وامل متعددی در رشته دندانپزشکی وجود دارند که بر نتایج یادگیری اثر می گذارند؛ ازجمله این عوامل دانشجو، استاد، پرسنل بخش و شرایط موجود در محیط بالینی هستند. این عوامل بهجهت اطمینان از تأثیرمناسب آنها بر یادگیری، باید به طور دقیق مورد ارزیابی قرار گیرند (6). اکثر ارزشیابیهای واحدهای عملی که در دانشکدههای دندانپزشکی صورت میگیرد، به روش ارزشیابی های سنتی هستند که ایرادهایی به شرح زیر بر آن وارد است: 1- این روشهای ارزیابی کلّی هستند و دانشجویان از نمرات خویش هیچگونه بازخوردی دریافت نمیکنند. 2- نمره کسبشده از اساتید مختلف در این روش، متفاوت است که بهدنبال آن قیاس نمرات نیز امکانپذیر نیست؛ چراکه بهسبب وجود تفاوت در نگرش علمی اساتید و تفاوت در شاخصهای ارزشیابی اساتید،تفاوت در نمره دهی دانشجویان حاصل می- شود و میتواند مسبّب نارضایتی دانشجویان شود. 3- در صورت ارزشیابی مجدّد توسط یک کارشناس واحد، ممکن است نتایج متفاوتی در نمره دهی دانشجویان حاصل شود (7).
قضاوت در مورد شایستگیهای بالینی دانشآموخته، یعنی توانایی آنها در انجام درمان موفق و کارآمد، یک ضرورت در فرایند آموزش است (8). آزمون بالینی با ساختار عینی(OSCE) بهعنوان یک روش علمی در تغییر روشهای مدیریتی برای حلّ مشکلات در مسیر تحوّل آموزش، تبیین روشهای جدید، تلفیق روشهای جدید و قدیمی و نیز تغییر و بهبود روشهای ارزیابی بالینی می تواند مؤثر باشد (9). دانشجویانی که توسط آزمون OSCE ارزیابی میشوند، سعی میکنند مهارتهای عملی خود را افزایش دهند و بنابراین علاوه بر دانشی که کسب میکنند، اعتمادبهنفس خود را توسعه میدهند (10).
شناسایی و مدیریت فرایندهای مؤثر در بهبود وضعیت نظام آموزشی و به کار گیری دانش جدید در محیط کار بالینی با برنامهریزی در جهت بهینه سازی روش های آموزشی موجب ارتقای کارایی و اثربخشی سازمان های آموزشی در دستیابی به اهداف آموزشی میشود (9). بههمیندلیل، لازم است از روشهای ارزیابی چندگانه برای درک بهتر صلاحیت بالینی دانشجویان دندانپزشکی استفاده شود.
آزمون OSCE در بعضی از کشورها بهصورت روتین برای ارزشیابی دانشجویان دندانپزشکی انجام میشود ولی در ایران، آزمون صلاحیت بالینی برای اوّلینبار بهصورت ملّی در سال 1402 برای ارزیابی دانشجویان دندانپزشکی بهصورت همزمان در سراسر کشور اجرا شد. براساس جستوجوی ما، در اغلب مطالعاتی که در زمینه آزمون صلاحیت بالینی در دندانپزشکی انجام شده است، بازخورد، درک یا دیدگاه دانشجویان دندانپزشکی نسبت به این نوع آزمون موردسنجش قرار گرفته است(11-14). هدف از انجام این تحقیق ارزیابی صلاحیت بالینی و بازخورد دانشجویان سال آخر دندانپزشکی گیلان به روش آزمون بالینی با ساختار عینی (OSCE) بود.
روش ها
این مطالعه بهصورت مقطعی بر روی 32 نفر (از 37 نفر افراد واجد شرایط شرکت در آزمون صلاحت بالینی) از دانشجویان دندانپزشکی سال آخر دانشگاه علومپزشکی گیلان که تحت ارزیابی با آزمون OSCE قرار گرفتند، انجام شد. حداقل حجم نمونه 31 نفر (توان 80/0، سطح خطای 05/0 و 8/0=d) محاسبه گردید.(11). معیار ورود به مطالعه اشتغال به تحصیل در سال آخر رشته دندانپزشکی رشت بود. دانشجویان مهمان و انتقالی درصورتیکه از سال پنجم بهطور پیوسته در دندانپزشکی رشت در حال تحصیل بودند، وارد مطالعه میشدند. دانشجویانی که حین برگزاری آزمون بهدلیل بروز مشکل جسمی یا روحی از ادامه آزمون منصرف میشدند، از مطالعه خارج میشدند. قبل از اجرای آزمون، به کلّیه دانشجویان درخصوص اهداف آزمون، نحوه برگزاری آزمون OSCE، اصل رازداری و محرمانه بودن اطلاعات، آگاهی لازم داده شد. قابلذکر است که در برگه امتحان دانشجویان فقط شماره دانشجویی آنها ثبت میشد.
آزمون صلاحیت بالینی بهصورت اجباری در دانشکده دندانپزشکی گیلان همزمان با سایر دانشکدههای دندانپزشکی کلّ کشور انجام شد. در وزارتخانه کلّیه اقدامات علمی لازم درزمینه طراحی بلوپرینت آزمون صلاحیت دندانپزشکی انجام شده بود. هیئتی از وزارتخانه برای اجرای آزمون براساس کوریکولوم وزارتخانه به دانشکده دندانپزشکی گیلان اعزام شدند. در دانشکده دندانپزشکی گیلان از هر گروه آموزشی بین یک تا سه نفر از اعضای هیئت علمی دانشکده دندانپزشکی برای نمرهدهی براساس چکلیستهای وزارتخانه و اجرای آزمون انتخاب شده بودند.
آزمون در ایستگاههایی برطبق شیوهنامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مصوّب تابستان 1402 برگزار شد که شامل ارزیابی مهارتهای عملی دانشجویان در سه پری-کلینیک اندودانتیکس (اندودونتیکس 2)، ترمیمی (ترمیمی 2) و پروتز (پروتز 2) بود. ارزیابی علمی دانشجویان در سه درس ذکرشده (اندودونتیکس 1، ترمیمی 1 و پروتز 1) و سایر دروس ازطریق نمایش اسلاید با مطرح کردن سؤالاتی بهصورت کیس(case) و سناریو صورت گرفت. در مرحله اجرای آزمون، پس از ارائه توضیحات لازم توسط نمایندگان وزراتخانه، لوازم شخصی و موبایل دانشجویان تحویل گرفته و آزمون اجرا شد.ابتدا ارزیابی علمی کلیه دروس بهصورت اسلایدی و کیسمحور اجرا شد، برای هر درس چندین اسلاید بهصورت سوالات تکبخشی یا دوبخشی در نظر گرفته شده بود و زمان پاسخگویی به سؤالات اسلایدمحور هر درس 5 دقیقه بود. یک کارشناس برای مدیریت و اعلام زمان در نظر گرفته شده بود. سپس مهارت عملی دانشجویان مورد ارزیابی قرار گرفت. زمان آزمونهای عملی اندودانتیکس، ترمیمی و پروتز هرکدام 20 دقیقه در نظر گرفته شده بود. همچنین برای هر ایستگاه، یک ارزیاب در نظر گرفته شده بود که وظیفه مدیریت ایستگاه، نظارت بر عملکرد دانشجو و تکمیل چکلیست مربوط به پروسیجر در ایستگاههایی که پروسیجر انجام میشد را برعهده داشت. نمرهدهی هر ایستگاه با استفاده از چکلیستهای ارسال شده از وزارتخانه توسط نمایندگان گروههای آموزشی انجام شد. سپس نمرات کسبشده دانشجویان به کلان منطقه ارسال و قبولی و ردی آنها براساس معیارهای ارسال شده از وزارتخانه تعیین شد.
چند هفته پس از انجام آزمون، نمرات دانشجویان از مدیر تحصیلات تکمیلی دانشگاه بهطور محرمانه گرفته شد (شماره دانشجویی آنها حذف شد و توسط استاد راهنما کدبندی صورت گرفت). در این تحقیق، نمرهدهی با استفاده از نمرات حاصل از چکلیست در هر ایستگاه بعد از اتمام آزمون و تعدیل ضرایب هر ایستگاه صورت گرفت. میانگین نمرات هر ایستگاه و کلّ آزمون محاسبه شد.
درمورد نمره کلّ آزمون درصورتیکه نمره صلاحیت بالینی کمتر از 50 درصد نمره کل نمره بود، مهارت دانشجویان ضعیف ، بین 50 تا 75 درصد متوسط و بیشتر از 75 درصد خوب و مطلوب در نظر گرفته شد (15). نمرهدهی در مطالعه ما بهصورت ملاکمحور بود؛ یعنی دانشجو باید حداقل ۷۰ درصد نمره درنظرگرفتهشده برای ایستگاه را برای قبولی در ایستگاه مربوط اخذ میکرد. مقایسه میانگین نمرات هر ایستگاه و کلّ آزمون به تفکیک جنس (زن /مرد)، معدّل (گروههای معدّلی کمتر از 16، بین 16 تا 17 و بالای 17) و شماره ایستگاه آزمون انجام گرفت.
چند روز پس از انجام آزمون، بازخورد دانشجویان دندانپزشکی گیلان به آزمون ازطریق پرسشنامه با استفاده از مدل بررسی واکنش و عکسالعمل دانشجویان انجام شد. در این مطالعه از پرسشنامهای که توسط حسینآبادی و همکاران طراحی شده بود، (روایی محتوایی آن توسط اعضای هیئت علمی دانشکده پرستاری و مامایی خرّمآباد تأیید شده بود و پایایی پرسشنامه به روش آزمون بازآزمون 90/0 و به روش آلفای کورنباخ 81/0 بوده است) استفاده شد(16). لازم به ذکر است براساس مدل کریک پاتریک در ارزشیابی آزمون OSCE از چهار مرحله (1) بررسی بازخورد دانشجویان، (2) یادگیری دانشجویان، (۳) تغییر در رفتار دانشجویان و (۴) بررسی نتایج حاصل میتوان استفاده کرد.
در این پژوهش، پرسشنامه خوداظهار شامل دو قسمت بود. قسمت اوّل شامل مشخصات فردی شامل شماره دانشجویی، سن، جنس، معدّل کل و قسمت دوم شامل ۱۸ سؤال با طیف لیکرت پنجگزینهای (از کاملاً موافق تا کاملاً مخالف) درخصوص بازخورد دانشجویان نسبت به آزمون صلاحیت بالینی و کیفیت برگزاری آن بود که 30 نفر از 32 نفر این پرسشنامه را تکمیل کردند. در نمرهدهی به سؤالات پرسشّنامه در سؤالات با تنه مثبت به گزینه کاملاً مخالف نمره یک و به گزینه کاملاً موافق نمره پنج اطلاق گردید و درمورد سؤالات با تنه منفی این نمرهدهی برعکس بود. نمره پرسشنامه بازخورد دانشجویان به آزمون OSCE بین ۱۸ تا ۹۰ متغیّر بود (16).
برای آنالیز دادهها از نرمافزار IBM SPSS Statistics نسخه 26 استفاده شد. برای توصیف دادههای کیفی از فراوانی و درصد و برای توصیف دادههای کمّی از میانگین و انحرافمعیار استفاده گردید. همچنین برای تحلیل فرضیههای پژوهش ابتدا به بررسی پیشفرضهای مربوط به آزمونهای پارامتری پرداخته شد. بههمینمنظور، به بررسی نرمال بودن دادههای موردپژوهش با استفاده از آزمون شاپیرو- ویلک و پس از آن به بررسی همگن بودن واریانس گروههای موردبررسی با استفاده از آزمون لون پرداخته شد. جهت تحلیل دادههای پژوهش، برای متغیّرهای کمّی از آزمون همبستگی پیرسون، منویتنی و برای متغیّرهای کیفی در صورت برقراری فرضیات از آزمون کایدو و در صورت عدم برقراری فرضیات از آزمون دقیق فیشر استفاده به عمل آمده است. مقادیر 05/0>P معنیدار در نظر گرفته شد.
یافته ها
میانگین سنّی دانشجویان موردبررسی 60/3 ± 55/25 سال بود. 15 نفر (9/46 درصد) افراد مورد بررسی زن و 17 نفر (1/53 درصد) مرد بودند. میانگین معدّل دانشجویان موردبررسی 59/0 ± 82/16 بود. بالاترین فراوانی مربوط به معدّل 16 الی 17 با فراوانی 18 نفر (3/56 درصد) بود.میانگین نمره نهایی آزمون 73/6 ± 12/75 (از 100) بود. بالاترین نمره مربوط به ایستگاه سلامت دهان (35/19 ± 18/91) و کمترین نمره مربوط به ایستگاه پاتولوژی دهان، فک و صورت (42/15 ± 55/47) بود (جدول 1).
در برسی نتیجه کلّ آزمون، 27 نفر (4/79 درصد) از افراد مورد بررسی قبول و 7 نفر (6/20 درصد) مردود شدند. در بررسی نتیجه آزمون به تفکیک هر ایستگاه، بالاترین قبولی در پروتز 1 و 2 با 29 نفر (3/85 درصد) و پایینترین قبولی در پاتولوژی دهان، فک و صورت با یک نفر (9/2 درصد) رخ داد (جدول 2).
درصد قبولی در دروس رادیولوژی (001/0>P)، جراحی (006/0=P) و ترمیمی 2 (013/0=P) بهطور معنی داری در افراد با معدّل بالای 17 بیشتر از معدّل کمتر از 17 بود. میانگین نمره دروس جراحی فک و صورت (016/0=P) و ترمیمی 2 (021/0=P) در زنان بهطور معنی داری بالاتر از مردان بود (جدول 3). همچنین، با استفاده از آزمون دقیق فیشر و آزمون کایدو درصد قبولی در دروس جراحی (008/0=P) و ترمیمی 2 (031/0=P) در زنان بهطور معنیداری بیشتر از مردان بود.
میانگین نمره بازخورد دانشجویان 51/25 ± 59/42 بود. بیست درصد از افراد مورد مطالعه این آزمون را تجربه خوبی میدانستند و این آزمون در نظر 40 درصد آنها تجربه ناخوشایندی بود و 40 درصد نیز نظر خاصی نسبت به وضعیت آزمون نداشتند (جدول 4).
با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین نمره کلّ آزمون با نمره بازخورد دانشجویان ارتباط معنیداری مشاهده نشد (050/0= r و 795/0= P).
.PNG)
.PNG)
بحث و نتیجه گیری
امروزه OSCE یکی از مؤثرترین ابزارها برای ارزیابی مهارتهای بالینی در بسیاری از تخصّصهای بالینی در نظر گرفته میشود
(14) و بهطور گسترده در آزمونهای صلاحیت بالینی در بسیاری از تخصّصهای پزشکی، مقاطع دکتری، کارشناسی ارشد در حرفه های پرستاری، پیراپزشکی و گرفتن مجوّزهای فعالیت درمانی بهصورت جهانی مورداستفاده قرار میگیرد. OSCE یک تکنیک پایدار و قابلاعتماد است که تمام سه مرحله یادگیری و به ویژه مرحله «چگونگی انجام آن را نشان میدهد»
(17). البته مشخص شده است که فرایند ارزیابی بهوسیله OSCE دشوار، زمانبر و بهشدت متکی بر منابع است
(17).
در این مطالعه، میانگین نمره کلّی آزمون صلاحیت بالینی حدود 75 (از 100) بود که در سطح خوب است که با مطالعه ابرهارد (Eberhard) و همکاران
(18) در آلمان که 85 درصد دانشجویان دندانپزشکی آزمون صلاحیت بالینی را با موفقیت گذراندند و همچنین مطالعه دهنوعلیان و همکاران
(19) که حدود 70 درصد دانشجویان پرستاری نمره خوبی را در آزمون صلاحیت بالینی دریافت کردند، همسوست. براساس جستوجوی ما، در سایر مطالعاتی که در دندانپزشکی درزمینه صلاحیت بالینی انجام شده است، میزان موفقیت در آزمون مورد سنجش قرار نگرفته است و فقط بازخورد، درک یا دیدگاه دانشجویان دندانپزشکی نسبت به این نوع آزمون موردسنجش قرار گرفته است
(11-14) بنابراین امکان مقایسه نتایج آنها با مطالعه حاضر وجود ندارد. همچنین در مطالعه کلیر ایگلوف جوراش ( (Claire egloff_jurashو همکاران
(11) که در دانشکده دندانپزشکی نانسی فرانسه انجام شد، افراد مورد مطالعه به دو گروه تقسیم شدند و بیان شد که دو گروه مطالعه نتیجه مشابهی را در آزمون صلاحیت بالینی دندانپزشکی دریافت کردند
(11) ولی نتیجه کلی امتحان ذکر نشده بود. در مطالعه حاضر این امتحان برای اوّلینبار بهطور کشوری برگزار میشد و زمان برگزاری آزمون و منابع از قبل اعلام نشده بود و اعتراضاتی نیز در این زمینه وجود داشت، بنابراین ممکن است ارزیابان ایستگاههای مختلف تاحدودی با ارفاق، مهارت بالینی دانشجویان را مورد ارزیابی و نمرهدهی قرار داده باشند. ازطرفی، بعضی سؤالات آزمون تشریحی بود و فقط در بعضی ایستگاهها مهارت عملی دانشجویان ارزیابی میشد و تفاوت در نمرهدهی ارزیابان میتوانست تاحدودی تحتتأثیر سطح انتظارات آنها از دانشجویان باشد. در مطالعه حاضر، بالاترین میانگین نمره کسبشده توسط دانشجویان در ایستگاه سلامت دهان با نمره حدود 92 (از 100) بود و پایینترین میانگین نمره کسبشده در ایستگاه پاتولوژی با نمره حدود 48 (از 100) بود. بالا بودن میانگین نمره سلامت دهان میتواند مربوط به تفاوت در تاکسونومی سؤالات، تکرار مطالب این درس در واحدهای دیگر نظیر دندانپزشکی کودکان، بیماریهای دهان، پریودنتیکس و ترمیمی و تفاوت در سطح انتظار و نمرهدهی ارزیابان این درس با توجه به ماهیّت تشریحی سؤالات این آزمون باشد. پایین بودن میانگین نمره دانشجویان در ایستگاه پاتولوژی میتواند بهدلیل طیف زیاد و پیچیدگی تشخیص ضایعات دهانی و فرّار بودن مطالب این درس باشد. همچنین، دندانپزشکان عمومی بعد از فارغالتحصیلی بررسی هیستوپاتولوژیک ضایعات را انجام نمیدهند و بیشتر به جنبه کلینیکی ضایعات دهانی توجه دارند که میتواند در پایین بودن نمرات کسبشده توسط دانشجویان در درس پاتولوژی مؤثر باشد. البته استرس جلسه امتحان هم باید در نظر گرفته شود. ازآنجاییکه در سایر مطالعات انجام شده در دندانپزشکی ارزیابی دانشجویان در درس پاتولوژی در ایستگاه جداگانهای ذکر نشده است
(11, 20) امکان مقایسه نتایج مطالعه حاضر با سایر مطالعات وجود ندارد.
میانگین نمره آزمون صلاحیت بالینی دانشجویان سال آخر دندانپزشکی گیلان در دروس جراحی و پریکلینیک ترمیمی یا ترمیمی 2 بهطور معنیداری در زنان بیشتر از مردان بود. درمورد سایر دروس، نمره کسبشده توسط دانشجویان در زنان و مردان تفاوت آماری معنیداری نداشت.
در این مطالعه، 7 نفر (از 34 نفر) در آزمون مردود شدند که 6 نفر آنها مردان بودند که با مطالعه کلیر ایگلوف جوراش Claire egloff_juras)) و همکاران
(11) که زنان ازنظر آماری بهصورت معنیداری نمره کلی آزمون بالاتری از مردان داشتند، همخوانی دارد. شاید در توجیه این یافته بتوان گفت که در حال حاضر زنان رغبت بیشتری برای یادگیری در دانشگاه دارند. البته در مطالعه تسنگ Tseng)) و همکاران
(20) بیان شده است که جنسیت بر نمره آزمون تأثیر ندارد که این تفاوت در نتایج میتواند بهدلیل تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی در جوامع مختلف باشد.
در این مطالعه، بین میانگین نمره آزمون صلاحیت بالینی دانشجویان سال آخر دندانپزشکی گیلان به تفکیک معدّل کل فقط در دروس ترمیمی 2 و رادیولوژی تفاوت معنادار مشاهده شد. در هر دو مورد، نمره در گروه افراد با معدّل بالاتر از 17 بیشتر بود که نیاز به بررسی بیشتر در این زمینه وجود دارد.
در این مطالعه، میانگین نمره بازخورد دانشجویان به آزمون صلاحیت بالینی حدود 43 (از 100) به دست آمد و در سطح ضعیف بود که با نتایج مطالعات نوازی ((Nazzawi و همکاران
(14)،پوریر (Puryer) و همکاران
(13) ،چاوز(Chaves) و همکاران
(12) که دیدگاه دانشجویان دندانپزشکی نسبت به آزمون صلاحیت بالینی در دندانپزشکی مثبت بود و همچنین نتیجه مطالعه دهنوعلیان و همکاران
(19) که بیان شده است اکثر دانشجویان رشته پرستاری نسبت به آزمون بازخورد مثبت داشتند، همسو نیست. مهرابی و همکاران
(21) در مطالعهای نظر دانشجویان نسبت به وضعیت ارزشیابی OSCE در دانشکده دندانپزشکی شهیدبهشتی را متوسطِ رو به ضعیفْ اعلام کردند و بیان کردند که علل مختلفی ازجمله عدم آشنایی کامل دانشجویان نسبت به این روش، عدم اجرا و طراحی صحیح و استاندارد این آزمون و استرس حاکم بر فضای آزمون موجب شده است که آزمون آسکی ازنظر دانشجویان موردتحقیق ضعیف ارزیابی شود. در مطالعه حاضر، دانشجویان برای اوّلینبار در آزمون OSCE شرکت میکردند و دانشجویان از برگزاری چنین آزمونی که بهصورت کشوری و در حضور ناظران وزارتخانه و دانشگاه انجام میشد، دیر باخبر شده بودند و منابع دقیق این امتحان اعلام نشده بود. ازطرفی، امکانات آموزشی دانشگاههای علومپزشکی متفاوت است. بنابراین، شرایط این آزمون سخت و استرسزا به نظر میرسید که میتواند در نتیجه کسبشده توسط دانشجویان و بازخورد آنها تأثیرگذار باشد. در این مطالعه 60 درصد دانشجویان نظر بر استرسزا بودن آزمون داشتند و فقط حدود 30 درصد آن را منصفانه میدانستند. اس برند اچ ( H S. Brand) و همکاران
(22) معتقد بودند که آزمون OSCE از اضطرابآورترین روشها برای ارزیابی است. همچنین پوریر(Puryer) و همکاران
(13) بیان کردند که ارزیابی بالینی ساختاریافته عینی میتواند یک شکل اضطرابانگیز ارزیابی برای دانشجویان در سالهای اوّلیه برنامه باشد. بنابراین پژوهشها حاکیاز ترسناک و استرسزا بودن آزمون OSCE است و استرس و ترس، رضایتمندی از آزمون را باوجودِ کارکرد مناسب کاهش میدهد
(13, 22).
در مطالعه حاضر، 20 درصد از افراد موردمطالعه این آزمون را تجربه خوبی میدانستند و این آزمون در نظر 40 درصد آنها تجربه ناخوشایندی بود و 40 درصد نیز نظر خاصی نسبت به وضعیت آزمون نداشتند. در این مطالعه، حدود 63 درصد دانشجویان مخالف آگاهی کامل از ماهیّت آزمون بودند و همچنین 73 درصد دانشجویان معتقد بودند ماهیت آزمون قبل از برگزاری واضح نبود که میتواند نشانگر اطلاعات کمِ دانشجویان از ماهیّت آزمون OSCE بهخاطر برگزاری کمتر آن در دانشکدههای دندانپزشکی ایران باشد.
در این مطالعه، رابطه معناداری بین نمره کلّ آزمون با نمره بازخورد دانشجویان مشاهده نشد (795/0=P) که میتواند تحتتأثیر عواملی نظیر تاکسونومی سؤالات، شرایط برگزاری آزمون و استرس دانشجویان باشد یا شاید در نمره معدّل کلّ دانشجویان مباحث تئوری بیشتر تأثیرگذار بوده باشد. بهعلت کم بودن حجم نمونه در این مطالعه، انجام تحقیقات مشابه با حجم نمونه بالاتر پیشنهاد میشود. همچنین توصیه میشود با توجه به اهمیت آزمون OSCE، ارزیابی مهارت بالینی دانشجویان و بازخوردشان به آزمون OSCE در دانشکدههای دندانپزشکی دیگر انجام شود و نتایج آن بهصورت یک مطالعه چندمرکزی بررسی و گزارش شود. همچنین، انجام آزمون صلاحیت بالینی غیر از پُروتُکل کشوری جهت آمادهسازی دانشجویان بهطور آزمایشی در حین ترم تحصیلی هم انجام شود.
از مطالعه حاضر میتوان نتیجه گرفت میانگین نمره صلاحیت بالینی دانشجویان سال آخر دندانپزشکی گیلان در سطح خوب قرار داشت و میانگین نمره صلاحیت بالینی دانشجویان در دروس جراحی و پری کلینیک ترمیمی در زنان بهطور معنیداری بیشتر از مردان بود. در افراد با معدّل بالای 17، فقط میانگین نمره دروس پری کلینیک ترمیمی و رادیولوژی بهطور معنیداری بیشتر از افراد با معدّل کمتر از 17 بود. همچنین، بازخورد فقط 20 درصد از دانشجویان موردمطالعه نسبت به این آزمون مثبت بود. بنابراین نیاز به آمادهسازی زیرساختها ازنظر امکانات و محیط آموزشی، منابع انسانی و مالی برای ارتقای شایستگیهای بالینی دانشآموختگان وجود دارد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این تحقیق پس از اخذ کد اخلاق به شماره
IR.GUMS.REC.1402.527 انجام شد.
حمایت مالی
این تحقیق هیچگونه کمک مالی از سازمانهای تأمین مالی در بخشهای عمومی، تجاری یا غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی و طراحی مطالعه: مریم بصیرت،آبتین حیدرزاده ؛ جمع آوری، تحلیل و تفسیر دادهها: مریم بصیرت، آبتین حیدرزاده، فاطمه رهبر ماسوله، مهران فلاح چای؛ تهیه پیشنویس دستنوشته: مریم بصیرت؛ بازبینی نقادانه دستنوشته برای محتوای فکری مهم: مریم بصیرت، ،مهران فلاح چای، آبتین حیدرزاده، فاطمه رهبر ماسوله؛ تحلیل آماری: آبتین حیدرزاده؛ حمایت اداری، فنی یا موادی: آبتین حیدرزاده، مهران فلاح چای؛ نظارت بر مطالعه: آبتین حیدرزاده، مهران فلاح چای، مریم بصیرت
تعارض منافع
نویسندگان هیچگونه تعارض منافعی ندارند.
استفاده از هوش مصنوعی در فرآیند نگارش
نویسندگان اعلام می دارند که در فرآیند نگارش این مقاله از هیچگونه فناوریهای هوش مصنوعی برای تولید محتوا، ایده، تجزیه و تحلیل و سایر موارد استفاده نشده است.
قدردانی
این مقاله برگرفته از پایان نامه فاطمه رهبر ماسوله میباشد. نویسندگان مراتب تقدیر و تشکّر خود را از مسئولان محترم وزارت بهداشت و دانشگاه علومپزشکی گیلان و همچنین اساتید محترم دانشکده دندانپزشکی گیلان درزمینه اجرای آزمون و غنای کار اعلام می دارند
.