملاً متفاوت است و حتی ممکن است با دردهای دندانی اشتباه گرفته شوند و درمانهای نادرست را موجب شوند (11).
آشنایی دقیق با ساختارهای آناتومیک دهان و تغییرات آنها نیز برای تشخیص صحیح ضروری می باشد، زیرا گاهی اوقات بیماران به اشتباه برای درمان ساختارهای آناتومیک نرمال به پزشک یا دندانپزشک مراجعه می نمایند که صرفاً آگاه نمودن ایشان از طبیعی بودن این ساختارها و دادن اطمینان خاطر به آنها می تواند، سبب برطرف شدن نگرانی بیمار در بسیاری از موارد شده و از انجام روش های کمک تشخیصی غیرضروری نظیر رادیوگرافی، بیوپسی که هزینه و عوارضی را به بیمار تحمیل می کند جلوگیری به عمل آورد (2, 3, 12). در مطالعه بصیر شبستری و همکاران آگاهی و مهارت تشخیصی اینترن های پزشکی در مورد ساختارهای نرمال دهان ضعیف بود (13). عدم تشخیص و درمان مناسب بعضی از ضایعات دهان، فک و صورت می تواند منجر به ناتوانی جدی و حتی مرگ بیمار شود (1, 3). در مطالعه ی سرآبادانی و همکاران دانش و مهارت تشخیصی دندانپزشکان استان خراسان رضوی در ارتباط با بیماری های شایع دهان متوسط (48 درصد) بود (14). در مطالعه شوریابی و همکاران اینترن های پزشکی عملکرد مطلوبی در درمان بیماران با مشکلات مخاطی نشان ندادند (12).
امروزه در کشورهای توسعه یافته اولین مرحله در تشخیص و درمان بیماری های دهان ارجاع به متخصصین رشته بیماری های دهان است تا از این طریق هم در زمان و هم در هزینه بیماران صرفه جویی به عمل آید و نتیجه مطلوب تری حاصل شود (6). متاسفانه در نتایج مطالعات انجام شده در کشور ایران مشاهده می شود که مردم و حتی در مواردی، پزشکان عمومی و متخصصین شاخه پزشکی با رشته بیماری های دهان، فک و صورت آشنایی ندارند و حتی بعضی از متخصصین دندانپزشکی بیماران را در موقع مناسب به متخصصین بیماریهای دهان، فک و صورت ارجاع نمی دهند (2, 15). بنابراین ضروری است که در این زمینه اطلاع رسانی مناسب صورت گیرد.
با توجه به محدودیت تعداد متخصصین بیماری های دهان، فک و صورت و نیز توزیع غیریکسان آنها در مناطق مختلف کشور و هم چنین عدم آگاهی برخی از بیماران از وجود این رشته تخصصی، در بسیاری از موارد در صورت بروز ضایعات دهانی مراجعه به دندانپزشک عمومی صورت می گیرد، هم چنین ممکن است خود دندانپزشک حین معاینه یا درمان مشکلات دندانی بیمار به طور اتفاقی متوجه ضایع های بدون علامت (ازجمله یک بدخیمی) در دهان شود که تشخیص زودهنگام قطعاً می تواند نقش قابل توجهی در درمان ضایعه داشته باشد (2)، بنابراین هدف از انجام این مطالعه تعیین مهارت تشخیصی دانشجویان سال آخر دانشکده های دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان در زمینه بیماری های شایع دهان بود.
روش ها
این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی بود. از 71 دانشجوی سال آخر رشته دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی (رشت-پردیس بین الملل) 56 نفر در این مطالعه شرکت نمودند. معیار ورود به مطالعه دانشجوی سال آخر و گذراندن واحد تشخیص 3 نظری و عملی و معیار خروج از مطالعه عدم تکمیل پرسشنامه ها توسط دانشجو و همچنین دانشجویان دوره تکمیلی در دانشکده ها بود. طی نشستی به کلیه دانشجویان هدف مطالعه و محرمانه بودن مشخصات دانشجویان اعلام و رضایتنامه از آنان اخذ گردید.
ابزار اندازه گیری این مطالعه برگرفته از پرسشنامه سرآبادانی بود (14). این پرسشنامه شامل سه قسمت مشخصات دموگرافیک، سوالات نظرسنجی و همچنین پرسشنامه مهارت سنجی تصویری بود. از مجموع مباحث، صرفاً مبحث بیماریهای نورولوژیک بهصورت تصویر ارائه نشد. برای تعیین نظرسنجی از 3 سوال و برای مهارت سنجی از 11 سوال استفاده شد. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوایی (شاخصهای 0/86 CVR=، 0/8(CVI= و پایایی آن از روش test-retest (80/80r=) تایید گردید.
در حیطه نظرات دانشجو نسبت به آموزش بیماری های دهان، 3 سوال (سوال1-3) و در حیطه مهارت تشخیصی 11 سوال (سوال4-14) مطرح شد که در صورت تشخیص صحیح 1 امتیاز، تشخیص نادرست و یا عدم پاسخ صفر امتیاز لحاظ گردید، برای هر فرد مجموع امتیازات سؤالهای مهارت تشخیصی به تفکیک جمع و تقسیم بر تعداد سؤالهای مربوطه گردید. سپس با استفاده از میانگین به دست آمده به سه گروه، «ضعیف»، «متوسط» و «بالا» طبقه بندی شدند. برای تفسیر نمرات بدست آمده در حیطه مهارت تشخیصی نمره زیر 5/0ضعیف، بین 5/0-7/0متوسط و بین70/0-1 بالا ارزیابی شد. همچنین برای تفسیر درصد پاسخگویی به سوالات، کمتر از 50% ضعیف،50%-70% متوسط و70% به بالا خوب تلقی گردید (13). دادهها با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آزمون Independent t-test برای مقایسه میانگین مهارت تشخیصی دانشجویان بر حسب دانشکده محل تحصیل و جنسیت با سطح معنیداری 0/05 ≥ P از طریق نرم افزار آماری SPSS.Ver.21 تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها
از مجموع 56 دانشجوی شرکتکننده با میانگین سنی 58/1±59/24، 25 نفر( 44/6 درصد) مذکر و 31 نفر (55/4 درصد) مونث بودند. میانگین نمره مهارت تشخیصی کل دانشجویان دندانپزشکی 0/24± 0/37 و میانگین نمره مهارت تشخیصی دانشجویان رشت (0/25± 0/44) و پردیس بین الملل(0/19± 0/28) بود.
در بررسی نظرات دانشجویان در زمینه آموزش بیماریهای دهان 61/3 درصد از دانشجویان دندانپزشکی رشت و 72 درصد از پردیس بین الملل اعتقاد داشتند که شناخت ضایعات مخاط دهان برای دندانپزشکان اهمیت زیادی دارد. جدول شماره یک، درصد نظرات دانشجویان رشته دندانپزشکی دانشگاه را در زمینه بیماریهای شایع دهان نشان می دهد.
بحث و نتیجه گیری
این مطالعه با هدف بررسی میزان مهارت تشخیصی دانشجویان سال آخر رشته دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان در زمینه بیماریهای شایع دهان انجام گرفت. نتایج مطالعه حاضر حاکی از وجود ضعف مهارت تشخیصی در دانشجویان رشته دندانپزشکی بود. این نتایج با یافته سرآبادانی و همکاران در دانشگاه علوم پزشکی مشهد هم خوانی دارد (14). نتایج مطالعات شوریابی و بصیر شبستری نیز حاکی از ضعف مهارت تشخیصی دانشجویان بود (12،13).
مطالعات متعددی نیز نشان دادند که آگاهی دانشجویان دندانپزشکی در مورد بیماری هپاتیت (16, 17)، اصول کنترل عفونت (18, 19)، تجویز داروها در دندانپزشکی (20)، تدابیر دندانپزشکی در بیماری های سیستمیک (21-23) و دندانپزشکی مبتنی بر شواهد (24) نیز از حد مطلوب پایین تر بودند. می توان یکی از دلایل ضعف مهارت تشخیصی دانشجویان را، کوریکولوم قبلی دانشجویان دندانپزشکی دانست که در آن واحد دندانپزشکی بیمارستانی تعریف نشده بود. علاوه بر آن عدم آگاهی بیماران، پزشکان عمومی و حتی متخصصین با رشته بیمارهای دهان، فک و صورت می تواند دخیل باشد.
نتایج مطالعه حاضر نشان داد که متوسط نمرات مهارت تشخیصی دانشجویان دانشکده دندانپزشکی رشت از دانشجویان پردیس بین الملل بالاتر است. شاید دلیل این مسئله را تفاوت در تعداد روزهای آموزش عملی و تعداد بیماران مراجعه کننده به دانشکده ها، عدم آگاهی بیماران و پزشکان عمومی و متخصصین از رشته بیماری های دهان، فک و صورت و هم چنین عدم ارجاع بیمار از کلینیک تخصصی ویژه دانشکده به خاطر بعد مسافت به شیفت صبح برای آموزش بهتر دانشجویان و رزیدنت ها دانست.
نتایج مطالعه حاضر بیانگر اهمیت شناخت ضایعات مخاط دهان بوده و همچنین دانشجویان دانش خود را در مورد آن متوسط ارزیابی نمودند. این مسئله می تواند ناشی از پیچیدگی امر تشخیص ضایعات دهانی باشد. لذا ضرورت و تاکید بیشتر آموزش بیماری های شایع مخاط دهان احساس می شود. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که دانشجویان تمایل دارند یک کلاس تکمیلی در مورد بیماری های رایج دهان در برنامه کلاسی خود داشته باشند. لذا این امر را می توان ناشی از صرف آموزش تئوری و عدم ارجاع کافی بیماران به دانشکده دانست.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در کل دانشجویان دانشکده دندانپزشکی رشت نمرات بهتری در زمینه تشخیص ضایعات نسبت به دانشجویان پردیس بین الملل داشتند. لذا این نتایج لزوم تمرکز بیشتر برنامه های آموزشی در این دانشکده ها بر آموزش نحوه تشخیص ضایعات یا تغییر شیوه آموزش را آشکار می کند.
نتایج مطالعه حاضر نشان داد که دانش دانشجویان در مورد ضایعات زخمی ضعیف میباشد. مطالعه Kojiro نیز موید وجود مشکلات تشخیصی دندانپزشکان در مورد ضایعات زخمی با اندازه کوچک و مراحل اولیه سرطان دهانی بود که با نتایج مطالعه حاضر همخوانی دارد (25).
نتایج مطالعه حاضر حاکی از ضعف دانش دانشجویان در زمینه ضایعات نورولوژیک بود که این امر می تواند به دلیل آشنایی ناکافی دانشجویان با دردهای ارجاعی نظیر دردهای مزمن غیر دندانی، دهانی- صورتی، ناراحتیهای مفصل تمپورومندیبولار، نورالژیتریژمینال و سندرم سوزش دهان باشد و هم چنین یافته ها نشان داد که آگاهی دانشجویان در مورد ضایعات بدخیمی ضعیف است که این یافته با نتایج مطالعه سرآبادانی، ثقفی و جمشیدی هم خوانی دارد (7،14،26).
در مورد ضایعات اگزوفیتیک بین مهارت تشخیصی دانشجویان رشت و پردیس بین الملل تفاوت آماری معنیداری وجود داشت که نیاز به برنامه ریزی درسی مناسب احساس می شود. با توجه به یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که مهارت تشخیصی دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان در مورد بیماری های شایع دهان ضعیف بود. ولی مهارت تشخیصی دانشجویان دانشکده دندانپزشکی رشت در تشخیص کلیه ضایعات به مراتب بهتر از پردیس بین الملل بود.
با توجه به اهمیت تشخیص ضایعات دهانی توصیه می گردد مدرسین در آموزش دانشجویان قبل از معاینه دندانی به معاینه صحیح و دقیق مخاط و بافت نرم داخل دهان تاکید نمایند. با توجه به نتایج مطالعه حاضر پیشنهاد می شود اساتید از تکنیک های نوین آموزشی، برنامهریزی و اجرای صحیح برنامههای آموزشی ادغام یافته در جهت دستیابی به اهداف آموزشی بالاتر (کاربردی و مهارت های حل مساله ) استفاده نمایند.
امید است که با این تدابیر، در مهارت تشخیصی دانشجویان پیشرفت های چشمگیر حاصل شود. از آنجایی که این مطالعه فقط در استان گیلان در بین دو دانشکده دندانپزشکی رشت و پردیس بین الملل انجام شده است نتایج قابل تعمیم به کل کشور نیست بنابراین جا دارد مطالعات مشابهی با حجم نمونه بیشتر در چندین نقطه از سطح کشور انجام شود تا بتواند آمار دقیق تر و قابل تأمل تری به دست آید و راهکارهای لازم را در جهت بهبود آن ارائه نمود.
قدردانی
نویسندگان این مقاله از اساتید و دانشجویانی که ما را در این مطالعه یاری نمودند و همچنین خانم ها نیکا و نیکتا جعفری سپاسگزاری می نمانید.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |