آموزش به عنوان یکی از بخش های پزشکی از اهمیت ویژهای برخوردار است. وجود مجلات پژوهشی متعدد خارجی و بعضاً داخلی، همایش های متعدد بینالمللی با موضوع آموزش پزشکی و عنوان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی همگی حکایت از اهمیت چگونگی و نحوه ارائهی یافته های پزشکی به دانشجویان علوم پزشکی دارد و این امر باعث شده بخشی از تحقیقات علوم پزشکی به آموزش و شیوه ها و رویکردهای آن اختصاص یابد. اگر رویکردهای آموزش را به رویکردهای سنتی و سازنده گرا تقسیم کنیم خواهیم دید که تحقیقات مختلف داخلی(1،2،3،4) و تحقیقات متعدد خارجی (5،6،7،8،9) از اثربخشی بیچون و چرای رویکردهای سازنده گرا در مقابل رویکردهای سنتی در آموزش می دهند. تحقیقات انجام شدهی داخلی در خصوص سازندهگرایی در علوم پزشکی بسیار اندک است. در ارتباط با پژوهشهای خارج از کشور نیز، بررسی ها نشان داد که نظریه سازندهگرایی در آموزش پرستاری بسیار پرطرفدار بوده است که بدانها اشاره میگردد. طبـق گفته Hampton (2012) ســازنده گـرایی بـه عـنوان رویـکرد جایگزین آموزش سنتی در آموزش پرستاری محسوب میشود که دانشجویان شرکت کننده در پروژه 10 هفته ای به نتایج یادگیری اثر بخشتری در مقایسه با رویکردهای سنتی دست یافته اند (12). علاوه بر اثربخشی این رویکرد تحقیقات صورت گرفته در داخل، حکایت از عدم بکارگیری این رویکرد در نظام آموزش ایران دارد (10،11).
بکارگیری این رویکرد و روش های وابسته به آن در علوم پزشکی از اهمیت بیشتری شاید برخوردار باشد. دلیل این امر موضوعات و فضای علوم پزشکی است که نیاز به چنین رویکردی (مبتنی بر موقعیت و کار با موارد اصیل و واقعی) را افزایش میدهد (13).
روش های تدریس سازنده گرا: تعریف و ارائه برخی جوانب آن:
یکی از رویکردهای تدریس که امروزه در آموزش مورد استقبال واقع شده رویکرد سازنده گرا و روش های آموزشی مبتنی بر این رویکرد است (14،15،16،17). رویکرد سازنده گرا به این موضوع اشاره دارد که دانش یک امر سازنده است بدین معنی که یادگیرنده از ترکیب دانش گذشته خود و اطلاعات موجود (شامل اطلاعات، مدرس، کتاب ها و تجارب عملی) دانش جدیدی را بوجود می آورد و به شناخت میرسد (18). اگر چنین است، دانش به صورت خاص و منحصر به فردی ساخته می شود، پس مشارکت فعال یادگیرنده در امر تدریس (19) نقش تسهیل گری استاد در تدریس در مقابل نقش منتقل کننده اطلاعات (21،20)، تأکید به موقعیت های عملی و آموزش عینی و تجربه های اصیل (22) به عنوان مؤلفه های آموزش در تدریس اهمیت می یابد. این مؤلفه ها در تدریس مبتنی بر سازنده گرا وجود دارد. در این بین یکی از مفاهیم وابسته به نظریه سازنده گرایی، که بیشترین اهمیت را در آموزش پزشکی دارد، یادگیری موقعیتی است. این مفهوم که در سازنده گرایی نیز به آن تأکید می شود، دانستن، نمی تواند از انجام دادن کار جدا باشد و اگر این اصل مورد توجه قرار نگیرد، دانش از زمینه آن جدا می شود (23). پیروان دیدگاه سازنده گرایی معتقدند که شناخت، موقعیتی است. یعنی دانش، به موقعیت ها، مقاصد و تکالیفی که در آنها به کار می رود وابسته است. به سخن دیگر، هر دانشی وابسته است به مقاصد و موقعیت هایی که در اصل برای آنها ساخته شده است (23). آنچه مردم دریافت می کنند، فکر می کنند و تدوین می کنند، اساساً تحت یک زمینه قرار دارد به همین خاطراست زمانی که یادگیری به عنوان یک فعالیت موقعیتی درنظر گرفته می شود، عموماً به فرایند معنیدار ساختن و فهم مهارتها و مفاهیم در زمان استفاده از آنها کمک می کند (18). به همین جهت است که یادگیری موقعیتی اساساً برای فعالیت های مدارس و دانشگاه ها یک نیاز مبرم است (18). جهت رسیدن به شناخت موقعیتی، پیروان نظریه سازنده گرایی پیشنهاد می کنند که؛ ما باید یادگیرندگان را تشویق کنیم تا از راه درگیر شدن، به تکالیف اصیل و واقعی به یادگیری بپردازند. منظور از تکالیف اصیل، موقعیتهای عینی و عملی زندگی است. جدایی بین دانستن و انجام کار در محیط واقعی به طور سنتی در یادگیری مدارس و دانشگاه ها به طور آشکارا وجود داشته است. تأکید مدارس و دانشگاه ها بر یادگیری اصول اساسی، مفاهیم و حقایق کلی و تدریس آنها به شکل انتزاعی و بدون در نظر گرفتن زمینه بوده است. عدم تناسب این رویکرد در تجارب روزانه به وفور دیده می شود (7).
بسیاری از دانش های انتزاعی که در مدارس و دانشگاه ها تدریس می شوند در زندگی واقعی (روزمره) باز یافتنی نیستند. زیرا این رویکرد، وابستگی موقعیت و شناخت را نادیده می گیرد. وقتی یادگیری و زمینه جدا در نظر گرفته می شوند، یادگیرندگان، خودِ دانش را به عنوان محصول نهایی آموزش در نظر می گیرند. بجای آنکه، به عنوان یک ابزار پویا برای حل مسائل در نظر بگیرند (7). در واقع اصول یادگیری به عنوان یک فعالیت سازنده بر پایه این ایده است که یادگیری، روزانه به صورت حل مسأله و کار اتفاق میافتد. این بدان معنی است که، یاگیرنده به وسیله ی درگیر شدن و از طریق یک کنش فعال با محیط فیزیکی و اجتماعی می تواند به یادگیری دست یابد و لذا با توجه به این دیدگاه، روز به روز یادگیری به مثابهی انتقال دانش که هسته ی یادگیری در تعلیم و تربیت سنتی بود به یادگیری بیشتر فعال و دانش شخصی، مهارت ها و توسعه ی تواناییها پیش می رود و این همان چیزی است که سازنده گرایان بر آن تاکید می کنند. بنابراین از ویژگی های مهم رویکرد سازنده گرایی، یادگیری موقعیتی است که می تواند به شدت آموزش پزشکی را متحول کند.
دلالت های رویکرد سازنده گرا برای آموزش پزشکی
با توجه به توضیحات فوق می توان گفت که رویکرد سازنده گرا دلالت های اساسی را برای آموزش پزشکی دارد. از جهت تدریس بایستی به روش های تدریس دانشجو محور مثل یادگیری مشارکتی و یادگیری اکتشافی بهاء داد، به طوری که گاه راهبردهای سازنده گرایی به خاطر تآکید بر دانشجویان به عنوان یادگیرندگان فعال معمولاً آموزش دانشجو محور نامیده می شود (24). علاوه بر این طبق رویکرد سازنده گرایی آموزش باید در محیط های طبیعی و اصیل اتفاق بیفتد. یکی از راهبردهایی که در آموزش پزشکی شرایط محیط واقعی را دارد یادگیری مبتنی بر مسأله می باشد، (PBL) Problem based learning ریشه در سازنده گرایی دارد (25) و امروزه به طور وسیعی در نظام های آموزشی پیشرفته برای آموزش علوم پزشکی از آن استفاده می شود (26). علاوه بر این، کارآموزی شناختی کاربرد دیگر رویکرد سازنده گرا به آموزش پزشکی است. در کارآموزی شناختی دانشجویان از طریق حل مسائل واقعی در محیط های واقعی (مثل بالینی) و در تعامل با افراد متخصص (مثل استاد بالینی) به یادگیری میپردازند. در این روش یادگیری بیشتر در حیطه روانی- حرکتی (مهارتی) اتفاق می افتد (26). به طور مثال دانشجویان کارورزی که زیر نظر و هدایت دستیاران به یادگیری و فعالیت میپردازند، میتوانند نمونهای از کارآموزی شناختی باشد.
نکته آخر آنکه تأکید فراوان بر رسانهها و تکنولوژیهای آموزشی از جمله فیلم، ویدئو، پروژکتور و موقعیت های اصیل و سایر رسانه ها در کنار کتاب اهمیت فراوان دارد. به طور کلی اگر اساتید پزشکی، بخواهند دانشجویان شان، مهارت های حل مسأله، تصمیم گیری بالینی و مهارت های ارتباطی بیاموزند، بهتر است از رویکرد سازنده گرایی استفاده کنند، این در حالی است که اگر هدف یاد دادن مهارت های جدید به دانشجویان باشد از رفتارگرایی، و در صورتی که قصد آموزش تفکر انتقادی و بالینی و یادگیری خود محور و به تبع آن یادگیری مادام العمرباشد، از رویکرد شناخت گرایی استفاده می شود. در جدول شماره یک سعی بر این است تا با توجه به ادبیات موضوعی ویژگی های یک تدریس مبتنی بر رویکرد سازنده گرا را در مقابل تدریس سنتی ارائه گردد.
نتایج تحقیقات در نظام آموزشی و همچنین آموزش پزشکی به طور متحد الشکلی حکایت از اثربخشی بالای آموزش با این رویکرد دارد. گرچه تحقیقی در آموزش پزشکی کشور مبنی بر بکارگیری یا عدم بکارگیری این رویکرد در دسترس نیست، ولی به نظر می رسد؛ از آنجائیکه در سراسر جهان آموزش به این سمت در حال حرکت است، نظام آموزش پزشکی کشورمان حکایت از عدم بکارگیری این رویکرد دارد. این رویکرد در آموزش پزشکی میتواند با بکارگیری مؤلفه هایی که بدان اشاره شد جدول (1)، یادگیری دانشجویان را متحول سازد و نظام آموزش پزشکی کشور را هم راستا با نظام آموزش پزشکی جهان به پیش ببرد. در رویکرد سازنده گرایی که مبتنی بر پیش فرض های فلسفی نسبی گرایی و همچنین از دیدگاه نظریه پردازان حوزه روانشناسی تحولی مبنای آموزش را بر این می گذارد که دانش به سادگی به یادگیرنده انتقال داده نمی شود و یادگیرندگان به صورت فعال در ساخت دانش دخالت دارند بر اساس این رویکرد، آموزش می بایست با مشارکت فعال یادگیرنده ارائه گردد لذا" یادگیری موقعیتی" یکی از مباحثی است که در آموزش پزشکی حائز اهمیت است. در یادگیری موقعیتی به این نکته اشاره می شود که یادگیرنده، باید هر موضوع را در محیط و موقعیت واقعی خود کسب کند، در واقع یادگیری غنی زمانی مطرح می شود که فرد در موقعیت واقعی مرتبط با مسئله، آموزش را کسب نماید. لذا بر این مبنا باید تاکید اساسی به آموزش های عملی و یادگیری در محیط های بیمارستانی و مراکز درمانی به عنوان موقعیت های واقعی مربوط به آموزش پزشکی مورد توجه واقع گردد.
|