پرستاری به عنوان یک شغل پراسترس به شمار می رود به ویژه در دوره آموزشی (دوره دانشجویی) این استرس نمود بیشتری پیدا می کند (1،2،3،4،5). استرس یک عامل موثر روانی- اجتماعی در فرایند آموزش است، زیرا می تواند وضعیت جسمانی، روانی و عملکرد تحصیلی دانشجو را هم به گونه ای مثبت و هم به گونه منفی تحت تاثیر قرار دهد. برای برخی دانشجویان استرس می تواند انگیزهای برای سوق دادن آنان برای رویارویی با مسائل و حتی سختی ها باشد و اثـرات منفی آن میتواند نشانه هایی مانند کاهش اشتها، سر درد، اضطراب و کاهش عملکرد ذهنی، پایین آمدن خلق، عدم برقراری ارتباط، افسردگی، بیماری روحی و حتی سوق دادن دانشجو به سمت ترک تحصیل داشته باشد (6،7).
مطالعات انجام شده در انگلستان، امریکا و استرالیا وجود استرس همراه با برنامه های آموزش نظری و کارآموزی های بالینی پرستاری را نشان داده است (6،7). آموزش بالینی را می توان فعالیت تسهیل کننده یادگیری در محیط بالین دانست که در آن استاد بالینی و دانشجو به یک اندازه مشارکت دارند و هدف از آن ایجاد تغییرات قابل اندازه گیری در رفتار دانشجو برای انجام مراقبت های بالینی و احراز صلاحیت حرفه ای است. ویژگی اصلی آموزش بالینی به عنوان یکی از بخشهای مهم آموزش پرستاری، کار در محیط واقعی است که میتواند منجربه ایجاد استرس بیشتر در دانشجویان شود (7،8،9).
دانشجویان پرستاری علاوه بر استرس های ناشی از محیط آموزش نظری، تحت تاثیر موقعیت های مختلف بیمارستانی نیز قرار می گیرند (10). از آنجا که برای پیشرفت دانشجو و تحقق اهداف بالینی وجود یک محیط آموزشی مناسب با حداقل میزان استرس ضروری است، توجه و بررسی استرس دانشجویان پرستاری در دوره تحصیل به ویژه طی دورههای آموزش های بالینی اهمیت بیشتری می یابد.
مطالعات متعددی در زمینه شرایط استرسآور در آموزش بالینی دانشجویان پرستاری انجام شده است. مطالعه شو (Sheu) در سال 2000 نشان داد که استرس وارده به دانشجویان پرستاری بیشتر طی نخستین دوره کارآموزی بالینی روی میدهد که اساسیترین منابع این استرس از دید دانشجویان، کم بودن دانش و مهارت، دشواری در درک و برقراری ارتباط درست با حرفه، آشنایی ناکافی با فرایندها و روندهای عملیاتی در محیط بیمارستان می باشد (11).
شاهرخی در پژوهشی که با عنوان بررسی عوامل استرسزای اولین دوره کارآموزی بالینی و شدت تنشزایی آنها انجام داد، نشان داد که در دانشجویان سال اول عوامل محیطی بعد از عوامل مربوط به احساسات و افکار بیشترین تنش را ایجاد می کنند و بیشترین شدت تنش زایی مربوط به دیر رسیدن به محل کارآموزی، آلوده بودن محیط از نظر بهداشتی و نداشتن مکانی مخصوص جهت تعویض لباس و استراحت است؛ و تنش مربوط به مراقبت از بیمار نسبت به عوامل محیطی از شدت کمتری برخوردارند که مربوط به رویارویی با موقعیت های بحرانی و وخامت حال بیمار (حمله قلبی، شوک، نارسایی تنفسی) بوده و مهم ترین دلیل آن نداشتن مهارت کافی جهت رویارویی با این شرایط دشوار است (12). اباذری و همکاران (1381) در مطالعه ای با عنوان بررسی منابع استرس زا در چهار دانشکده پرستاری (رشت، مشهد، زاهدان و شیراز) اشاره می کنند که منابع استرس برای دانشجویان، به ترتیب اهمیت شامل پیشرفت تحصیلی و کفایت در شغل آینده، نگرش و انتظار دیگران نسبت به حرفه پرستاری، کمبود وقت آزاد و ناهماهنگی بین آموزش نظری با آنچه در بیمارستان اجرا می شود، بوده اند (10).
یزدان پناه و دیانت (1382) معتقدند که عوامل تنش زا در محیط کار پرستاری بسیار شایع بوده و موجب خستگی، کاهش حس همکاری و اشکال در تصمیم گیری و اشتباه می شوند، هم چنین کمبود وسایل، تجهیزات و دارو، استاندارد نبودن دستگاه ها، مناسب نبودن محیط فیزیکی بیمارستان، احتمال انتقال بیماری، عدم حضور به موقع پزشکان و ارتباط نامناسب همکاران با هم از جمله عوامل استرس زا در محیط کاربه شمار می روند (13).
با توجه به اهمیت آثار تنش غیرضروری و غیرقابل کنترل بر روند یادگیری دانشجویان در برنامه های آموزش بالینی و شرایط ویژه حاکم بر هر دانشکده برستاری (علی رغم برنامه درسی مشترک)، بررسی عوامل تنش زا از دیدگاه دانشجویان هر دانشکده ضروری به نظر میرسد تا در صورت لزوم برای کاهش این تنش و بهبود آموزش بالینی گام برداشته شود؛ لذا این مطالعه با هدف تعیین نوع عوامل تنش زا و شدت تنش زایی آنها از دیدگاه دانشجویان دوره کارشناسی دانشکده پرستاری قزوین در سال 1387 انجام شد.
روش ها
این مطالعه توصیفی- مقطعی با استفاده ازتوزیع پرسش نامه بین 100 نفر ازدانشجویان پرستاری سالهای اول تا چهارم که به صورت تصادفی از کل دانشجویان پرستاری که حد اقل یک ترم کار آموزی را پشت سر گذاشته اند در سال تحصیلی 87-86 توزیع شد. ابزار مورد بررسی پرسشنامه محقق ساخته بود که پس از بازنگری و اعمال تغییراتی در آن براساس سایر مطالعات مرتبط، مورد استفاده قرار گرفت (11،12). روایی محتوای پرسشنامه براساس نظر اساتید گروه پرستاری دانشگاه علوم پزشکی قزوین مورد تائید قرار گرفت و به منظور تعیین پایانی آن؛ از روش بازآزمایی استفاده شد (0/86 R =).
این پرسشنامه دردو بخش عوامل دموگرافیک و عوامل تنشزا تدوین شد؛ شامل 10 پرسش دموگرافیک و 80 پرسش مربوط به عوامل تنشزا درپنج حیطه که به ترتیب عبارت بودند از: عوامل محیطی با 9 پرسش،عوامل مربوط به مراقبت از بیمار با 42 پرسش، عوامل مربوط به ارتباط با مربی و دانشجو با11 پرسش، عوامل مربوط به ارتباط با کارکنان با 10 پرسش، و عوامل فردی با 8 پرسش. برای تعیین شدت تنش زایی عوامل از مقیاس لیکرت استفاده شد که به ترتیب به موقعیت های بدون تنش، تنش کم، تنش متوسط، تنش شدید و خیلی شدید به ترتیب نمره صفر تا چهار داده شد (گزینه دیگری با عنوان عدم مواجه با شرایط ذکر شده نیز گذاشته شد که نمره آن معادل صفر درنظر گرفته شد). در تجزیه و تحلیل داده ها، روش های آمار توصیفی (تعیین میانگین و انحراف استاندارد، جدول فراوانی) و آزمون t مستقل استفاده شد. سطح معنی داری 0/05P-value= درنظر گرفته شد.
یافته ها
در مجموع 93 دانشجو پرسش نامه تکمیل شده را برگرداندند که67/75درصد شرکت کننده ها مونث و32/25 درصد مذکر بودند؛ 55/9 درصد آنان همراه خانواده، 43 درصد درخوابگاه دانشجویی و 1/1 درصد در منزل دانشجویی مستقل زندگی می کردند. بیشتر شرکت کننده ها 46/2 درصد به دلیل کسب رتبه در این رشته مشغول به تحصیل شده بودند و فقط 20/4 درصد آنان به دلیل علاقه شخصی این رشته را انتخاب کرده بودند. %9/7 دانشجویان درسال اول، 17/2 درصد درسال دوم، 5/50 درصد سال سوم و 22/6 درصد در سال چهارم دوره کارشناسی مشغول به تحصیل بودند. 93/6 درصد دانشجویان مجرد و 6/4 درصد آنان متاهل بودند.
نتایج نشان داد شدت استرس ناشی از کارآموزی در میان 52/7 درصد دانشجویان درحد متوسط بود و تنها 17/2 درصد آنان استرس شدید را گزارش کرده بودند که میانگین نمره شدت تنش زایی(در مقیاس صفر تا چهار) کارآموزی بالینی در کل 0/7± 1/86 بود. میانگین شدت تنشزایی عوامل مختلف استرس زا در جدول شماره یک بیان شده است، از دید دانشجویان مورد بررسی بیشترین تنش کارآموزی بالینی ناشی از عوامل فردی (0/9±2/17) و پس از آن عوامل مربوط به ارتباط با مربی (0/9±2/1) است.
در بخش عوامل محیطی (دامنه نمره 36-0) میانگین نمره تنش 15/12+0/6 بود. 21/5 درصد استرس کم، 46/2 درصد استرس متوسط، و 30/10 درصد استرس خیلی زیاد را ذکر کرده بودند. در این بخش به ترتیب عواملی مانند دیر رسیدن به محل کارآموزی، نداشتن مکانی مناسب جهت تعویض لباس، آلوده بودن محیط از نظر بهداشتی و کار کردن با وسایل جدید و نا آشنا بیشترین استرس را در دانشجویان ایجاد کرده بود.
برای عوامل مربوط به مراقبت از بیمار(دامنه نمره 168-0) میانگین نمره تنش 28/2+ 53/6 بود که در این بخش 39/8 درصد استرس کم، 47/3 درصد استرس متوسط ، 11/8 درصد استرس زیاد و 1/1 درصد استرس خیلی زیاد را بیان کرده بودند. در این بخش تعویض ملحفه و لباس بیمار، رویارویی با تفاوت های موجود میان آموخته های نظری و آنچه که عملا انجام می شود، رویارویی با موقعیت های بحرانی(حمله قلبی، شوک، نارسایی تنفسی)، مراقبت از بیمار بد حال و ارتکاب اشتباه در انجام مراقبت های پرستاری را چشمگیرترین عوامل تنش زا اعلام کرده بودند.
در خصوص عوامل مربوط به ارتباط با مربی و دانشجو (دامنه نمره 44-0) میانگین نمره استرس برابر با 8/92+17/74 بوده است. 29 درصد استرس کم، 37/6 درصد استرس متوسط، 26/9 درصد استرس زیاد و 6/5 درصد استرس خیلی زیاد را گزارش کرده بودند. در این بخش به ترتیب تذکر و انتقاد مربی در حضور دیگران، ابهام در انتظارات مربی، چگونگی ارزشیابی مربی و مسئول بخش، و ناتوانی در برقراری ارتباط با مربی، بالاترین میزان استرس را در دانشجویان ایجاد کرده بود.
در بخش عوامل تنش زای مربوط به ارتباط با کارکنان (دامنه نمره 36-0) میانگین نمره استرس 7/71+13/9 بود. در این بخش37/6 درصد استرس کم، 37/6 درصد استرس متوسط، 20/4 درصد استرس زیاد و 4/3 درصد استرس خیلی زیاد را بیان کرده بودند. در میان این عوامل؛ گزارش عدم همکاری و اشتباه دانشجو به سرپرستار بخش توسط سایر کارکنان، همکاری ناکافی پرسنل در ارائه امکانات لازم جهت انجام مراقبتهای پرستاری و درخواست انجام مراقبتهای پرستاری خارج از شرح وظایف دانشجو از رایج ترین موارد استرس آور برای دانشجویان بوده است.
در میان عوامل فردی (دامنه نمره32-0)؛ میانگین نمره استرس7/35+13/57 بود . 26/9 درصد استرس کم، 35/5 درصد استرس متوسط، 29 درصد استرس زیاد و 7/5 درصد استرس خیلی زیاد گزارش کرده بودند. در این بخش احساس عدم موفقیت و شکست در انجام وظایف محوله، ترس از اشتباه حین اجرای مراقبتهای پرستاری، اشتغال به کار و ناهماهنگی برنامه های کارآموزی با برنامه های کاری دانشجو، نگرش و طرز فکر بیماران نسبت به رشته پرستاری، احساس تردید یا پشیمانی از انتخاب رشته پرستاری از بیشترین موارد ایجاد استرس در دانشجویان بوده است.
در میان تمام عوامل ذکر شده، عوامل فردی، محیطی، مراقبت از بیمار، وعوامل مربوط به مربی و ارتباط با کارکنان؛ فقط نمره میانگین استرس ناشی از عوامل مربوط به ارتباط با مربی در دو گروه مونث و مذکر (9/53+18/76 در خانم ها و 7/16+15/60 در آقایان ) تفاوت معنی دار آماری نشان داد(05/0P<). تفاوت میانگین نمره استرس دانشجویان در نیمسال دوم و پنجم در بخش عوامل مراقبتی معنی دار بود (05/0P<) و در سایر موارد اختلاف معنی داری مشاهده نشد.
سایر متغیرهای دموگرافیک با عوامل تنش زا رابطه معنی دار آماری نداشتند.
نتایج این مطالعه نشان داد اکثریت دانشجویان پرستاری در طول دوره کارآموزی استرس را تجربه می کنند اما این استرس در اغلب موارد در حد متوسط است. مطالعات بسیاری وجود استرس را در کارآموزی های بالینی دانشجویان پرستاری نشان داده است (14،13،10،7،6،5،2).
استرس ناشی از کارآموزی های بالینی در مقاطع مختلف تحصیلی متفاوت است، بررسی منابع استرسزای دانشجویان پرستاری در چهار شهر رشت، مشهد، زاهدان و شیراز نیز نشان دهنده رابطه معنیدار آماری بین نیم سال تحصیلی و میزان استرس در دانشجویان بوده است به طوری که در سال دوم و سوم تحصیل (نیمسال سوم تا پنجم) دانشجویان استرس بیشتری داشتند و سپس میزان استرس گزارش شده کمتر میشد (10). در مطالعه حاضر، مقایسه استرس دانشجویان در نیمسالهای مختلف تحصیلی نشان داد که در تمامی پنج جنبه استرس زای کارآموزی بالینی، دانشجویان سال اول (نیمسال دوم) میانگین نمره استرس پائین تری دارند که در سال دوم به میزان چشمگیری افزایش می یابد ولی در سال سوم (نیمسال پنجم و ششم) تغییر فاحشی نمی کند ودر سال چهارم تا حدی کاسته میشود. البته برخلاف نتایج مطالعه حاضر، سایر مطالعات نشان دهنده استرس بالاتر درسال اول تحصیل و نخستین کاراموزی بالینی دانشجویان پرستاری هستند (12،15). شاید بتوان اینگونه توجیه کرد که دانشجویان سال اول علیرغم اینکه یکباره وارد دنیای پر استرس و غیرقابل پیش بینی بالینی میشوند نقش حرفهای کمتری ایفا میکنند، لذا استرس کمتری دارند؛ اما در سال دوم به دلیل کسب دانش و مهارت بالاتر، بیشتر در روندهای حرفهای مراقبت از بیمار مداخله می نمایند و بنابراین با موقعیت های تنش زای بیشتری مواجه شده و نمره استرس بالاتری دارند؛ و حتی به دنبال روند رو به پیشرفت کسب دانش و مهارت بالاتر در سال سوم و چهارم استرس کمتری گزارش می کنند. در مطالعه اباذری و همکاران 60 درصد دانشجویان مورد بررسی نیمسال دوم و سوم تحصیل خود را به عنوان بدترین زمان تحصیلشان توصیف کردهاند (10). مقایسه میانگین نمره استرس دانشجویان در سال های تحصیلی اول تا چهارم، فقط تفاوت معناداری میان شدت استرس دانشجویان سال اول (نیمسال دوم) با سال سوم (نیمسال پنجم) در بخش عوامل مراقبتی نشان داد ولی در سایر جنبه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
در میان عوامل مختلف مربوط به محیط، مراقبت از بیمار، ارتباط با مربی، ارتباط با کارکنان، و عوامل فردی، بالاترین نمره استرس مربوط به عوامل فردی بوده است. مطالعه انجام شده در هنگ کنگ ضمن تائید وجود استرس در دانشجویان پرستاری، به رابطه بین استرس دانشجویان با عوامل فردی (مانند ویژگیهای شخصیتی و به کارگیری راهکارهای وظیفه مدار برای مقابله با استرس) اشاره میکند (14).
در مطالعه جاجوندیان و همکاران (1388) ارتباطات بین فردی به ویژه ارتباط با پزشک؛ ودر مطالعه مارکی و همکاران (1388) ارتباط با مربی به عنوان یکی از عوامل مهم تنشزا مورد اشاره قرار گرفته است (2، 17). در بخش ارتباطی که شامل ارتباط دانشجو با مربی و کارکنان است، تفاوت نمره استرس دانشجویان دختر و پسر از نظر آماری معنادار بود؛ به گونه ای که میزان استرس دانشجویان دختر در ارتباط با مربی بالاتر از پسران بود، ولی در بخش ارتباط با کارکنان استرس دانشجویان پسر بیشتر از دختران بود که شاید این امر ناشی از غیر هم جنس بودن دانشجویان با کارکنان و مربیان آنان باشد.
در مطالعه اباذری و همکاران (1381) و هم چنین ایوانس و همکاران (2004) یکی از بالاترین نمرههای تنش اظهار شده دانشجویان، مربوط به ترس از ارتکاب اشتباه در انجام مراقبتها، هم چنین همکاری ناکافی کارکنان با دانشجویان برای ارائه خدمات مراقبتی بوده است، که درمطالعه حاضر نیز این عامل از طرف بسیاری از دانشجویان به دلیل ایجاد تنش شدید مورد اشاره قرار گرفته است(5،10). سایر مطالعات نیز به این موضوع اشاره کرده اند از جمله در بررسی مشکلات آموزش بالینی از دیدگاه دانشجویان؛آقاخانی گزارش میکند که از دید %75 دانشجویان پرستاری، عملکرد و همکاری کارکنان بخشهای بیمارستانی نامناسب بوده است (5،9).
پیرسی و الیوت (2004) نیز در یک مطالعه کیفی از زبان دانشجویان چنین می نویسند: «نگرش منفی کارکنان پرستاری نسبت به ما باعث شگفتی ما شده است، در حالی که انتظار داشتیم حمایت بیشتری از جانب آنان متوجه ما باشد»؛ در این مطالعه به تاثیر منفی رفتار نامناسب کارکنان پرستاری بر دانشجویان اشاره شده است (15). عباسی در بررسی مشکلات آموزش بالینی دانشجویان پرستاری دانشکده قم مهمترین مشکلات موجود در امر آموزش بالینی را از دیدگاه دانشجویان؛ ناهماهنگی بین اهداف آموزش و انتظارات کارکنان بخش، عدم آموزش دانشجویان براساس اهداف اعلام شده کارآموزی، عدم دخالت دانشجو در برنامه ریزی درسی و عدم استفاده از امکانات کمک آموزشی در بخش ذکر کرده است (16).
در مطالعه ادراکات دانشجویان پرستاری برونئی، یکی از دانشجویان چنین می گوید:
«من فکر میکنم هر کس دچار استرس میشود و باید با آن روبرو شده و مقابله کند، استرس ما را وادار میکند که بیشتر و بیشتر فکر کنیم. ما میتوانیم یاد بگیریم با استرس و شرایط دشوار مقابله کنیم، این نکته برای هر فردی حائز اهمیت و بهترین چیزی است که در مورد استرس میتوان گفت، داشتن استرس برای هر فرد ضروری به نظر می رسد حتی اگر نتوان جنبه های مثبت برای آن پیدا کرد» (7).
با توجه به یافته های پژوهش؛ فراهم آوردن شرایطی مناسب برای کارآموزی بالینی دانشجویان پرستاری ضروری است، به ویژه با توجه به این نکته که نمیتوان فقط جنبههای منفی استرس را درنظر گرفت و به آثار مثبت آن بی توجهی کرد (17) بایست به طریقی جنبههای مثبت استرس تقویت شده و پیامدهای منفی آن کنترل و پیشگیری شود. پیشنهادهای زیر می تواند در راستای کاهش تبعات منفی استرس دانشجویان گامی مفید باشد:
- ایجاد فضای مناسب در بیمارستانهای آموزشی برای استراحت و تبادل نظر بین دانشجویان و مربیان،
- دخیل کردن پرستاران بالینی در امر آموزش دانشجویان،
- تبیین دقیق شرح وظایف دانشجو و هم چنین انتظارات مربی از دانشجو در آغاز کارآموزی.
با عنایت به ماهیت استرس به عنوان پدیدهای که منشأ اصلی آن در ذهن خود فرد قرار دارد، و می تواند پیامدهای مثبتی مانند ایجاد انگیزه بیشتر برای یادگیری نیز در بر داشته باشد (7) باید دانشجویان پرستاری از آغاز دوره تحصیل با مفهوم استرس، جنبههای مثبت و منفی آن آشنا شده و روش های مقابله درست و کنترل آن را در کنار برنامه های آموزشی خود فرا گیرند، در ادامه پیشنهاد میشود که کارآمدی روشهای گوناگون مقابله درست و کنترل استرس دانشجویان از طریق پژوهش های متعدد ارزیابی شده و مناسب ترین آنها در همان سال اول تحصیل به دانشجویان آموزش داده شود.
قدردانی
بدین وسیله از معاونت پژوهشی دانشکده پرستاری و مامایی قزوین به جهت حمایت مالی طرح، و تمامی دانشجویانی که ما را در اجرای این مطالعه یاری کردند سپاسگزاری میشود.
|