بحث و نتیجه گیری
مسلماً تربیت هزاران نیروی متخصص در سال های گذشته، نقشی اساسی را در کاهش مرگ و میر انسانها ایفاء نمود. اما بسیاری از سازمان ها و متخصصین، خواستار تغییر و انجام اصلاحات جدی در آموزش پزشکی می باشند (13-11). به این دلیل که سرعت تغییرات در نظام سلامت و نیازهای جامعه، بازنگری در آموزش پزشکی را به نحوی که پزشکانی متناسب و آماده رویارویی با مشکلات قرن جاری را تربیت کند، ضروری می نماید (14). جلیلیان و همکاران (10) به معیارهای عدالت، کیفیت، تناسب، اثربخشی، اخلاق حرفه ای و مشارکت جامعه به عنوان شش معیار پاسخگویی اجتماعی در موسسات آموزشی اشاره داشتند و برخی دیگر از منابع صرفاً به معیارهای عدالت، کیفیت، تناسب و اثربخشی به عنوان معیارهای پاسخگویی اجتماعی در دانشکده پزشکی اشاره کردند (15).
در پژوهش حاضر به بررسی ملاک "گنجاندن ارزشها و معیارهای پایه پاسخگویی در رسالت و اهداف برنامه راهبردی" گروه آموزشی بالینی دانشگاه علوم پزشکی تبریز، پرداخته شد و نتایج حاکی از آن بود که در برنامه راهبردی گروه آموزشی کودکان و داخلی هیچ یک از شاخصهای مذکور شفاف نبود. در برنامه راهبردی گروه روانپزشکی به شاخصهای تناسب و مشارکت در جامعه بهطور ضمنی اشاره شده بود. به نظر میرسد گروههای مختلف دارای رویکرد متفاوت در شش معیار پاسخگویی بودند و شاید اهمیت این موضوع به درستی در سطح دانشکده یا گروههای آموزشی تا امروز مطرح نشده است. از آنجـا کـه لازم اسـت فارغ التحصیـلان پزشکـی قادر به حـل
مسأله، توانمند در استفاده از منابع اطلاعاتی، آشنا به فناوری، خود ایفاء، دارای مهارتهای ارتباطی، دارای نگرش جامع و جامعهنگر به سلامت و عملگرا به اخلاق حرفهای باشند، باید برای دستیابی به این رسالت بزرگ روشها و فنون مناسب را انتخاب کرد (16).
نتایج مطالعه حاضر نشان داد که در ملاک "انجام مطالعات برای پیشبینی نیازهای جامعه"، گروه کودکان در حد متوسط روانپزشکی خیلی ضعیف و گروه داخلی هیچگونه عملکردی مطالعه ای در راستای انجام مطالعات برای پیشبینی نیازهای جامعه نداشتند و از نظر ملاک "لحاظ کردن نیازها و شاخص های سلامت جامعه در برنامه های آموزشی و پژوهشی" عملکرد گروه کودکان، روانپزشکی و داخلی به ترتیب خوب ، متوسط و خیلی ضعیف بود. بنابراین در خصوص حوزه "پیش بینی نیاز جامعه" عملکرد گروه های کودکان و روانپزشکی در حد نسبتاً متوسط و گروه داخلی در حد ضعیف بود.
هنن (Hennen) معتقد است تنها اجرای کوریکولوم آموزش در عرصه و گذاشتن دانشجویان در جامعه برای پاسخگویی آموزش پزشکی به نیازهای جامعه کافی نبوده بلکه برای ایفای این نقش یک استراتژی جامع آموزشی که شامل ارائه خدمات سلامتی و نیز انجام تحقیقات باشد لازم است (17). مشارکت پنجگانه سیاست گذاران، مجریان امور سلامت، متخصصین حوزه سلامت، جامعه و موسسات آموزشی و دانشگاهها در پاسخگویی اجتماعی امر ضروری و اجتنابناپذیر است (18) از اینرو میانگین عملکرد گروه کودکان در مورد ملاک "توسعه شیوه ها و ساز و کارهای اثربخش در زمینه همکاری بخش نظام سلامت" به میزان خوب و روانپزشکی متوسط و گروه دیگر مورد مطالعه فاقد عملکردی بود و در راستای ملاک "ارتقای نقش فعال گروه و صاحبنظران آموزشی در سیاستگذاری و مطالعات نظام سلامت و سایر بخش های اجتماع" گروه کودکان دارای عملکرد عالی، روانپزشکی دارای عملکرد متوسط، گروه داخلی عملکرد خیلی ضعیف بود. از نظر حوزه "همکاری و تعامل با نظام سلامت" با ملاک های ذکر شده، عملکرد گروه کودکان در حد عالی، روانپزشکی در حد متوسط و گروه داخلی در حد ضعیف بود.
در بررسی بسیاری کشورها طیف گستردهای از ماموریت ها برای مراکز آموزش عالی مشاهده گردید. اما توجه به کانونهای انسان ساز و پرداختن به سازمان های تاثیرگذار بر کمیت و کیفیت آن، محور اصلی سیاست گزاریها، مطالعات و تحقیقات منابع انسانی قرار میگیرد. بسیاری معتقدند که رسالت اساسی پزشک، ایفای نقش جدی در ارتقای سلامت انسانها و حتی تلاش برای گسترش سبک زندگی سالم است (19) لذا آموزش بایستی به نحوی ساماندهی گردد که باعث تغییرات نسبتاً ماندگار در تفکر، نگرش و عمل یاد گیرندگان شود (20). آموزش مداوم پزشکی فرایندی است که پزشکان میتوانند نیازهای بیماران و سیستم خدمات بهداشتی درمانی و دیگر زمینههای مرتبط با رشته پزشکی را شناسایی و به روز نمایند (21). بدین مفهوم که این حق بیماران است که توسط پزشکان با صلاحیت و شایستگی لازم درمان گردند (22). هدف اصلی آموزش مداوم بهروز نگهداشتن مهارت و ارتقاء عملکرد بالینی پزشکان است (23، 24) و نیازسنجی به عنوان یک عنصر اصلی و جزء مهم در راستای برنامه ریزی آموزش مداوم محسوب می شود (25).
در مطالعه حاضر در حوزه "تربیت و تامین نیروی انسانی کارآمد براساس توانمندی ها و نقش های مورد نیاز جامعه و نظام سلامت" عملکرد گروه های کودکان و روانپزشکی در حد خوب و گروه داخلی در حد متوسط بود و درخصوص ملاک های مربوط به این حوزه میانگین عملکرد گروه های مورد مطالعه در خصوص ملاک "برآورد رشته ها، مقاطع و دوره های آموزشی و میزان پذیرش دانشجو در هر یک براساس نیازهای حال و آینده جامعه" فاقد هرگونه عملکردی بودند به نوعی به نظر می رسد این ملاک خارج از حدود اختیارات گروهای آموزشی باشد و در راستای ملاک "ملحوظ داشتن نقش ها و توانمندی های مورد نیاز جامعه در برنامه های آموزشی"گروه های کودکان، روانپزشکی و داخلی به ترتیب دارای عملکرد عالی، عالی و متوسط داشتند و نیز عملکرد گروههای آموزشی مورد مطالعه درخصوص ملاک "پیشبینی ساز و کارهای مناسب ارتقای مستمر حرفهای دانش آموختگان و اعضاء هیئت علمی در راستای پاسخگویی بهتر به نیازهای در حال تحول جامعه و نظام سلامت"، کلیه گروه ها دارای عملکرد عالی بودند اگرچه میزان عملکرد گروه های کودکان و روانپزشکی کمی بیشتر از گروه دیگر بود. باید دقت داشت که عمده ترین ملاک قضاوت در ارزشیابی آموزشی، هدف های آموزشی از پیش تعیین شده هستند. بنابراین ارزشیابی پیشرفت تحصیلی که مهمترین نوع ارزشیابی آموزشی است تعیین می نماید که دانشجویان تا چه میزانی به هدف های آموزشی از پیش تعیین شده رسیدهاند (26). همچنین شواهد نشان می دهد که فراگیران در طی دوره تحصیلی تنها مطالبی را فرا می گیرند که در امتحانات عامل کسب موفقیت است (27).
نتایج مطالعه حاضر حاکی از آن بود که عملکرد گروه کودکان در حوزه "آموزش مبتنی بر دستاورد" در حد عالی و سایر گروه ها در حد متوسط است و این حوزه از حیث ملاک "تعیین دستاوردهای متناسب با نیاز جامعه در تدوین اهداف و برنامه های آموزشی" گروه کودکان دارای عملکرد عالی، گروه داخلی دارای عملکرد خوب و روانپزشکی در حد متوسط بود و از نظر ملاک "اتخاذ راهبردها و روش های آموزشی متناسب با دستاوردها، حیطه های یادگیری و و ظایف حرفهای دانش آموختگان" گروه کودکان عملکرد عالی و سایر گروه های مورد مطالعه عملکرد در حد متوسط داشتند و از لحاظ ملاک "ارزیابی توانمندیها و عملکرد دانشجویان با استفاده از روش ها و ابزارهای متناسب با نقشهای آینده آنان و نیاز جامعه" گروه کودکان در حد عالی، روانپزشکی در حد خوب و گروه داخلی در حد متوسط بود و میانگین عملکرد گروه کودکان درخصوص ملاک "استفاده از روشهای جامع ارزشیابی و ارتقای کیفیت برنامه های آموزشی باتوجه به شاخصهای پاسخگویی اجتماعی" در حد خوب، گروه روانپزشکی و داخلی ضعیف بودند، اگرچه گروه داخلی عملکردی ضعیف تر نسبت به گروه روانپزشکی داشت. مطالعه علاوه بر مباحث ذکر شده به بررسی مدیریت پاسخگو و اثربخش وملاکهای مربوط به آنها پرداخته شد.
از جهت حوزه "مدیریت پاسخگو و اثربخش" گروه های کودکان و روانپزشکی عملکرد در حد خوب و گروه داخلی در حد متوسط بود و میانگین عملکرد گروه های مورد مطالعه در این حوزه از نظر ملاک "بکارگیری کلیه امکانات، کارکنان و دانشجویان در جهت بررسی نیازها و چالش های سلامت جامعه"، گروه داخلی با اندک عملکردی پایین تر از گروه کودکان، هر دو گروه در حد خوب و گروه روانپزشکی در حد متوسط بود. گروه کودکان و داخلی درمورد ملاک "مدیریت مالی و منابع" بدون عملکرد و گروه روانپزشکی در حد ضعیف بود و از نظر ملاک "مدیریت صحیح امکانات و نیروی انسانی در راستای پاسخگویی اجتماعی" گروه های کودکان و روانپزشکی با عملکردی مشابه و در حد عالی و گروه داخلی در حد خوب بود.
بی تردید حفظ و ارتقای کیفیت برنامه ها و عملکرد، تعالی آکادمیک، داشتن ساز و کار مناسب در حوزه های مختلف درونداد، فرایند و دستاورد، روزآمد کردن استانداردها، حرفه ای گرائی و مدیریت پویا و نوآور و پاسخگو از مهمترین دغدغه های هر گروه و موسسه آموزشی میباشد. بنابراین طرح تحقیقاتی حاضر با پرداختن به این موضوع، و بررسی عملکرد گروه مورد مطالعه بر اهمیت این موضوع نیز تاکید داشته است.
از لحاظ عملکرد در حوزه "استانداردها"در مطالعه حاضر گروه کودکان در حد خوب و گروههای روانپزشکی و داخلی با عملکرد یکسان در حد تقریبا متوسط بود، در راستای ملاک "استانداردهای تعالی آکادمیک برای پاسخگویی مناسب به نیازها و چالشهای سلامت جامعه" گروه های داخلی و کودکان دارای عملکرد در حد متوسط و گروه های روانپزشکی فاقد عملکرد بود و عملکرد گروه کودکان در راستای ملاک "بازنگری استانداردهای موجود آموزشی در تمام حوزههای درونداد، فرایند، فراوردهها" در حد عالی و سایر گروه مورد مطالعه کارکردی نداشتند و از لحاظ ملاک "استانداردهای تعالی در حیطه مدیریت گروه"، تمام گروههای مورد مطالعه عملکرد در حد عالی بودند، اگرچه عملکرد دو گروه دیگر اندکی از گروه آموزشی کودکان پایینتر بود.
نظر به اینکه کیفیت در راس دغدغه های تمام سازمانها قرار داشته و بهبود مستمر کیفیت مستلزم ارزشیابی مداوم میباشد لذا آنچه از مدیریت جامع کیفیت می توان استخراج کرد تاکید باتوجه به اهمیت ارتقای کیفیت، ارزشیابی درونی، ارزشیابی بیرونی، مشارکت گیرندگان خدمات، دانشجویان و سایر ذینفعان در ارزشیابی و اعتباربخشی، این مطالعه با بررسی حوزه، ملاکها و شاخص های مربوطه بر نقش آنها در اصلاح نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت گروه آموزشی و اصلاح وضعیت جاری تاکید داشته است.
عملکرد گروه ها در مطالعه حاضر در مورد حوزه "ارتقای کیفیت"، با اندک تفاوتهایی در حد متوسط بود، اگرچه عملکرد گروه آموزشی کودکان اندکی بیشتر از سایر گروهها بود و عملکرد گروه روانپزشکی در این مورد از سایر گروهها پایینتر بود و اما درخصوص ملاکهای مربوط به این حوزه میانگین عملکرد گروههای مورد مطالعه درخصوص ملاک "تعهد به ارزشیابی درونی و ارتقای کیفیت آموزش به طور دورهای و بر مبنای استانداردهای مصوب" فاقد هرگونه عملکردی بودند و در راستای ملاک "ارزیابی براساس شاخصهای اعتباربخشی، پیشرفت آموزشی در راستای پاسخگویی به نیازهای جامعه با مشارکت ذینفعان" گروه های کودکان و روانپزشکی دارای عملکرد در حد متوسط و گروه آموزشی داخلی عملکرد ضعیف داشت و درخصوص ملاک "بکارگیری ابزار جامع اندازهگیری برای ارزشیابی و ارتقای سازمانی" گروه های آموزشی کودکان و داخلی در حد عالی و گروه روانپزشکی در حد خوب بود.
در اغلب ساختارها برای ارزیابی و اعتبارسنجی نظام های آموزش عالی، ازجمله ارزیابی کیفیت سیستمهای آموزش پزشکی، از دو فرآیند- ارزیابی درونی و ارزیابی برونی استفاده می شود. ارزیابی درونی به عنوان بخش زیربنایی بهبود و تضمین کیفیت قلمداد می شود (29، 28). ارزیابی بیرونی بر پایه گزارش ارزیابی درونی انجام می شود و هدف آن اطمینان بخشیدن به نتایج ارزیابی درونی است. به طور کلی هدف این الگو پاسخگویی در قبال کیفیت فعالیت های نظام یا موسسه آموزشی است.
به نظر می رسد عدم وجود شاخصهای مورد توافق در پاسخگویی موسسات آموزشی و دیدن نکات کلی در این راستا از علل مربوط به غیرشفاف شدن موسسات آموزشی باشد و شاید برداشت های بسیار متفاوت درخصوص واژگان پاسخگویی در این امر دخالت داشته باشد. به همین دلیل براساس نتایج این مطالعه میانگین عملکرد گروه های مورد مطالعه درخصوص حوزه "ساز و کار الزامی برای اعتباربخشی" با ملاک "انجام اعتباربخشی به عنوان یک ساز و کار معتبر جهانی" در حد ضعیف بود. به نظر می رسد میتوان تدوین این حوزه پاسخگویی و ملاک های مربوط به آن را فراتر از اختیارات گروه های مورد مطالعه تلقی کرد.
نتایج مطالعه حاضر نشان داد که گروه های کودکان و روانپزشکی از نظر حوزه "اصول جهانی و مقتضیات محلی" عملکردی در حد متوسط و گروه های داخلی فاقد کارکردی بود و درخصوص ملاک "تعامل با سایر موسسات و گروه های آموزشی داخلی و بین المللی برای استقرار نظام محلی تضمین و ارتقای کیفیت آموزش" از این حوزه، گروه های آموزشی کودکان و روانپزشکی دارای عملکرد یکسان و در حد متوسط و گروه داخلی فاقد عملکرد بود. به نظر می رسد بهره گیری گروه از همکاری و تجارب موسسات معتبر در سازماندهی و پیاده سازی نظام تضمین و ارتقای کیفیت آموزش مستلزم سیاستگذاری کلان کشوری، وزارتی و دانشگاه باشد.
براساس یافتههای مطالعه حاضر در راستای حوزه "نقش جامعه" گروههای آموزشی کودکان، داخلی و روانپزشکی عملکرد یکسان و در حد ضعیف داشتند و از لحاظ ملاک "تعادل بین استقلال گروه و مشارکت ذینفعان" تمام گروههای مورد مطالعه دارای عملکرد یکسان و در حد ضعیف و از نظر ملاک "انجام مطالعات میدانی و بازخورد به مسئولین و ذینفعان" گروه روانپزشکی دارای عملکرد ضعیف و سایر گروه های مورد مطالعه فاقد عملکردی بودند.
نقش عمده ای که پزشکان عمومی به عنوان یکی از ردههای فعال تیم سلامتی در مواجهه و درمان بیماران سرپایی برعهده دارند، بر کسی پوشیده نیست. به همین جهت آموزش سرپایی در برنامه های آموزش پزشکی به طور جدی مورد تأکید قرار گرفته است (30). چنانچه پیروی و همکاران در مطالعه خود نقش مراکز پزشکی جامعه نگر را در توسعه آموزش درمانگاهی در دانشجویان پزشکی مؤثر دانسته اند (31).
موری و همکارانش مینویسند: "توافق بین المللی بر این است که آموزش پزشکی سنتی که انحصارا بر آموزش بیمارستانی تکیه دارد بیشتر از آنچه که مفید باشد عمر کرده است". بدین لحاظ قطعنامه 1998 ادینبورگ، آموزش پزشکی در جامعه را به جای آموزش در بیمارستان ها مطرح ساخت (32). علاوه بر این بررسی ها نشان داده اند که آموزش به شیوه جامعهنگر سبب ارتقاء سطح دانش و مهارت دانشجویان شده و باعث ارضاء دانشجویان از شناخت مشکلات جامعه، طرح راه حلها و تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری از اطلاعاتی که خود جمع آوری کرده، میشوند و فرصتی برای ابتکار و نوآوری می باشد (33).
باتوجه به گوناگونی عملکرد گروه ها درخصوص حوزه ها و ملاک های ذکر شده، به نظر می رسد باید به رویکرد کلی و سیاستگذاری وزارت بهداشت و همچنین برنامه راهبردی و عملیاتی دانشگاه و دانشکده پزشکی در راستای پاسخگویی اجتماعی و متعاقب آن در گروهها دقت بیشتری اعمال گردد. بنابراین وزارت بهداشت به عنوان متولی اصلی سیاستگذاری در این خصوص میتواند نقش کلیدی و رهبریت در تفاهم واژگان، مفاهیم و سیاستهای پاسخگویی اجتماعی در آموزش پزشکی را ایفا نموده و همچنین ارتقای آگاهی مدیران گروه ها و اعضاء هیئت علمی از آموزش پاسخگو و چگونگی اطلاع از اجزاء و اصول آموزش میتواند در برنامه ریزی گروه ها نقش بسیار موثرتر و بسزاتری داشته باشد.
به نظر می رسد این تفاوت عملکرد گروه های آموزشی میتواند از علل متفاوتی نشات گیرد که از آن جمله میتوان به نکات ذیل اشاره کرد: چگونگی ارتباط با مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی دانشگاه و احیاناً گروه آموزش پزشکی، دانش و آگاهی از اصول و معیارهای پاسخگویی و روش های آموزش، ارزیابی و ارزشیابی، اطلاع کافی از شیوه های آموزش، داشتن مدرک مرتبط با آموزش پزشکی، علاقه و نگرش مدیر گروه آموزشی و اعضاء هیئت علمی در زمینه آموزش پاسخگو.
نتایج استخراج شده از پژوهش حاضر نشان میدهد، میانگین عملکرد کل گروههای مورد مطالعه در ده حوزه آموزش پاسخگو، گروه کودکان با عملکرد در حد خوب دارای بالاترین عملکرد، گروه روانپزشکی با حد عملکرد متوسط و سپس گروه داخلی با عملکرد متوسط و کمتر از گروه روانپزشکی بود. به نظر میرسد اگرچه گروه کودکان در برنامه راهبردی خود اشارهای به معیارهای پاسخگویی نداشته است اما در عملکرد دارای شرایط و وضعیت مطلوبتری نسبت به سایر گروه ها بوده است.
از محدویتهای مطالعه حاضر میتوان به طراحی مقطعی، عدم وجود دانش و آگاهی کافی از مفاهیم و گستره آموزش پاسخگو در برخی گروه ها، وجود اطلاعات پراکنده و مشغله بسیار زیاد مسئولین گروه های آموزشی منتخب در همکاری طرح اشاره نمود و بررسی وضعیت آموزش پاسخگو در کل دانشکده و دانشگاه ها و همچنین طراحی برنامههای توانمندسازی در دانشگاهها و گروه های آموزشی در راستای پاسخگوئی به نیازهای جامعه ازجمله پیشنهادات این طرح می تواند باشد.
قدردانی
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |