OTHERS_CITABLE طراحی و اعتبارسنجی ابزار ارزیابی عناصر و ابعاد پداگوژی در فرایند های یاددهی- یادگیری پایدار در نظام آموزش عالی مقدمه: در سال­ های اخیر، آموزش عالی با سه تغییر عمده پارادایمی "توسعه یادگیری مادام­ العمر"، "دموکراتیز کردن دانش" و "توسعه جامعه جهانی دانش" مواجه شده است. هدف از انجام این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی ابزار ارزیابی عناصر و ابعاد پداگوژی در فرایندهای  یاددهی- یادگیری پایدار در مؤسسات دانشگاهی دولتی و غیردولتی است.  روش ­ها: روش پژوهش، آمیخته اکتشافی است که به­ شیوه پیاپی در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است. در بخش کیفی به ­منظور گردآوری داده ­ها از مصاحبه نیمه­ ساختاریافته با 17 نفر از اساتید صاحب­نظر و متخصصین آموزش عالی استفاده شد که به ­روش نمونه ­گیری هدفمند انتخاب شدند. روش تحلیل داده ­ها، روش تحلیل محتوای استقرایی بود. در راستای اعتباربخشی یافته­ ها از دو راهبرد تحلیل و بازبینی توسط مشارکت ­کنندگان و توسط همکاران استفاده شد. روش پژوهش در بخش کمی توصیفی– پیمایشی بود. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته و شامل 3 خرده مقیاس و محتوای آن برگرفته از داده ­های بخش کیفی بود. جامعه آماری 322 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه­ های دولتی و غیردولتی بودند که براساس فرمول کوکران انتخاب شدند. داده ­ها با استفاده از نرم­ افزارهای SPSS و  AMOS تجزیه و تحلیل شدند. یافته­ ها: نتایج تحلیل داده­ ها در فرایند کدگذاری، به شناسایی 75 کد باز منجر شد که در نهایت در قالب 22 مقوله محوری و 3 کد انتخابی (دانشجویان، برنامه درسی و آموزشی، اساتید) دسته­ بندی شد. در بخش کمی، نتایج نشان داد که الگوی مورد نظر از اعتبار کافی و مناسبی جهت شناسایی مولفه ­های پداگوژی پایدار برخوردار می ­باشد. همچنین نتایج ­بخش کمی بیانگر آن بود که به­ طورکلی وضعیت موجود شاخص ­ها در دانشگاه‌های دولتی (2/99) به­ طور معنی ­داری بالاتر از دانشگاه‌های غیردولتی (2/88) است (0/05>t=4/11, P). نتیجه ­گیری: با توجه به نتایج حاصل از مطالعه، می توان بیان کرد که دانشگاه ­ها برای حفظ و ثبات خود در شرایط کنونی بایست  به ­سمت پایداری پیش روند. بر این اساس یکی از شاخص­ های اصلی دانشگاهی پایدار، پداگوژی پایداری است که دارای راهبرد و استراتژی پایدار، دید فراکنشی نسبت به برنامه درسی، پرورش دانشجویانی خلاق و هوشمند و اساتیدی به ­روز و دارای هویت آکادمیک بوده که همواره در صدد تقویت هویت شهروندان حرفه ­ای درکمک به جامعه پایدار و پیشگام است. بنابراین یافته­ های این پژوهش می­ تواند در راستای غنای هرچه بیشتر فرایندهای یاد دهی- یادگیری پایدار مورد استفاده قرار گیرد. http://rme.gums.ac.ir/article-1-1118-fa.pdf 2022-01-05 1 13 10.52547/rme.13.4.1 آموزش عالی یاددهی- یادگیری پایداری پداگوژی Design and Validation of Instrument for Evaluating Indicators of Pedagogy in Sustainable Teaching- Learning Process in Higher Education Introduction: In recent years, higher education has faced three major paradigm shifts: "Development of lifelong learning", "Democratization of knowledge" and "Development of the global knowledge community".  This study aims to design and validate a evaluating mechanism for the pedagogical elements and dimensions in sustainable teaching-learning processes in both public and private academic institutions. Methods: This is an explanatory mixed method research design that has been done sequentially in two parts, qualitative and quantitative. In the qualitative section, data was collected via semi-structured interviews. Participants including 17 experts and higher education specialists who were selected by purposive sampling method. In this section, inductive content analysis method was applied for data analysis and findings was validated by participants and colleagues. The model of  the quantitative section was descriptive-survey. For this 322 faculty members  in public and private universities were selected based on the Cochran's estimation for formulating sample size. A researcher- made questionnaire including 3 subscales was used for data collection respectively. Data was analyzed using SPSS and AMOS software. Result: The results of data analysis in the coding process led to the identification of 75 open codes, which were finally classified into 22 core categories and 3 selected codes (students, curriculum, professors).  In quantitative part, findings showed that it is sufficiently and appropriately could identify the components of sustainable pedagogy. The findings also showed that the current status of relevant indicators in public universities (2.99) is significantly higher than private universities (2.88) (p <0.05: t = 4.11). Conclusion: According to the results of the study, it can be expressed, universities should move towards sustainability in order to maintain their stability in the current situation. Accordingly, one of the main indicators of a sustainable university is sustainable pedagogy, which has a sustainable strategy and a multifaceted view of the curriculum  and emphasizes on nurturing creative and intelligent students and up-to-date professors, and an academic identity that always seeks to strengthen the identity of professional citizens who could help a stable and pioneering society. Therefore, the findings of this study can be used in order to enrich the teaching-learning processes as much as possible. http://rme.gums.ac.ir/article-1-1118-en.pdf 2022-01-05 1 13 10.52547/rme.13.4.1 Higher Education Teaching-learning Sustainability Pedagogy S Darabi salman.d66@gmail.com 1 PhD in Higher Education Development Planning, Faculty of Humanities, University of Kurdistan, Kurdistan, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0003-2277-3023 N Azizi 2 Department of Educational Sciences, Faculty of Humanities, University of Kurdistan, Kurdistan, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0002-8637-397X J Salimi 3 Department of Educational Sciences, Faculty of Humanities, University of Kurdistan, Kurdistan, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0002-8134-6702 N Shirbegi 4 Department of Educational Sciences, Faculty of Humanities, University of Kurdistan, Kurdistan, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0001-8770-4227
OTHERS_CITABLE ارائه مدل علی عوامل موثر برآگاهی فراشناختی در یادگیری معکوس یکپارچه در بین دانشجویان علوم پزشکی شیراز مقدمه: یکی از عوامل تبیین پیشرفت تحصیلی داتشجویان، آگاهی فراشناختی است. آگاهی فراشناختی برای محیط یادگیری بسیار ضروری است، چرا که فراگیران از طریق آن می­ توانند دانش و فرآیند یادگیری خود را مدیریت کنند. پژوهش حاضر، با هدف ارائه مدلی علی عوامل موثر برآگاهی فراشناختی در یادگیری معکوس یکپارچه در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز است. روش ­ها: در این مطالعه تحلیلی-مقطعی، داده ­های لازم از طریق پرسشنامه­ های ترکیبی که توسط یک نمونه 380 نفری از دانشجویان دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی شیراز تکمیل شد، جمع ­آوری گردید. افراد نمونه شامل کلیه ­ی دانشجویانی که در نیم­ سال دوم 00-99 درس زبان انگلیسی را به ­عنوان واحد درسی اخذ کرده بودند، در برگرفت. ابزارهای گردآوری داده­ ها شامل آگاهی فراشناختی مختاری و ریچارد، ذهن آگاهی فرایبورگ، جهت­ گیری هدف بوفارد و همکاران، باورهای فراشناختی ولز و نظم­ جویی شناختی- هیجانی بود. داده­ ها از طریق روش آماری تحلیل مسیر با استفاده از نرم ­افزارهای AMOS و Lisrel تحلیل شدند. یافته ­ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که سه عامل باورهای فراشناختی (2/21=t)، جهت ­گیری هدفی (2/1=t)  و ذهن آگاهی (2/55=t) برآگاهی فراشناختی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز اثر معنی­ داری دارد (0/001) نتیجه­ گیری: با توجه به شاخص ­های نکویی برازش و نیز بررسی کلیت مدل در گروه مورد بررسی، مدل علی عوامل موثر برآگاهی فراشناختی در یادگیری معکوس یکپارچه از نظر شاخص ­ها، برازش مناسبی داشت و می­ تواند در تصمیم­ گیری­ ها و سیاست­ گذاری­ ها مورد استفاده قرار گیرد. http://rme.gums.ac.ir/article-1-1112-fa.pdf 2022-01-05 14 24 10.52547/rme.13.4.14 آگاهی فراشناختی یادگیری معکوس نظم جویی جهت گیری هدف دانشجو Presenting a Causal Model of effective factors on Metacognitive Awareness in Integrated Reverse Learning among Shiraz Medical sciences᾽ Students Introduction: Metacognitive awareness is one of the explaining factors in students᾽ academic achievement. Metacognitive awareness is essential for the learning environment, through which learners can manage their knowledge and learning process. The aim of this study was to provide a causal model of the factors affecting metacognitive awareness in integrated reverse learning among medical students in Shiraz. Methods: In this cross- sectional analytical study, the necessary data were collected through a combined questionnaire completed by a sample including 380 students of  school of health in Shiraz University of Medical Sciences. The sample consist of  all students who were selected  english as  a course in the second half of the year 1999- 99 at Shiraz University of Medical Sciences. Data collection tools included Mokhtari and Richard metacognitive awareness, Freiburg mindfulness, goal orientation of Beaufard et al, Wells metacognitive beliefs, and cognitive- emotional regulation. Data were analyzed by AMOS and lisrel software. Results: Three factors of metacognitive beliefs(t=2.21), goal orientation(t=2.1) and mindfulness(t=2.55) have a significant effect on metacognitive awareness in students of Shiraz University of Medical Sciences(p<0.001) .Among the endogenous variables, mindfulness had the most effect (0.256) and metacognitive beliefs had the least effect (0.172) on the metacognitive consciousness variable. Conclusion: According to the good fit indicators and also the study of the model as a whole in the study group, the model had a good fit in terms of indicators and can be used in decisions and policies. http://rme.gums.ac.ir/article-1-1112-en.pdf 2022-01-05 14 24 10.52547/rme.13.4.14 Metacognitive Awarenesse Reverse learning Discipline Goal Orientation Student F Rajabi rajabi.fahime@yahoo.com 1 Department of Educational science,Payame Noor University, Tehran, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000000264207786 MH seif mh_seyf@pnu.ac.ir 2 Department of Educational science,Payame Noor University, Tehran, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000000315419931 MR Sarmadi ms84sarmadi@yahoo.com 3 Department of Educational science,Payame Noor University, Tehran, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0001-8832-7507 S Talebi rajabi.fahime@yahoo.com 4 Department of Educational science,Payame Noor University, Tehran, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000000292934120
OTHERS_CITABLE تاثیر آموزش استدلال بیزین بر نتایج آزمون‌های استدلال بالینی دانشجویان دوره کارورزی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد مقدمه: استدلال بالینی شامل محدوده­ ای از تفکر در باره طبابت بالینی است که در تمام مراحل ارزیابی بیمار حضور دارد. از تئوری بیزین می­ توان برای رد یا تایید تشخیص ­های افتراقی در فرایند استدلال بالینی کمک گرفت. به این صورت که با یادگیری زبان پایه ریاضی احتمال در پزشکی بتوانیم باورهای خود را با توجه به شواهد جدید عوض کنیم. هدف: بررسی تاثیر برگزاری کارگاه آموزشی آشنایی با استدلال بیزین بر ارتقاء استدلال بالینی در کارورزان پزشکی بود. روش ­ها: این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است و از نوع طراحی متغیر وابسته نابرابر (NEDV) می ­باشد، برای انجام آن 57 نفر از کارورزان بیمارستان هاجر شهرکرد در سال 1398 در پیش ­آزمون از نوع SC به ­عنوان مورد و آزمون KFP به ­عنوان شاهد، شرکت کرده و نتایج آزمون­ ها به ­صورت نمرات جداگانه برای هر نوع سوالات مشخص گردید. سپس کارگاه آموزشی سه ساعته استدلال بالینی و بیزین برگزار شد و بعد از ۲ هفته از برگزاری پیش ­آزمون، پس­ آزمون برگزار و با فاصله اطمینان 0/95 نتایج  آن­ها با هم مقایسه و با نرم ­افزار SPSS و با استفاده از آزمون Paired Sample T-test تحلیل شدند. یافته ­ها: نتایج مطالعه افزایش معنی ­دار نمرات کارورزان در هر دو نوع آزمونKFP و SC  را نشان داد. میزان کاربرد استدلال بالینی برای کارورزان در پس ­آزمون SC حدود 55 درصد بود که نسبت به    پیش ­آزمون SC 3/5 درصد افزایش داشت و این میزان در پس ­آزمون   KFPبرابر 46 درصد بود که نسبت به پیش­ آزمون آن 3 درصد افزایش داشت. نتیجه­ گیری: آزمون SC روش ارزیابی مناسبی برای نشان دادن تاثیر کارگاه آموزش استدلال بیزین بر استدلال بالینی نیست و برگزاری یک کارگاه استدلال بیزین تاثیر چشمگیری بر بهبود وضعیت استدلال بالینی کارورزان نخواهد داشت. http://rme.gums.ac.ir/article-1-1095-fa.pdf 2022-01-05 25 34 10.52547/rme.13.4.25 استدلال بالینی استدلال بیزین کارگاه آموزشی The Effect of Bayesian Reasoning Training on the Results of Clinical Reasoning Tests of Interns Introduction: Clinical reasoning includes a range of thinking about clinical medicine at all stages of patient evaluation. Bayesian theory can be used to refute or confirm differential diagnoses in the clinical reasoning process. In this way, by learning the basic mathematical language of probability in medicine, we can change our beliefs according to new evidence. The aim of this study is to investigate the effect of holding a workshop about familiarity with Bayesian reasoning on the promotion of clinical reasoning in medical interns. Methods: This is a quasi-experimental reseach using non-equivalent dependent variable design (NEDV). To do this 57 interns of Shahrekord Hajar Hospital  participated  in the pre-test of  SC type as a case and  KFP test as a control, Then, a three-hour workshop on clinical reasoning and Bayesian was  held. After 2 weeks of pre-test, post-test was held with a confidence interval of 0.95, their results were compared and analyzed with SPSS using  paired sample T-test. Results: The results of the study showed a significant increase in interns' scores in both KFP and SC tests. The rate of application of clinical reasoning for trainees in SC post-test was about 55%, which was 3.5% higher than SC pre-test, and this rate was 46% in KFP post-test, which was 3% higher than that of pre-test. Conclusion: SC test is not a suitable evaluation method to show the effect of Bayesian reasoning training workshop on clinical reasoning and holding a Bayesian reasoning workshop has not a significant effect on improving the clinical reasoning situation of interns. http://rme.gums.ac.ir/article-1-1095-en.pdf 2022-01-05 25 34 10.52547/rme.13.4.25 Clinical Reasoning Bayesian Reasoning Workshop Sh yazdani shahram.yazdani@yahoo.com 1 Virtual School, Medical Education and Management, Shahid Beheshti University of Medical Sciences, Tehran, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0002-9193-7557 S Mardani dr_s_mardani@yahoo.com 2 School of Medicine, Shahrekord University of Medical Sciences, Shahrekord, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0002-4798-1809 M Hosseini Abardeh hoseiniabardeh.maryam@gmail.com 3 PhD Medical Education, National Center for Strategic Research in Medical Education, Tehran, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0003-3829-2435 A Habibi afsaneh.habibi90@yahoo.com 4 Masters Student of Medical Education, School of Medicine, Shahrekord, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0002-4333-3767
OTHERS_CITABLE بررﺳﻰ ﻧﮕﺮش دانشجویان و اساتید ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻃﺮح اﺳﺘﺎد ﻣﺸﺎور و ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻰ ﻣﺸﻜﻼت و ارائه راﻫﻜﺎرﻫﺎ مقدمه: ارائه خدمات راهنمایی و ﻣﺸﺎوره ﺗﻮﺳﻂ اﺳاتید، راه­ﺣﻞ­ﻫﺎی ﻣﻨﺎسبی را ﺑﺮای ﺣﻞ ﻣﺴﺎیل در اﺧﺘﻴﺎر داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن ﻗﺮار می­ دﻫﺪ که سبب  افزایش ﺑﻴﻨﺶ، رﺷﺪ روابط اجتماعی و ﺑﺎزدﻫﻰ بیش­تر ﻧﻈﺎم آﻣﻮزﺷﻰ و پرورشی ﻣﻰ­ﺷﻮد. این پژوهش با هدف ﺑﺮرﺳﻰ ﻧﮕﺮش دانشجویان و اساتید داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻠﻮم ﭘﺰﺷﻜﻰ ﺷﻴﺮاز ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻃﺮح اﺳﺘﺎد ﻣﺸﺎور و ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻰ ﻣﺸﻜﻼت و ارائه راهکارها انجام شد. روش­ ها: این مطالعه توصیفی- پیمایشی در طی سال 1399- 1397 بر روی 353 دانشجو و 153 استاد دانشگاه علوم پزشکی شیراز به­ روش نمونه ­گیری در دسترس انجام شد. برای جمع­ آوری داده ­ها از پرسشنامه محقق ­ساخته حاوی سه بخش اطلاعات دموگرافیک دانشجویان و اساتید، شناسایی و تعیین مشکلات اجرای طرح استاد مشاور و در نهایت شناسایی راهکارهای حل مشکلات استفاده گردید. داده­ ها از طریق آزمون­ های آماری t ﻳﻚ ﮔﺮوﻫﻰ و آزﻣﻮن ﻧﺎﭘﺎراﻣﺘﺮﻳﻚ ﻣﺠﺬور ﻛﺎ و نرم ­افزار آماری SPSS تجزیه و ﺗﺤﻠﻴﻞ شدند. یافته­ ها: نتایج نشان داد که دانشجویان و اساتید ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻃﺮح اﺳﺘﺎد ﻣﺸﺎور ﻧﮕﺮش ﻣنفی دارند (0/01 =p). از نظر هردو گروه عواملی از قبیل عدم وجود فضای فیزیکی و زمان مناسب، آگاهی ناکافی آنان از قوانین و مقررات آموزشی، عدم توجه به علایق و تخصص اساتید را از مشکلات اجرای طرح در دانشگاه دانستند ، همچنین هر دو گروه راه­کار‌های حل مشکلات اجرای طرح را تهیه امکانات سخت­ افزاری، نرم­ افزاری و برنامه­ های آموزشی می­دانستند (0/01 > p). ﻧﺘﻴﺠﻪ­ﮔﻴﺮی: نتایج نشان داد که هر چند راهنمایی و مشاوره اساتید نقش بسیار مهمی در رشد و تعالی دانشجویان در چرخه زندگی دارد ولی این دو گروه نگرش مثبتی نسبت به طرح فعلی استاد- مشاور ندارند، چرا که مشکلات زیادی وجود دارد که باید برمبنای راهکارهای ارائه شده مورد توجه مسئولین قرار گیرد. http://rme.gums.ac.ir/article-1-1042-fa.pdf 2022-01-05 35 44 10.52547/rme.13.4.35 اﺳﺘﺎد ﻣﺸﺎور نگرش دانشجو اساتید Students and teachers᾽ Attitudes Toward counsultor Planning and Identify Problems and solutions Introduction: Guidance and counseling of professors provide professional way to  increasing insight, developing social relationship and improving efficiency of education system. This study aims to assess the attitudes of  students and professors to counsultor- planning and identify problems and ways to deal was done. Methods: This descriptive-survey study  has been done on 353 professors and 153 students that were selected through sampling  method during the years 2019- 2020, at Shiraz University of Medical Sciences. For collecting data, a researcher made questionnaire including three parts: professors and students demographic information ,identifying and determining  problems of  performing counsultor planning and finally identifying solutions .data were analyzed by T test-one-paired ,chi-square through SPSS. Results: In general, students and professors have negative attitude toward  the implementation of the project (p< 0/01). From two groups, lack of physical space and time, their lack of knowledge of educational rules and regulations, lack of attention to the interests and expertise of professors as problems in the implementation of the project in the university. Also, the solutions to prevent problems in the implementation of the plan were considered to be the provision of hardware facilities, software and training programs (p< 0/01). Conclusion: According to the results, it can be concluded that although the guidance and counseling of professors has a very important role in the growth and excellence of students in the life cycle, but these two groups do not have a positive attitude towards the counseultor planning because there are many problems that should be considered by the authorities based on the proposed solutions. http://rme.gums.ac.ir/article-1-1042-en.pdf 2022-01-05 35 44 10.52547/rme.13.4.35 Advisor Attitude Students Faculty Member Kh Keshavarz khkeshavarz2007@gmail.com 1 Department of Health Economics, Health Human Resources Research Center, School of Management and Medical Informatics, Shiraz University of Medical Sciences, Shiraz, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000000257785502 P Bastani bastanip@sums.ac.ir 2 Department of Healthcare Services Management, Health Human Resources Research Center, School of Management and Medical Informatics, Shiraz University of Medical Sciences, Shiraz, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0002-0412-0267 A Gholami gholami@sums.ac.ir 3 3. Research Center for Biotechnology and Pharmaceutical Sciences, School of Pharmacy, Shiraz University of Medical Sciences, Shiraz, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0003-1851-159X F Abid 4 BS student in Health Services Management, School of Management and Medical Information, Health Management and Human Resources Research Center, Shiraz University of Medical Sciences, Iran AUTHOR AM Sotoudehnia 5 BS student in Health Services Management, School of Management and Medical Information, Health Management and Human Resources Research Center, Shiraz University of Medical Sciences, Iran AUTHOR Gh Keshavarz 6 PhD in Counseling, Faculty of Psychology and Educational Sciences, Darab Branch, Islamic Azad University, Darab , Iran AUTHOR N Moradi nasrin.moradi.2009@gmail.com 7 PH.D student in health service management, School of Health Management and Information Sciences, Iran University of Medical Sciences, Tehran, AUTHOR https://orcid.org/0000000251102133
OTHERS_CITABLE بررسی ارتباط زورگویی در محیط بالین با عزت نفس و راهکارهای مقابله ای مورد استفاده دانشجویان پرستاری مقدمه: زورگویی در دانشجویان پرستاری مسئله مهمی است که می­ تواند بر عزت نفس تأثیر داشته باشد. افراد معمولاً از راهکارهای مقابله‌ای در مواجهه با شرایط منفی استفاده می­ کنند. هدف از این مطالعه تعیین ارتباط زورگویی در محیط بالین با عزت­نفس و راهکارهای مقابله ­ای مورد استفاده دانشجویان پرستاری بود. روش ­ها: این مطالعه تحلیلی- مقطعی در سال 1398 بر روی 193 دانشجوی پرستاری که به شیوه تصادفی طبقه ­ای انتخاب شده بودند، انجام شد. ابزار گردآوری داده­ ها، پرسشنامه­ های روا و پایای رفتارهای زورگویی در محیط بالین Clarke و همکاران، عزت‌نفس Rosenberg و راهبردهای مقابله ­ای Lazarus وFolkman  بود. داده­ ها با استفاده از نرم­افزار آماری SPSS و از طریق آزمون­ های ضریب همبستگی Pearson و Independent t test تجزیه و تحلیل شدند. یافته­ ها: نتایج نشان داد که بین زورگویی در محیط بالین و عزت نفس ارتباط آماری معنی­ داری وجود ندارد. زورگویی در محیط بالین با استراتژی مقابله ­ای هیجان محور به­ طور کلی، ارتباط مثبت و معنی­ داری داشت (0/041=P) ولی با استراتژی مقابله ­ای مسئله محور ارتباط معنی­ داری مشاهده نشد. نتیجه­ گیری: دانشجویان پرستاری از راهبردهای مقابله‌ای هیجان­مدار برای مقابله با زورگویی استفاده می‌نمایند. بنابراین ضرورت دارد روش‌های مقابله‌ای مؤثر در برابر رفتارهای زورگویانه به دانشجویان پرستاری آموزش داده شود. http://rme.gums.ac.ir/article-1-1119-fa.pdf 2022-01-05 45 54 10.52547/rme.13.4.45 زورگویی عزت نفس دانشجو پرستاری The Relationship between Bullying in the Clinical Setting and Self-Esteem and Coping Strategies Used by Nursing Students Introduction: Bullying in nursing students is an important issue that can affect  self-esteem. People often use coping strategies in the face of negative situations. The aim of this study was to determine the relationship between bullying in the clinical setting and self-esteem and coping strategies used by nursing students. Methods: This cross-sectional analytical study was performed in 2019 on 193 nursing students who were selected by stratified random sampling. Data collection tools were valid and reliable questionnaires of bullying behaviors in the clinical setting of Clarke et al., Rosenberg self-esteem, and Lazarus and Folkman coping strategies. Data were analyzed using SPSS at 95% confidence level and Pearson correlation coefficient and Independent t test. Results: The results showed that bullying in the clinical setting had no statistically significant relationship with self-esteem. Bullying in the clinical setting had a positive and significant relationship with emotion-based coping strategy in general (P=0.041) but had no statistically significant relationship with problem-based coping strategy. Conclusion: Nursing students mostly use emotion-based coping strategies to deal with bullying, so effective coping strategies against bullying behaviors should be taught to nursing students. http://rme.gums.ac.ir/article-1-1119-en.pdf 2022-01-05 45 54 10.52547/rme.13.4.45 Bullying self-esteem nursing students M Barkhordari-Sharifabad barkhordary.m@gmail.com 1 Department of Nursing, School of Medical Sciences, Yazd Branch, Islamic Azad University, Yazd, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000000298322280 Z Abdollahi Zahra.abdollahi94@gmail.com 2 Department of Nursing, School of Medical Sciences, Yazd Branch, Islamic Azad University, Yazd, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000000340215447 Kh Nasiriani nasiriani@gmail.com 3 Department of Nursing, Research Center for Nursing and Midwifery Care, Mother and Newborn Health Research Center, Shahid Sadoughi University of Medical Sciences, Yazd, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000000336009456
REVIEW_ARTICLE همگامی آموزش عالی حوزه سلامت و بین الملل سازی آموزش پزشکی در زمان پاندمی کووید-19 مقدمه: محورهای آموزش عالی هرکشور متمرکز بر حوزه ­های دسترسی بیشتر به آموزش، ارتقای کیفیت آموزش و افزایش عدالت آموزشی در جامعه است. بین­ الملل ­سازی آموزش عالی در حیطه آموزش پزشکی فرآیند ادغام هدفمند ابعاد بین ­المللی، بین فرهنگی یا جهانی در آموزش پزشکی به منظور ارتقاء کیفیت آن و آمادگی فارغ ­التحصیلان برای فعالیت حرفه­ ای در جهان است. این مطالعه با هدف بررسی اقدامات آموزشی انجام شده در زمان پاندمی کووید- 19 و تطبیق آن با برنامه بین ­الملل­ سازی آموزش پزشکی انجام گرفت. روش ­ها: در این مطالعه مروری سیستماتیک، مقالات انتشار یافته با خاستگاه ایران به هر دو زبان فارسی و انگلیسی در رابطه با بین­ الملل­ سازی آموزش پزشکی در ایام بروز پاندمی کووید-19 از پایگاه داده ­های Scopus، Web of Science، PubMed، Cochrane Library، Medlib، Science Direct، Google Scholar، Irandoc، Magiran و SID در محدوده زمانی 2020 تا 2021 و با استفاده از کلید واژه ­های انتخابی شامل: کرونا ویروس، کووید-19، آموزش پزشکی، بین ­الملل­ سازی و ایران به ­صورت جداگانه استخراج شد. نتیجه این جستجو 1490 مقاله بود که بعد از بررسی و حذف مقالات غیرمرتبط، با استفاده از چک ­لیست ارزیابی، و نظر داوران تعداد 20 مقاله وارد مطالعه شد. یافته­ ها: با انجام مرور سیستماتیک بر 20 مقاله انتخابی در نهایت مشاهده شد بروز پاندمی کووید-19 ، ضمن ایجاد تغییر فرهنگ آموزشی به شکل گسترده در سیستم آموزشی دانشگاه ­های علوم پزشکی کشور، باعث تغییر پارادایم یاددهی- یادگیری و ارتقاء اعتماد به ­نفس دانشجویان گردیده و اعضای هیات علمی نیز به توانمندسازی خود اهتمام ورزیدند. زیرساخت ­های آموزشی از نظر سخت ­افزاری و نرم ­افزاری مورد بازبینی قرار گرفته و متناسب با چالش ­های آموزش مجازی راهکارهایی ارائه گردیده است. نتیجه ­گیری: اقداماتی نظیر الزام تصحیح نگرش یادگیرندگان و مدرسان نسبت به کاربرد آموزش مجازی، به­ هم­راه طراحی مناسب و زیربنایی فناوری­ ها، بسترسازی مناسب فرهنگی، اجرای کارگاه­ های آموزشی در زمینه نحوه تدوین محتوا، ایجاد زیرساخت­ های لازم نرم ­افزاری و سخت­ افزاری، ایجاد انگیزه در استادان و دانشجویان در زمینه استفاده از سیستم آموزش مجازی در کاهش چالش­ های موجود و ارتقای فرآیند آموزشی موثر بوده و همگی در راستای اقدامات بین­ الملل­ سازی می باشد.حوزه آموزش پزشکی در ایام شیوع کرونا نه تنها در ارتقای کیفیت آموزش موفق بود، بلکه به سه دغدغه آموزش عالی کشور در حوزه سلامت مبنی بر ایجاد دسترسی، ارتقای کیفیت آموزش و افزایش عدالت و برابری آموزشی پاسخ داده و توانسته قدم­ های قابل توجهی در کسب مشروعیت جهانی بردارد. http://rme.gums.ac.ir/article-1-1125-fa.pdf 2022-01-05 55 63 10.52547/rme.13.4.55 آموزش پزشکی بین الملل سازی سلامت کووید-19 Higher Educational Concurrence in the Field of Health and Internationalization of Medical Education During the COVID-19 Pandemic: A Systematic Review Introduction: Foundation of higher education  in each country  are focused on : more access to education, improving the quality of education, and increasing educational justice in society. Internationalization of higher education in the field of medical education is the process of purposeful integration of international, intercultural, or global dimensions in medical education to improve its quality and prepare graduates for professional activities in the world. In this study, the educational measures taken during the COVID -19 pandemic were examined and its adaptation to the internationalization program of medical education was performed. Methods: This systematic review was performed, on articles published with Iranian origin in both Persian and English languages about internationalization of medical education during the Corona COVID-19 pandemic and extracted from the Scopus database, Web of Science, PubMed, Cochrane Library, Medlib, Science Direct, Google Scholar, Irandoc, Magiran, and SID, from 2020 to 2021, by using the selected keywords including: Corona virus, COVID-19 , Medical education , Internationalization and  IRAN. Search result consist of 1490 articles and after reviewing and deleting duplicate and unrelated articles and using the evaluation checklist, 20 related articles were selected and entered into the study. Results: The systematic review of 20 selected articles indicated that the occurrence of the Corona COVID-19 pandemic expressed synchronicity of changing the educational culture of medical universities and the teaching-learning paradigm shift. These changes increased students' self-confidence and faculty members᾽ effort to empower themselves. Educational  infrastructure (software and hardware) were reviewed and appropriate solutions to solve the problems were presented. Conclusion: The proceeding to change the attitude of learners and teachers toward the use of virtual education, along with appropriate infrastructure design of technologies, appropriate cultural context, implementation of content development workshops, creating the necessary software and hardware infrastructure as well as motivating teachers and students to have using the virtual education system to reduce current challenges and promoting educational process were effective. The medical education in the Corona outbreak was not only successful in improving the quality of education but also responded to the three concerns of the country's higher education in the field of health to create access, improve the education quality and increase justice and educational equality and achieving global legitimacy. http://rme.gums.ac.ir/article-1-1125-en.pdf 2022-01-05 55 63 10.52547/rme.13.4.55 Medical Education Internationalization Health COVID-19 S Ahmady soleiman.ahmady@gmail.com 1 Department of Medical Education, virtual School of Medical Education and Management Shahid Beheshti University of Medical Sciences, Tehran, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0003-0551-6068 H Akbari Javar hamidakbari44@yahoo.com 2 Department of Pharmaceutical Biomaterials, School of Pharmacy Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0003-4137-6939 A Namaky alinamaky@yahoo.com 3 Department of Medical Education, virtual School of Medical Education and Management Shahid Beheshti University of Medical Sciences, Tehran, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0001-8631-1616 SN Pourvakhshoori nvakhshoori@gmail.com 4 3- Department of Nursing, School of Nursing and Midwifery Guilan University of Medical Sciences, Rasht, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0002-4318-137X Sadaf Jazayeri sadi15736@gmail.com 5 Ph.D Candidate Department of Medical Education, virtual School of Medical Education and Management Shahid Beheshti University of Medical Sciences, Tehran, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0002-6438-2111
OTHERS_CITABLE واکاوی نقش کنشگران حامی در برنامه درسی انفرادی‌شده پذیرفته‌شدگان رشته‌های پزشکی،دندان پزشکی و داروسازی (یک مطالعه پدیدار شناسانه) مقدمه: برنامه درسی انفرادی­شده، بعد اساسی و مهم در هدایت تجارب یادگیری و کسب نتایج موفق آموزشی است. مطالعه حاضر با هدف واکاوی نقش کنشگران حامی در برنامه درسی انفرادی­شده­ی پذیرفته ­شدگان رشته­ های پزشکی، دندان­پزشکی و داروسازی انجام شد. روش­ ها: این مطالعه با روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام گرفت. شرکت­ کنندگان این مطالعه، پذیرفته­ شدگان دوره روزانه رشته­ های پزشکی، دندان­پزشکی و داروسازی دانشگاه ­های علوم پزشکی شهر تهران بودند که با نمونه­ گیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه ­گیری تا زمان رسیدن به اشباع نظری، ادامه یافت و در نهایت به 19 نفر رسید. با استفاده از مصاحبه عمیق اطلاعات جمع ­آوری شده و تجزیه و تحلیل داده­ ها با کمک نرم ­افزار تحلیل داده­ های کیفی مکس­ کیودا و براساس الگوی هفت مرحله­ ای کلایزی انجام گرفت. یافته­ ها: در این مطالعه، نقش کنش گران حامی در برنامه درسی انفرادی­ شده­ ی پذیرفته­ شدگان رشته­ های پزشکی، دندان­پزشکی و داروسازی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از مطالعه در قالب سه کد مفهومی اصلی، حمایت خانواده (شامل کدهای مفهومی فرعی: حمایت علمی خانواده، حمایت  روان­شناختی خانواده)، حمایت مسئولان آموزشی مدرسه (شامل کد های مفهومی­ فرعی: حمایت علمی مسئولان آموزشی مدرسه، حمایت روان­شناختی مسئولان آموزشی مدرسه) و حمایت اساتید دانشگاه (شامل کدهای مفهومی­ فرعی: حمایت علمی اساتید دانشگاه، حمایت روان­شناختی اساتید دانشگاه) دسته­ بندی شدند. نتیجه­ گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که کنشگران حامی، نقش مهمی در برنامه درسی انفرادی­ شده شرکت­ کنندگان این مطالعه و در نتیجه موفقیت تحصیلی آنان داشته ­اند؛ حمایت­ های علمی و روان­ شناختی خانواده، مسئولان آموزشی مدرسه و سپس اساتید دانشگاه می­ تواند نتایج ارزشیابی­ های آموزشی را تحت تأثیر قرار دهد. http://rme.gums.ac.ir/article-1-1131-fa.pdf 2022-01-05 64 75 10.52547/rme.13.4.64 کنشگران حامی برنامه درسی انفرادی شده پزشکی دندان پزشکی داروسازی Investigating the Role of Supportive Actors in the Individualized Curriculum of those Admitted to the Fields of Medicine, Dentistry and Pharmacy Introduction: Individualized curriculum is an essential and important dimension in guiding learning experiences and achieving successful educational results. The aim of this research was to investigate the role of supportive actors in the individualized curriculum of those admitted to the fields of medicine, dentistry and pharmacy. Methods: This research was performed with a qualitative method of phenomenological type. The participants of this research were those admitted to the daily courses of medicine, dentistry and pharmacy of Universities of Medical Sciences in Tehran and were selected by purposive sampling. Sampling continued until theoretical saturation was reached, eventually reaching 19 people. Data were collected using in-depth interviews and were analyzed  by MaxQDA qualitative through seven-step Colaizzi pattern. Results: In this research, the role of supportive actors in the individualized curriculum of those admitted to the fields of medicine, dentistry and pharmacy was investigated. The results of the research were classified into Three main concepts: family support (including sub-concepts of family scientific support, family psychological support), Support of school educational officials (including sub-concepts of scientific support of school educational officials, psychological support of school educational officials). And university professors' support (including sub-concepts of university professors' scientific support, university professors' psychological support). Conclusion: The results of this research showed that supportive actors had an important role in the  individualized curriculum of the research participants and as a result, their academic success; Scientific and psychological support of family, school educational officials, and then university professors can influence the results of educational evaluations. http://rme.gums.ac.ir/article-1-1131-en.pdf 2022-01-05 64 75 10.52547/rme.13.4.64 Supportive Actors Individualized Curriculum Medicine Dentistry Pharmacy LS Khatamikia lkhatamikia@gmail.com 1 Department of Education Sciences,Faculty of Education Sciences and Psychology, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000000297502909 K Fathi Vajargah Kourosh.fathi@hotmail.com 2 Department of Education Sciences,Faculty of Education Sciences and Psychology, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000000255746227 R Hakimzadeh hakimzadeh@ut.ac.ir 3 Department of Education Sciences, Faculty of Psychology and Education Sciences, Tehran University, Tehran, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000000231829319 M Sharifi M-Charifi@sbu.ac.ir 4 Department of Psychology, Faculty of Education Sciences and Psychology, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000000318588140
OTHERS_CITABLE توسعه عرصه آموزش پاسخگو: طی مسیر از مرکز خدمات جامع سلامت تا مرکز آموزش پزشکی پاسخگو - ضرورت تغییر یکی از رویکردهای فلسفی آموزش عالی، دیدگاه پاسخگویی اجتماعی است که تمرکز آن بیشتر بر مسؤولیت‌پذیری دانشگاه‌ها در خدمت به جامعه است. در این رویکرد دانشگاه‌ها و دانشکده‌های پزشکی به­ عنوان یک نهاد اجتماعی با دیدگاه پاسخ‌گویی به نیازها و انتظارات جامعه جزء جدا نشدنی از فلسفه وجودی آموزش عالی هستند. پاسخگویی اجتماعی، تعهد در قبال هدایت، آموزش و پژوهش و ارائه خدمات بهداشتی درمانی بر اساس اولویت نیازهای سلامتی جامعه است و اهمیت آن، به صورتی است که در بعضی از مطالعات به ­عنوان یکی از 4 رسالت اصلی دانشگاه‌های علوم پزشکی در نظر گرفته می‌شود (1). پاسخگویی اجتماعی، تعامل با افراد جامعه است و حرف بهداشتی- درمانی موظف به پیش­بینی و پاسخگویی به نیازهای اولویت­دار سلامتی جامعه در حال حاضر و آینده می­ باشند (2). از نظر برخی از کارشناسان و صاحب­نظران در سیستم آموزش پزشکی ایران در زمینه پاسخگویی به نیازهای جامعه ضعف وجود دارد و ارتباط دانشجویان با جامعه به­تدریج ضعیف­تر شده است و در طول سالیان با حذف فصل­ های مشترک جای خود را به  مرزبندی­ های غیرقابل نفوذ داده است. درصورتی­ که­ پاسخگویی به نیازهای جامعه و در نتیجه تعامل پویا بین  آموزش و جامعه یک تقاضای منطقی، مستمر و پایدار است (1). پاسخگویی اجتماعی یک پارادایم جدید آموزش پزشکی و نوعی تغییر فرهنگی است. در مطالعات متعددی که بر روی پزشکان تازه فارغ التحصیل انجام گرفته است به کمبود مهارت پزشکان اشاره شده است. از نشانه های نقص در پاسخگویی اجتماعی برنامه­ی درسی، کمبود دانش، نگرش و مهارت پزشکان متناسب با نیازهای جامعه است؛ با این حال دیده شده که عدم توجه به پاسخگویی اجتماعی در تربیت پزشکان، زمینه­ی القای حس ناتوانی در پزشکان برای خدمت رسانی به جامعه را فراهم می­کند که خود موجب کاهش اعتماد به نفس آن­ها و افزایش اضطراب آنان در سال­های آغازین طبابت  می­ شود (3). امروزه بیش از هر زمان دیگری با چالش توانمندی فارغ­­ التحصیلانی روبرو هستیم، که پاسخگوی نیازهای بهداشتی و چالش ­­های کنونی جامعه نیستند، مواردی مثل بیماران، شهروندان، خانواده­­ ها، جوامع و کل کشور. نیازها و چالش­­های بهداشتی کدامند؟ چه کسی آن­ها را تعریف می­کند؟ چگونه دانشکده­­های پزشکی خود را برای رسیدگی به آن­ها از طریق عملکرد، آموزش، تحقیق و ارائه خدمات خود سازماندهی می­ کنند؟ اصول مسئولیت ­پذیری اجتماعی خواستار تعامل صریح این موارد سه گانه است: شناسایی نیازها و چالش ­­های اجتماعی فعلی و آینده­، تطبیق برنامه­های دانشکده برای پاسخگویی به آن­ها و تأیید این­که اثرات پیش­بینی شده به نفع جامعه بوده است. مسیر مسئولیت­­پذیری اجتماعی آموزش پزشکی در ایران گویای این مهم است که ادغام آموزش پزشکی در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی بهترین استراتژی برای پاسخگویی نظام سلامت و پاسخگویی اجتماعی آموزش پزشکی است (4). با توجه به موارد ذکر شده و اهمیت بکارگیری رویکرد آموزش پزشکی پاسخگو و  با تأکید بر چشم انداز نظام آموزش علوم پزشکی کشور در افق 1404 مبنی بر پاسخگویی به نیازهای سلامت جامعه به­عنوان یکی از ارکان اساسی این نظام و همچنین در راستای عملیاتی‌سازی پاسخگویی اجتماعی، یکی از ابعاد مدل شش وجهی تعالی دانشگاه، تغییر مسیر مراکز جامع خدمات سلامت به سمت مرکز آموزش پزشکی پاسخگو و تدوین و طراحی مدل‌ها و برنامه‌هایی جهت آموزش و آشنایی بیشتر دانشجویان با پاسخگویی اجتماعی و در نتیجه مسؤولیت‌پذیر نمودن فراگیران در ارائه بهتر مراقبت‌های سلامت ضروری به ­نظر می‌رسد. مجریان فرایند حاضر جهت ایجاد تغییر لازم دانستند با فرآیندی برنامه ­ریزی شده و بر اساس مدل­ های موفق تغییر، گام ­های عملیاتی طراحی و اجرا نمایند. برای ایجاد تغییر و حرکت از سمت مرکز خدمات جامع سلامت به مرکز آموزش پزشکی پاسخگو، از مدل ۸ مرحله­ای کاتر(5) استفاده گردید. گام اول: آماده سازی افراد، در این گام سعی شد که شرایط تغییر و لزوم چرایی تغییر برای افراد و دست اندرکاران برنامه آموزش پزشکی پاسخگو مشخص و به­ عبارتی حس فوریت تغییر در آنان ایجاد گردد. بنابراین جلسات متعددی با حضور افراد کلیدی و مسئول آموزش کارورزان پزشکی شامل مدیران گروه­های آموزشی ماژور (داخلی، جراحی، کودکان و زنان)، مدیر گروه پزشکی اجتماعی، معاون آموزش پزشکی عمومی دانشکده پزشکی، مسئول آموزش پاسخگو دانشگاه، مدیر و اعضای هیئت علمی مرکز مطالعات، نمایندگانی از معاونت­های بهداشتی و اجتماعی، معاونین آموزشی و مدیران EDO دانشکده­های تابعه برگزار شد و وضعیت موجود آموزش پزشکی پاسخگو در دانشگاه  با ارائه گزارش یک­ساله  توسط مسئولین تشریح شد و مشکلات اجرای برنامه آموزش پزشکی پاسخگو در مرکز خدمات جامع سلامت کوچصفهان اعم از فضای فیزیکی نامناسب، کمبود امکانات و تسهیلات مورد نیاز، دور بودن از مرکز و بروز مشکلات جاده­ای در حین جابجایی کارآموزان و کارورزان پزشکی، عدم وجود بیمار در بعضی از گروه ­های آموزشی نظیر جراحی و بیمار دست یک (First Line) مورد بررسی قرار گرفت و ضرورت راه اندازی یک مرکز استاندارد آموزش پزشکی پاسخگو در سطح دانشگاه بر اساس برنامه درسی منطبق بر نیازهای بومی و منطقه در راستای پاسخگویی به نیاز جامعه مورد تاکید قرار گرفت، همچنین تبیین ضرورت تشکیل کمیته آموزش پزشکی پاسخگو در دانشگاه متشکل از اساتید پایه و بالین، ضرورت تشکیل کار گروه استانداردسازی مراکز بهداشتی درمانی منتخب جهت آموزش و مهارت اندوزی) ، تشکیل کمیته ایده­پردازی به­منظور بازنگری در برنامه­ های آموزشی، اعزام اساتید گروه پزشکی اجتماعی و متخصصین پزشکی خانواده به مراکز آموزش پاسخگوی دانشگاه ­های اصفهان، تبریز و مازندران جهت بازدید و آشنایـی بـا وضعیت آمـوزش پزشکـی پاسخگـو در سایـر دانشگاه­ ها و ارائه گزارش بازدید، بهره ­مندی از پتانسیل و همکاری متخصصان پزشک خانواده در اجرای برنامه آموزش پزشکی پاسخگو از جمله فعالیت­ های صورت گرفته در این دانشگاه جهت ایجاد حس ضرورت راه­اندازی مرکز آموزش پزشکی پاسخگوی استاندارد در افراد بوده است. گام دوم: انتخاب تیم قوی جهت اجرای طرح، در این مرحله انتخاب افرادی که  هدایت­ کننده پروژه باشند، بسیار مهم بود.  تیم قوی متشکل از یک رهبر قوی و پشتیبانی اعضاء مهم و کلیدی حوزه­های آموزش و بهداشت انتخاب شوند. بدین­منظور جلسه­ای با حضور مدیران گروه ­های آموزشی ماژور و معاونین آموزشی و بهداشتی، رئیس و معاون آموزشی پزشکی عمومی  و مدیران ستادی حوزه های آموزش و درمان تشکیل و مقرر گردید این تیم به رهبری معاونت ­های آموزشی و بهداشت هدایت ­کننده فرآیند باشند. از جمله جلسات تشکیل شده در این زمینه، تشریح ضرورت ایجاد تیم ­های ویژه در دانشگاه جهت اجرای برنامه آموزش پزشکی پاسخگو بود. بدین منظور ۳ تیم راهبردی، اجرایی و تخصصی تشکیل شد که اعضاء تیم راهبردی شامل معاونین آموزشی و بهداشتی، مسئولین دانشکده پزشکی و مدیران ستادی، اعضاء تیم اجرایی شامل مسئولین، کارشناسان اجرایی در سطح ستاد و دانشکده پزشکی، و اعضاء تیم تخصصی متشکل از پزشکان متخصص خانواده و اعضاء هیئت علمی دانشکده پزشکی و مرکز مطالعات دانشگاه بودند. جهت هماهنگی و تسریع و تسهیل اجرای فرآیند دبیرخانه ­ای جهت راه­ اندازی برنامه آموزش پزشکی پاسخگو در مرکز مطالعات مستقر و شروع بکار نمود. گام سوم: ساختن یک چشم انداز مشترک، پس از تشکیل تیم ضرورت داشت، محتوای آموزشی تعیین گردد و این­که چه اتفاقی قرار است در آینده رخ دهد؟ بدین­منظور رسالت و اهداف و چشم­انداز مرکز جامع خدمات سلامت مشخص و استراتژی­های لازم برای دستیابی به دورنما توسط تیم راهبردی تدوین شوند. گام چهارم: انتشار چشم انداز، جهت شروع فعالیت­ ها لازم بود که اهداف و چشم­ انداز راه ­اندازی آموزش پزشکی پاسخگو به اطلاع دست­ اندرکاران آموزش برسد. بدین­ منظور با برگزاری چند جلسه با تیم تخصصی- اجرایی و دانشجویان، فرآیند،اهداف و رسالت و چشم انداز مرکز برای آنان توصیف و تبیین شد.  گام پنجم: توانمند­سازی افراد جهت حرکت در راستای چشم انداز، انجام اقدام لازم جهت توانمندسازی اعضای هیئت علمی  و دانشجویان شرکت­کننده در برنامه آموزش پزشکی پاسخگو از جمله برگزاری جلسات و کارگاه­ ها برای آشنایی با وضعیت آموزش پزشکی پاسخگو در سایر دانشگاه­ها، اساتید گروه پزشکی اجتماعی و متخصصین پزشکی خانواده از مراکز آموزش پاسخگوی دانشگاه­ های أصفهان، تبریز و مازندران بازدید نمودند و گزارش ­های بازدید خود را همرا ه با تصاویر در جلسه­ ای با حضور افراد کلیدی و دست­ اندر کار مطرح نمودند که تاثیر بسزایی در آگاهی و نگرش آن­ها نسبت به راه­اندازی مرکز آموزش پزشکی پاسخگوی در افراد داشت. گام ششم: ایجاد پیروزی­های زودرس، از جمله مواردی که در دستیابی زودرس به اهداف برنامه آموزش پزشکی پاسخگو مورد توجه قرار گرفت، عبارت بود از: تصویب برنامه آموزش پزشکی پاسخگو در شورای آموزشی دانشگاه؛ تصویب و دریافت بودجه؛ بازسازی ساختمان در جهت ایجاد فضای لازم جهت عرصه فعالیت کارورزان پزشکی و متخصصان پزشکی خانواده؛ استفاده خدمتی از متخصصان پزشک خانواده در اجرای برنامه آموزش پزشکی پاسخگو؛ طراحی طرح درس و طرح دوره آموزش پزشکی پاسخگو ؛ طراحی لاگ ­بوک؛ عقد تفاهم­ نامه همکاری فی مابین معاونت آموزشی و بهداشتی در خصوص (نحوه و چگونگی ارائه آموزش به کارورزان، پرداخت حق­الزحمه به پزشکان و متخصصین شاغل در معاونت بهداشتی، تشویق و تقدیر از عملکردهای مناسب)؛ تدوین نظام منابع حمایتی لازم جهت حضور دانشجویان و اساتید حاضر در عرصه­ های آموزش پاسخگو؛ برطرف شدن مشکلات جابجایی کارورزان پزشکی به محل اجرای برنامه؛ حضور دانشجویان بر اساس برنامه منظم و ایجاد انگیزه بیشتر با ارائه طرح درس و طرح دوره مدون؛ استفاده از سامانه سیب در برنامه آموزش پزشکی پاسخگو و ارائه آموزش توسط متخصصان پزشک خانواده جملگی از موارد ایجاد انگیزه مطلوب و موثر در کارکنان و کارورزان پزشکی جهت همکاری بیشتر با برنامه آموزش پزشکی پاسخگو. گام هفتم: تحکیم دست آوردها، بسط و گسترش مراکز آموزش پزشکی پاسخگو شامل  مراکز منتخب  شفت، صومعه سرا و مرکز خدمات جامع منجیل گام هشتم: نهادینه کردن دست آوردها، ورود دوره مذکور  به ­عنوان بخشی از کوریکولوم آموزش پزشکی عمومی در قالب یک دوره یک ماهه مدون و به ­عنوان بخشی از آموزش دانشجویان به ­طور روتین؛ پیشنهاد نهایی نمودن برنامه  عرصه ­های آموزشی از یک ماه تا سه ماه؛ پیشنهاد شرط تصویب فارغ التحصیلی کارورزان پزشکی منوط به گذراندن دوره 6  ماهه آموزش مجازی پزشک خانواده و دریافت گواهی مربوطه طی دوره کارآموزی و کارورزی. با توجه به سرعت یپشرفت علم و تکنولوژی و افزایش توقعات مشتریان، ایجاد تغییر در سازمان به سمت پاسخگویی به نیازهای جامعه اجتناب ناپذیر است. با بکارگیری مدل­ های موفق تغییر در سازمان (نظیر مدل کاتر که در این مطالعه معرفی شد) می­ توان هر یک از مراحل تغییر  را با برنامه­ ریزی و بر أساس اصول عملی طراحی و اجرا نمود http://rme.gums.ac.ir/article-1-1174-fa.pdf 2022-01-05 76 79 10.52547/rme.13.4.76 پاسخگویی اجتماعی آموزش پزشکی مرکزجامع خدمات سلامت مدل تغییر کاتر Development the field of accountable education: along the way from the comprehensive health service center to the social accountable medical education center: The need for change Social accountability is a commitment to guidance, education and research and the provision of health services based on the priority of community health needs and its importance is such that in some studies it is considered as one of the four main missions of medical universities. It is necessary to change the direction of comprehensive health service centers to the social accountable medical education center. In this process, the change is explained using the 8 steps of the Kotter change model. http://rme.gums.ac.ir/article-1-1174-en.pdf 2022-01-05 76 79 10.52547/rme.13.4.76 Social Accountable Medical Education Comprehensive Health Service Center Kotter change model M Rahbar Taramsari i.dadgaran@gmail.com 1 Medical Education Research Center, Education Development Center, Guilan University of Medical Sciences, Rasht, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0003-0950-7599 A Heidarzadeh -i.dadgaran@gmail.com 2 Medical Education Research Center, Education Development Center, Guilan University of Medical Sciences, Rasht, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0002-9360-2961 H Khoshrang i.dadgaran@gmail.com 3 Medical Education Research Center, Education Development Center, Guilan University of Medical Sciences, Rasht, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0002-9554-8495 Farzad Mohseni i.dadgaran@gmail.com 4 vice chancellor of health, Guilan University of Medical Sciences, Rasht, Iran AUTHOR Dadgaran i.dadgaran@gmail.com 5 Medical Education Research Center, Education Development Center, Guilan University of Medical Sciences, Rasht, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0002-0293-6967 M Taheri i.dadgaran@gmail.com 6 Medical Education Research Center, Education Development Center, Guilan University of Medical Sciences, Rasht, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0002-8970-9336 F Asgari asgari.frb@gmail.com 7 Medical Education Research Center, Education Development Center, Guilan University of Medical Sciences, Rasht, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0002-8970-9336 R Farmanbar i.dadgaran@gmail.com 8 Medical Education Research Center, Education Development Center, Guilan University of Medical Sciences, Rasht, Iran AUTHOR https://orcid.org/0000-0001-8991-3719 S Fallah i.dadgaran@gmail.com 9 Medical Education Research Center, Education Development Center, Guilan University of Medical Sciences, Rasht, Iran AUTHOR https://orcid.org/0009-0001-1153-066X