مقدمه
اهمیت شرح حال به حدی است که حتی در غیاب معاینات بالینی و نتایج آزمایشگاهی، پزشکان را در بیش از هشتاد درصد موارد به تشخیص صحیح راهنمایی کرده است (1،2). ثبت یافته ها در طی مدت بستری، سیر بیماری و خلاصه سازی پرونده از اصولی ترین بخش های مدارک پزشکی می باشند که تهیه و تنظیم این گزارشات علاوه بر کمک به تشخیص و اداره بیمار در طی مدت بستری، از عواقب نامطلوب پزشکی، اقتصادی و قضایی برای بیمار، پرسنل پزشکی و بیمارستان پیش گیری مینماید (7-3). باتوجه به اهمیت موضوع و لزوم اخذ شرححال دقیق ازبیماران، تاکنون روشهای متعددی طراحی و اجرا شده و بهبود روشهای اخذ شرححال یکی از دغدغههـای دانشـکده های معتبر پـزشکی دنیا بـوده اسـت و همیشه نحوه ی اخذ آن یکی از امتحانات مهم ورودی دانشگاه معتبر دنیا در زمان اخذ پـذیرش بـرای ادامه تحصیـل اسـت. (9-8). در مطالعه ای که در بیرجند در سال 1390 انجام شد،بالاترین میانگین نمره از عوامل انگیزشی در گرفتن شرح حال مربوط به گزینه ی "گرفتن شرح حال پایه ای برای تشخیص درست و درمان" بود و بالاترین میانگین نمره از عوامل بازدارنده در گرفتن شرح حال مربوط به گزینه ی "گرفتن شرح حال تنها برای انجام رفع تکلیف بود". در بررسی عملکرد درمعاینه فیزیکی، 95 درصد دانشجویان بیمار را مشاهده و لمس کرده بودند ولی تنها 2/16 درصد آنان معاینات دقیق را انجام داده بودند (10). در مطالعه دیگری که در دانشگاه علومپزشکی سمنان توسط کاهویی و همکاران انجام شده میزان آگاهی و عملکرد دستیاران و دانشجویان پزشکی دانشگاه علومپزشکی سمنان نسبت به مستند سازی مراقبتهای ارایهشده به بیمار از دیدگاه پزشکی قانونی مورد بررسی قرارگرفته و به این مورد اشاره شده از جمله عواملی که در طرح دعاوی، پزشک نتوانسته از خود دفاع کند، عدم تکمیل پرونده بیمار بودهاست. نتایج این مطالعه نشان داد که40 درصد دستیاران از جنبههای قانونی مستندسازی اطلاع داشتند، 2/25 درصد از نحوه کاربرد اختصارات در ثبت تشخیص نهایی و اعمال جراحی اطلاع داشتند (11). در مطالعه دیگری که در دانشگاه علومپزشکی مازندران درسال 1383 انجام شد میزان آگاهی، نگرش و عملکرد ٢٠٧ دانشجوی پزشکی بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مازندران مورد بررسی قرارگرفت. یافته ها نشان داد که اکثریت جامعه مورد بررسی نسبت به اصول پرونده نویسی، آگاهی ضعیفی داشتند (12). در پژوهشی که توسط غفاری و همکاران انجام شد اجزا و پارامترهای مهم برنامه آموزشی دوره دکترای عمومی پزشکی برخی دانشکدههای پزشکی معتبر و نوآور از قارههای مختلف جهان که به صورت هدفمند انتخاب شدهاند، مورد بررسی قرارگرفت. شاخصهای فوق در برنامه آموزشی دانشکده پزشکی ایران در 1/9 درصد موارد به طور کامل و در5/54 درصد به طور نسبی رعایت شده و متاسفانه در4/36 درصد اصلا رعایت نمیشود که نشانگر شکاف وسیع بین کوریکولوم آموزش پزشکی کشور با کوریکولوم های آموزش پزشکی دانشگاههای مورد مطالعهاست (13). با نگاهی اجمالی به مطالعات انجام شده درباره شرح حال گیری و معاینه دقیق بیماران مشخص میشود که آموزش پزشکی نتوانسته است به پزشکان آگاهی، نگرش و عملکرد کافی را منتقل نماید. از طرفی پزشکان عمومی بدلایل مختلف از انجام شرح حالگیری و معاینه دقیق بیماران اجتناب میکنند بهنحوی که هر کدام مانعی را برای این عملکردشان ذکر می کنند. بنابراین باتوجه به اهمیت موضوع، مطالعه حاضر با هدف تبیین تجارب اورژانس از موانع گرفتن شرح حال و انجام دقیق معاینه فیزیکی بیمار انجام شد
روش ها
در مطالعه حاضر از تحقیق کیفی به روش تحلیل محتوی استفاده شد. این روش معمولاً زمانی استفاده میشودکه هدف مطالعه تبیین پدیده تحت بررسی باشد (14) هدف در این مطالعه تبیین تجارب پزشکان عمومی ازموانع اخذ شرح حال و معاینه فیزیکی دقیق بیماردر اورژانس بیمارستان امام حسین (ع) شهربیجار، دانشگاه علوم پزشکی کردستان سال 1394 بود. باتوجه به اینکه تحلیل محتوای تجارب مشارکت کنندگان درباره این پدیده میتواند به توصیف و تبیین آن بیانجامد تحلیل کیفی محتوی رویکرد پژوهشی مناسبی برای هدف فوق بود که در آن کدگذاری و شکل گیری طبقات به طورمستقیم و با یک روش استقرایی از داده های خام بدست می آید (15-14). این روش به منظور مطالعه محتوی ارتباط (گفتار، متون نگارششده، مصاحبه ها و تصاویر) بکار گرفته می شود (16). در این مطالعه سوال پژوهش این بود: «تجربه کاری شما درمورد موانع تاثیرگذار در عدم شرح حالگیری و معاینه فیزیکی دقیق چیست؟». در این پژوهش تعداد 18 نفر از پزشکان عمومی شاغل در آن مرکزکه حداقل چهار ماه در اورژانس مشغول بکار بودند و یا قبلاً حداقل به مدت چهار ماه دراورژانس فعالیت داشتند وارد مطالعه شدند. روش جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بود این نوع مصاحبه به دلیل انعطاف پذیری و عمیق بودن دادهها برای پردازش داده های کیفی مناسب است (17). مصاحبه ها باز و نیمه ساختار یافته و با موافقت آگاهانه مشارکت کنندگان ضبط و به صورت بازنویسی تحلیل کردید. میانگین مدت مصاحبه بین 15-20 دقیقه بود که بصورت تک نفره انجام شد و تمامی آنها پس از ضبط به صورت دست نوشته درآمد چند بار به این مصاحبه ها گوش داده شد و برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. تحلیل محتوی کیفی به منظور تفسیر ذهنی محتوی داده های متنی بکار میرود و کدهای حاصل از داده ها از طریق یک طبقه بندی سیستماتیک مورد شناسایی قرارمی گیرد (18). در مصاحبه نیم هساختارمند Semi-Structured Interview هرچند برای محقق، پرسش براساس اطلاعات از قبل لازم است اما سوالات از قبل مشخص نیست و جریان سوالات تا حدی متکی به سوالاتی است که در تعامل مصاحبه کننده و مصاحبه شونده پیش میآید (15). بنابراین کدها براساس واحدهای معنایی برگرفته از توصیفات مشارکت کنندگان استخراج و براساس شباهت ها و تفاوت ها طبقه بندی گردید و واحدهای معنایی که بیانگر مفاهیم مشابه بودند درون کدها قرارگرفته و کدهای اولیه استخراج شدند و با ادامه غوطه وری در داده ها و جستجوی مستمر در بین کدها و باتوجه به هم پوشانی آنها کدهای ثانویه استخراج و طبقه بندی شد. برای بالا بردن استحکام علمی (اعتبارداده ها) از روش های خاص تحقیقات کیفی مانند Peer Check، External Check و Member Check (پس از تجزیه و تحلیل هر مصاحبه دوباره به مصاحبه شوندگان مراجعه و صحت مطالب استخراج شده با نظر وی بررسی مجدد شده و در صورت نیاز تغییرات لازم دادهشد). همچنین تک تک متن مصاحبه ها، کدهای اولیه و کدهای ثانویه به اساتید بالینی و متبحر در تحقیق کیفی ارائه شد و نظرات آنها گرفته و در استخراج و نام گذاری کدها و همچنین ادغام موارد مشابه مورد استفاده قرارگرفت. برای تضمین معتبر بودن (Credibility) یا اطمینان به صحت دادهها از تکنیک تلفیق زمان (نمونه گیری در شیفت های مختلف بخش اورژانس) استفاده شد. هم چنین از شیوه حداکثر تنوع (Maximum Variance of Sampling) یعنی از پزشکان دارای سوابق کاری مختلف خدمت در بخش اورژانس استفاده گردید. مشکل مهمی که در اجرای این پژوهش مکرر اتفاق افتاد عدم انجام مصاحبه در وقت تعیین شده بود که به دلیل وجود بیمار در بخش اورژانس و مسایل شخصی پزشکان، زمان مصاحبه تغییر می کرد. در این مطالعه پس از اخذ رضایت آگاهانه، ملاحظات اخلاقی مانند انجام مصاحبه در محیط خصوصی، محرمانه ماندن تمام مصاحبه ها و حفاظت کامل آنها و معدوم نمودن مصاحبه ها پس از استخراج نتایج و آزاد بودن مشارکت کنندگان از ادامه مصاحبه رعایت شده است
یافته ها
داده های به دست آمده از مصاحبه با مشارکت کنندگان، نتیجه تجارب مشارکت کنندگان درعوامل دخیل در عدم گرفتن شرح حال و انجام معاینه فیزیکی و ثبت آن بصورت دقیق به روش علمی و مبتنی بر تحقیقات کیفی بیان شده اند. در تجزیه و تحلیل داده ها تعداد 43 کد اولیه استخراج شد که با در نظر گرفتن هم پوشانی و ادغام آنها 20 کد اولیه حاصل گردید. در ادامه بررسی و تحلیل مستمر داده ها به پنج کد ثانویه یا موانع اصلی طبقه بندی شد (جدول 1):
5.نقص سیستم اجرایی و نظارتی
موانع آموزشی: یکی از تجاربی که اکثر مشارکت کنندگان به آن تاکید زیادی داشتند در این دسته قرار می گرفت. آنها کراراً تاکید می کردند که سیستم آموزشی ما اصولی نیست، یعنی بین تئوری تا عمل فاصله زیادی هست.
پزشک شماره 3 درخصوص علل آموزشی اظهارداشت"چون محیط کاری با محیط دوران تحصیل تفاوت فاحشی دارد بیشتر به روتین کاری اکتفا میکنیم و به مرور زمان اطلاعات دوران تحصیل نیز فراموش می شود".
پزشک شماره 6 در این زمینه می گوید «اکثر ما هنوز در گرفتن شرح حال گیری و معاینه فیزیکی اصولی مهارت کافی نداریم که به نحوه آموزش غیراصولی و نادرست دوران تحصیل بر می گردد».
پزشک شماره 10 اظهار داشت: «بیشترتمرکز ما برشکایت اصلی بیمار است چون که گرفتن شرح حال کلی و معاینه فیزیکی کامل ممکن است به یافتن نکات جدیدی منجر شود که هم باعث افزایش کار ما شود و هم ما در رسیدن به تشخیص دچار تردید شویم».
پزشک شماره 12 در مصاحبه عنوان نمود: «یکی از دلایل اصلی این امر نداشتن مطالعه وبه روز بودن ما می باشد و توجه به اهمیت شرح حال برای رسیدن به تشخیص است که می توان گفت یک شرح حال باید تا 80 درصد ما را به تشخیص برساند».
موانع فرهنگی: فرهنگ هر جامعه یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در مناسبات اجتماعی افراد در یک جامعه است که بر تمامی جوانب زندگی سایه می اندازد و آنها را تحت شعاع خود قرار می دهد و اکثر مشارکت کنندگان علل فرهنگی رایکی از مهمترین عوامل برشمردند؛
پزشک شماره 1 در رابطه با علل فرهنگی در اظهارات خود بیان نمود:"یکی از دلایل مهم در عدم گرفتن شرح حال و معاینه فیزیکی این است که بیماران و همراهان بیمار شرح حال درستی نمی دهند و ما در این زمینه مشکل داریم که گاه اطلاعات غلط به ما می دهند".
پزشک شماره 7 اظهار نمود: "عجله فراوان بیماران سرپایی و همراهان آنها و اعتراض بیش از اندازه به معطل شدن مانع گرفتن شرح حال کامل و معاینه فیزیکی دقیق بیماران دیگر و حتی خود بیمار می شود".
پزشک شماره 13 اظهار نمود: "بیماران دربیان مسایل جنسی و مسایل ژنیتال بیش از اندازه خجالتی هستند و اگر در این زمینه ها که با باور آنها کمی تناقض داشته باشد آن را بیان نمی کنند".
موانع مادی یا جنبه های اقتصادی: یکی دیگر ازعوامل تاثیرگذار در محیط کاری ما و ارایه خدمت ما به ارباب رجوع مسایل مادی است و اقتصاد نیز بر تمامی جوانب زندگی حتی انجام وظیفه تاثیر میگذاردکه اکثر پزشکان این دلیل را نیز یکی از عوامل بر می شمردند؛
پزشک شماره 9 در مصاحبه خود عنوان نمود: «چون تعرفه ها غیرواقعی است و مبنای دریافتی ما تعداد ویزیت بیشتر بیمار است ترجیح می دهم بیماران بیشتری را ویزیت کنم که این مقوله خود منجر به انجام معاینات سطحی می شود».
پزشک شماره 4 در بیان تاثیر علل مادی اظهار نمود: «چون دریافت حق الزحمه در یک بیمار سرپایی و یک بیمار بدحال فرقی ندارد ترجیح میدهم بیشتر بیماران سرپایی را ویزیت نمایم که هم درآمد بیشتری داشته باشم و هم کمتر دچار دردسر شوم».
عدم آگاهی به مسایل قانونی: یکی از تجاربی که اکثر مشارکت کنندگان به آن تاکید زیادی داشتند عدم آگاهی به موارد قانونی معاینه و ثبت دقیق شرح حال بیماران اورژانس بود؛
پزشک شماره 9 در مصاحبه خود بیان نمود: «حتی اگر شرح حال کامل بگیریم و معاینه فیزیکی دقیقی نیز انجام دهیم اکثر ما چون هنوز دچار مشکلات قانونی نشده ایم آنها را ثبت نمی کنیم».پزشک شماره 17 گفت: «یکی از مشکلات ما در زمینه شرح حال گیری عدم آگاهی از اهمیت مستندات برای جنبه های قانونی است».
نقص سیستم اجرایی و نظارتی: در تمامی امور اداری و حتی سایر حرفه ها لازمه درست انجام شدن کارها داشتن یک سیستم اجرایی درست و همچنین سیستم نظارتی دقیق که مکمل آن است می باشد. از عوامل دیگری که اکثر مشارکت کنندگان به آن اشاره داشتند به نحوه طراحی و اجرایی شدن معاینات توسط سیستم و همچنین عدم وجود سیستم نظارتی بود؛در این خصوص پزشک شماره12 اظهار داشت: «تعداد بیماران نسبت به تعداد پزشکان خیلی زیاد است و به همین دلیل کمبود وقت معاینه مانع انجام شرح حال گیری و معاینه فیزیکی دقیق می شود».
پزشک شماره 15 در مصاحبه عنوان نمود: «شیفت های متعدد و پشت سر هم توان جسمی ما را کاهش می دهد و باعث میشود در شرح حالگیری و معاینه فیزیکی خیلی از نکات مهم نادیده گرفته شود».
پزشک شماره 3 به این مساله این گونه اشاره نمود: «عدم تریاژبندی صحیح عاملی است که بیماران دچار بیماری سرپایی مانع از ویزیت کامل بیمار دچار مسایل حاد می شوند»
پزشک شماره 13 در مصاحبه عنوان نمود: «چون هیچ مقام مسئولی بر کار پزشکان نظارت نمیکند ما خیلی خود را مکلف به این موضوع نمی دانیم وحتی در مواقع اخذ شرح حال و یا معاینه فیزیکی کامل ممکن است آن را ثبت نکنیم».
بحث و نتیجه گیری
موانع آموزشی: گرفتن شرح حال کامل و انجام معاینات فیزیکی، به پزشک کمک مینماید تا ضمن تشخیص صحیح بیماری، برنامه مراقبت و درمان بیمار را به درستی طراحی کند. موانع آموزشی ذکر شده در اجرای صحیح و کامل معاینه فیزیکی و شرححالنویسی در این پژوهش، با مطالعات متعددی هم خوانی دارد. در پژوهشی توصیفی- مقایسه ای که توسط غفاری و همکاران انجام شد اجزاء و پارامترهای مهم برنامه آموزشی دوره دکترای عمومی پزشکی برخی دانشکده های پزشکی معتبـر و نوآور از قـارههای مختلف جهان کـه به صورت هدفمند انتخاب شده اند مورد بررسی قرارگرفت. شاخص های فوق در برنامه آموزشی دانشکده پزشکی ایران در9/1 درصد موارد به طور کامل و در 54/5 درصد به طور نسبی رعایت شده و متاسفانه در36/4درصد اصلا رعایت نمی شود که نشانگر شکاف وسیع بین کوریکولوم آموزش پزشکی کشور با کوریکولوم های آموزش پزشکی دانشگاه های مورد مطالعه است (13). در مطالعه دیگری در بررسی میزان آگاهی، نگرش و عملکرد دانشجویان پزشکی نسبت به اصول پرونده نویسی در مراکز آموزشی- درمانی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی مازندران در سال 1383 انجام شد میزان آگاهی، نگرش و عملکرد ٢٠٧ دانشجوی پزشکی بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علومپزشکی مازندران مورد بررسی قرارگرفت. یافته ها حاکی از آن بود اکثریت جامعه مورد بررسی نسبت به اصول پرونده نویسی، آگاهی ضعیفی داشتند و اکثریت پاسخگویان نسبت به کامل بودن پرونده پزشکی بیماران، اهمیت و جایگاه آن در عرصه درمان، آموزش و پژوهش نگرش خوبی داشتند. آنها به این نتیجه رسیدند ناقص بودن پروندههای پزشکی ناشی از آگـاهی ضعیف دانشجویان نسبت به اصول و فنون پرونده نویسی است (12). این نتایج با تجارب پزشکان عمومی در محیط بالین همخوانی دارد و بیانگر فاصله بین تئوری تا عمل و کاستیهای آموزش بالینی میباشد.
موانع فرهنگی: نتایج این پژوهش مبین موانع فرهنگی حاکم در بالین است که از جمله ندادن اطلاعات کافی و درست توسط بیماران به پزشکان اورژانس، عجله کردن مردم در حین معاینه و خجالت کشیدن در بیان مشکلات جسمی و غیره به عنوان موانع فرهنگی شرح حالگیری و معاینه صحیح بیماران بود.
در پژوهشی که توسط ترابیان و همکاران در استان همدان انجام شد رضایت پزشکان خانواده را از قوانین و طرح بیمه های روستایی مورد مطالعه قرار دادند. یافته ها حکایت از آن داشت که به علت ناهماهنگی درون بخشی و تمایل و تقاضای بیماران برای مراجعه به متخصص و مشکلات اجرایی متعدد باعث شده این طرح به درستی اجرا نشود و موجبات نارضایتی پزشکان را نیز بوجود آورده و نتیجه گیری نمودند از دلایل عمده این امر این بوده که در زمان تدوین قوانین به فرهنگ عمومی مردم و شرایط واقعی در بالین توجه نشده است (19).
موانع مادی یا جنبه های اقتصادی: در این پژوهش یکی دیگر ازعوامل تاثیرگذار در بخش اورژانس مسایل مادی بود. تعرفه های غیرواقعی، ویزیت تعداد بیشتری از بیماران، عدم تفاوت دریافت حق الزحمه در یک بیمار سرپایی و یک بیمار بدحال به عنوان موانع مادی در شرح حالگیری دقیق بدست آمد.
در مطالعه ای که نعمت الهی و همکاران انجام دادند فاکتورهای اقتصادی و عوامل وابسته به شغل بیشترین تاثیر را در انتخاب رشته داندنپزشکی رادردانشجویان مورد مطالعه داشت (20). در پژوهشی که توسط حاجیان و همکاران انجام شد اکثریت دانشجویان رشته پزشکی را با علاقه و انگیزه انتخاب کرده و هدف اکثریت آنها (51/5درصد) کسب موقعیت اجتماعی بالا در جامعه است (21). دانشجویانی که از ابتدا با انگیزه مادی وارد رشته پزشکی شده اند مطمئناً در حین کار بالینی نیز آن را مدنظر قرار خواهند داد و براساس دریافتی مادی، خدمت پزشکی ارائه خواهندکرد.
عدم آگاهی به مسایل قانونی: در این مطالعه یکی از تجاربی که اکثر مشارکت کنندگان به آن تاکید زیادی داشتند عدم آگاهی به موارد قانونی معاینه و مجازات قانونی عدم ثبت دقیق شرح حال بیماران اورژانس بود. این یافته ها با نتایج مطالعات دیگر هم خوانی دارد. درمطالعه که در دانشگاه علوم پزشکی سمنان توسط کاهویی و همکاران انجام شده بود میزان آگاهی و عملکرد دستیاران و دانشجویان پزشکی نسبت به مستندسازی مراقبت های ارایه شده پزشکی از دیدگاه پزشک قانونی مورد بررسی قرارگرفته و به این مورد اشاره شده که ازجمله عواملی که در طرح دعاوی پزشک نتوانسته از خود دفاع کند، عدم تکمیل پرونده بیمار بوده است. در این مطالعه وضعیت عملکرد وآگاهی 134 دانشجو و دستیار پزشکی نسبت به اصول مستندسازی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داده است که فقط 40 درصد دستیاران از جنبه های قانونی اصول مستندسازی آگاهی داشته (11). در مطالعه ای که توسط کیمیافر و همکاران در مشهد انجام شد به بررسی کمی اطلاعات پرونده پزشکی بیماران بستری در بیمارستان های دانشگاهی و تأمین اجتماعی شهر مشهد پرداختند. نتایج این بررسی نشان داد که فرآیند مستندسازی پرونده های پزشکی توسط ارائه کنندگان مراقبت بسیار ناقص انجام می گیرد و این امرموجب ازدست رفتن اطلاعات مورد نیاز و خدشه دارشدن ظرفیت های موجود در پرونده پزشکی بیماران برای استفاده اشخاص حقیقی و حقوقی خواهدشد (22).
نقص سیستم اجرایی و نظارتی: در این پژوهش عدم وجود یک پروتکل واحد برای معاینات بیمار در بیمارستان و همچنین عدم وجود سیستم نظارتی، کمبود وقت، شیفت های متعدد، عدم وجود سیستم تریاژ، و عدم نظارت بر کار پزشکان به عنوان موانع انجام صحیح شرح حالگیری و معاینه دقیق بیماران در بخش اورژانس بدست آمد. در تایید این یافته مطالعه مشعوفی و همکاران که بر روی بررسی فرآیند مستندسازی مدارک پزشکی پرونده های بالینی توسط پزشکان در بیمارستانهای دانشگاه علومپزشکی اردبیل، در سال1380 انجام شد، نتایج نشان داد که فرآیند مستندسازی پروندههای پزشکی توسط پزشکان، به عنوان اصلی ترین گروه های ارایه کننده مراقبـت های بهداشتی درمانی، به طور نـاقص انجام میشود. این امر علاوه بر از دستدادن اطلاعات بیماران بستری میتواند اثرات سوء در فرآیند درمانی بیماران داشته باشد، بنابراین توجه بیشتر مسئولین، پزشکان وکارشناسان مدارک پزشکی به این امر را ضروری می دانست (23). در پژوهشی که توسط زینالو و همکاران در مورد بررسی روند پیشرفت برنامه راهبردی دانشگاه علومپزشکی قزوین در سال1387انجام شد یافته ها نشان میداد مشکلات و موانع از قبیل کمبود نیروی انسانی و کمبود بودجه و اعتبارات در تحقق اهداف تأثیر داشت که حل این مشکلات تعهد همه جانبه و ایجاد انگیزه در تمام مدیران و کارکنان از طریق مشارکت و درگیر نمودن در تمام مراحل برنامهریزی استراتژیک را طلب میکند (24). به طور کلی نتایج نشان دهنده پنج مانع اصلی در شرححالگیری و معاینه دقیق بیمار بود. مشارکتکنندگان تاکید کردند که رفع این موانع، نیازمند توجه و نظارت دقیق بر فرآیند شرح حال گیری و معاینه فیزیکی دقیق بیمار در بخش های اورژانس و آموزش مستمر علمی و فرهنگی پزشکان و جامعه میباشد
در این مطالعه کدهای دیگری نیز ممکن است وجود داشته باشد که از دید پژوهشگر پنهان مانده است و یا موارد دیگری وجود داشته که مصاحبه کنندگان بیان ننموده اند. هم چنین یکی از محدودیتهای این پژوهش کمبود اقدامات پژوهشی بود که در این زمینه انجام شده است.
قدردانی
پژوهشگر برخود لازم میداند تا از تمامی پزشکانی که در راستای انجام این پروژه تحقیقاتی تجارب ارزنده خود را با پژوهشگر در میان نهادند تشکر و قدر دانی نماید
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |