دوره 7، شماره 1 - ( 1394 )                   جلد 7 شماره 1 صفحات 53-45 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Nazari shadekam F, Ghorbani A, Karimi F, Sadeghi T. Identifying Effective Factors on Quality of Nursing Curriculum and Their Competence. Res Med Edu 2015; 7 (1) :45-53
URL: http://rme.gums.ac.ir/article-1-154-fa.html
نظری شادکام فاطمه، قربانی اعظم، کریمی فروزان، صادقی طاهره. شناسایی عوامل موثر بر کیفیت برنامه‌های آموزشی و تاثیر آن‌ بر توانمندی‌های حرفه ای پرستاران. پژوهش در آموزش علوم پزشکی. 1394; 7 (1) :45-53

URL: http://rme.gums.ac.ir/article-1-154-fa.html


گروه پرستاری،دانشکده پرستاری و مامایی، قزوین، ایران ، ghorbani_az@yahoo.com
متن کامل [PDF 335 kb]   (3331 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (9043 مشاهده)
متن کامل:   (8474 مشاهده)

مقدمه

آموزش عالی از مهم ­ترین نهادها در جهت آموزش، توسعه و تامین منابع انسانی و رکن اصلی در پیشرفت همه جانبه کشور محسوب می­شود و کارکردها و وظایف عمده­ ای در راستای رشد و توسعه پایدار دارد (1). در دو دهه اخیر، با توجه به استقبال جوانان برای داشتن تحصیلات دانشگاهی، آموزش عالی ایران با رشد بسیار مناسبی از لحاظ کمی رو به رو بوده است، با این وجود، رشد کیفی دانشگاه­ها مورد غفلت واقع شده است. رشد هر دو بازوی کمی و کیفی به موازات یکدیگر است و طول شعاع این رشد منوط بر اجرای رسالت­های آموزش عالی است (2).

حساسیت امر آموزش و توجه به فرایندهای آموزشی در دانشگاه­ها، ضرورت ارزشیابی را که بهبود کیفیت آموزش و در نهایت بهبود کارآیی و اثربخشی سیستم آموزشی کشور را به دنبال خواهد داشت، مورد تاکید قرار می­دهد. نتایج ناشی از ارزشیابی صحیح و اصولی می­تواند ضمن تقویت نقاط قوت و اصلاح نقاط ضعف، مبنایی برای بسیاری از تصمیم گیری­ها و برنامه­ های آموزشی شده و موجبات ارتقاء سطح علمی دانشگاه را فراهم آورد (3). امروزه ارتقای سطح سلامت جامعه به عنوان عامل کلیدی توسعه اقتصادی و اجتماعی است. هدف نهایی برنامه ­ریزی نیروی انسانی بهداشتی و درمانی، تربیت نیروی انسانی کارآمد و با کیفیت است که باید به طور مناسب از نظر جغرافیایی، نوع حرفه، تخصص، جنسیت و غیره توزیع شده و با نظارت صحیح به کار گرفته شوند. بی­شک، یکی از مهم­ترین دلایل بروز مشکلات بهداشتی و درمانی، عدم وجود پرسنل قوی و توانمند است که بتواند با تکیه بر دانش و تجربه لازم بهترین بهره ­وری از امکانات موجود داشته و رضایت مراجعه کنندگان را تأمین کرده و بهترین خدمات را در کمترین زمان ارائه دهند (4-7). عدم هماهنگی بین آموخته ­های تحصیل و نیازهای حرفه­ای در محیط کاری، از مسائل مورد بحث و عامل عمده نگرانی در آموزش پرستاری محسوب می­شود (8-10). بنابراین با بررسی تناسب برنامه­های آموزشی ارائه شده با نیازهای حرفه­ای و جبران نواقص آن می­توان به ارتقای کیفیت آموزشی کمک نمود (8-10). یکی از مهم­ترین اقداماتی که می­تواند دراین زمینه با ارائه­ی راه کار مناسب نقش پررنگی داشته باشد، گرفتن بازخورد از فارغ التحصیلان به عنوان محصول اصلی و خروجی سیستم­های آموزشی است (11, 12). بنابراین، تحقیق حاضر با هدف تعیین تناسب اهداف برنامه­ های آموزشی با نیازهای حرفه ­ای از دیدگاه فارغ التحصیلان رشته پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی قزوین انجام شد.

روش­ ها   

این پژوهش توصیفی – مقطعی در سال­های 92-91 بر روی 406 نفر از فارغ التحصیلان سال­های 90-86 رشته پرستاری و مامایی قزوین که در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ناپیوسته، در این دانشکده تحصیل کرده بودند، انجام گردید. روش نمونه ­گیری در این مطالعه به صورت سرشماری بود. ابزار گردآوری اطلاعات، فرم پرسشنامه ­ای حاوی 37 پرسش مشتمل بر ویژگی‌های فردی (6 پرسش)، ویژگی­های شغلی( 9 پرسش)، سرنوشت شغلی فارغ التحصیلان (8 پرسش)، تطابق اهداف آموزشی با توانمندی حرفه­ ای 3 سری پرسش شامل تناسب اهداف آموزشی با نیازهای حرفه ­ای (8 پرسش)، 1 پرسش مربوط به رضایت از برنامه آموزشی ارائه شده و 11 پرسش در خصوص اثربخشی برنامه آموزشی ارائه شده از طرف دانشکده که همه پرسش ­ها بصورت مقیاس رتبه­ ای 5 نقطه ­ای (خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و اصلاً) مطرح شد. روایی پرسشنامه با اعتبار محتوا تأیید شد. بدین صورت که ابتدا از تلفیق استانداردهای مربوط به حوزه فارغ التحصیلان ارزیابی درونی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، استانداردهای مربوط به فارغ التحصیلان کتاب استاندارد­سازی و اعتباربخشی در آموزش پرستاری و مامایی (2) همچنین طرح پژوهشی طولابی و همکاران در سال­های 86-85 (13, 14) و نظرات دست اندرکاران مطالعه و پیشنهادات اعضای محترم شورای پژوهشی دانشکده آموزش پزشکی شهید بهشتی، تهیه گردید و بعد از طراحی در اختیار 10 نفر از اعضای هیات علمی دانشکده پرستاری و مامایی قزوین قرار داده شد تا از نظر روایی صوری و محتوایی بررسی نمایند، سپس نظرات اعضای هیات علمی در پرسشنامه اعمال شد و روایی صوری و محتوایی مورد تایید قرار گرفت. برای تأیید پایایی ابزار از روش پایایی درونی (آزمون مجدد ) استفاده شد، بدین ترتیب که همبستگی درونی بین سوالات پرسش نامه  که توسط 20 نفر از فارغ التحصیلان تکمیل شده بود با ضریب آلفای کرونباخ (0/86r=) مورد تایید قرار گرفت .

پس از اخذ معرفی­ نامه معاونت پژوهشی دانشکده پرستاری و مامایی قزوین به بایگانی اداره آموزش دانشکده پرستاری و مامایی مراجعه کرده و اطلاعات زیر از پرونده های فارغ ­التحصیلان مورد بررسی در این مطالعه، استخراج شد: نام و نام خانوادگی، سن، جنس، سال ورود به دانشگاه، سال فراغت از تحصیل، نوع دوره (پیوسته، ناپیوسته، روزانه و شبانه)، معدل کل دوره کارشناسی، شماره تلفن همراه دانش آموخته و ولی او، شماره تلفن ثابت، آدرس پست الکترونیک. سپس با شماره تلفن همراه دانش آموخته تماس حاصل شد و ضمن اشاره به فرم پرسشنامه و مجوز انجام پژوهش و معرفی مطالعه و اهمیت و هدف آن، سعی شد با تدابیر مناسب مطمئن شوند که این جمع آوری اطلاعات صرفاٌ به خاطر اهداف پژوهشی است و از آنان خواستیم که در صورت تمایل پرسشنامه را تکمیل نمایند.

کلیه داده­ های جمع­ آوری شده در این پژوهش به صورت جداول توزیع فراوانی، تعداد و درصد تنظیم گردید. جهت بررسی همبستگی بین اهداف برنامه آموزشی و نحوه اجرای برنامه آموزشی در دانشکده پرستاری و مامایی قزوین از همبستگی کورولیشن خطی استفاده شد. جهت تجزیه و 12/9

تحلیل داده­ها از نرم افزار آماری SPSS.Ver.19 استفاده شد. سطح اطمینان 95 درصد در نظر گرفته شد.

یافته­ها

از تعداد 406 نفر دانش آموخته رشته پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی قزوین، که در سال­های 1386 تا 1390 فارغ التحصیل شده بودند، 301 نفر پرسشنامه را تکمیل نمودند، میزان مشارکت فارغ التحصیلان در مطالعه حاضر بیش از 74 درصد بود. ویژگی­های دموگرافیک و شغلی شرکت­کنندگان در این مطالعه در جدول شماره یک آورده شده است.

نتایج نشان داد که 2 درصد از فارغ التحصیلان از برنامه­های آموزشی ارائه شده در دانشکده پرستاری و مامایی قزوین خیلی زیاد رضایت داشتند. درحالی که 7/19 درصد به میزان زیاد، 65 درصد به میزان متوسط، 9/12 درصد به میزان کم راضی بودند و 0/3 درصد اصلاً از برنامه­ های آموزشی ارائه شده رضایت نداشتند.

بیشترین عناصر ﻣﺅثر بر کیفیت برنامه­ های آموزشی و توانمندی حرفه ­ای از دیدگاه فارغ التحصیلان پرستاری به ترتیب منابع علمی در دسترس، فضای مناسب دانشکده، امکانات آموزشی دانشکده، اساتید مجرب، بود (جدول 2).

AWT IMAGE

AWT IMAGE

66/9 درصد از فارغ التحصیلان توانایی خود را در مراقبت از بیمار " زیاد" ارزیابی کردند درحالی که 71/3 درصد از فارغ ­التحصیلان، کاربرد دروس تئوری ارائه شده در طول تحصیل را در کارآیی حرفه ­ای "متوسط" اعلام کردند و 47/9 درصد از فارغ التحصیلان کاربرد دروس عملی ارائه شده در کارآیی حرفه ­ای "متوسط" بیان نمودند، 55/2درصد از فارغ التحصیلان کاربرد دروس کارآموزی را در کارآیی حرفه­ ای"زیاد" ارزیابی کردند. 81 درصد از فارغ التحصیلان پاسخگو بودن مهارت ­های کسب شده در طول تحصیل در محیط کار را "متوسط" اعلام کردند و 69 درصد از  فارغ ­التحصیلان فشار روانی به علت عدم کسب مهارت ­های لازم مرتبط با رشته را "متوسط"، ارزیابی کردند.

همچنین 49/7 درصد از فارغ التحصیلان قدرت مدیریت و رهبری خود را در شرایط بحرانی زیاد ارزیابی کرده ­اند و 74/8 درصد از فارغ التحصیلان قدرت برقراری ارتباط در محیط کار را زیاد ارزیابی کرده ­اند (جدول 3). بین نمرات اهداف برنامه ­های آموزشی کارشناسی پرستاری و نحوه اجرای این برنامه در دانشکده پرستاری و مامایی قزوین از دیدگاه  فارغ التحصیلان ارتباط خطی معنی­ داری وجود داشت (0/001P< و 0/383=r).

AWT IMAGE

بحث و نتیجه­ گیری

یکی از مهم­ترین مشکلات نظام سلامت کشور ما کمبود نیروی انسانی ماهر است. آنچه امروزه کشورهای پیشرفته را از بقیه کشورها متمایز می­ سازد، دارا بودن سرمایه انسانی تحصیل کرده و ماهر می­ باشد که به طور مناسب و با توجه به تخصص افراد به کار گمارده می­ شوند. در این کشورها تلاش می شود برنامه­ های آموزشی به گونه­ ای تدوین گردد که متناسب با نیازهای شغلی افراد باشد. یکی از راه ­های پاسخگویی به این نیازها، کیفیت بخشی به آموزش ­های پرستاری و هماهنگ ساختن آن­ها با نیازهای جامعه است. اطلاع از دیدگاه فارغ التحصیلان در مورد تناسب اهداف برنامه آموزشی و روش اجرای این برنامه در دانشکده­ ها می­ تواند اطلاعات مفیدی در اختیار برنامه ریزان آموزشی قرار دهد.

به طور کلی از دیدگاه فارغ التحصیلان پرستاری قزوین تناسب برنامه آموزشی با نیاز حرفه­ای تا حدودی مناسب بود هرچند فارغ ­التحصیلان از برنامه ­های آموزشی رضایت متوسطی داشتند. همچنین اکثر فارغ التحصیلان پرستاری قزوین توانایی خود را در مراقبت از بیمار در حد زیاد ارزیابی کردند، که با نظر اکثر فارغ التحصیلان پرستاری خرم آباد و فارغ التحصیلان پرستاری یزد مطابقت دارد(13, 15). اما سایر مطالعات وضعیت نا مطلوبی را گزارش نموده اند (16, 17). این نتایج نشان می ­دهد که فارغ التحصیلان قزوین مهارت خود را در مراقبت از بیماران در حد متوسطی قابل قبول می­ دانند.

 در پژوهش حاضر، فارغ التحصیلان کاربرد دروس کارآموزی و عملی را بیشتر از دروس تئوری در کارآیی حرفه­ ای ذکر نموده ­اند که این نتایج با نظرات فارغ التحصیلان پرستاری خرم آباد هم خوانی دارد (13). اکثر فارغ التحصیلان رشته پرستاری گناباد، کفایت و تناسب لازم را در دروس نظری و بالینی کاملاً نامناسب دانسته­ اند و ضرورت تغییر در آموزش پرستاری، بازبینی در سرفصل و تعداد واحدها را پیشنهاد نموده ­اند(16). دانشجویان ترم آخر پرستاری دانشگاه علوم پرشکی جندی شاپور اهواز، مهارت­ های بالینی پرستاری داخلی و جراحی خود را در سطح خوب گزارش کردند البته در بعضی حیطه­ ها مثل مراقبت از بیماران قلبی، مهارت­های بالینی متوسط تا ضعیف و در برخی موارد نیز عدم انجام ذکر گردید(18). لزوم ارزشیابی صحیح عملکرد بالینی دانشجویان قبل از فارغ التحصیلی و بازنگری برنامه­های آموزش بالینی با تاکید بر رفع نقاط ضعف پیشنهاد می­ شود.

در پژوهش حاضر، فارغ التحصیلان مهارت ­های کسب شده در طول تحصیل را در حد متوسطی پاسخگوی نیازهای حرفه­ای خود ذکر کرده ­اند که با دیدگاه فارغ التحصیلان پرستاری خرم آباد و دانشجویان سال آخر پرستاری یزد مطابقت دارد که با در نظر گرفتن اهمیت حرفه­ ی پرستاری در حفظ جان بیماران، این نتایج رضایت بخش نیست (13, 19). به نظر می­ رسد برنامه ­های آموزشی رایج، فرصت کافی برای ارتقاء و بهبود آگاهی و کسب مهارت­ های پرستاران دانش آموخته را در سطح ایده ­آل فراهم نمی­ سازد. در مطالعات مشابه محققان دریافتند توانایی­ ها و مهارت­ های بالینی فارغ التحصیلان تازه کار برای برآورده ساختن انتظارات بیماران و سیستم بهداشتی – درمانی نارسایی دارد. اکثر پرستاران طراحی دانشگاه علوم پزشکی تبریز در طول دوره گذر (شش ماهه اول اشتغال)، وضعیت حمایتی نامطلوبی داشته ­اند (19, 20). ارتباط نامطلوب پرسنل مراکز، عدم مهارت دانشجو در مراقبت­ های اساسی از بیمار، پیروی از عادات نادرست حاکم بر محیط کار، سرگردانی دانشجو در غیاب مربی و بی­ علاقگی دانشجو نسبت به کار بالینی از جمله عوامل مشکل­ زای کسب مهارت­ های مورد نیاز در طول تحصیل کارشناسان پرستاری عنوان شده است (21).

نتایج حاکی از آن بود که اکثر فارغ التحصیلان پرستاری و مامایی، قدرت مدیریت و رهبری خود را در شرایط بحرانی و قدرت برقراری ارتباط و همکاری در محیط کار خود را در حد زیاد ارزیابی نموده ­اند که با نظر فارغ التحصیلان پرستاری خرم آباد هم خوانی دارد (22).

 بیشترین عناصر ﻣﺅثر بر کیفیت اجرای برنامه­ های آموزشی در دانشکده پرستاری و مامایی قزوین از دیدگاه فارغ التحصیلان به ترتیب منابع علمی در دسترس، فضای مناسب دانشکده، امکانات آموزشی دانشکده، اساتید مجرب بود. درحالی که از دیدگاه فارغ التحصیلان خرم آباد (13) بیشترین عناصر ﻣﺅثر را به ترتیب: اساتید و مربیان مجرب، امکانات آموزشی بالینی، فضای مناسب بالین عنوان کرده بودند. دیدگاه فارغ التحصیلان پرستاری قزوین در مقایسه با فارغ التحصیلان خرم آباد شرایط منابع و امکانات آموزشی خود دانشکده بهتر بود ولی وضعیت امکانات و شرایط آموزشی بالینی ضعیف­تر بود هم چنین فارغ التحصیلان پرستاری خرم آباد از اساتید و مربیان و  شیوه ­های تدریس آن­ها راضی­تر بودند.

نتایج پژوهش نشان داد که از دیدگاه اکثر فارغ التحصیلان، شیوه­های تدریس به کار گرفته شده در دوران تحصیل به میزان متوسط در توانمندی حرفه ­ای آن­ها تاثیر داشته، درحالی که از دیدگاه بیشتر فارغ التحصیلان پرستاری خرم آباد (14)، شیوه ­های تدریس به میزان خیلی زیاد در توانمندی حرفه­ای آن­ها تاثیر داشته است. استفاده از شیوه ­های نوین تدریس و روش­ هایی تدریس که دانشجو در آن فعال بوده مانند: شیوه ­های بحث گروهی، روش­ های تدریس مبتنی بر حل مسئله، یادگیری مبتنی بر شواهد، استفاده از روش ­های آموزش الکترونیک، تدریس به شیوه­ ی نقشه مفهومی، یادگیری مبتنی بر تیم و استفاده از شبیه سازی­ ها به خصوص شبیه سازی انسان بیمار می­تواند موجب افزایش یادگیری، یادگیری طولانی مدت و افزایش رضایت و اعتماد به نفس دانشجویان شود (21, 23-29).

نتایج این مطالعه نشان داد که در ارتباط با توانمند ساختن دانشجویان اساتید به میزان زیاد و مربیان بالینی به میزان متوسط ﻣﺅثر بودند درحالی که از دیدگاه اکثریت فارغ­ التحصیلان پرستاری خرم آباد (14)، اساتید و مربیان بالینی به میزان خیلی زیاد در توانمندی حرفه ­ای آن­ها ﻣﺅثر بوده است. ضروری است با بررسی بیشتر عوامل ﻣﺅثر بر افزایش انگیزش اساتید و مربیان بالینی موجبات حضور فعال و ﻣﺅثر آن­ها در عرصه ­های آموزشی درمانی  فراهم شود تا آن­ها ضمن استفاده از منابع روزآمد، با تکیه بر تجربه­ های ارزنده ­ی خود، فعالانه به امر آموزش بالینی بپردازند (14).

متعهد شدن به تربیت پرستاران توانمند (تضمین کیفیت آموزش پرستاری)، از مهم­ترین اولویت­ هایی هستند که باید در توسعه و بهبود برنامه­ های آموزشی مدنظر قرار گیرند. اگر کیفیت برنامه آموزشی پرستاری به صورت سیستماتیک مورد بررسی قرار نگیرد، علم و حرفه پرستاری توسعه نخواهد یافت. برنامه ­های با کیفیت بالا دانشجویان با کفایتی را برای امروز و پرستاران توانمندی را برای آینده تربیت خواهد کرد (30). برای داشتن برنامه آموزشی پویا و جامعه نگر، بازنگری و توجه به اصلاح برنامه­ های آموزشی و روش ­های تدریس و ارزشیابی دانشجویان و اهتمام برای تربیت پرستارانی ماهر و حرفه ­ای ضروری به نظر می ­رسد.

قدردانی

از کلیه کارکنان دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی قزوین و دانشکده آموزش پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی که نهایت همکاری را در به ثمر رساندن این تحقیق اعمال داشتند و هم چنین همه­ی فارغ التحصیلان دانشکده پرستاری و مامایی که در اجرای طرح و تکمیل پرسشنامه با ما همکاری داشتند، کمال تشکر و قدردانی را داریم.

نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: برنامه درسي, برنامه ریزی آموزشی

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پژوهش در آموزش علوم پزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Research in Medical Education

Designed & Developed by: Yektaweb