مقدمه
پژوهش علمی، مطالعهای نظاممند برای حل یک مشکل و اصلیترین نیروی محرکه یک جامعه در مسیر ترقی بوده و از آن بهعنوان یکی از شاخصهای مهم رشد نام برده میشود (1). اهمیت تحقیق به اندازهای است که هفت کشور اول تولید علم، همان هفت کشور اول جهان از نظر امکانات هستند و تفاوت بین کشورهای پیشرفته و توسعه نیافته با امکانات، شرایط و بسترهای تحقیقاتی آنها مرتبط است (2). نکته حائز اهمیت آنکه بخش عمدهای از توان پژوهشی، در دانشگاهها متمرکز شـده است. چرا که دانـشگاه برجـسته ترین ســـازمان علمی است که لزوم توجه به پژوهـش و انجام تحقیقات در آن محسوس است (3). ایـن وظیفه در جامعه دانشـگاهی بر عهده دو گروهاصلی اساتید و دانشجویان میباشد. اما متاسفانه نتایج تحقیقات نشان داده است که میزان قابلتوجهی از وقت اعضاء هیئت علمی دانشگاهها صرف آموزش میشود و به همین دلیل اکثر اعضاء هیئت علمی دانشگاه ها در کشورهای در حال توسعه، وقت کافی برای انجام امور پژوهش را ندارند (2، 4، 5).
از طرفی دانشجویان به عنوان نیروها و پژوهشگران آینده کشور نقش بسیار مهمی را در پیشرفت جامعه ایفا میکنند. آنگونه که جهت دستیابی به جایگاه دوم علمی و فناوری در منطقه، افزایش عملکرد دانشجویان در این زمینه ضروری قلمداد میگردد (5). از طرفی بدون مانوس نمودن دانشجویان با پژوهش در زندگی و فعالیتهای روزمره، فراگیری و پرورش استعدادهای خلاق در تولید علم و مشارکت آنها در توسعه کشور ناممکن خواهد بود (6). بررسیهای انجام شده نشان میدهد تحقیقات دانشگاهی توسط دانشجویان، در ایجاد مهارت تفکر انتقادی، تقویت کار گروهی، ارتقاء توانایی آنان در ارزیابی مطالعات و نیز کسب تجربه و مهارت لازم برای تعیین ارتباط بین دادههای علمی در حوزههای مختلف نظام سلامت، تاثیرگذار است (9-7). مطالعات متعددی در دنیا به بررسی موانع انجام فعالیتهای پژوهشی در محیطهای دانشگاهی پرداختهاند (12-10، 2، 6). با توجه به اهمیت نقش تحقیقات دانشجویی در دانشگاهها و لزوم آگاهی مسئولین از مشکلات تحقیقاتی دانشجویان با توجه به موانع و چالشها، مایل به انجام تحقیقات نیستند (13). لزوم انجام مطالعهای در زمینه شناسایی موانع تحقیقاتی دانشجویان بیش از پیش ضروری به نظر میرسد. اکثریت تحقیقات صورت گرفته تاکنون موانع پژوهشی اعضای هیئت علمی را مورد بررسی قرار دادهو تحقیقات محدودی به دانشجویان پرداختهاند. همان محدود تحقیقات صورت گرفته هر کدام با توجه به هدف و ابزار خاص مطالعه خود به نتایجی متفاوت دست یافتهاند. با عنایت به این موضوع که سیاستهای پژوهشی هر دانشگاهی با دانشگاههای دیگر متفاوت میباشد و شناسایی موانع انجام پژوهش از ضروریات ارتقاء فعالیتهای پژوهشی در هر دانشگاه محسوب میشود. پژوهش حاضر در راستای بررسی موانع انجام پژوهش از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بندرعباس انجام شده است، باشد تا زمینهساز مداخله مسئولین ذیربط دانشگاه برای رفع موانع باشد.
روش ها
پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- مقطعی است. جامعه مورد مطالعه را کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهر بندرعباس تشکیل داد. حجم نمونه با استفاده از فرمول 400 نفر تعیین گردید. دانشجویان در دو گروه دانشجوی محقق و غیرمحقق وارد مطالعه شدند. دانشجوی محقق دانشجویی تعریف شد که سابقه انجام یکی از فعالیتهای پژوهشی زیر را داشت. مجری یا همکار طرح تحقیقاتی مصوب، ارائه مقاله در کنگرههای داخلی و خارجی، چاپ مقاله فارسی یا انگلیسی، تالیف یا ترجمه کتاب، دانشجوی غیرمحقق نیز دانشجویی تعریف شدکه هیچکدام از فعالیتهای فوق را نداشت. انتخاب آزمودنیها به روش نمونهگیری طبقهای نسبتی و سپس تصادفی ساده بود. بدین ترتیب که هر دانشکده به عنوان یک طبقه در نظر گرفته شد. سپس از هر یک از طبقات با توجه به تعداد مورد نیاز و متناسب با جمعیت هر یک از طبقات به روش تصادفی ساده نمونهها انتخاب شدند. بدین ترتیب از 400 نفر مورد مطالعه دانشکده بهداشت 92 نفر، دانشکده پرستاری 61 نفر، دانشکده پیراپزشکی 100 نفر، دانشکده پزشکی 90 نفر و دانشکده دندانپزشکی 57 نفر را به خود اختصاص دادند.
ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای محقق ساخته مشتمل بر سه بخش بود: بخش اول اطلاعات دمو گرافیک (سن، جنسیت، رشته تحصیلی، ترم تحصیلی سابقه انجام کار پژوهشی، سابقه شرکت در کارگاههای آموزش در پژوهش) را شامل شد. بخش دوم ، موانع شخصی (10سوال) سوالاتی از قبیل نداشتن مهارت و دانش ناکافی از متدلوژی تحقیق، مشغله زیاد، عدم آشنایی به اصول آماری، نداشتن علاقه به امور پژوهشی و نظایر آن) و بخش سوم موانع سازمانی (21 سوال)، سوالاتی از قبیل عدم دسترسی به منابع کسب اطلاعات، عدم رعایت حق دانشجو در هنگام ثبت طرحهای تحقیقاتی و انتشار مقالات، کمبود امکانات و تجهیزات، محدودیت زمانی جهت انجام پژوهش را شامل شد. نمرهدهی در بخش دوم و سوم براساس مقیاس لیکرت بود. به کاملاً موافق نمره 5 و کاملاً مخالف نمره 1تعلق گرفت. برای هر سوال یک امتیاز کلی در نظر گرفته شد و نمره بالاتر به معنی موافقت بیشتر در زمینه موانع موجود در جهت انجام پژوهش بود. میانگین نمره در هر حیطه ( فردی و سازمانی ) از 100 برآورد گردید. پرسشنامه مذکور بر اساس مطالعه متون مرتبط و منابع معتبر علمی طراحی و تنظیم گردید. برای تعیین روایی صوری از دو روش کمی و کیفی استفاده شد. جهت تعیین کیفی روایی صوری، 20 نفر از دانشجویان در این زمینه به صورت چهره به چهره مورد مصاحبه قرار گرفته و سطح دشواری (دشواری درک عبارات و کلمات)، میزان تناسب (تناسب و ارتباط مطلوب عبارات با ابعاد پرسشنامه) و ابهام (احتمال وجود برداشتهای اشتباه از عبارات و یا وجود نارسایی در معانی کلمات) سوالات مورد بررسی قرار گرفت. پس از اعمال اصلاحات، در گام بعدی جهت کاهش عبارتها، حذف عبارتهای نامناسب و تعیین اهمیت هر یک از عبارتها از روش کمی تاثیر گویه (Itemimpact) استفاده شد. در این روش برای هر یک از گویههای ابزار، طیف لیکرتی پنج قسمتی کاملاً مهم است (امتیاز5)، تا اندازهای (امتیاز4)، به طور متوسط (امتیاز 3)، اندک (امتیاز2) و اصلا مهم نیست (امتیاز1) در نظر گرفته شد.
برای تعیین روایی محتوا نیز از دو روش کیفی و کمی استفاده شد. در این مطالعه تعیین روایی محتوا مبتنی بر قضاوت افراد متخصص بود. در روش کیفی تعیین روایی محتوا، گویهها توسط خبرگان مورد بازنگری قرار گرفت و اصلاحات ضروری در آنها اعمال شد. برای تعیین روایی محتوا به روش کمی، دو شاخص نسبت روایی محتوا (CVR) ( 91/0 ) و شاخص روایی محتوا (CVI) ( 86/0) مورد استفاده قرار گرفت. برای تعیین نسبت روایی محتوا از 10 نفر از اعضای هیات علمی که تجربه لازم در این زمینه را داشتند در خواست شد تا هر گویه را بر اساس طیف سه قسمتی (ضروری است، مفید است ولی ضروری نیست، و ضرورتی ندارد) بررسی نمایند.
برای شاخص روایی محتوایی، پرسشنامه طراحی شده را در اختیار 5 نفر از اعضاء هیت علمی قرار داده شد تا میزان مربوط بودن ساده بودن، مربوط بودن، واضح بودن هر یک از عبارت موجود در پرسشنامه را تعیین نمایند. برای تعیین پایایی ابزار از آزمون– باز آزمون استفاده گردید. بدین منظور پرسشنامه دو بار و به فاصله زمانی 10 روز در اختیار یک گروه 30 نفره از افراد مورد مطالعه قرار داده شد. دادههای حاصل از دو آزمون برای تعیین ضریب همبستگی با همدیگر مقایسه گردید این مقدار 87/0 به دست آمد.
روشکار بدین صورت بود که محقق پس از اخذ معرفینامه از معاونت پژوهـشی دانشــگاه و هماهنگی با رئیس دانشـکدهها و
ارایه توضیـحاتی مختــصر درباره تحقــیق و محـــرمانه بودن
اطلاعات) بینام بودن پرسشنامه(، همچنین کسب رضایت دانشجویان برای همکاری، شروع به به جمعآوری دادهها کرد. دادهها پس از جمعآوری وارد نرم افزار آماری SPSS.Ver.16 و از آزمونهای t مستقل (برای ارتباط میانگین نمره هر حیطه (شخصی و سازمانی) با متغیرهای جنسیت، سابقه پژوهشی، سابقه گذراندن کارگاه)، آزمون آنالیز واریانس یک طرفه (برای ارتباط بین میانگین نمره هر حیطه شخصی و سازمانی با متغیر رشته تحصیلی) و آزمون ضریب همبستگی پیرسون (برای ارتباط بین متغیرهای کمی (موانع در حیطه فردی، سازمانی و سن) برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. سطح معنیداری کمتر از 05/0 از نظر آماری معنیدار تلقی گردید.
یافته ها
دامنه سنی شرکتکنندگان 18 تا 35 سال و میانگین سنی آنها 61/2±61/21 بود. 227 نفر (9/55 درصد) مونث و 179 نفر (1/44 درصد) مذکر، 313 نفر (6/77 درصد) فاقد سابقه پژوهش و 302 نفر (9/75 درصد) کارگاه آموزشی را نگذرانده بودند. نتایج نشان داد که مهمترین موانع شخصی پژوهش، مهارت و دانش ناکافی از روشهای تحقیق است و از طرفی مسئولیت خانوادگی در پایینترین رتبه موانع پژوهش قرار داشتند (نمودار 1).
نمودار شماره دو نشان میدهد که مهمترین موانع دانشجویان در حیطه سازمانی، عدم دسترسی به منابع کسب و کمبود امکانات و تجهیزات و کم اهمیتترین آن خدمات بالینی نسبت به خدمات پژوهشی در راستای خدمت به بیماران از در انجام پژوهش بود.
بر اساس نتایج حاصل از مطالعه بین نمره موانع شخصی و سن (975/0=p)، موانع سازمانی و سن (809/0=p) رابطه معنیداری مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد که دانشجویان محقق بیشتر با موانع سازمانی (90/13±13/56) و دانشجویان غیرمحقق با موانع فردی (95/10± 80/53) مواجهه هستند و نتایج بیانگر وجود موانع سازمانی بیشتر از موانع فردی بود (نمودار 3).
بر اساس نتایج حاصل از آزمون t مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه، بین نمره میانگین کسب شده در حیطه شخصی و سازمانی با متغیرهای جنسیت، سابقه پژوهشی، سابقه گذراندن کارگاه آموزشی و رشته تحصیلی رابطه ای یافت نشد (05/0
بحث و نتیجه گیری
نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان داد که بیشترین مانع انجام فعالیتهای پژوهشی در بین دانشجویان محقق، موانع سازمانی و در بین دانشجویان غیرمحقق موانع شخصی بود. این نتایج با مطالعه عنبری (6)، Siemens (14) و Amin (15) همخوانی دارد. طبیعتاً دانشجویان محقق به دلیل درگیر بودن در فرایندهای اداری تصویب و انجام فعالیتهای پژوهشی موانع سازمانی را بیش از دانشجویان غیرمحقق درک نمودهاند. از میان موانع موجود در حیطه سازمانی، عدم دسترسی به منابع کسب اطلاعات، کمبود امکانات و تجهیزات، مقررات دست و پا گیر اداری، درآمد ناکافی از محل پژوهش در مقایسه با سایر
فعالیتها، عدم ایجاد انگیزه از طرف مسئولین و اساتید به ترتیب بیشترین سهم از موانع پژوهشی را به خود اختصاص دادند.
بر اساس نتایج تحقیق حاضر مهمترین مانع سازمانی دانشجویان، عدم دسترسی به منابع کسب اطلاعات بود. این یافته با نتایج مطالعه ستوده (16) و مطالعه فرزانه (10) همراستا بود. باقری مجد و همکاران نارسایی در اطلاع رسانی را معظل عمدهای در موسسات پژوهشی معرفی نمودند (17). بهنظر میرسد نبود امکانات و زمینه لازم برای شرکت دانشجویان در انجمنها و کنفرانسهای تخصصی داخلی و خارجی، هزینه بالای برخی نشریههای تخصصی، هزینه زیاد ثبت نام در همایشها، فقدان اطلاعرسانی دربارهی برگزاری همایشها و نبود یک منبع یا مرجع تخصصی برای آموزش صحیح و بهرهگیری بهتر از روشهای کسب اطلاعات علمی از دلایل احتمالی یافته حاضر باشد. لذا ایجاد زمینه لازم و فراهم آوردن امکان شرکت دانشجویان در مجامع علمی و شرکت در سمینارهای داخلی و خارجی و ایجاد کارگاههای آموزشی و اطلاع رسانی به منظور دسترسی به اطلاعات در این زمینه پیشنهاد میگردد.
همچنین در مطالعه حاضر دومین مانع در حیطه سازمانی کمبود امکانات و تجهیزات بود. Stange معتقد است کشورهایی که در دو دهه اخیر رشد چشمگیری داشته، در بخش تحقیقات سرمایهگذاری مناسب (مالی، انسانی) انجام دادهاند (18). شکاری و همکاران در بررسی مهمترین چالش های پیشروی تحقیق بیان نمودند، وجود عامل رقابت در کشورهای توسعهیافته باعث شده است که بخش خصوصی سهم قابلتوجهی در تامین اعتبارات پژوهشی داشته باشد اما این موضوع در ایران و بسیاری دیگر از کشورهای در حال توسعه وجود ندارد (19). در مطالعه غفارزاده بیش از نیمی از افراد مورد مطالعه معتقد بودند که امکانات و تجهیزات موجود و اعتبار پژوهشی دانشگاه برای انجام امور پژوهشی کافی نمیباشد (20). یافتههای مطالعه صفری نشان داد که امکانات آموزشی و پژوهشی، دسترسی به اینترنت با سرعت مناسب، بانکهای اطلاعاتی مختلف، مجهز نمودن آزمایشگاههای تحقیقاتی و فراهم نمودن دستگاههای پیشرفته آزمایشگاهی، حمایت مالی بخش تحقیقات دانشگاه از فعالیتهای پژوهشی دانشجویان میتواند مشارکت دانشجویان در انجام فعالیت پژوهشی را تقویت نماید (21). مطالعه ظهور نشان داد که محدودیتهای تایپ، پرینت، مشاوره پژوهشی، اینترنت و کتابخانه به ترتیب مهمترین عوامل نارضایتی افراد از خدمات کمک پژوهشی است (22). مطالعات دیگری هم با یافتههای پژوهش حاضر همخوانی داشتند (6، 23-25). پس میتوان نتیجه گرفت که هر چه بودجهی پژوهش در کشور بالاتر باشد، مشارکت دانشجویان در پژوهش و تدوین مقالات علمی نیز بیشتر خواهد بود. در این خصوص به مسئولین محترم پیشنهاد میگردد در حوزه هزینههای پژوهشی مخصوصاً تحقیقات دانشجویی نگاه ویژهای داشته باشند.
نتایج مطالعه حاضر نشان داد که طولانی بودن مراحل تصویب طرحهای تحقیقاتی و عدم ایجاد انگیزه از طرف مسئولین و اساتید از جمله موانع سازمانی دیگری بود که توسط دانشجویان ذکر شد. در خصوص ایجاد انگیزه کافی در پژوهشگران نقش اساتید راهنما جهت تشویق دانشجویان به انجام فعالیتهای پژوهشی و تاکید بر امر پژوهش و منافع آن در زندگی تحصیلی و شغلی آینده آنها میتواند کمککننده باشد. از طرفی سرمایهگذاری و تاسیس کمیته تحقیقات فعال دانشجویی و دادن یکسری اختیارات مستقیم به این کمیتهها و بکارگیری فعال دانشجویان بهعنوان نیروی کار در این کمیتهها و دادن حقالزحمه کاری میتواند در ارتقاء انگیزه دانشجویان موثر واقع شود. در تحقیق غفارزاده بیش از نیمی از دانشجویان از شیوه مدیریتی مرکز تحقیقات دانشجویی اظهار بیاطلاعی کردهاند. بدین معنی که علاقه به پژوهش وجود دارد ولی برنامهریزی، اطلاعرسانی و سرمایهگذاری وجود ندارد (20). عزیزی طی پژوهشی به این نتیجه رسید که توجه به عوامل درونی (انگیزه افراد)، ایجاد زمینه مناسب برای رشد استعدادها و خلاقیت افراد، توجه به عوامل اقتصادی و استفاده از سیستمهای اطلاع رسانی از جمله عوامل مهم موثر در پژوهش میباشند (26). در زمینه طولانی بودن مراحل تصویب پروپوزال نتایج مطالعه حاضر حاکی از آن بود که حدود 85 درصد از افراد دارای پروپوزال ارسالی به مراکز پژوهشی دانشگاه جهت تصویب، این فرایند را طولانی عنوان کردهاند. لذا ضرورت بازنگری ساختارهای دانشگاه و مراکز پژوهشی تابعه ملموس میباشد. از طرفی تجربیات پژوهشی مدیران مراکز پژوهشی میتواند در خارج کردن فعالیتهای پژوهشی از یک سیکل اداری، از بین بردن فرهنگ اداری ایستا و عناصر مخل نقش آفرین در زمینه کاهش مدت زمان تصویب طرحها مثمر ثمر واقع شود (22). بنابراین از بین بردن موانع اداری، توسعه سامانه اطلاعرسانی و استفاده از افراد شایسته و با تجربه جهت ارزیابی طرحهای پژوهشی از جمله اقداماتی است
که میتواند در کاهش پروسه تصویب طرحهای تحقیقاتی مفید باشد.
نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که مهارت و دانش ناکافی از روش تحقیق مهمترین مانع شخصی در مشارکت دانشجویان نسبت به انجام پژوهش، میباشد. در مطالعه اشرفی و همکاران یکی از مهمترین موانع شخصی در بین دانشجویان دانش و آگاهی ناکافی از متدلوژی تحقیق بود (25). این یافته با نتایج سایر مطالعات همسو بود (11، 23، 27). ولی با مطالعه عابدینی اصل که در آن مهارتهای پژوهشی در حداقل اهمیت خود قرار داشت همخوانی ندارد (28) به نظر میرسد دلیل این تفاوت اینست که در مطالعه عابدینی گروه هدف اعضای هیت علمی، ولی در مطالعه حاضر گروه هدف دانشجویان بودند. قرار دادن واحد درسی روشهای تحقیق در تمام مقاطع دانشگاهی و همچنین برگزاری کارگاههای آموزشی منظم و عملی، میتواند در افزایش دانش دانشجویان از متدلوژی تحقیق مثمر ثمر واقع شود. جویباری و همکاران نیز قرار دادن روش تحقیق را در برنامه درسی دانشجویان مهم ارزیابی نمودند (29).
بر اساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر، دانشجویان مشغله کاری و فشردگی واحدهای درسی را یکی دیگر از موانع پژوهش ارزیابی نمودند. نتایج پژوهش حاضر با مطالعه عنبری و همکاران (6)، چنگیزی آشتیانی (13) و پور ناصری (30) همراستا بود. طبیعتاً لزوم حضور دانشجویان گروههای علوم پزشکی در عرصههای بالین و جامعه در دوران تحصیل فشردگی واحدهای درسی را منجر شده و فرصت انجام فعالیتهای پژوهشی را حتی در صورت مهیا بودن امکانات تحقیقاتی پژوهش محدود میکند. در تحقیق ثناگو و همکاران نیز فشردگی واحدهای درسی یکی از معظلات انجام تحقیق ارزیابی گردید که با نتایج این تحقیق همخوانی داشت (4). بنابراین پیشنهاد میگردد با حذف سرفصلهای غیرضروری در برنامه آموزشی با نظر متخصصین ذیربط، و گنجاندن واحدهای عملی روش تحقیق در سر فصل دروس تمام رشتههای علوم پزشکی دانشجویان وقت کافی برای آموزش روش تحقیق و انجام پژوهش بیابند.
میتوان نتیجه گرفت بیشترین موانع از دیدگاه دانشجویان نداشتن مهارت کافی در انجام تحقیق، دانش ناکافی از متدلوژی و روش تحقیق، آشنا نبودن به اصول آماری، عدم دسترسی به منابع کسب اطلاعات میباشد. بزرگترین مانع فردی دانشجویان مشارکتکننده در پژوهش، نداشتن مهارت کافی در انجام تحقیق و در حیطه سازمانی بیشترین مانع عدم دسترسی به منابع کسب اطلاعات بود. لذا پیشنهاد می گردد با فراهم کردن امکان دسترسی به اینترنت با سرعت، مجهز نمودن آزمایشگاههای تحقیقاتی، آشنایی بیشتر دانشجویان با متدلوژی تحقیق از طریق برگزاری کارگاههای آموزش مقالهنویسی و روش تحقیق، تشویق و افزایش انگیزه دانشجویان از طرق مختلف، اصلاح شیوههای اداری و همچنین در دسترس قرار دادن تیمهای مشاوره پژوهشی با حضور افراد متخصص و جبران کمبود امکانات و تجهیزات میتوان تا حدودی این موانع را مرتفع ساخت. از جمله راهکارهایی برای رفع مشکل حیطه سازمانی میتوان به ایجاد زمینه لازم و فراهم آوردن امکان عضویت دانشجویان در مجامع علمی و شرکت در سمینارهای داخلی و خارجی، اشاعه فرهنگ استفاده بیشتر از منابع الکترونیکی از طریق فراهم آوردن نرم افزارهای تخصصی و بانکهای اطلاعاتی مرتبط با هر رشته ای اشاره نمود.
از محدودیتهای پژوهش حاضر این است که پرسشنامه استفاده شده محقق ساخته بود که با استفاده از مطالعات و متون مشابه طراحی گردیده که بهتر است در مطالعات آتی روانسنجی پرسشنامه با روشهای از جمله تحلیل عاملی صورت پذیرد. از دیگر محدودیتهای مطالعه، تکمیل پرسشنامه به روش خود گزارشدهی بود که ممکن است از صحت لازم برخوردار نباشد.
قدردانی
این مقاله حاصل طرح مصوب شورای پژوهشی کمیته پژوهشی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به شماره ثبت 37331/ص/1396 می باشد. از کمیته پژوهشی دانشجویان و معاونت تحقیقات و فن آوری دانشگاه علوم پزشکی برای حمایت مالی از این مطالعه قدردانی می شود.
| بازنشر اطلاعات | |
|
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |