[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
ثبت شده در

AWT IMAGE

AWT IMAGE

..
سامانه جامع رسانه های کشور

..
:: دوره 6، شماره 2 - ( 1393 ) ::
جلد 6 شماره 2 صفحات 10-1 برگشت به فهرست نسخه ها
بررسی هوش هیجانی دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی واحد بین الملل دانشگاه علوم پزشکی گیلان در سال1392
راحله برادران تمدن*، سلیمان احمدی، محمد علی حسینی، فردین مهرابیان
شبکه بهداشت و درمان شهرستان بندر انزلی ، rahele_tamadon@yahoo.com
واژه‌های کلیدی: هوش هیجانی، دانشجوی پزشکی، دانشجوی دندانپزشکی
متن کامل [PDF 443 kb]   (2593 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (7645 مشاهده)
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: روانشناسي تربيتي
متن کامل:   (3142 مشاهده)

مقدمه

یکی از مهم­ترین مسایل زندگی نوین امروزی حل مسایل و مشکلات انسانی است، فرهیخته (تحصیل کرده) در فرهنگ امروزی به صورت فاضل بودن، مسئول و دلسوز بودن بیان می­شود. چنین بیانی، هم مهارت­های عقلانی و هم مهارت­ های اجتماعی و هیجانی را به ذهن متبادر می ­سازد (1). دانشجویان هر جامعه نیروی انسانی و سازندگان فردای آن جامعه هستند و سلامت جسم و روان آنان از اهمیت زیادی برخوردار است. فعالیت­ های آموزشی در جهت تقویت بهزیستی به ویژه آموزش مهارت­های زندگی از مواردی است که اهمیت فراوان دارد از جمله فعالیت­ های آموزشی که روانشناسان بر روی آن تاکید می­نمایند آموزش مهارت­ های هوش هیجانی است (2).  هوش هیجانی در واقع شامل مجموعه ای از هیجانات، دانش اجتماعی و توانمندی ­هایی است که به ما کمک می­کند تا بتوانیم در برابر عوامل و فشارهای محیطی پاسخی مناسب ارائه دهیم همچنین سبب عملکرد بهتر ما در چهار حیطه1- خود آگاهی2-آگاهی اجتماعی 3- مدیریت رابطه 4- خود مدیریتی می­شود. هوش هیجانی در مقایسه با هوش سنتی پیش بینی کننده بهتری برای موفقیت و سازگاری اجتماعی است و در دستیابی فرد به موفقیت در حوزه های مختلف تحصیلی و شغلی نقش به مراتب مهم­تری از هوش عمومی دارد (3،4).

آموزش می ­تواند توانایی افراد را در تنظیم و ابراز هیجانات تقویت کند.  باید توجه کرد که یک نوع واحد و یکپارچه هوش نیست که موفقیت در زندگی را تضمین می ­کند، بلکه طیف گسترده­ای از هوش وجود دارد که سبب موفقیت فرد در حیطه ­های مختلف می شود. اگر شخص فارغ التحصیل ممتازی باشد، نشان می­ دهد او نمرات خوبی در دوران تحصیل در موضوعات محدود گرفته است ولی نمی ­تواند نشان دهنده­ ی موفقیت فرد در رویارویی با فراز و نشیب­ های زندگی باشد (5).

پژوهش ­ها بیانگر آن است که دانشجویان دندانپزشکی نشانه­ های مرتبط با استرس قابل ملاحظه­ ای داشتند و نسبت به جمعیت معمولی اضطراب بیشتری را نشان دادند (6)، همچنین دانشجویان پزشکی فشار و تکانش بسیار زیادی را در دوره بالینی خصوصاً در دوره اینترنی تجربه می­ نمایند و این دانشجویان در این مرحله از تحصیل خود بیشتر علائم افسردگی و اضطراب را بروز داده واحساس رضایت کمتری از پزشک شدن دارند (7). از آن­جا که میزان هوش هیجانی با بسیاری از توانمندی­ هایی (مهارت ارتباطی پزشک و بیمار، احساس همدردی قوی، توانایی مقاومت کردن در برابر موقعیت­ های فشار آور و هیجانات قوی، مهارت­ های کار گروهی و برقراری ارتباط، مدیریت استرس و رهبری و مشارکت ساختارمند) که کوریکولوم نوین پزشکی بدنبال دستیابی به آن­ها­ست، همبستگی مثبت دارد (8)، باین ترتیب پرورش و ارتقاء هوش هیجانی که تمام مولفه­ های فوق را شامل می­شود، می­تواند منجر به انطباق و عملکرد بهتر دانشجویان در حیطه تحصیل، یادگیری بهینه، افزایش پیامدهای آموزشی و عملکرد مناسب حرفه ­ای در آینده گردد.

در مطالعه ثمری و طهماسبی (1386) به این نتیجه رسیدند که هوش هیجانی با موفقیت تحصیلی دانشجویان همبستگی مثبت معنی ­دار دارد (9). پژوهش ظهیرالدین و همکاران (1388) نشان داد که با توجه به عدم تفاوت هوش هیجانی در گروه ­های آزمون و پایین بودن سطح آن بهتر است تا آموزش مهارت­ های هوش هیجانی در همه سطوح دانشجویان مورد توجه قرار گیرد (10). چینی پرداز و همکاران در پژوهشی (1388) نشان دادند که ارتباط معنی ­دار بین معدل درسی با هوش هیجانی وجود ندارد و هم چنین نتیجه گرفتند که  میانگین هوش هیجانی دانشجویان پزشکی در تمام 15 خرده مقیاس موجود در آزمون از استاندارد تعریف شده کمتر بود و در میان 15 خرده مقیاس،روابط بین فردی کمترین میانگین و خوش بینی بیشترین میانگین رابه خود اختصاص داده است (11).

آخوند لطفعلی و همکاران (1390) در پژوهشی نشان دادند که هوش هیجانی کل و خرده مقیاس های آن در گروه آزمون قبل و بعد از آموزش اختلاف معنی دار دارد و به این نتیجه رسیدند که آموزش هوش هیجانی و ارتقاء آن در افراد موثر می ­باشد (12).

جانسن و همکاران در سال 2008 طی یک مطالعه توصیفی نتیجه گرفتند که دستیاران جراحی هوش هیجانی بالاتری نسبت به سایر افراد جامعه دارند و در عین حال در خرده مقیاس­ های آزمون Bar-On این افراد با هم تفاوت های بنیادین داشتند (13). نتایج براون و همکاران درسال 2006 نشان دادکه هوش هیجانی بیشتر با خستگی ذهنی کمتر در ارتباط است (14). فلچر و همکارانش (2009) در یک مطالعه مورد – شاهدی در دانشجویان سال سوم رشته پزشکی دریافتند که گروه مداخله به طور معنی دار، هوش هیجانی  بالاتری نسبت به گروه شاهد داشتند. میانگین مقیاس هوش هیجانی در گروه مداخله نیز در طول زمان افزایش داشت در حالی که هوش هیجانی در گروه شاهد به آرامی کاهش نشان داد (15).

اسمیت و همکاران (2009) در یک مطالعه مروری دریافتند که هوش هیجانی بر کیفیت یادگیری دانشجویان، توانایی تصمیم ­گیری خلاق، عملکرد در وضعیت­ های بحرانی، کیفیت مراقبت از بیمار و عواقب بیماری بیماران تاثیر گذار است (16). در پژوهش تادرس و همکاران (2010)، میزان هوش هیجانی دانشجویان در طول و مقاطع مختلف دوره تحصیلی یکسان بود. میزان هوش هیجانی در زنان در تمام مقیاس ­ها به طور مشخص بیشتر از مردان، و در دانشجویان جوان تر به طور معنی دارپایین تر بود(17).

هوش هیجانی یکی از ارکان رسیدن به موفقیت در حوزه ­های مختلف زندگی اعم از تحصیل، شغل، محیط اجتماعی و سلامت روانی فرد می ­باشد وپرورش و ارتقاء آن در دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی در طول دوره تحصیل از مقطع پایه  می ­تواند منجر به مسئولیت پذیری بیشتر و عملکرد بهتر در دوره کارورزی و بالینی باشد، با این وجود، این طور به نظر  می­رسد که هنوز هم در اکثر دانشکده­های پزشکی و دندانپزشکی کشورمان، هدف های آموزشی، روش­های تدریس و ارزشیابی دانشجویان، مبتنی بر یاد سپاری حجم عظیمی از مطالب جزوه و کتاب­ های درسی است، و تحلیل، تفکر و استدلال، روابط بین فردی،کنترل تکانش کمتر مورد توجه قرار می­گیرد و از طرفی آگاهـی مسئولین آموزشی و تربیتی جامعه از اینـکه جنبه­های مختـلف هوش هیجانی قابل ارتقاء می ­باشد راهگشای بسیاری از مشکلات در حیطه تعلیم و تربیت از جمله در حوزه آموزش علوم پزشکی خواهد بود. بر اساس مطالعات فوق­الذکر و با توجه به اهمیت هوش هیجانی و عدم توجه به این موضوع در برنامه درسی دانشجویان و چگونگی  عملکرد سیستم آموزشی در این خصوص پژوهشگر بر آن شد که ضمن بررسی هوش هیجانی کل دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی، از آن­جا که شواهد کافی در مقایسه هوش هیجانی و تغییر آن در دانشجویان مقاطع پایه و بالینی پزشکی و دندانپزشکی وجود ندارد. دراین مطالعه بررسی و مقایسه هوش هیجانی دانشجویان پایه و بالینی نیز مورد نظر قرار گیرد

روش ­ها  

پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- مقطعی است که هوش هیجانی دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی واحد بین الملل دانشگاه علوم پزشکی گیلان را در سال 1392مورد بررسی قرار داد. نمونه گیری در این مطالعه به روش سرشماری و شامل کلیه دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی مشغول به تحصیل بود. در زمان تحقیق تعداد کل دانشجویان 236 نفر (ورودی 91-87) که پس از توزیع پرسشنامه 215 پرسشنامه کامل دریافت گردید (درصد پاسخ­گویی 91/1 درصد). در این پژوهش علاوه بر بررسی هوش هیجانی در کل دانشجویان، بر اساس آخرین ورودی (سال 91، سال اول پزشکی و دندانپزشکی) و اولین ورودی (سال 87، سال پنجم کارآموزی پزشکی و سال پنجم کلینیک دندانپزشکی) به ترتیب به عنوان مقاطع علوم پایه و علوم بالینی در نظر گرفته شد و هوش هیجانی این گروه علاوه بر کل، به صورت جداگانه مورد مقایسه قرار گرفت. ازتعداد 215 پرسشنامه دریافت شده تعداد 50 نفر در مقطع علوم پایه و40 نفر در مقطع بالینی و 125 شرکت کننده دیگر مربوط به ورودی سال های 88-89-90 بودند که در شاخص کل دانشجویان مورد سنجش قرار گرفتند. معیارهای ورود تمایل به همکاری و رضایت جامعه پژوهش و معیارهای خروج عدم همکاری، تکمیل ناقص یا نادرست پرسشنامه بود. پژوهش با ارائه معرفی نامه رسمی آغاز و اطلاعت کافی در زمینه اهداف و چگونگی انجام مطالعه به دانشجویان ارائه گردید، شرکت در پژوهش اجباری نبوده و از روی آگاهی و رضایت شخصی دانشجویان بوده و به افراد مورد پژوهش اطمینان داده شد که اطلاعات جمع آوری شده محرمانه بوده و هیچ گونه پیامد ناگواری برایشان نخواهد داشت و در صورت تمایل دانشجویان­، نمره هوش هیجانی در اختیارشان قرار داده می­ شود.

ابزار گرد آوری داده ­ها پرسشنامه دو بخشی شامل اطلاعات فردی (سن ، رشته تحصیلی، ورودیه سال تحصیلی، جنس، وضیعت تاهل) و پرسشنامه هوش هیجانی Bar-On بود. این پرسشنامه دارای 90 سؤال بوده که پاسخ­های آن بر مقیاس 5  درجه­ای لیکرت به صورت «کاملاً موافقم»، «موافقم»، «تا حدودی»، «مخالفم» و «کاملاً مخالفم» تنظیم گردید.  پرسشنامه دارای یک نمره کلی (هوش هیجانی کلی)، پنج عامل مرکب و 15 خرده مقیاس بود (جدول 1). سؤالات در این پرسشنامه به دو دسته: سؤالات با محتوای مثبت و محتوای منفی تقسیم شدند. سؤالات با مضمون مثبت به ترتیب از گزینه کاملاً موافقم به کاملاً مخالفم از  5  تا  1  امتیاز دریافت کردند، به این ترتیب که برای گزینه کاملاً موافقم امتیاز  5 ، موافقم4­، تا حدودی 3 ، مخالفم 2 و کاملاً مخالفم امتیاز 1  تعلق گرفت. برای سؤالات منفی روند بالعکس بود. به طور کلی میانگین نمره هوش هیجانی هر فرد بین 450-90 بود، این نمره ها در مورد هر یک از15 خرده مقیاس ­ها، 30 - 6 بود و نمرات 5 مقیاسی آن در حیطه مهارت درون فردی بین حداکثر و حداقل150-30، حیطه مهارت بین فردی 90-18، حیطه سازگاری 90-18، حیطه مدیریت تکانش 60-12 و حیطه خلق عمومی 60-12 بود. روایی و پایایی پرسشنامه قبلاً بررسی و تایید شده است (12،19،20). برای تجزیه و تحلیل داده­ها از آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد فراوانی ساده، شاخص­ های گرایش مرکزی شامل میانگین، انحراف معیار و روش آمار استنباطی آزمون t مستقل برای بررسی تفاوت میانگین نمره هوش هیجانی دانشجویان و دیگر مولفه های آن در بین دو گروه، از آنالیز واریانس ANOVA یک طرفه در بیش از دو گروه و همچنین از ضریب همبستگی پیرسون جهت بررسی همبستگی بین نمرات کسب شده در 5 حیطه هوش هیجانی با استفاده از نرم افزار  spss.ver.20 استفاده شد.

AWT IMAGE

یافته­ ها

در این پژوهش 215 دانشجو شامل 123 دانشجوی پزشکی و 92 دانشجوی دندانپزشکی شرکت داشتند و از این تعداد 50 نفر در مقطع علوم پایه (ورودی 91) و40 نفر در مقطع علوم بالینی (ورودی 87) بودند و 125 شرکت کننده دیگر مربوط به ورودی سال­های 90-89-88 که در شاخص کل دانشجویان مورد سنجش قرار گرفتند. از بین 215 پرسشنامه تکمیل شده، 66/5 درصد دانشجویان دختر و 33/5 درصد پسر، 57/2 در صد دانشجویان پزشکی و42/8 درصد دندانپزشکی بودند. میزان هوش هیجانی دانشجویان مورد مطالعه در کل، حداقل114 و حداکثر 442 بود که به تفکیک دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی و دانشجویان مقاطع پایه و بالینی در  جدول شماره دو نشان داده شده است. همچنین تحلیل انجام شده با استفاده از آزمون t-test نشان داد که در هیچیک از حیطه­های پنج گانه هوش هیجانی تفاوت آماری معنی داری بین میانگین نمرات بدست آمده در بین دو گروه دانشجویان پسر و دختر مشاهده نشد (0/51P=).

AWT IMAGE

نتایج با استفاده از آزمونt-test درکل دانشجویان در مقیاس 5 گانه هوش هیجانی نشان داد که در حیطه­های مدیریت تکانش و حیطه خلق عمومی و هوش هیجانی کل تفاوت آماری معنی­داری بین میانگین نمرات بدست آمده در دو گروه دانشجویان بالینی و پایه دیده شد (023/0P= و 005/0P= و013/0P= ) (جدول 3). همچنین یافته­های مطالعه حاکی از آن بود که دردانشجویان پزشکی در حیطه­ های مدیریت تکانش و حیطه خلق عمومی از 5 مقیاس هوش هیجانی و هوش هیجانی کل تفاوت آماری معنی­ داری در مقاطع بالینی و پایه وجود داشت (p=0/011 وp=0/013 و p=0/025) اما در بین دانشجویان دندانپزشکی چنین تفاوتی در مقاطع بالینی و پایه مشاهده نشد.

AWT IMAGE

نتایج بررسی در 15 خرده مقیاس آزمون در کل دانشجویان بیانگر آن بود که در  حیطه حل مسئله ، حیطه شادمانی  ، حیطه تحمل فشار روانی ، حیطه روابط بین فردی ، حیطه خوش بینی ، حیطه انعطاف پذیری و کل هوش هیجانی تفاوت آماری معنی داری بین میانگین نمرات بدست آمده در دانشجویان مقاطع بالینی و پایه  وجود دارد و به صورت تفکیک شده در دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی، دانشجویان پزشکی در حیطه های شادمانی  ، تحمل فشار روانی ، خوش بینی ، کنترل تکانش  و نمره کل هوش هیجانی تفاوت آماری معنی داری در دو گروه پایه و بالینی داشتند و لیکن در دانشجویان دندانپزشکی تنها در  حیطه شادمانی و حیطه انعطاف پذیری تفاوت آماری معنی داری در مقاطع  پایه و بالینی مشاهده گردید.

یافته های مطالعه با استفاده از آزمون آنالیز واریانس one way ANOVA  درکل دانشجویا ن به تفکیک  ورودی 87 تا 91  حاکی از آن بودکه تفاوت آماری معنی داری بین میانگین نمرات بدست آمده هوش هیجانی دانشجویان وجود ندارد (جدول 4) . آزمون همبستگی پیرسون، بین نمرات کسب شده از مجموع مولفه ها (کل نمره هوش هیجانی) و 5 حیطه مربوط به هوش هیجانی و همچنین بین 5 زیر مولفه های هوش هیجانی در کل دانشجویان همبستگی از نوع مثبت را نشان داد ، یعنی افزایش یا کاهش نمرات هر یک از زیر  مولفه ها با افزایش یا کاهش زیر مولفه های دیگر همراه بود.

AWT IMAGE

بحث و نتیجه ­گیری

نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که میانگین هوش هیجانی دانشجویان شرکت کننده درتحقیق 331/16 بود که با مطالعات حقانی و همکاران در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (18) و نامدار و همکاران در دانشگاه علوم پزشکی تبریز هم خوانی دارد (19) . نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که هوش هیجانی دانشجویان علوم پایه کمی بیشتر از دانشجویان علوم بالینی بود . این مطالعه نشان داد که با افزایش سن در دانشجویان علوم بالینی ، در میانگین هوش هیجانی و در خرده مقیاس های مربوطه افزایشی وجود ندارد که با نتایج ثمری و طهماسبی در سال 86 که نشان دادند بین سن و هوش هیجانی رابطه مثبت و جود دارد و اکثر افراد در طول زندگی خود ، آگاهـی بیشتری بدست آورده و با افزایش سن راحت تر می توانند هیجان ها و رفتار خود را کنترل کنند، مغایرت داشت(9) ، همچنین با نتایج مطالعه Todres و همکاران در سال 2010 که بیانگر بالا بودن هوش هیجانی در دانشجویان سال آخر نسبت به دانشجویان دانشجویان سال اول و دوم کالج کینگز لندن بود، مغایرت داشت (17). البته به صورت تفکیک در دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی، هوش هیجانی  دانشجویان مقطع علوم پایه پزشکی نیز کمی بیشتر از دانشجویان مقطع بالینی پزشکی بود و لیکن در دانشجویان دندانپزشکی تفات آماری معنی دار بین دوگروه پایه وبالینی وجود نداشت.

نتایج این مطالعه در حیطه 5 گانه هوش هیجانی بیانگر پایین بودن مقیاس مدیریت تکانش  نسبت به 4 حیطه دیگر   (مهارت های درون فردی، مهارت های میان فردی ،سازگاری و خلق عمومی ) در کل دانشجویان ، بود که با تحقیقات حقانی (18) و نامدار (19) مشابهت دارد. همچنین بررسی حیطه 5 گانه هوش هیجانی در دانشجویان مقاطع علوم  پایه و بالینی مطالعه حاضر  نشان داد که در دو حیطه مدیریت تکانش و خلق عمومی میانگین نمره مقطع علوم پایه بیشتر از مقطع علوم بالینی بود و در سه حیطه دیگر مقیاس 5 گانه هوش هیجانی تفاوت آماری معنی دار در دو گروه پایه و بالینی وجود نداشت .

مهارت مدیریت تکانش به معنای توانایی مقاومت در برابر هیجانات به طور مؤثر و سازنده و رویارویی فعال با سایق های هیجانی است. با توجه به پایین بودن نمره این مقیاس در پژوهش حاضر و مطالعات انجام شده در ایران (22،23،24،25 )، ضرورت آموزش روش های مدیریت استرس و مقابله با تنش ها و تکانش ها به دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی را دوچندان می نماید چراکه این افراد بنا به ماهیت شغل آینده و محیط کاری پرتنش و ارتباط با افرادی که خود در شرایط روحی مناسبی نیستند ، به کرات در معرض موقعیت های مملو از فشار و تکانش قرار خواهند گرفت.

پژوهش حاضر نشان داد که در خرده آزمون های 15 گانه هوش هیجانی میانگین مقیاس تحمل فشار روانی و کنترل تکانش در کل دانشجویان کمتر از سایر مقیاس ها بود و در دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی نیز فقط در حیطه تحمل فشار روانی تفاوت آماری معنی دار بدست آمد اما در نمره کل هوش هیجانی تفاوت آماری معنی دار بین این دو گروه از دانشجویان مشاهده نشد. در بررسی خرده آزمون های 15گانه در دانشجویان مقاطع علوم پایه و علوم بالینی، دانشجویان علوم پایه در 5 حیطه حل مسئله، شادمانی، روابط بین فردی، خوش بینی و انعطاف پذیری میانگین نمرات بالاتری نسبت به دانشجویان علوم بالینی کسب نمودند و در 10حیطه دیگر تفاوت آماری معنی دار در این دو گروه وجود نداشت. به صورت تفکیک در دانشجویان پزشکی در 4حیطه شادمانی، تحمل فشار روانی ،خوش بینی و کنترل تکانش تفاوت آماری معنی دار در بین دانشجویان پایه و بالینی پزشکی وجود داشت اما در دانشجویان دندانپزشکی تنها در دو حیطه شادمانی و انعطاف پذیری تفاوت آماری معنی دار بین دانشجویان پایه و بالینی مشاهده شد . درمجموع در همه مقیاس 15گانه دانشجویان علوم پایه میانگین نمرات بیشتری نسبت به دانشجویان علوم بالینی کسب کردند .

در مطالعه حاضر میانگین نمره هوش هیجانی دانشجویان دختر وپسر تفاوت آماری معنی دار نداشت که با تحقیقات ظهیر الدین  و همکاران در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی (10)، چینی پرداز و همکاران در دانشگاه علوم پزشکی تهران (11)، ادیب حاج باقری و همکاران در دانشگاه علوم پزشکی کاشان  (21) همخوانی و با تحقیق مهدی زاده و همکاران در دانشگاه های علوم پزشکی غرب کشور مغایرت داشت (22).

نتایج پژوهش حاضر بالاتر بودن میانگین نمره کل دانشجویان از سطح متوسط آزمون را نشان داد و بیانگر آن بود که دانشجویان علوم پایه در  15 خرده مقیاس آزمون ، 5 مقیاس مرکب و هوش هیجانی کل نسبت به دانشجویان علوم بالینی میانگین نمره بیشتری را کسب نمودند. با در نظر گرفتن نتیجه حاصل، توجه دست اندرکاران آموزشی را در جهت توسعه توانایی ­های هوش هیجانی در طول سال­های تحصیلی دانشجویان جلب می نماییم که علی­رغم بالاتر بودن هوش هیجانی دانشجویان مقطع علوم پایه در این تحقیق، لازم است عملکرد سیستم آموزشی در جهت پرورش و تقویت هوش هیجانی دانشجویان عمل نماید تا در سال های تحصیلی بالاتر و دوران کارآموزی،کارورزی، بالینی و کلینیکی که دانشجویان مسئولیت بیشتری داشته و لازمه موفقیت در چنین محیطی داشتن خصوصیات و مهارت­های خاص می­باشد، شایستگی و توانمندی های لازم را کسب نمایند و بدین­طریق موجب عملکرد مناسب و مفید متخصصان  رشته ­های پزشکی در حیطه شغلی آینده فراهم گردد. در این خصوص انجام مطالعاتی با حجم نمونه بیشتر در دانشگاه های علوم پزشکی کشور و همچنین انجام مطالعاتی در زمینه همبستگی هوش هیجانی با توانمندی­ های لازم برای کوریکولوم­ های پزشکی و دندانپزشکی پیشنهاد می­ گردد. از محدودیت های پژوهش حاضر می توان به مقطعی بودن مطالعه، تعداد زیاد سوالات پرسشنامه، تفاوت در ویژگی­ های فردی، فرهنگی و اجتماعی جمعیت مورد اشاره نمود که کنترل این عوامل از عهده پژوهشگر خارج بود.

قدردانی

این پژوهش، حاصل پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد در رشته آموزش پزشکی بوده و نویسندگان مقاله مراتب تشکر و قدردانی خود را از تمامی مسئولین ،پرسنل و دانشجویان واحد بین­ الملل دانشگاه علوم پزشکی گیلان که در انجام این پروژه نهایت همکاری و همراهی داشته اند را ابراز می­دارند.

ارسال پیام به نویسنده مسئول



XML   English Abstract   Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

baradarn tamadon R, ahmady S, hosieni M A, mehrabian F. The Study of Emotional Intelligence in Medical &Dentistry Students of International Branch of Guilan University of Medical Sciences in 2013. RME 2014; 6 (2) :1-10
URL: http://rme.gums.ac.ir/article-1-170-fa.html

برادران تمدن راحله، احمدی سلیمان، حسینی محمد علی، مهرابیان فردین. بررسی هوش هیجانی دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی واحد بین الملل دانشگاه علوم پزشکی گیلان در سال1392. پژوهش در آموزش علوم پزشکی. 1393; 6 (2) :1-10

URL: http://rme.gums.ac.ir/article-1-170-fa.html



بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
دوره 6، شماره 2 - ( 1393 ) برگشت به فهرست نسخه ها
پژوهش در آموزش علوم پزشکی Research in Medical Education