رسالت دانشگاه ها از آموزش افراد نخبه برای موقعیت های رهبری اجتماعی تا موتور محرک اولیه برای حرکت اجتماعی و اقتصادی کلیه اقشار جامعه توسعه پیداکرده است. دانشگاه ها منابع فنآوری های نو محسوب شده و زندگی بشریت را توسعه می دهند، در قدرتمند نمودن مردم برای یادگیری مادام العمر، مشارکت مدنی و تکامل معنوی افراد جامعه نقش دارند (1)، در سالهای اخیر، تغییرات عمده ای در سیاست، مدیریت، ساختار و وضعیت آموزش عالی کل دنیا رخ داده است. تغییـرات محیطی نظیـرخصـوصی سازی، تنوع، عــدم تمـرکز، بین المللی شدن و افزایش رقابت در آمـوزش عــالی در اغلـب کشورها رواج یافته است (2). همزمان با تغییر در کل سیستم آموزش عالی دنیا آموزش پزشکی نیز دچار تحولات شگرفی گردیده است. تلاش های آبراهام فلکسنر از دهه 1910 الی 1940موجب اولین موج اصلاحات در نظام آموزش پزشکی درکشورهای غربی شد که حاصل آن تاکید بر استانداردهای برنامه آموزشی و تدارک یک تجربه برنامه ریزی شده یادگیری بود. دومین موج اصلاحات در دهه های 1960 الی1980 در آموزش پزشکی جهان به وقوع پیوست که متاثر از پیشرفت شگرفی بود که در تئوری های یادگیری بزرگسالان صورت گرفته بود و دانشمندان متوجه تفاوت های اساسی بین رویکردهای یادگیری کودکان (Pedagogy) و بزرگسالان (Andragogy) شده بودند، نتایج موج دوم اصلاحات تغییرات در روش ها و جایگاههای آموزشی بود، مفاهیم آموزشی دانشجو محور (Student centered)، یادگیری مبتنی بر حل مسئله (Problem based learning)، آموزش پزشکی جامعهنگر (Community oriented medical education) و ادغام در آموزش پزشکی((Integration در دانشگاه های پیشرو مانند مک مسترکانادا، ماستریخت هلند و داندی اسکاتلند مبنای اصلاحات قرارگرفت، سرآغاز موج سوم اصلاحات که در هه های 1990 الی 2000 به وقوع پیوست را می توان اعلامیه ادینبورو دانست. این اعلامیه که در کنفرانس جهانی 1988 مورد توافق کارشناسان آموزش پزشکی بیش از 80 کشور جهان قرار گرفته بود بر آموزش پزشکی برای ارائه خدمات سلامت بهتر تاکید دارد و توصیه هایی از قبیل گسترش جایگاه های آموزشی، تاکید بر روش های آموزشی فعال، ادغام دانش و مهارت بالینی، تاکید بر پیشگیری، تاکید بر جذب دانشجوی واجد شرایط، تربیت چندحرفه ای وتیمی (Multi professional training and teamwork) داشت (3)، بنا به گزارش سازمان جهانی بهداشت (2006) با وجود تعدد مراکز دانشگاهی مسئول آموزش پزشکان و پرستاران به تعداد کافی افراد حرفه ای متخصص برای رفع نیازمندی های بخش سلامتی سیستم بهداشتی وجود ندارد، بازنگری آموزش جهانی شامل تغییرات در ساختار کوریکولوم، محتوی، روش های آموزشی و استفاده از انواع روش های تدریس (تحول از سمت سنتی به روشهای خلاقانه) به عنوان یکی از راه حل های این مشکل پیچیده گزارش شده است (4،5) در واقع کوریکولوم بیانگر، هرآنچه که قرار است در یک برنامه آموزشی رخ دهد، اهداف آموزش دهندگان و روشی که جهت نیل به مقصود به کارخواهند گرفت، می باشد، امروزه همگان بر این باورند که موفقیت برنامه های آموزشی و یادگیری مستلزم طراحی دقیق کوریکولوم ها می باشد، دنت و هاردن (2009) جهت طراحی کوریکولوم 10 مرحله را برای طراحی و ارزیابی یک کوریکولوم ضروری می دانند که عبارتند از: نیاز سنجی، تعیین پیامدهای یادگیری، محتوایآموزشی، سازماندهی محتوی، تصمیم گیری در مورد استراتژی های آموزشی (ادغام، مبتنی بر دیسیپلین و..)، شیوه های تدریس، ارزشیابی پیشرفت دانشجو و پیشرفت برنامه آموزشی، ارتباط با ذی نفعان، ارتقاء محیط آموزشی مناسب و مدیریت کوریکولوم. انواع مختلفی از کوریکولوم ها وجود دارند که عبارتند از آموزش مبتنی بر پیامد، یادگیری مبتنی بر مشکل، یادگیری مبتنی بر وظیفه،کوریکولوم متمرکز بر اجزاء مرکزی و انتخابی دانشجو، کوریکولوم ادغام یافته و کوریکولوم حلزونی (6). دانشگاه ها اغلب با برنامه و خدمات پیشنهادی خود به بازار و مشتریان معرفی می شوند. نوع برنامه های آموزشی و کیفیت آنها موجب رونق بازار آموزش عالی می گردد. به اعتقاد اکثر صاحب نظران آموزشی، بهبود عملکرد سیستم های آموزشی منجر به توسعه سیاسی اقتصادی، رقابتهای اقتصادی، عملکرد بهتر موسسات دولتی، دموکراسی و رعایت حقوق انسانها می شود (7)، از آنجاییکه ارزیابیهای بازاریابی آموزشی، بر رفتار موسسات، عملکرد و موضوعات سیاسی آنها اثرگذار است. دولت ها، موسسات را ترغیب مینمایند تا در راستای اهدافی چون برتری در پژوهش، ارائه اطلاعات شفاف تر به دانشجویان، ارائه تصمیم گیری های سیاسی مبتنی بر شواهد گام بردارند (8)، به دلیل آن که شاخصهای پژوهشی تنها متغیر قابل اندازهگیری و قابل مقایسه بین المللی تاثیر گذار بر رتبه بندی بین المللی دانشگاه ها هستند، بیشتر سیستم های رتبهبندی از این شاخص ها استفاده میکنند (9) ازطرف دیگر شواهدی دال بر تاکید بسیار دولتها بر دستیابی بیشتر پاسخگویی توسعه کیفیت و مرتبط بودن برنامه های آموزشی و پژوهشی و تلاش برای کسب رتبه برتر ما بین موسسات آموزشی با توجه به افزایش رقابت های جهانی شدن آموزش عالی و نتایج رتبه بندی دانشگاهی مشهود است (10)، از آنجایی که تحصیلات دانشگاهی وجه مهم زندگی هر شخصی در طول حیات او محسوب میشود، جستجوی دانشگاه برتر و مطلوب و اهمیت اطلاعات ارائه شده توسط سیستمهای رتبه بندی مورد توجه دانشجویان، خانواده ها مسئولین دولت ها قرارگرفته است (11)، به منظور تقویت رقابت های جهانی، دولتها در اروپا و آسیا به بازنگری های جامع دست زده و می کوشند تا با در نظر داشتن دانشگاه با کلاس جهانی در سیستم آموزش عالی خود تغییراتی ایجاد نمایند (12)، نیازهای روزافزون و متغیر کشور از یک سو، پیشرفت دانش و فنآوری همراه با نوآوری و اصلاح شیوه ها در آموزش پزشکی دنیا از سوی دیگر ایجاب می نماید که برنامه های آموزش پزشکی کشور ما نیز متناسب با این تغییرات گام بردارد، مروری اجمالی بر پدیده بازنگری در کشور نشان می دهد گرچه تاکنون اصلاحات چندی در سرفصلها و محتوای دروس پزشکی عمومی انجام شده ولی به جز طرح اصلاحات دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی که بیشتر معطوف به اصلاح روشها و راهبردهای آموزشی دوره بوده تاکنون بازنگری جامع و اساسی صورت نگرفته است (13). این مطالعه با هدف آشنایی با ساختار آموزشی دانشکده های پزشکی دانشگاه های برتر دنیا به منظور کمک به ارتقاء بینش دست اندرکاران آموزش پزشکی کشور و استفاده از نتایج مطالعه طراحی گردیده است.
روش ها
در این مطالعه توصیفی- مقطعی ابتدا مطابق با سیستم رتبه بندی شانگهای لیست 100دانشگاه برتر درسال 2012 انتخاب و در بین آنها دانشگاه های دارای دانشکده پزشکی با بالاترین رتبه از لحاظ عملکردی انتخاب شدند. لازم به ذکر است که سیستم رتبه بندی موسسه شانگهای از شاخص های تعداد فارغ التحصیلان، پاداش ها، تعداد محققان پر استناد در 21 مقوله وسیع، تعداد مقالات منتشر شده در ژورنال های Nature و Science، تعداد مقالات نمایه شده در نمایه های استنادی Scince و نمایه استنادی Social Scince برای رتبه بندی موسسات آموزش عالی دنیا استفاده می کند (14)، سپس با مراجعه به وب سایت دانشکده های مذکور، اطلاعات مورد نیاز از قبیل تعداد دانشجویان پزشکی، تعداد اساتید، تعداد متقاضیان، تعداد پذیرفته شدگان، نرخ پذیرش و مشخصات کوریکولوم آموزشی آنها استخراج گردید. علاوه بر اطلاعات موجود در وب سایت دانشکده از کتابچه های راهنما در قالب نمودارها و واقعیات (Facts & Figures) دانشگاه که به صورت فایل پی دی اف (Pdf) در وب سایت دانشگاه ها موجود بود، استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده های مربوط به مشخصات دموگرافیک دانشگاه ها ودانشکده ها از آمارتوصیفی و نرم افزار آماری spss استفاده گردید. درخصوص داده های مربوط به مشخصات کوریکولوم های دانشکده های پزشکی برتر از بین 47 دانشکده برتر مشخصات 10دانشکده پزشکی که حائز بالاترین رتبه عملکردی در رشته پزشکی بالینی بودند، انتخاب شدند (جدول1).
یافته ها
از بین 100 دانشگاه برتر، دانشگاههای هاروارد، استانفورد، موسسه تکنولوژی ماساچوست، دانشگاه برکلی کالیفرنیا، دانشگاه کمبریج، موسسه فناوری کالیفرنیا، دانشگاه پرینستون، دانشگاه کلمبیا، دانشگاه شیکاگو و دانشگاه آکسفورد جزء 10 دانشگاه برتر جهان می باشند،که در این میان، 8 دانشگاه متعلق به کشورآمریکا و2 دانشگاه کمبریج وآکسفورد متعلق به کشورانگلستان می باشند. ازلحاظ تمرکز ( (Focus 100 دانشگاه برتر دنیا، بیشترین درصد (77%) دانشگاه های مورد مطالعه دانشگاه جامع و دارای دانشکده پزشکی بودند، بیشترین درصد (52%) از لحاظ اندازه (Size) بزرگ بوده و بیشتر از 120000 هزار دانشجو داشتند. در لیست 100 دانشگاه برتر دنیا مطابق با رتبه بندی شانگهای 47 دانشگاه دارای دانشکده پزشکی رتبه زیر 50 را به خود اختصاص داده بودند که از لحاظ عملکردی در علوم پزشکی بالینی و داروسازی سرآمد بودند: دانشگاه هاروارد رتبه 1، دانشگاه کالیفرنیا در سانفرانسیسکو رتبه 2، دانشگاه واشینگتن رتبه 3، دانشگاه جانز هاپکینز رتبه 4 و دانشگاه کلمبیا رتبه 5 را به خود اختصاص بودند. دانشکده پزشکی کمبریج با نرخ پذیرش 6/3 درصد بالاترین نرخ پذیرش و دانشکده پزشکی دانشگاه جانز هاپکینز با نرخ پذیرش 2 درصد پایین ترین نرخ پذیرش را داشتند (جدول 1).
همچنین دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد با داشتن 709 دانشجوی پزشکی و در دسترس داشتن 8924 استاد بالاترین نرخ استاد به دانشجو را دارا بودند (جدول 2)، لازم به ذکر است که نتایج مربوط به افتخارات کسب شده توسط اساتید همین دانشگاه درسال 2011 نشان می دهد که از این تعداد، 352 نفر عضو آکادمی ملی،307 نفردارای نشان شایستگی و 101نفر برندگان پاداش ملی هستند. بررسی ویژگی های کوریکولوم های آموزشی 10 دانشکده برتر پزشکی نشان داد در برنامه اکثر دانشکده ها بازنگری کوریکولوم صورت گرفته و از کوریکولومهای ادغام یافته و مبتنی برشایستگی نیز بهره می گرفتند (جدول 3).
بحث و نتیجه گیری
نتایج مطالعه نشان داد که 8 دانشگاه از 10 دانشگاه برتر جهان متعلق به کشور آمریکا میباشند. مطالعه انجام شده توسط چنج وکال لیو نیز بر روی500 دانشگاه در 35 کشور دنیا براساس مشخصات رشته های تحصیلی با استفاده از اطلاعات علم سنجی(scientometrics ) (مقیاسی متفاوت با مقیاس شانگهای) نشان داد ایالات متحده آمریکا با داشتن 85 درصد از 20 دانشگاه برتر دنیا، 51 درصد از 100دانشگاه برتر دنیا، 45درصد از200 دانشگاه برتر دنیا و34 درصد از 500 دانشگاه برتر دنیا در صدر جدول رتبهبندی مراکز آموزش عالی قرار دارد (15)، همچنین اکثر دانشگاههای برتر بیش از دوازده هزار دانشجو داشتند. شاید یکی از عوامل تاثیرگذار تمایل دانشجویان به تحصیل در مراکز دانشگاهی دارای کلاس جهانی و تمایل بیشتر موسسات به جذب و حفظ دانشجو به عنوان راهی برای کسب امتیاز بیشتر از سوی نظام های رتبه بندی بین المللی باشد، از دیگر نتایج مطالعه تعداد متقاضیان بالا برای تحصیل در دانشکده های پزشکی برتر و نرخ پذیرش پایین این دانشکده ها بود، با توجه به اهمیتی که به موسسات آموزش عالی با رتبه بالا داده میشود، موسسات آموزش عالی می کوشند تا دانشجویان باهوش را جذب نموده، سطح نمرات ورودی خود را بالا برده و شیوه های پذیرش دانشجو را برای جذب انواع دانشجویان مستعد تغییر دهند. آموزش در کلاس های بزرگ خود را محدود و نرخ استاد به دانشجو را افزایش دهند (16)، توان دسترسی بیشتر دانشجویان پزشکی به اساتید تمام وقت و خبره که صاحب نشانه ای برتر علمی و پژوهشی بودند از دیگر نتایج مطالعه بود، مطالعه لوین (2002) درخصوص روسای دانشگاه های آمریکا نشان داد که آنها جهت ترقی و بهبود رتبه دانشگاه های خود در لیست رتبه بندی جهانی شاخص های ویژه ای را در نظرگرفته بودند 88 درصد آنها میزان نگهداری دانشجو(Retention rates) را مدنظر قرار داده ،71 درصد به معیارهای ورود دانشجویان توجه داشتند. همچنین 63 درصد روسای دانشگاه های مذکور حقوق اعضای هیئت علمی را به عنوان راهی برای جذب اعضای هیئت علمی از دانشگاه های بارتبه بالا و یا اساتید توانمندی که می توانند به بهبود رتبه بندی آنها کمک کنند، درنظر گرفته بودند، 31 درصد از روسای دانشگاه ها میزان نرخ استاد به دانشجو را به عنوان یک شاخص درنظر گرفته بودند (17)، درواقع می توان گفت رتبه بندی بر سازماندهی داخلی و یا ساختارسازی مجدد موسسات آموزش عالی تاثیر دارد. دانشگاه های آمریکایی که در پژوهش های جهانی مقام بالا دارند سهم قابل توجهی از اعضای هیئت علمی خارجی را دارا هستند، مثلاً دردانشگاه هاروارد 30 درصد اساتید دانشکده پزشکی بین المللی هستند درحالی که فقط 7 درصد از کل پژوهشگران در فرانسه افراد آکادمیک خارجی هستند (18)، از طرفی دیگر تحقیقات سالیانه برروی دستمزدها نشان می دهد که دانشگاه های خصوصی در آمریکا به اساتید خود 30 درصد بیشتر از متوسط پرداختی دانشگاه های دولتی حقوق پرداخت می نمایند (19)، نتایج مطالعه نشان داد، دانشکده های پزشکی برتر دنیا، با توجه به تغییرات نیازهای بهداشتی جوامع خود، توجه به یادگیری فعال و روشهای متنوع آموزشی، بازنگریهای اساسی در کوریکولومهای آموزشی دانشجویان پزشکی به وجود آورده و به کوریکولوم ادغام یافته و مبتنی برشایستگی بیشتر روی آوردهاند. مطالعه نیر و وبستر (Nair and Webster) (2010) درخصوص نقش آموزش افراد حرفهای بهداشتی در پیدایش اقتصاد بازار سیستم های بهداشتی نشان داد: هم زمان با رشد اقتصادی و بازنگری های اجتماعی، پیدایش اقتصاد بازار سیستم های بهداشتی باعث شده که بازسازی در سیستم های مراقبت بهداشتی رخ دهد. بیشترین معضلاتی که در این حوزه وجود دارد، عبارت است از: متناسب نبودن نیازهای بهداشتی مردم و کوریکولوم آموزشی، کوریکولوم و روشهای آموزشی منسوخ، افزایش تعداد مدارس پزشکی، کیفیت آموزش و راهنمایی های حرفه ای نامناسب برای کاریابی حرفه ای بهداشتی و تخصص یافتن در شغل انتخابی در حوزه مراقبت بهداشتی. همچنین، شواهدی از رویکردهای نوآورانه در تطابق با بازاریابی سیستم های بهداشتی وجود داردکه عبارتند از: آموزش مبتنی بر پیامد، آموزش پزشکی جامعه نگر، یادگیری مبتنی بر حل مسئله، نوآوری هایی در جهت بهبود کیفیت، نوآوری در جهت حل مشکل کمبود اساتید متخصص برای مدارس پزشکی. وی بازنگری در سیستم های بهداشتی را مستلزم بازنگری در سیستم های آموزش عالی بهداشتی میداند (20). یکی از وظایف اصلی دانشگاه، گماردن دانشجویان به روش هایی از تفکر است که مورد نیاز دانشجو است، چنانچه دانشجو بخواهد به عنوان افراد حرفهای دارای صلاحیت در فیلد انتخابی خود مشغول شود (21)، دردهههای اخیر تغییر جهت قابل ملاحظهای در تمرکز آموزش پزشکی رخ داده است، حرکت از کسب دانش به کاربرد دانش رخ داده و به همین خاطر برنامه های آموزشی مبتنی بر شایستگی در کوریکولوم های آموزش پزشکی پایه گذاری شده اند، این نوع از کوریکولوم روشی مطمئن برای اطمینان خاطر از شایستگی بالینی دانشجو، می باشد، هم چنین در تشخیص نقاط ضعف و قوت دانشجو و نیازهای یادگیری وی موثر بوده و به اساتید فرصت می دهد تا پیامدهای یادگیری مناسب را ارزیابی نمایند، استفاده از کوریکولوم مبتنی بر شایستگی منجر به بهبود عملکرد دانشجویان در مقطع رزیدنتی و ایمنی بیمار می گردد (22).
مطالعه نگتین (Naghettini) و همکاران (2011) نیز نشان داد پس از 6 ماه از اجرای کوریکولوم مبتنی برشایستگی جهت توسعه ادغام آموزش بیماری های کودکان، اجرای این کوریکولوم منجر به رضایت بیشتر دانشجویان و اساتید گردیده بود، همچنین اجرای ادغام روش های عملی آموزش به محتوای نظری آموزشی منجر به بهبود کیفیت ارزیابی عملکرد بالینی شده بود (23). مطالعه زمان و رئوف نیزنشان داد که بازنگری در کوریکولوم آموزشی دانشکده شیفا (Shifa) پاکستان و در نظرگرفتن تعیین گرهای تاثیرگذار برمرگ و میر شیرخواران در بستر جامعه و به کارگرفتن نتایج تحقیقات مرتبط با سلامتی کشور پاکستان و آموزش بین حرفه ای مادر وکودک منجر به این شده که درک دانشجویان پزشکی از پیچیدگی عوامل موثر بر مرگ و میر شیرخواران افزایش یابد، دانش و مهارت دانشجویان در مشاوره، مراقبت قبل از تولد، مراقبت دوره نوزادی و شیرخوارگی افزایش یابد، درواقع یک کوریکولوم ادغام یافته خوب طراحی شده منجر به حساسیت بیشتر دانشجویان و مهیا نمودن آنها جهت تشخیص و درمان و در نظرگرفتن مسایل متعدد مربوط به مرگ و میر شیرخواران و مادران کشور پاکستان گردیده بود (24). تغییرات روزافزون در نیازهای بهداشتی مردم ایجاب می نماید در دانشگاه های دارای دانشکده پزشکی بازنگری اساسی در کوریکولوم آموزشی صورت گیرد و در این میان مشخصات دانشجویان متقاضی، اساتید، نوع برنامه ها پیامدهای حاصل از اجرای برنامه، محیط آموزشی و امکانات آن مورد توجه دقیق دست اندرکاران آموزشی قرارگیرد. اکنون با توجه به فعالیت های انجام گرفته طی سه موج اصلاحات در آموزش پزشکی، پیشرفتهای مطالعاتی در علوم شناختی، آموزش پزشکی ناگزیر است در هزاره سوم جهت تطبیق با شرایطی همچون، انفجار اطلاعات در بخش سلامت، افزایش پیچیدگی در نظام سلامت، تغییر الگوهای بیماری، پیرشدن جمعیت، جهانی شدن، ظهور فن آوری های جدید و افزایش چشمگیر در هزینه های بخش سلامت، تغییرات مشخصی را لحاظ نماید. پزشکان هزاره سوم باید بتوانند در کوتاهترین زمان ممکن اطلاعات لازم جهت رفع مشکلات بیماران خود را به دست آورند (Information)، صحت و روایی این اطلاعات را بررسی نمایند (-Critical Appraisal)، و این اطلاعات را در مراقبت از بیماران خود به کار ببندند (Evidence Based Medicine). هم راستا با این تغییر در وظایف پزشکان، نظام آموزشی نیز باید ساز وکارهای یادگیری خودمحور (Heutagogy) را در برنامههای آموزشی خود به کارگیرد (3)، علاوه براین در طراحی برنامه های آموزشی کشور توجه به امکانات دانشگاهی، نیازهای بهداشتی جامعه نیز ضروری است. به اعتقاد کیتینگ (Keating) عوامل خارج چارچوب موسسه دانشگاهی نظیر: جامعه، مشخصات جمعیتی، شرایط سیاسی، سیستم مراقبت بهداشتی، نیازهای بهداشتی مردم همانند عوامل داخلی موسسه مانند: ساختار سازمانی موسسه دانشگاهی، رسالت، فلسفه و اهداف، موقعیت اقتصادی و تاثیر آن بر برنامه، منابع داخل موسسه (آزمایشگاه ها، کلاس ها، کتابخانه و خدمات دانشجویی)، ویژگی های بالقوه دانشجویان و اعضای هیئت علمی بر توسعه یک کوریکولوم آموزشی تاثیر گذارند (25).
نتایج مطالعه نشان داد اکثردانشکده های پزشکی دنیا جهت جذب بهترین دانشجویان با ارائه کوریکولوم های متنوع و مبتنی بر نیازهای فراگیران با هم در رقابت هستند، و برای کسب برتری در حوزه پژوهش که مورد تاکید سیستم های رتبه بندی بین المللی دانشگاهی است به عوامل موثر بر موفقیت حوزه آموزشی دانشگاه ها نیز توجه نموده اند، به نظر می رسد دانشگاه های ایران جهت رقابت در بازار آموزش عالی جهانی بهتر است موضوع رتبه بندی دانشگاه ها را جدیتر مد نظر قرار دهند و جهت نیل به برتری پژوهشی به عوامل تاثیرگذار بر حوزه آموزش دانشگاه ها از جمله جذب دانشجویان نخبه، تغییر در محتوی و ارائه برنامه های آموزشی مطابق با نیازهای بهداشتی جوامع و روند ارائه خدمات پزشکی توجه نمایند.
قدردانی
این مقاله منتج از بخشی از پایاننامه کارشناسی ارشد مصوب دانشکده آموزش علوم پزشکی دانشگاه شهید بهشتی میب اشد. بدین وسیله از حمایت دانشکده در انجام این پژوهش کمال تشکر و قدردانی را داریم.
|