یادگیری عملکردهای بالینی در نظام آموزش پرستاری از جایگاه ویژ ه ای برخوردار است هر تجربه بالینی فقط یادگیری صرف یک دانش یا مهارت عملی خاص نیست، بلکه تجربه بالینی امکان به کار بستن تئوری، پالایش مهارتها و عملکردهای بالینی، و پذیرش نقش پرستاری حرفهای را فراهم مـیسازد و اطمـینان دانشجو بـه قابلیت های حرفه ی خـود را افزایش می دهد و هدف اصلی آن، رساندن دانشجویان به بالاترین سطح یادگیری، یعنی شایستگی حرفه ای است (1).
پیشرفت های مداوم در زمینه تکنولوژی پزشکی و مراقبت از بیمار، پرستاری را به صورت یک حرفه پیچیده، پرچالش و مطرح در آورده است. پرستاری کارآمد، پیشرفته و مطمئن نیازمند مهارت هایی نظیر حل مشکل و توانایی جهت تصمیم گیری بالینی می باشد. به همین دلیل یادگیری عملکردهای بالینی در نظام آموزش پرستاری ازجایگاه ویژهای برخوردار است (2). آموزش بالینی باید مهارت دانشجویان پرستاری را افزایش دهد، زیرا کیفیت عملکرد بالینی پرستاران، به علم پرستاری اعتبار میبخشد، در نتیجه، انتظار میرود دانشجویان پرستاری، توانمندی های حرفه ای لازم را در طول تحصیل کسب کنند. هدف اصلی واحدهای کارآموزی و کارآموزی در عرصه در طول دوره کارشناسی پرستاری نیز باید پرورش خودکارآمدی و رساندن دانشجویان به بالاترین سطح یادگیری باشد. یکی از نظریه هایی که می توان برای سنجش درجه اطمینان در انجام مهارت های بالینی دانشجویان مورد استفاده قرار داد، نظریه خودکارآمدی بندورا(Bandura ‘s Self-Efficacy Theory) است (3).
خودکارآمدی یکی از مفاهیم کاربردی در نظریه یادگیری شناختی - اجتماعی بندورا می باشد. بندورا واژه خودکارآمدی را به عنوان عقاید یک شخص در مورد توانایی خویش برای سازگاری با موقعیت های خاص تعریف کرده است. طبق نظریه وی، افراد با باور کافی به کارآمدی خود، بهتر قادر به سازگاری با نیازهای موقعیت خاص می باشند، در حالی که افرادی که از خودکارآمدی کافی برخودار نیستند، در ارائه فعالیت های خاص با مشکل روبرو می شوند تجربه بالینی و آموزش مناسب، عامل مهم تعیین کننده در ایجاد اطمینان بالینی در دانشجویان می باشد دانشجویانی که از کارآمدی بالاتر برخوردارهستند، در رویارویی با چالش های آینده، افراد مؤثر و خودتنظیم به حساب می آیند (4). دنیای کنونی نیازمند فراگیران خودتنظیم است. سازه خودکارآمدی در محیط های آموزشی از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛زیرا طبق نظر بندورا، اینگونه محیط ها بر ای رشد و شکل گیری خودکارآمدی مناسب هستند (5). در محیط های تحصیلی، خودکارآمدی به باورهای دانشجو در ارتباط با توانایی انجام وظایف درسی تعیین شده اشاره دارد. دانشجویانی که معتقدند درتحصیل می توانند موفق باشند، تمایل، تلاش و استقامت بیشتری در انجام وظایف درسی نشان میدهند و به توانایی خود، اطمینان بیشتری دارند.یافته های بسیاری از مطالعات، حاکی از آنند که خودکارآمدی برکسب دانش، رشد و بهبود مهارت ها و همچنین، در بکارگیری دانش و مهارتهای علمی و حرفه ی نقش ویژه ای دارد (6).
در آموزش پرستاری، به خصوص در آموزش و عملکرد بالینی، مطالعات کمی بر روی خودکارآمدی دانشجویان پرستاری انجام شده است. همچنین، مطالعات اندکی، نقش خودکارآمدی بر عملکرد درسی و بالینی را به طورمجزا بررسی کرده اند. تیموتی و همکاران نشان داده اند که احتمال کسب نمرات کمتر از حد قبو لی درواحدهای درسی بین دانشجویان پرستاری با خودکارآمدی کم نسبت به دانشجویان دارای خودکارآمدی زیاد، بیشتراست. عدم موفقیت در عملکرد لزوماً ناشی از ضعف عملکردی نیست، اما خودکارآمدی کم افراد، عاملی برای استفاده نامؤثر از مهارت های فراگرفته شده است (7).
لنت و همکاران (Lent & et al) مطالعه بر روی متغیرهای واسطه ای مرتبط با آموزش، دریافتند که خودکارآمدی بالا میتواند به بهبود روش های یادگیری دانشجویان کمک کرده و برآیندهای پیشرفت را پیش بینیکند .نظریه خودکارآمدی بندورا راهی را نشان می هد که از طریق آن می توان اطلاعاتی از سطح خودکارآمدی افراد کسب نمود، زیرا خودکارآمدی بر مبنای پیشرفت ها و موفقیت های قبلی فرد بنا نهاده شده است (8).
بعضی بر این عقیده اند که ارتباط نزدیکی بین خودکارآمدی و عملکرد فرد در ارائه وظایف محوله وجود دارد. همچنین خودکارآمدی واسطه بین دانش و عمل به آن است در آموزش، پژوهشگران به این نتیجه دست یافتند که خودکارآمدی در بکارگیری دانش ومهارتهای علمی و حرفهای نقش دارد. با استناد به نتایج پژوهش های بررسی شده بیان داشته اند که با وجود اهمیت آموزش بالینی، عملکرد بالینی دانشجویان نسبت به عملکرد آنان در دروس نظری ضعیف تر است (10-6). بنابراین، توجه به نقاط ضعف و بهبود آموزش بالینی ضروری به نظر می رسد. عملکرد بالینی دانشجویان پرستاری، به خصوص کارآموزان درکارآموزی در عرصه همیشه مورد توجه و نگرانی مدرسین وپرستاران بالینی بوده و می باشد، زیرا در این مقطع، دانشجویان باید بتوانند آنچه را در طول تحصیل فرا گرفته اند، بطور مستقل در عمل بکار گیرند. شناسایی مسائل و کاستی های موجود در آموزش بالینی دانشجویان و اقدام به رفع و اصلاح آن موجب دستیابی بهتر به اهداف آموزشی، تربیت افراد خودکارآمد وماهر و همچنین ارتقای کیفیت خدمات مراقبتی میگردد. پژوهش های انجام شده در زمینه آموزش بالینی پرستاری،بیشتر به مسائل محیطی و ارتباطی مطرح در محیط های بالینی، از جمله فقدان تسهیلات و امکانات آموزشی مناسب، عدم هماهنگی و توجیه کافی کارکنان در مورد جایگاه، دانشجوی پرستاری در بالین پرداخته شده است وبه یادگیرنده به عنوان عنصری کارآمد و فعال توجه کافی نشده است. آموزش و تجربیات بالینی باید بتوانندخودکارآمدی را در دانشجو ارتقاء دهد و او را به فردی کارامد تبدیل کند تا در پایان دوره تحصیلی خود، قادر باشد مهارت های مختلف فرا گرفته را با کفایت و اطمینان به توانمندی های خود اجرا نماید. تا آنجایی که پژوهشگران به اطلاعات موجود دسترسی داشته اند، تاکنون در آموزش پرستاری ایران پژوهشی در زمینه خودکارآمدی و ارتباط آن با عملکردبالینی دانشجویان، بویژه دانشجویان پرستاری، بصورت بررسی عملکرد آنها از طریق مشاهده و ارزیابی آن در زمان کارآموزی انجام نشده است. مطالعه حاضر که با هدف ارتباط بین خودکارآمدی و عملکرد بالینی دانشجویان پرستاری پرداخته شده است درصدداست تا به این طریق بتواند به باورها و تواناییهای یادگیرنده در فرایند یاددهی - یادگیری، در چارچوب نظریه شناختی - اجتماعی بندورا، توجه نموده و از نتایج آن در جهت ارتقای توانمندی های بالینی دانشجویان، بهره جوید.
روش ها
پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی است.به روش نمونهگیری سرشماری کلیه دانشجویان پرستاری ترم هشتم ورودی 1388، دانشگاه آزاداسلامی واحدرشت (51 نفر) موردبررسی قرار گرفتند. ابزار گرد آوری دادهها پرسشنامه "خودکارآمدی عملکرد بالینی دکترچراغی و همکاران " ((Self-Efficacy Clinical Performance" (11) و چک لیست محقق ساخته جهت بررسی عملکرد دانشجویان بود. ابزار خودکارآمدی عملکرد بالینی" با 37 گویه در چهار حیطه، "بررسی بیمار" (12 گویه) و تشخیص پرستاری و"برنامه ریزی برنامه مراقبتی" (9 گویه)، "اجرای برنامه مراقبتی "(10 گویه) و "ارزشیابی برنامه مراقبتی" (6 گویه) در مقیاس پنج درجهای لیکرت100-0 (اصلاً مطمئن نیستم 20-0؛ مطمئن نیستم40- 30 ؛ نسبتا مطمئن هستم 60-50؛ مطمئن هستم 80- 70؛ و اطمینان کامل دارم 100-90) استفاده شد. سوالات چک لیست «عملکرد بالینی پرستاری» با توجه به مهارتهای مورد انتظار از دانشجویان، اهداف «کارآموزی در عرصه» مصوبه شورای آموزش عالی و برنامهریزی در سال1384 و براساس محتوای کتابهای مرجع پرستاری تدوین گردید. با همکاری دو مدرس پرستاری، سعی شد تا چک لیست تمامی مراحل فرآیند پرستاری را در برگیرد .بدین ترتیب، 14 گویه در حیطه بررسی بیمار (از معرفی خود به بیمار تا جمع آوری اطلاعات از منابع مختلف) و تشخیص پرستاری (از تنظیم تشخیص های پرستاری براساس اطلاعات جمع آوری شده از بیمارتا تعیین اولویت مشکلات بیمار)، 9 گویه در حیطه برنامهریزی و اجرای برنامه مراقبتی (از توضیح روش کار و نوع مراقبت به بیمار تا توضیح شفاهی گزارش کار و نهایتاً ثبت کتبی گزارش کار) و در نهایت 5 گویه در حیطه ارزشیابی مراقبت (از ارزیابی میزان دستیابی به اهداف مراقبتی تا ادامه / تغییر / خاتمه فرایند مراقبت) تدوین گردید که براساس طیف لیکرت پنج درجه ای با امتیاز 5-1 (خیلی خوب، خوب، متوسط، ضعیف وخیلی ضعیف) و در محدوده امتیاز 140-28 ارزیابی گردید. اعتبار محتوا و صوری ابزارها توسط 5 عضوهیئت علمی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان تعیین و تغییرات مطرح شده اعمال گردید. ضریب آلفای کرونباخ ابزار نهایی"خودکارآمدی عملکرد بالینی " 0/92 α = و چک لیست " عملکرد بالینی پرستاری" 0/87 α =بود که نمایانگر ثبات مناسب ابزارها بود.
روش کار به این نحو بود که در یکی از مراکز آموزشی درمانی منتخب که دانشجویان قرار بود واحد کارآموزی در عرصه خود را در بخش های داخلی – جراحی بگذرانند در روز اول کارآموزی در عرصه، اهداف طرح توضیح داده شد. سپس از آنها خواسته شد که در صورت تمایل پرسشنامه خودکارآمدی عملکرد بالینی را تکمیل نمایند پس از آن دانشجویان جهت انجام کارآموزی به بخشهای تعیین شده رفتند. عملکرد بالینی پرستاری دانشجویان، براساس اجرای فرآیند پرستاری درطول واحد کارآموزی در بخشهای خود توسط مسئول واحد نظارت میشد. چون دانشجویان ترم آخر بودند و در واحدهای کارآموزی مختلف نیز برنامه مراقبت بیمار را بر اساس فرآیند پرستاری انجام می دادند لذا کاملا" با مراحل کار آشنا بودند. فرایند پرستاری شامل : بررسی بیمار، تشخیص پرستاری (حاصل تجزیه و تحلیل بررسی بیمار)، برنامه ریزی وارزشیابی (تصمیم گیری در مورد ادامهی/ تغییر/ خاتمه دادن طرح مراقبتی) بود.
عملکرد بالینی دانشجویان، در روز آخر کارورزی هر گروه بوسیله مشاهده از طریق چک لیست توسط یکی از کارکنان کارشناسی ارشد پرستاری گرایش داخلی، جراحی (غیر از مربی ) و ناظر (مربی مربوطه) مورد بررسی و ارزیابی قرارگرفت. مثلا"، درقسمت بررسی بیمار ناتوان و پیر درمورد نیاز های جسمی بیمار، انجام اقدامات ایمنی جهت پیشگیری از صدمه دیدن بیمار مانند گذاشتن نرده کنارتخت یا در قسمت تشخیص پرستاری، آگاهی کامل از وضعیت بیمار، اتخاذ تصمیماتی که نشاندهنده دانش و قضاوت صحیح پرستار باشد، ارزیابی می گردید. هر مرحله از فرآیند پرستاری از طریق چک لیست توسط ارزیاب و ناظر بررسی شده سپس با توافق هم تکمیل میشد.
در نهایت، داده ها با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین) و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون، کای دو) با سطح معناداری 05/0 از طریق نرمافزار SPSS.Ver.16 تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها
در این مطالعه 51 نفر از واحدهای مورد پژوهش زن با میانگین سنی 3/07± 23/35 ، که در ترم آخر و واحد کارآموزی درعرصه مشغول به تحصیل بودند شرکت داشتند. معدل کل شش نیمسال گذشته 1/18±16/09 و معدل کارآموزی یک نیمسال گذشته2/05 ± 16/64، 91/3 درصد بومی،19/6 درصد خوابگاهی بودند و22/4 درصد دارای تجربه کار دانشجویی (بین 15-11 ماه با میانگین و انحراف معیار 1/28±12/36) بودند.
یافتهها نشان داد که بیشترین و کمترین میانگین و (انحراف معیار) نمرات خودکارآمدی در عملکرد بالینی واحدهای مورد پژوهش به ترتیب درحیطه "اجرای برنامه مراقبتی13/71 ±70/21 و حیطه ارزشیابی برنامه مراقبتی 11/93 ±57/35 بود (جدول 1)
همچنین بیشترین و کمترین میانگین و انحراف معیار نمرات عملکرد بالینی پرستاری واحدهای مورد پژوهش در حیطه "بررسی بیمار 0/44± 4/19 وحیطه ارزشیابی برنامه مراقبتی2/47± 3/16 بود (جدول 2). درضمن، امتیاز کل ابزار«خودکارآمدی در عملکرد بالینی» و «خودکارآمدی در عملکرد بالینی» بطور مبسوط در جدول شماره سه آمده است.
همچنین نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین «خودکارآمدی در عملکرد بالینی» با «عملکرد بالینی پرستاری» همبستگی مثبت و معنادار آماری وجود دارد. (0/003p<، 0/286 (r = (جدول 4).
در بررسی رابطه بین متغیرهای فردی (سن، معدل، مدت زمان کار دانشجویی) با خودکارآمدی در عملکرد بالینی و عملکرد بالینی پرستاری، نتایج نشان داد که تنها بین معدل و خودکارآمدی در عملکرد بالینی ارتباط معنی دار مشهود است (0/04p<).
بحث و نتیجه گیری
مسئله آموزش بالینی و آماده سازی دانشجویان برای پذیرش نقش های مختلف در نظام سلامت از فعالیتها و اهداف مهم دانشکدههای پرستاری و مامائی است در حرفه پرستاری، فقط توانائی انجام وظایف محوله کافی نیست، بلکه توانائی ترکیب دانش، نگرش، ارزش ها و مهارت های روان حرکتی مناسب، جهت ارائه خدمات حرفه ای ضروری است (13،12). با این که عوامل متعددی در رفتار و اعمال انسان نقش دارند، باور تواناییهای خود ، اصل مهمی در رفتار است .بسیاری از نظریه ها، از جمله نظریه خودکارآمدی جهت درک رفتار و نحوه کنترل اعمال تدوین شده اند در پژوهش حاضر با توجه به میانگین نمرات واحدهای مورد پژوهش، خودکارآمدی و عملکرد بالینی دانشجویان ترم آخرپرستاری متوسط ارزیابی شد. چراغی و همکاران نیز به نتیجه ای مشابه دست یافتند.
آنان ضمن اشاره به این نکته که خودکارآمدی با القاء احساس کنترل و توانایی تأثیر بر محیط، توانایی تصمیم گیری مستقل را افزایش می دهد، بیان داشتند که بنابرنظر شرکت کنندگان، خودکارآمدی همراه با مهارت بالینی، به پرستاران حس کفایت میدهد. احساس کفایت، آنها را خلاق می سازد و می توانند تصمیمات کارآمدتری برای کمک به مددجو اتخاذ کنند بعلاوه، مهارت مراقبت بالینی، در جوامع مختلف به عنوان یکی از شایستگی های اصلی پرستاری حرفه ی تعریف و پذیرفته شده است (14).
نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده همبستگی مثبت و معنادار آماری بین «خودکارآمدی در عملکرد بالینی با عملکرد بالینی پرستاری» بود. اکثر پژوهش ها در حوزه آموزش، چه آموزش نظری و چه آموزش بالینی، به یافته مشابه پژوهش حاضر دست یافته اند (18-15).
اولدنبرگ و همکاران (Oldenberg & et al)، ارتباط مثبتی بین خودکارآمدی با فرآیند عملکرد پرستاری شامل بررسی بیمار، برنامه ریزی، اجرا و ارزشیابی برنامه مراقبتی نشان داد. همچنین، خودکارآمدی تنها متغیری بود که در پژوهش اولدنبرگ با فرآیند عملکرد پرستاری دانشجویان ارتباط معنادار آماری داشت (15). اما در بعضی پژوهش ها، نتایج مغایر بدست آمده است. مطالعه چوی (Choi) که به بررسیSelf-efficacy and self-concept به عنوان عوامل پیش گویی کننده پیشرفت تحصیلی پرداخته است، نشان داد که ارتباطی بین خودکارآمدی با عملکرد تحصیلی دانشجویان وجود ندارد (16).
محققین حوزه آموزش میافزایند با وجود اهمیت برنامه های آموزشی در ایجاد توانمندیهای بالینی، برخی دانش آموختگان رشته های پزشکی آمادگی خود را از نظر مهارت ها و قابلیت ها درحد مطلوب ارزیابی نمیکنند. این امر با یافته های مطالعه حاضر مبنی بر در حد متوسط بودن درک خودکارامدی در حیطه های بررسی بیمار، تشخیص پرستاری، برنامه ریزی مراقبت و ارزشیابی محیط بالینی هم راستاست.
در مطالعه حاضر در حیطه ارزشیابی در محیط بالینی دانشجویان اظهار نمودند که بطور متوسط میتوانند میزان دستیابی به اهداف برنامه مراقبتی را ارزیابی نمایند که این یافته با نتایج مطالعه محمدی که به بررسی درک خودکارآمدی دانشجویان رشته توانبخشی از شایستگی بالینی پرداخته بود که میانگین نمره درک خودکارآمدی از شایستگی بالینی در تمام رشتهها در محدوده متوسط قرار داشت، همخوانی دارد (19). ضمناً البته درمطالعهای دانشجویان خود را در عرصهی قابلیتهای بالینی، در حد متوسط ارزیابی نمودند البته این یافته با ارزیابی توسط مربیان مطابقت نداشت که این مورد با نتایج مطالعه حاضر مغایرت دارد (20). شاید بتوان به این مساله این گونه پرداخت که این شکاف بگونه ای نشان میدهد حدتسلط و مهارت موردنظر دانشجو و استاد
نسبت بهم تفاوت داشته است بعبارتی همسو بودن درک دانشجویان و ارزیابی عملکرد بالینی در واحدهای مورد پژوهش این مطالعه، ناشی از همخوانی درک اهداف آموزشی و اهمیت آنها بین فراگیر و فراده میباشدکه میتواند انعکاس کیفیت برنامهها و فرایند آموزش جاری باشد.
اهمیت خودکارآمدی در آموزش، به تأثیر آن برعملکرد آینده مربوط میشود. خودکارآمدی، عملکرد دانشجو را به وسیله افزایش تلاش، استقامت و خود تصحیحی تنظیم می کند (17). بکارگیری نظریه شناختی- اجتماعی در آموزش، بهبود خودکارآمدی دانشجویان را تسهیل میکند، موجب افزایش موفقیت تحصیلی و رشد خلاقیت می گردد.
با استناد بر نتایج مطالعه حاضر و نتایج مشابه سایر مطالعات در دسترس، خودکارآمدی در عملکرد بالینی یابه عبارت دیگر در توانایی مراقبت مستقل از بیمار نقش دارد (24-21،19، 18). لذا مدرسین باید محیط های موثر و محرکی خلق کنند تا در آن دانشجویان به توانایی برنامه ریزی و مهارت های فراشناختی خود بهبود بخشند. افزایش خودکارآمدی بالینی به بهبود عملکرد بالینی دانشجویان کمک میکند. کم توجهی نسبت به ارتقای خودکارآمدی دانشجویان در بالین، بدون شک سبب کاهش کیفیت نیروی انسانی تربیت شده در حرفه پرستاری می شود.
مطالعه حاضر، اگرچه نشان داد که مفهوم خودکارآمدی بالینی میتواند به عنوان یک متغیر در حوزه آموزش بالینی دانشجویان مورد توجه قرار گیرد، اما سنجش بهتر آن نیازمند استفاده از ابزارهای اختصاصی تر با مشخصات روا نسنجی دقیق تر)به ویژه در قسمت بررسی عملکرد دانشجویان با استفاده از چک لیست) و افزایش حجم نمونه می باشد. نظر به احتمال وقوع تورش یادآوری نمرات کارآموزی دانشجویان نسبت به نمرات کارآموزی متعدد در ترم های گوناگون، به مقایسه میانگین نمرات کارآموزی یک ترم و مقایسه آن با ارزشیابی مربیان در همان ترم بسنده شد که این محدودیت نیز تعمیم نتایج را به تمامی دوره آموزش تحت الشعاع قرار می دهد.
بنابر نظریه شناختی- اجتماعی بندورا، انتظار میرود خودکارآمدی با عملکرد مرتبط باشد. بنابراین، پیشنهاد می شود مطالعات بیشتری در تبیین خودکارآمدی وتاثیر آن بر عملکرد دانشجویان پرستاری در مقاطع مختلف صورت گیرد. همچنین تغییرات خودکارآمدی و اثرات آن را بر عملکرد دانشجویان رشته های مختلف در طول تحصیل بررسی شوند. درضمن به بررسی عوامل مؤثر بر رشد خودکارآمدی از دیدگاه دانشجویان و استادان، بخصوص درمحیط بالینی، با جزییات بیشتر پرداخته شود.
ضمناً میتوان از نتایج پژوهش حاضر جهت خودارزشیابی عملکرد بالینی دانشجویان پرستاری استفاده نمود. بازخورد نتایج حاصل به خود - آگاهی و خود - اطمینانی دانشجویان از قابلیتهای حرفهای خود کمک میکند و میتوانند براساس خودکارآمدی خود، نیازهای آموزشی خود را ارزیابی، راهبردهای مناسب جهت یادگیری بالینی تدوین و یادگیری خود را پایش و ارزشیابی کنند (21،20).
مدیران پرستاری نیز میتوانند از ابزارهای پژوهش حاضر جهت اندازه گیری خودکارآمدی و عملکرد بالینی کارکنان پرستاری بالینی استفاده کنند. پرستارانی که توانمندی های حرفه ای خود را باور داشته باشند، تلاش می کنند تا با ترکیب دانش و مهارت ها، برنامه مراقبتی جامع و متناسب با موقعیت تدوین و اجرا کنند.از سوی دیگر، هرچه دانش زیر بنایی رشته ی غنی تر باشد، استقلال علمی آن نیز بیشتر میشود .همگام با آموزش عالی، با تشویق و توجه بیشتر به انجام پژوهش هایی در زمینه عوامل غیردرسی موثر بر عملکرد تحصیلی و بالینی دانشجویان پرستاری، می توان به تقویت دانش خاص پرستاری در این زمینه و استقلال آموزش پرستاری کمک نمود. لذا پژوهش حاضر، میتواند راهنما و زمینه ای را برای تقویت پژوهش های آینده و توسعه علم پرستاری فراهم نماید.
کسب دانش و مهارتهای تحصیلی فقط یکی از متغیرهای مؤثر بر عملکرد بالینی است و مدرسین باید به عوامل دیگری از جمله خودکارآمدی دانشجویان نیز توجه کنند. نتایج پژوهش حاضر از فرضیه پژوهش حمایت نمودکه بین «خودکارآمدی عملکرد بالینی" با "عملکرد بالینی» دانشجویان کارشناسی پرستاری همبستگی وجود دارد. لذا، ارتقاء و توجه به عوامل غیردرسی، مانندخودکارآمدی به خصوص در بالین، موجب ارتقاء کیفیت عملکرد دانشجویان پرستاری و بالطبع رشد استقلال و یادگیری خودراهبرخواهد شد.
قدردانی
پژوهشگران از همکاری بی شائبه دانشجویانی که بید ریغ با مجریان این پژوهش همکاری داشتند، کمال تشکر را دارند.
|