مقدمه
نظام آموزش عالی سرمایه انکارناپذیر هر کشوری بوده و منافع عظیمی برای افراد و جامعه دارد. موسسات این نظام جایگاه ویژهای در خلق فرصتها و ارتقاء عدالت اجتماعی داشته (1) و نقشهای مختلف و مهمی در جوامع امروزی دارند: بطوریکه آموزش عالی عامل توسعه علمی، اقتصادی، فناوری بوده و در عین حال محل توسعه فرهنگی و فردی و در نهایت در یک نگاه کلی خواستگاه فرهنگ شهروندی و دموکراسی است (2). توسعه فکری و ذهنی دانشجویان و آمادهسازی آنان جهت اشتغال و افزایش گنجینه علم و دانش جهانی بدون آموزش عالی و دانشگاه امکان پذیر نیست (3).
مسئولیت اجتماعی آموزش عالی ایجاب میکند که دانشگاهها اطمینان یابند دانش آموختگان دانش، مـهارت و صلاحیتهای لازم را کسب کردهاند و به عبارتی ارزشیابی انجام دهند (4). ارزشیابی در شناخت ضعفها و قوتها، فرصت ها و تهدیدها از نقش راهبردی برخوردار است و هم چنین ارائه اطلاعات دقیق، پیش بینی نرخ بازگشت پذیری سرمایه گذاری در آموزش عالی و کیفیت به عنوان نماد پویایی دانشگاه را نمایانگر می کند (5).
ارزشیابی به عنوان یک امر مدیریتی، لازمه یادگیری و تغییر است (6 ،7) و به صورت نظامدار برای جمع آوری، تحلیل و تفسیر اطلاعات انجام می گیرد تا میزان تحقق اهداف مورد نظر مشخص گردد و در صورت لزوم، تصمیم گیری برای بهبود به عمل آید (8) و در نهایت ارزشیابی بخش جدایی ناپذیر مدل های طراحی آموزشی بوده و در تعیین اثربخشی مداخلات آموزشی کمک کننده است (9).
در حوزه علوم تربیتی، الگوها و رویکرد های گوناگونی برای ارزشیابی تحصیلی فراگیران ارائه شده است که هر یک از آنها در شرایط و محیط مربوط، کارآیی دارند. به عنوان مثال Popham الگوها و رویکردهای ارزشیابی را به سه دسته تقسیم می کند (8). Bola چهارده مدل را در ارزشیابی مورد بحث قرار داده است (10). مرکز مطالعات ارزیابی دانشگاه کالیفرنیا رویکردهای ارزیابی را به هفت دسته تقسیم نموده است(8). رویکردها به ارزشیابی را Stufflebeam در چهار طبقه قرار داده است (11) و در نهایت Worthen و Sanders رویکردهای ارزشیابی آموزشی را به شش دسته تقسیم کرده اند (12) با توجه به دسته بندی های فوق، طیف کاملی از الگو های کمی و کیفی تعیین شده و چهارچوب این مطالعه براساس آن و مشتمل برهفت الگو طراحی گردیده است (13). در این تقسیم بندی الگوی اعتبارسنجی که مخاطبان آن مدرسان و جامعه است و الگوی مبتنی بر نظر خبرگان که مخاطبان آن نیز خبرگان و مصرف کنندگان هستند و در دسته بندی Worthen و Sanders ادغام شده است، بطور جداگانه بررسی می شوند (8).
در هر یک از الگوهای هفتگانه به یکی از جنبه های فرآیند تحصیل، تدریس و یادگیری توجه بیشتری نشان داده شده است الگوهای تعیین شده عبارتند از: 1- الگوی هدف گرا: در این رویکرد هدف های کلی و دقیق مورد تأکید قرار میگیرند و ارزشیابی آموزشی به دنبال این است که تعیین کند این هدفها به چه میزانی تحقق یافتهاند. 2- الگوی مدیریتگرا: هدف تشخیص و تحقق بخشیدن به نیازهای اطلاعاتی مدیران تصمیمگیرنده است. 3- الگوی هدفآزاد: در این الگو بر بازده پیشبینی نشده برنامه آموزشی نیز تأکید میشود یعنی تمام نتایج یک نوآوری را بدون جهتگیری یا پیشداوری قبلی سنجش و ارزیابی می کند. 4- الگوی مبتنی بر نظر خبرگان: در این رویکرد تأکید اصلی بر کاربرد مستقیم نظر متخصصان در قضاوت درباره کیفیت فعالیتهای آموزش و پرورش است. 5- الگوی اعتبارسنجی: در این رویکرد تأکید بر بررسی برنامه آموزشی یا موسسه بر اساس معیارهاست. 6- الگوی اجرای عمل: در این رویکرد چگونگی اجرای عملیات آموزشی مورد نظر است و در انجام ارزشیابی از روش های کیفی استفاده میشود. 7- الگوی طبیعت گرایانه یا مشارکتی: در این رویکرد بررسی طبیعت گرایانه و کوشش مشارکتکنندگان در تعیین ارزشها، ملاکها، نیازها و دادههای ارزشیابی مورد تأکیداست (8).
در دهه اخیر توجه به ارزشیابی آموزشی در سطح جهان روز به روز افزایش یافته است (14 ) و ارزشیابی آموزشی ابزاری مناسب و موثر در بهبود نظام آموزشی معرفی شده است که اثربخشی آن به نگرش، صلاحیت و دانش مدرسین بستگی دارد (15)، بررسیها ناکافی بودن دانش اساتید در زمینه ارزشیابی آموزشی را گزارش کردهاند (17-16). برخی مطالعات دیگر حاکی از اندک بودن بررسی ها در ارزشیابی آموزشی در آموزش علوم پزشکی نسبت به سایر حوزه های آموزش است یا از ساختار درستی برخوردار نیست (18). برخی مطالعات دیگر نیز دلیل کم توجهی به ارزشیابی آموزشی را به پیچیده بودن آن نسبت داده اند (19).
فرآیند برنامه ریزی شامل تدوین برنامه، اجرای برنامه و در نهایت ارزشیابی است و برنامهریزی آموزشی نیز از این قاعده مستثنی نیست. ارزشیابی درست برنامه مستلزم انتخاب روش و رویکرد مناسب برای آن است و کاربران برنامه در انتخاب روش مورد نظر نقش مهمی دارند. مطالعه حاضر با هدف تعیین دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه از الگوهای ارزشیابی تحصیلی انجام شد.
روش ها
این بررسی توصیفی- تحلیلی در سال 1392 در دانشگاه علوم پزشکی ارومیه بر روی اعضای هیات علمی انجام گرفت. از بین 295 نفر جامعه آماری، طبق فرمول کوکران حجم نمونه 167محاسبه و در نهایت 175نفر با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با توجه به جنسیت، سن، رتبه علمی، دانشکده محل کار و سابقه انتخاب شدند. معیارهای ورود به مطالعه شاغل بودن در دانشکده های پزشکی، پرستاری مامایی، بهداشت و پیراپزشکی دانشگاه، داشتن رابطه استخدامی متعهد خدمت، پیمانی یا رسمی و حداقل یک سال سابقه تدریس در دانشگاه علوم پزشکی ارومیه و معیارهای خروج شامل نداشتن حداقل دو ترم سابقه تدریس در دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، حق التدریسی بودن و سرباز هیات علمی بود. دانشکده های دندانپزشکی و داروسازی بدلیل نوپا بودن و براساس معیارهای شمول جزو مطالعه نبودند.
جمع آوری داده ها بهصورت پرسشنامهای و مراجعه پژوهشگر به دانشکده ها یا مراکز آموزشی درمانی دانشگاه صورت گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته شامل سه بخش مقدمه، سوالات جمعیت شناختی و 28سوال بسته بود که براساس اهداف پژوهش و الگوهای مطرح شده در بیان مسئله، از نوع بسته پنج گزینه ای (کاملاً مخالف 1، مخالف 2، نظری ندارم 3 ، موافق 4 و کاملاًموافق 5) در 7 سازه و هر سازه متشکل از 4 گویه طراحی شد.
روایی این پرسشنامه از طریق نظرخواهی از خبرگان و اساتید متخصص در زمینه ی علوم تربیتی تایید گردید. به منظور اطمینان از پایایی پرسشنامه ها ابتدا 30 پرسشنامه به صورت پیشآزمون و پسآزمون تکمیل و ضریب آلفای کرونباخ در تمام سازهها و کل پرسشنامه بیشتر از 0/7 ارزیابی شد. برای تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی برای توصیف ویژگیهای جمعیت شناختی در قالب نمودار، فراوانی، میانگین و شاخصهای پراکندگی و آمار استنباطی از آزمون رتبه ای فریدمن و ویلکاکسون جهت رتبه بندی الگوها، آزمون t مستقل جهت بررسی معنیداری برحسب جنس، داشتن پست و سابقه (کمتر از 15 سال یا بیشتر از آن) در سطح 95 درصد اطمینان، آنالیز واریانس و آزمون LSD جهت بررسی تفاوت میان گروه ها برحسب رتبه علمی با سطح معنی داری کمتر از 0/05 و از طریق نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تکمیل پرسشنامه با هماهنگی اولیه با مخاطبین و جلب موافقت آنها و بدون درج نام و نام خانوادگی و توسط خود اعضای هیات علمی بصورت خود ایفا انجام پذیرفت.
یافته ها
در مجموع 165 نفر(94 درصد) پرسشنامه ها را تکمیل که 87 نفر(53 درصد) مذکر و 78 نفر (47 درصد) مونث بودند. همچنین27 نفر دارای مدرک PhD و 108 نفر دارای دکترای تخصصی پزشکی بودند. سایر اطلاعات دموگرافیگ در جدول شماره یک به تفضیل قابل مشاهده است
میانگین نمرات برای تمام الگوی ارزشیابی تحصیلی مورد مطالعه محاسبه شد و نتایج نشان داد که میانگین نمرات الگوی ارزشیابی تحصیلی مشارکتی (0/514±4/77) و هدف آزاد (0/51±4/67) بیشتر از بقیه و میانگین نمرات الگوی ارزشیابی تحصیلی هدفگرا (0/67±3/68) کمتر از سایر الگوها بود (جدول 2).
با استفاده از آزمون رتبه ای فریدمن الگوی ارزشیابی تحصیلی با توجه به نظرات اعضای هیئت علمی رتبه بندی شدند که از معنی دار بودن رتبه بندی در سطح 95 درصد اطمینان حکایت داشت .
انجام آزمون فریدمن وجود اختلاف معنی دار میان الگوها را نشان داد. بخاطر تفاوت مشاهده شده میان الگوها، آزمون ویلکاکسون انجام شد و نشان داد که صرفاً تفاوت میانگین مشاهده شده بین الگو های ارزشیابی آموزشی مدیریت گرا و مبتنی بر نظر خبرگان از نظر آماری معنی دار نبود (0/481=P). لذا می توان با در نظر گرفتن نتایج آزمون فریدمن که اختلاف معنی دار بین الگوها را به طور کلی نشان داد و هم چنین آزمون ویلکاکسون نشان داد که الگو های ارزشیابی آموزشی مدیریت گرا و مبتنی بر نظر خبرگان از نظر آماری با هم تفاوت معنی داری ندارند، الگوها را در سه گروه قرار گرفت: دو الگوی مشارکتی و هدف آزاد با میانگین امتیاز زیاد در گروه اول، الگو های ارزشیابی آموزشی مدیریت گرا و مبتنی بر نظر خبرگان با امتیازات نزدیک به هم و متوسط در گروه دوم و سه الگوی هدف گرا، عمل گرا و اعتبار سنجی با میانگین امتیاز کم در گروه سوم قرار گرفتند.
آزمون t مستقل انجام شده نشان داد اختلاف میانگین بین نظر اساتید با سابقه تدریس بالاتر از 15 سال و سابقه تدریس کمتر از 15 سال در الگوی ارزیابی هدف آزاد (0/032=P) و الگوی ارزیابی مبتنی بر نظر نخبگان (0/02=P) معنی دار بود و اساتید با سابقه تدریس کمتر به صورت معناداری تمایل بیشتری به الگوهای نام برده داشتند تا اساتید با سابقه تدریس بالا، در سایر الگوها اختلاف مشاهده شده از لحاظ آماری معنی دار نبود. آزمون t مستقل نشان داد اختلاف میانگین ها بین دو گروه دارای پست مدیریتی و فاقد پست مدیریتی تنها در الگوی ارزشیابی تحصیلی اجرای عمل اختلاف بین دو گروه از لحاظ آماری معنی دار بود (0/027P=) و در سایر الگوها اختلاف معنی داری مشاهده نشد.
آزمون t مستقل اختلاف معنی دار را بین میانگین الگوی اعتبار سنجی مردان و زنان از لحاظ آماری نشان داد (0/03P=) و در سایر الگوها اختلاف معنی داری وجود نداشت. در مقایسه میانگین نمرات الگوهای ارزشیابی آنالیز واریانس، براساس رتبه علمی (4/500=f،0/013P=) برای الگوی ارزشیابی هدف گرا و برای الگوی ارزشیابی مدیریت گرا (3/222=f،0/042P=) معنی دار بود. برای تعیین معنی داری بین سه رتبه علمی مربی، استادیار و دانشیار با دو الگوی فوق از آزمون تعقیبی LSD استفاده که در الگوی هدف گرا تفاوت میانگین نمرات در رتبه دانشیار (3/95) با رتبه استادیار (3/62) معنی دار )0/013(P= و در الگوی مدیریت گرا نیز تفاوت میانگین نمرات در رتبه مربی (4/66) با رتبه استادیار (4/38) معنی دار بود ) 0/042(P= ( جدول 3). آنالیز واریانس یکطرفه در مقایسه میانگین نمرات الگوهای ارزشیابی، براساس دانشکده ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد (جدول 4).
بحث و نتیجه گیری
بررسی گرایش اساتید به الگوهای ارزشیابی تحصیلی نشان داد که از نظر اساتید دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، الگوهای مشارکتی و هدف آزاد الگوهای مطلوب تری بودند. در واقع اساتید ترجیح می دادند برای ارزشیابی دانشجویان از هم فکری و مشارکت خود آنان استفاده شود. همینطور اساتید با انتخاب الگوی هدف- آزاد ضمن توجه به تحقق اهداف تعیین شده، به تمام نتایج واقعی اجرای برنامه ها و نه فقط نتایج تعیین شده در چهارچوب اهداف تعیین شده در برنامه، توجه و تمرکز داشتند. ترجیح دو الگوی مذکور توجه اعضای هیات علمی به ارزشیابی کیفی را نشان داد.
یمانی (1385) در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان برای ارزشیابی تدریس اساتید با استفاده از مدل مشارکتی از همکاری خود اعضای هیات علمی بهره گرفت و اعضای هیات علمی نیز بیشترین امتیاز را به مشارکت اختصاص دادند (20) که با نتایج این مطالعه مشابه و همسو است. سپهوند (1392) ضمن بررسی و مقایسه الگوهای ارزشیابی در آموزش پرستاری در ایران، الگوی ارزشیابی برخاسته از رویکرد طبیعت گرایانه و مبتنی بر مشارکت کنندگان را در آموزش پرستاری مناسب ترین الگو معرفی کردند (21) که با نتایج این مطالعه همخوانی دارد. قاعدی در تدوین چهارچوبی برای ارزشیابی درس فلسفه، بکارگیری روش ارزشیابی مشارکتی را از معیارهای موفقیت برنامه توصیف کرد (22). مطالعات متعدد در کشورهای مختلف نیز بکارگیری این رویکرد را توصیه نموده و رویکرد مشارکتی را در محیط های آموزشی کاربردی تر می دانند (27-23).
چنگیز در بررسی در سطح دانشگاه های علوم پزشکی کشور در سال 1391 عملکرد مراکز توسعه آموزش در زمینه ارزشیابی آموزشی از روش هدفآزاد با رویکرد کیفی استفاده و دلیل انتخاب الگوی هدف آزاد را تبیین توقعات و انتظارات برآورده نشده اعضای هیأت علمی در مورد مراکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی ذکر نمود.(28).Kimpel سال 2010 در یک مطالعه موردی در ایالت آیو ای آمریکا برای تعیین دیدگاه های اعضای هیات علمی از روش ارزشیابی هدف آزاد اسکریون استفاده و دلیل انتخاب این روش را موثر بودن آن در شناخت نتایج پیش بینی نشده برنامه عنوان نمود (29).Van de Ven در سال 1999 با اشاره به نتایج مطالعات متعدد در کشورهای مختلف بکارگیری رویکرد هدف آزاد را در برنامه آموزش ایدز، اطمینان از آموزش واقعی و تغییر نگرش و رفتار بیان کرد (30).
نتایج مطالعه حاضر نشان داد که سابقه تدریس در انتخاب الگوی ارزشیابی اساتید تاثیرگذار نبوده که این یافته با بررسی کمیلی در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان (31) و شیربیگی در سه دانشگاه کردستان، بوعلی و رازی (32) و Lakhal در سال 2009 در کانادا (33) همخوانی دارد. همچنین نتایج این مطالعه بیانگر آن بود که بین سابقه تدریس و شیوه ارزشیابی و جنسیت اساتید در انتخاب الگوی ارزشیابی رابطه معنیداری وجود ندارد که با یافته شیربیگی همخوانی داشته (32) ولی با نتایج Lakhal هم راستا نبود(33). نتایج مطالعه حاضر حاکی از آن بود که داشتن یا نداشتن پست مدیریتی در انتخاب الگوهای ارزشیابی تحصیلی تغییری در ترجیح اساتید ایجاد نکرد. این نتیجه با نتایج مطالعات حسینی(34) و عرب خردمند (35) همراستا بود. بررسی تاثیر رتبه علمی اساتید در انتخاب الگوی ارزشیابی با نتایج کمیلی (31)، شیربیگی (32) و Lakhal (33) هم جهت و همراستا نبود. در مطالعه حاضر امتیاز الگوی هدف گرا در رتبه استاد و دانشیار نسبت به رتبه استادیار و مربی کمتر بود. نکته قابل تأمل در مورد اختلاف امتیاز فوق می تواند نگاه کیفی گروه استاد و دانشیار باشد.
Scriven الگوی ارزشیابی هدف آزاد را به عنوان مکمل ارزشیابی مبتنی برهدف معرفی کرده است. در این الگو علاوه برارزشیابی هدف های برنامه آموزشی، بر بازدههای پیشبینی نشدۀ برنامۀ آموزشی نیز تأکید شده و از طرفی تمامی نتایج یک نوآوری آموزشی را بدون هیچگونه جهت گیری یا پیشداوری قبلی، سنجش وارزیابی میکند به باور اسکریون نقش عمدۀ ارزشیابی هدف آزاد، کاستن سوگیری و افزایش عینیت است (36). نتایج پیش بینی نشده، در آموزش علوم پزشکی مصادیق زیادی دارد مانند کوریکولوم پنهان، که عملاً وجود دارد ولی در برنامهها و اهداف آموزشی گنجانده نشده است (37). داشتن دید لوله تفنگی به نتایج برنامه ها، میتواند غفلت از نتایج واقعی را به همراه داشته باشد. اگرچه ممکن است در زمینه ارزشیابی هدف آزاد به ادبیات و جنبه نظری موضوع اشراف داشته، اما در عمل تجربه کمی در این زمینه وجود دارد (38) و این نکته میتواند از دلایل عدم بکارگیری بیشتر و اشاعه این رویکرد باشد. بکارگیری این رویکرد به صورت مشارکتی میتواند نتایج کاملتر و بهتری به همراه داشته باشد. با در نظر گرفتن تمام الگوهای مورد بررسی در این پژوهش بر روی یک پیوستار کمی– کیفی، الگوی هدف آزاد در میانه پیوستار و الگوی مشارکتی در انتهای کیفی پیوستار به عنوان رویکردهای کیفی مطرح می شوند (8). از نظر صاحبنظران نیز هر دو رویکرد به عنوان روشهای کیفی قلمداد شده اند (23،39).
از محدودیت های این پژوهش میتوان به جامعه آماری محدود اشاره نمود. انجام بررسیهای بیشتر در حوزه آموزش علوم پزشکی در کشور در زمینه رویکردهای ارزشیابی باعث بهبود کیفیت آموزش خواهد شد. از دیگر محدودیتها طولانی شدن زمان دسترسی به اعضای هیات علمی بالینی، دارای پست مدیریتی بود.
دیدگاه ها و علایق اعضای هیات علمی در مورد الگوهای ارزشیابی آموزشی نشان داد توجه صرف به تحقق اهداف از پیش تعیین شده در برنامه و پیگیری نتایج در چهارچوب برنامه کافی نیست و معمولاً نتایج پیش بینی نشده و با ارزش دیگری نیز علاوه بر اهداف اولیه وجود دارند که نباید مورد غفلت قرار گیرند. توجه به این نتایج و مشارکت دادن ذی نفعان بخصوص دانشجویان نیز، در انتخاب الگوی ارزشیابی معیارهای مهمی هستند. توجه به تمام نتایج و تعامل با ذی نفعان، اعتبار ارزشیابی و اثربخشی آن را تقویت خواهد کرد و در نهایت بهبود برنامه های آموزشی محقق خواهد شد.
قدردانی
از معاونت تحقیات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، دانشکده ها و مراکز آموزشی درمانی وابسته آن و اعضای هیات علمی دانشگاه و همچنین مسئولان دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد واحد ارومیه که زمینه انجام این پژوهش را میسر ساختند، قدردانی می شود.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |