در ایران، پایان نامه دوره پزشکی عمومی بر اساس ماده 75 آیین نامه آموزشی دوره دکترای عمومی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از سال 1371 به عنوان یک واحد درسی اجباری در برنامه درسی دانشجویان پزشکی گنجانیده شده است
(1). گذرانیدن واحد پایان نامه به عنوان جزیی از برنامه درسی دوره پزشکی عمومی در برخی از کشورها مثل نروژ نیز ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ اﻳﺮان اجـباری و در برخی دیگر از کشـورها از جمله انگلستان اختیاری است
(2).
پایان نامه، آخرین بخش آموزشی دوره ی دکتری پزشکی عمومی است، که در آن دانشجو در یک موضوعی در زمینه ی رشته پزشکی و زیر نظر استاد راهنما به پژوهش می پردازد. هدف از انجام این واحد درسی ایجاد فرصتی است تا دانشجویان پزشکی با روش های پژوهشی آشنا شده و برای انجام تحقیق در آینده آماده شوند. آموزش دانش، مهارت و روش شناسی تحقیق می تواند به دانشجویان پزشکی در راستای تربیت پزشک پژوهشگر کمک کند
(3, 4)
.
ارائه واحد پایان نامه سرآغازی برای پیشبرد روند پژوهش در دانشگاه ها محسوب می شود و به نظر می رسد یکی از روش های موثر در سوق دادن دانشجویان پزشکی به فعالیت های پژوهشی، تشویق آنان به انجام یک پروژه تحقیقاتی و نوشتن پایان نامه می باشد
(5، 6)
. به همین دلیل، در اغلب کشورهای توسعه یافته نگارش پایان نامه از اهمیت بالایی برخوردار است. نتایج یک مطالعه در انگلیس نشان داده است که فارغ التحصیلان پزشکی پایان نامه را بخش مهم و جدایی ناپذیر تحصیل می دانند
(7).
اگرچه انجام دادن پژوهش در دوره پزشکی عمومی در قالب پایاننامه با هدف آشنا نمودن دانشجویان پزشکی با روشها و نحوه انجام طرحهای پژوهشی کاری جالب و موثر به نظر میرسد، لیکن موفقیت آن به درستی مورد ارزیابی قرار نگرفته است. با وجود مقالات متعدد در ارتباط با ساختار و محتوای پایاننامه ها در دانشگاه های مختلف در داخل کشور
(8-10)
، نظرات دانشجویان پزشکی نسبت به این واحد درسی کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. رادافشار و همکاران
(11) در دانشگاه علوم پزشکی گیلان با بررسی نظرات دانشجویان در ارتباط با پایان نامه گزارش کردند که تنها 17 درصد از دانشجویان از روند انجام پایاننامه رضایت داشتند و اکثر این دانشجویان واحد پایاننامه را مانعی برای پرداختن به امتحان ورودی دستیاری میدانستند و بیش از دو سوم (1/67 درصد) اعلام داشتند که در صورت اختیاری بودن از انتخاب این واحد درسی صرفنظر میکردند
(11). میرصمدی نیز در مطالعهای در دانشگاه علوم پزشکی ایران اعلام داشته است که دانشجویان پزشکی اعتقاد دارند که واحد پایاننامه از اهمیت بالایی برخوردار نیست و یکی از مراحل دست و پاگیر فارغ التحصیلی به حساب میآید
(12)
. در مطالعه دیگری چنگیز و همکاران در اصفهان عدم آموزش و راهنمایی دانشجو در انجام پایان نامه و تحلیل های آماری را از جمله مشکلات انجام پایاننامهها معرفی کردهاند
(1). پژوهشی در لیبی مهمترین موانع در انجام پروژههای تحقیقاتی را عدم آگاهی لازم نسبت به پژوهش، عدم تشویق و کمک اساتید و زمان ناکافی دانشجویان پزشکی معرفی کرده است
(13). طی پژوهشی درکانادا نیز مهمترین موانع در مشارکت دانشجویان پزشکی در پروژه های تحقیقاتی مواردی از قبیل: عدم آموزش روش شناسی تحقیق، عدم دسترسی به اساتید راهنما، و عدم دریافت بازخورد مناسب از اساتید ذکر شده است
(14). با وجود جایگاه مهمی که پایاننامه در برنامه درسی دانشجویان پزشکی دارد، به نظر میرسد دانشجویان در انجام آن با مشکلات فردی و سازمانی مختلفی از قبیل کمبود وقت، عدم دسترسی به اساتید راهنما و مشاور پژوهش، آموزش ناکافی متدولوژی مواجه هستند که نیازمند توجه جدی برنامه ریزان آموزشی میباشد.
ارتقای کیفیت آموزش و پژوهش که از جمله دغدغه های نظام های دانشگاهی است، مستلزم ارزیابی مستمر فرایندهای آموزشی و پژوهشی است
(15). در این راستا ارزیابی کیفیت سرپرستی و تجربیات دانشجویان پزشکی از واحد پایان نامه مقطع دکترا عمومی یکی از مناسب ترین روش ها جهت ارزیابی اثربخشی این فرایند در دانشگاه ها می باشد. نتایج مطالعات نشان میدهد که اغلب دانشجویان پزشکی درانجام پایان نامه با موانع زیادی برخورد دارند، که سبب نگرانی و اضطراب آنان می شود
(8، 9، 16، 17)
. شناخت نقاط ضعف و قوّت روند انجام پایان نامه های پزشکی به مسؤولین آموزشی و پژوهشی این فرصت را میدهد تا با درک مشکلات و موانع موجود و اصلاح این فرآیند زمینه ارتقای کیفیّت روند اجرای پایان نامه ها را فراهم آورند.
بررسی نظرات و تجربیات دانشجویان پزشکی که دریافت کنندگان اصلی آموزش هستند میتواند با به تصویر کشیدن وضعیت آموزشی و پژوهشی کنونی به مدیران و برنامهریزان آموزش پزشکی در جهت رفع کاستی ها و بهبود فرایندهای آموزشی و پژوهشی کمک کند. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف بررسی نظرات دانشجویان پزشکی مقطع اینترنی دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز نسبت به پایاننامه دوره پزشکی عمومی در سال 1401 اجرا شده است.
روش ها
این مطالعه توصیفی– مقطعی به منظور بررسی نظرات دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز نسبت به پایان نامه انجام شد. نمونه مورد بررسی کلیه دانشجویان پزشکی مقطع کارورزی شاغل به تحصیل در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه در سال 1401 به تعداد 265 نفر بودند، که تماماً بهروش سرشماری وارد مطالعه شدند. تعداد 247 دانشجو بهطور کامل پرسشنامه ها را تکمیل کرده (درصد پاسخدهی 2/93 درصد) و نمونه مورد بررسی در این مطالعه را تشکیل دادند. این دانشجویان واحد پایاننامه را انتخاب کرده و در حین آموزش در بخش های بالینی مراحل اجرایی پایاننامه خود را نیز انجام می دادند.
معیار ورود، تحصیل در مقطع کارورزی و تمایل برای شرکت در مطالعه و معیار خروج نیز عدم تمایل به شرکت در مطالعه و تکمیل ناقص پرسشنامه در نظر گرفته شد. پرسشنامه ها بدون نام و در خصوص محرمانه ماندن اطلاعات به دانشجویان اطمینان داده شد. این پژوهش در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز با کد اخلاق IR.AJUMS.REC.1401.152 به تصویب رسید.
ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که با استفاده از منابع علمی معتبر و مرتبط
(6, 8, 9) تهیه و در سه بخش تنظیم گردید. در بخش اول: ویژگی های فردی دانشجویان، بخش دوم: 21 سوال در مورد اهمیت و ضرورت واحد پایاننامه در آینده شغلی دانشجویان پزشکی و همکاری و توانمندیهای اساتید در راهنمایی آنان گنجانده شده بود. امتیاز دهی به سوالات در این بخش در سه مقیاس زیاد (3)، متوسط (2) و کم (1) انجام شد. در بخش سوم: 20 سوال در خصوص انتخاب واحد پایان نامه، نگارش پروپوزال و پایاننامه و نحوه تدوین پایاننامه بود، که دانشجویان با بلی و خیر به سوالات این بخش پاسخ میدادند.
روایی محتوایی بخش دوم پرسشنامه توسط کارشناسان خبره و روایی سازه آن با استفاده از تحلیل عاملی بررسی شد(جدول 1). پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد (853/0). جهت تعیین اعتبار روایی محتوایی، بین 10 نفر از اعضای هیئت علمی که سابقه همکاری در امر پژوهش و هدایت پایاننامه های مقاطع مختلف را بر عهده داشتند، توزیع گردید و پس از مشخص شدن نظرات آنان روایی محتوایی پرسشنامه تایید شد.
پژوهشگران پس از اخذ مجوزهای لازم و هماهنگی با مدیریت آموزش دانشکده پزشکی با ارسال لینک پرسشنامه به گروه مجازی کارورزان از آنان درخواست نمودند تا آنها را تکمیل و ارسال نمایند. به دلیل استقبال کم دانشجویان در پاسخدهی از طریق فضای مجازی مجریان با مراجعه به بخشهای مختلف بالینی در بیمارستانهای آموزشی و جلب رضایت و مشارکت دانشجویان از آنان درخواست میکردند با تکمیل پرسشنامه با محققین همکاری نمایند. در نهایت 247 فرم تکمیل و مورد بررسی قرار گرفت.
جهت روایی سازه و دستهبندی سوالات پرسشنامه و تعیین عوامل به روش تحلیل عاملی (Factor Analysis) از آزمون کایزر مایر استفاده شد. برای این کار لازم بود ابتدا معیارهای تحلیل عاملی در مطالعه رعایت شده باشد و سپس بر اساس نتایج تحلیل عاملی سوالات در عوامل مختلف دسته بندی شوند. در این مطالعه KMO برابر 873/0 و آزمون بارتلت معنیدار شد ( p< 0.000). بنابراین با توجه به معنی دار شدن آزمون بارتلت که نشانه وجود همبستگی بین متغیرهاست امکان تحلیل عاملی تایید میشود
(18). در این مطالعه از چرخش واریماکس استفاده شد.
مطابق جدول شماره یک نتایج تحلیل عاملی در 3 گروه دسته بندی شد. این عوامل با توجه به محتوای سوالات بدین صورت نام گذاری شد: عامل 1: رضایتمندی از توانمندی و همکاری استاد راهنما؛ عامل2: اهمیت و ضرورت واحد پایان نامه؛ و عامل 3: جایگزینی واحد پایاننامه با دوره های آموزشی. این سه عامل در مجموع 317/54 درصد کل واریانس را پوشش میدادند. نتایج نشان داد که 1 سوال (سوال شماره 16) از پرسشنامه حذف گردید، زیرا از ضریب همبستگی پایینی برخوردار بود و به هیچ دسته ای تعلق نداشت. در این حالت دادهها به طور مناسبی دسته بندی شدند و ضریب آلفای کرونباخ به 853/0 ارتقاء یافت. ضریب آلفای کرونباخ برای عوامل 1 تا 3 نیز به ترتیب به میزان 911/0 و 806/0و 691/0 محاسبه شد.
براساس میانگین معدل تحصیلی، دانشجویان به دو گروه دسته بندی شدند. دانشجویان با معدل تحصیلی بالاتر از میانگین (87/15)، گروه دانشجویان با عملکرد تحصیلی قوی؛ و دانشجویان با معدل تحصیلی پایینتر از میانگین، به گروه دانشجویان با عملکرد تحصیلی ضعیف دسته بندی شدند. در ابتدا نرمال بودن توزیع داده ها با آزمون کلموگراف اسمیرنوف بررسی شد که کلیه داده ها از توزیع نرمال پیروی می کردند. پس از جمع آوری اطلاعات، دادهها با استفاده نرم افزار آماری SPSS.Ver.18 و از طریق شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد) و آزمون های مجذورکای و t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. مقادیر کمتر از 05/0 معنی دار تلقی شد.
یافته ها
در مجموع از تعداد 247 دانشجوی شرکت کننده 8/49 درصد مؤنث و 3/77 درصد مجرد و میانگین سنی دانشجویان 12/2±63/27 سال و میانگین معدل تحصیلی دانشجویان برابر 78/0±87/15 بود. نتایج نشان داد که دانشجویان با میانگین 36/1 از 3 معتقد بودند که واحد پایاننامه اهمیت و ضرورت کمی در دوره آموزش پزشکی دارد. همچنین دانشجویان با میانگین 5/2 از 3 بیان کردند که پایاننامه از برنامه درسی دوره پزشکی عمومی حذف و با واحدهای درسی جایگزین شود. نتایج نشان داد که دانشجویان با میانگین 85/1 از توانایی و همکاری اساتید راهنمای خود رضایت نسبی دارند. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین اهمیت و ضرورت واحد پایان نامه و رضایت از توانایی و همکاری اساتید راهنما به تفکیک جنس و معدل تحصیلی دانشجویان تفاوت معنی دار آماری وجود ندارد (جدول2).
فقط تعداد 43 (4/17 درصد) دانشجوی به این سوال که "اگر واحد پایان نامه اختیاری می بود شما آن را انتخاب می کردید؟" پاسخ مثبت دادند. تعداد 155 (8/62 درصد) دانشجو اعلام داشتند که در تهیه پروپوزال از موسسات و شرکت های حرفه ای کمک گرفته اند و حق الزحمه پرداخت کرده اند. تعداد 174 (4/70 درصد) دانشجو نیز اعلام نمودند که برای نوشتن پایان نامه از موسسات و شرکت های حرفه ای کمک گرفته اند و حق الزحمه پرداخت کرده اند. تنها 26 (5/10 درصد) دانشجو اعلام داشتند که موفق شده اند از پایاننامه خود مقاله ای منتشر کنند.
آزمون مجذور کای در ارتباط با انتخاب واحد پایاننامه در صورت اختیاری بودن به تفکیک جنس نشان داد که تفاوت معنی دار آماری بین دانشجویان دختر و پسر وجود ندارد. تعداد 89 (7/79 درصد) دانشجو دختر و 106 (5/85 درصد) دانشجو پسر بیان کردند که اگر واحد "پایان نامه" اختیاری میبود از انتخاب آن صرف نظر می کردند (15/0=p). همچنین مقایسه نظرات دانشجویان با عملکرد تحصیلی قوی و ضعیف در ارتباط با انتخاب واحد پایاننامه در صورت اختیاری بودن، نشان داد که تفاوت معنیدار آماری بین دانشجویان با عملکرد تحصیلی قوی و ضعیف وجود ندارد. تعداد 92 (6/83 درصد) دانشجوی ضعیف؛ و 112 (8/81 درصد) دانشجوی قوی اعلام نمودند که در صورت اختیاری بودن واحد پایاننامه از انتخاب آن صرف نظر میکردند (41/0=p).
در بخش سوال باز دانشجویان بیان داشتند که "واحد پایان نامه" برای دانشجویان پزشکی نوعی وقت تلف کردن است و انجام آن چندان ضروری به نظر نمی رسد. دانشجویان اعلام داشتند که آشنایی کافی با روش انجام پژوهش ندارند و بخاطر سنگین بودن بخش های بالینی فرصت کافی برای انجام واحد پایاننامه ندارند. آنان پیشنهاد دادند که این واحد اختیاری باشد و بجای آن از دورههای آموزش بالینی جایگزین شود. دانشجویان همچنین اعلام داشتند که برای آشنایی آنان با امور پژوهشی راهنمایی و آموزش کافی صورت نمیگیرد و خواستار برگزاری دوره های آموزشی در این زمینه ها بودند.
بحث و نتیجهگیری
مطالعه حاضر با هدف بررسی نظرات دانشجویان پزشکی در ارتباط با ضرورت و اهمیت پایان نامه و نقش اساتید راهنما در انجام آن در قالب چندین سؤال پژوهشی مطرح شد، نتایج نشان داد که اگرچه دانشجویان از توانمندی و همکاری اساتید راهنما در انجام پایان نامه رضایت نسبی دارند، اما در ارتباط با ضرورت انجام پایاننامه بر این باورند که واحد پایاننامه اهمیت چندانی در حرفه پزشکی و آینده شغلی آنها ندارد و خواستار جایگزینی آن با دوره های آموزشی بالینی بودند.
جالب توجه است که علیرغم نگرش منفی نسبت به واحد پایاننامه، دانشجویان به طور نسبی از عملکرد استادان راهنما رضایت داشتند. پوربایرامیان نیز در مطالعه ای در دانشگاه علوم پزشکی ایران گزارش نمود که دانشجویان از اساتید راهنما رضایت نسبی دارند که با نتایج مطالعه ما همخوانی دارد
(19)
. مطالعه راد افشار
(11) در دانشگاه علوم پزشکی گیلان و شهشهانی
(20) در دانشگاه علوم بهزیستی نیز بیانگر رضایت دانشجویان از اساتید راهنما بوده است. نتایج مطالعه هانسکار(Hunskaar) و همکاران
(21) در مرکز پزشکی نروژ نشان داد که بالاترین امتیاز در سطح رضایت، مربوط به استاد راهنما میباشد و او مهمترین عامل کمککننده به ایجاد درک مثبت دانشجویان از تجربهی پژوهشی است. استادان راهنما در فعالیتهای پژوهشی دانشجویان نقش انگیزشگر را ایفاء میکنند و با ارتقای توانایی علمی آنان، روحیه پژوهشگری و تحقیق دانشجویان و در نهایت رضایتمندی آنان را تقویت میکنند. در مطالعه حاضر اکثریت دانشجویان پزشکی اهمیت کمی برای پایان نامه قایل بوده و خواستار حذف و جایگزینی آن با واحدهای درسی بودند. رادافشار و همکاران نیز در مطالعه ای در دانشگاه علوم پزشکی گیلان گزارش کردند که بیش از دو سوم (1/67 درصد) دانشجویان پزشکی اعلام نمودند که در صورت اختیاری بودن واحد پایاننامه از انتخاب این واحد درسی صرفنظر خواهند کرد و 51 درصد خواستار انتخاب اختیاری این واحد بودند
(11). نتایج درخشان فر و همکاران در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان نشان داد که 52 درصد از دانشجویان خواستار اختیاری بودن پایان نامه و یا حذف آن از برنامه درسی دوره پزشکی عمومی هستند. همچنین اذعان داشتند که اساتید نیز انجام پایان نامه را در شرایط فعلی برای دانشجو مفید نمی دانند
(22). بر خلاف کشور ایران انجام پایاننامه برای دانشجویان پزشکی در کشورهای انگلیس، آلمان و استرالیا اجباری نیست
(11). با این وجود علیرغم اینکه نشان داده شده که آموزش روش پژوهش و انجام فعالیت های پژوهشی مهارت و توان پزشکان را ارتقاء می بخشد
(23). اما عده ای بر این باورند که پایاننامه فقط برای آندسته از دانشجویانی که ممکن است در آینده جذب مراکز پژوهشی و دانشگاهی شوند، باید اجباری باشد
(1). با توجه به دیدگاه های دانشجویان پزشکی نسبت به پایاننامه و مساله جایگزینی آن با دوره های آموزشی، به نظر میرسد بررسی دقیق ابعاد این مساله نیازمند بررسیهای بیشتری است.
نتایج مطالعه حاضر حاکی از آن بود که اهمیت پایاننامه و همکاری اساتید راهنما، بین دانشجویان دختر و پسر و دانشجویان با عملکرد تحصیلی قوی و ضعیف تفاوت معنی داری وجود ندارد. در مطالعه درخشانفر
(22) نیز تفاوت معنی داری بین نظرات دانشجویان دختر و پسر نسبت به فرایند پایان نامه و همکاری استاد راهنما گزارش نشد که با نتایج این مطالعه مطابقت دارد. اما راد افشار در مطالعهای گزارش کرده است
(11) که رضایت دانشجویان دختر از انجام پایاننامه بهطور معنیداری از دانشجویان پسر کمتر بوده است که دلیل این تفاوت در دقت و وسواس بیشتر دانشجویان دختر در امر پژوهش و نگارش پایان نامه بیان شده است. که این نتایج با یافته های مطالعه حاضر مغایرت دارد.
طبق مطالعات در ترکیه نیز تنها 2/6 درصد پایاننامههای پزشکی در مجلات علمی چاپ شدهاند. مطالعهای در هند نیز نشان داد که 30 درصد از تحقیقات انجام شده در یک دانشکده پزشکی در مجلات منتشر شده اند (23). همچنین نتایج مطالعه حاضر نشان داد که صرفاً 5/10 درصد از دانشجویان موفق شدهاند از پایاننامه خود مقالهای منتشر کنند. مقاله نویسی نیازمند دانش، تجربه و مهارت خاص است که در اثر تکرار و اصلاح عملکرد حاصل می شود. بنابراین, تدوین یک مقاله پژوهشی قابل چاپ, شاید انتظاری بزرگ از یک فارغالتحصیل پزشکی عمومی باشد. این مسأله در غرب نیز موضوعی قابل بحث است. در مطالعه ای در فرانسه تنها 17 درصد پایان نامههای یک دانشگاه در قالب مقاله علمی در مجلات چاپ شده اند
(24). نتایج دو مطالعه در زنجان و یزد نیز به ترتیب 23 و 28 درصد از پایاننامههای دانشجویان پزشکی به صورت مقاله در مجلات علمی پژوهشی انتشار یافتهاند
(10، 25)
. افتخاری در مقالهای با بررسی میزان تهیه مقاله از نتایج پایاننامههای پزشکی بهمواردی از قبیل؛ عدم تمایل دانشجویان بهدلیل تاثیر پایین مقاله در سرنوشت شغلی، مشغله فراوان از جمله شرکت در آزمون دستیاری، اعزام به خدمت نظام وظیفه، نبودن فرصت کافی برای نگارش مقاله و عدم مهارت کافی در تهیه و تدوین مقالات علمی اشاره کرده است
(26). طبعاً هر چه پایان نامه ها بیشتر با اصول علمی به انجام برسد امکان تبدیل آنها به مقاله بیشتر خواهد بود. عوامل مؤثر در چاپ مقالات مربوط به پایاننامهها در دانشگاه های مختلف نیاز به مطالعه مستقل و بررسی دقیق دارد.
یافته های مطالعه حاضر بیانگر آن بود که حدود دو سوم دانشجویان پزشکی اعلام نمودند که برای نوشتن پایاننامه و پروپوزال از موسسات و شرکتهای حرفهای کمک گرفته اند و حقالزحمه پرداخت کردهاند. مطابق با آییننامه، پایاننامه دوره پزشکی عمومی گزارشی است که در آن دانشجو مستقلاً نتایج بررسی و تحقیق خود را زیر نظر استاد راهنما انجام داده و ارائه مینماید. بنابراین، انتظار میرود بند بند انجام این کار پژوهشی صرفاً توسط دانشجو و زیر نظر استاد راهنما انجام شود. متاسفانه، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که درصد بالایی از دانشجویان نوشتن پروپوزال و پایاننامه را با پرداخت حق الزحمه به موسسات و شرکت های حرفه ای واگذار می کنند. طبعاً عدم آشنایی کامل دانشجویان در تهیه و تدوین پروپوزال و پایاننامه میتواند از عوامل اصلی واگذاری آن به موسسات مختلف بوده باشد. لذا با برگزاری برنامههای آموزشی از قبیل کارگاههای روش تحقیق و مقاله نویسی و افزایش توانمندی دانشجویان میتوان دانشجویان را در این مهم ترغیب نمود. از آنجاکه مطالعه ای در این ارتباط یافت نشد، مقایسه این نتایج با مطالعات مشابه میسر نمیباشد. طبعاً این موضوع مساله مهمی است که باید در دانشگاه های علوم پزشکی مورد بررسی و کاوش قرار گیرد.
در مطالعه حاضر، دانشجویان در ارتباط با مشکلات اجرایی پایان نامه اعلام داشتند که بهخاطر سنگین بودن بخش های بالینی فرصت کافی برای انجام واحد پایاننامه ندارند و خواستار رسیدگی به این معضل کمبود وقت بودند. خرسندی در یک مطالعه کیفی با تبیین چالش های موجود در تدوین پایاننامه کمبود وقت را یکی از دغدغههای مهم دانشجویان پزشکی بر شمرده است
(6). در پژوهشی دیگر نیز دانشجویان پزشکی پایاننامه را بخشی ویژه از مطالعات پزشکی برشمردندکه نیازمند زمان بیشتری میباشد
(27)
. پابست (Pabst) نیز در مطالعهای در آلمان گزارش کرد که دانشجویان اعتقاد دارند برای انجام پایاننامه نیازمند اضافه نمودن یک ترم تحصیلی میباشند
(28). به نظر می رسد اختصاص یک فرصت یک ماهه در دوره کارورزی میتواند به دانشجویان پزشکی در حل این مسأله تاحدودی کمک کند. پیشنهاد میشود معاونین آموزشی و پژوهشی دانشگاه ضمن توجّه ویژه به این امر جهت حل این معضل تسهیلات بیشتری جهت انجام پایان نامه برای دانشجویان فراهم نمایند.
از محدودیت های مطالعه حاضر: نخست آن که روی دانشجویان پزشکی در یک دانشگاه انجام شد. از اینرو، در تعمیم یافتهها به سایر مؤسسات دانشگاهی باید با احتیاط عمل کرد. علاوه بر این، به دلیل مسایل فرهنگی و اجتماعی، برخی دانشجویان تمایل نداشتند که نظرات و میزان رضایت خود را در رابطه پایاننامه و به ویژه استاد راهنمای خود اعلام کنند و لذا همکاری کمی در پاسخ دادن به پرسشنامه ها داشتند. همچنین استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به دلیل عدم وجود پرسشنامه استاندارد، مقایسه و تعمیم پذیری نتایج را با دشواری مواجه میکند.
از آنجاییکه نظرات دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز نسبت به اهمیت واحد پایاننامه میتواند مورد توجه برنامه ریزان آموزش پزشکی واقع شود، لذا می توان به موارد زیر اشاره کرد: اکثر دانشجویان آشنایی کافی با روش انجام پژوهش ندارند و به خاطر سنگین بودن بخشهای بالینی فرصت کافی برای انجام واحد پایاننامه ندارند. بههمین دلیل جهت نوشتن پروپوزال و پایاننامه با پرداخت وجه از موسسات خصوصی کمک می گیرند. لذا دانشجویان پیشنهاد کردند که این واحد اختیاری باشد و امکان جایگزینی آن با دوره های آموزش بالینی فراهم شود. دانشجویان همچنین اعلام داشتند که برای آشنایی آنان با امور پژوهشی راهنمایی و آموزش کافی صورت نمیگیرد و خواستار برگزاری دوره های آموزشی در این زمینه ها بودند.
در مجـموع یافـته های پژوهـش حاضر نشان داد که دانشجویان پزشکی از توانمندی و همکاری اساتید راهنما در انجام پایان نامه رضایت نسبی دارند، اما در ارتباط با ضرورت انجام پایاننامه بر این باورند که واحد پایان نامه اهمیت چندانی در حرفه پزشکی و آینده شغلی آنها ندارد و خواستار جایگزینی آن با دوره های آموزشی بالینی بودند. دانشجویان عدم آشنایی با امور پژوهشی را نیز یکی از چالش های اصلی در انجام پایان نامه اعلام داشتند. از آنجا که پایان نامه دکترای عمومی به عنوان بخشی از برنامه آموزشی دانشجویان پزشکی محسوب می شود، توصیه میگردد با انجام راهکارهایی از قبیل برگزاری برنامههای آموزشی مناسب برای انجام پایاننامه و برگزاری کارگاه های روش تحقیق و مقاله نویسی و اختصاص دادن زمان مناسب جهت انجام پایاننامه زمینه بهبود فرایند اجرای آن را تسهیل نمایند. با توجه به نبودن پیشینه مطالعاتی غنی در این زمینه در ایران، انجام پژوهش های جامع با رفع محدودیت های تحقیق فعلی و استفاده از روش های کیفی برای دستیابی به نتایج کاربردی تر پیشنهاد می گردد.
قدردانی
این مقاله حاصل پایاننامه پزشکی عمومی با شماره0115-EDC است. هزینههای آن توسّط معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز پرداخت شده است. نویسندگان این مقاله بر خود لازم میدانند از معاونت پژوهشی و دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز که نویسندگان را در این پژوهش یاری نمودند، تشکر و قدردانی نمایند.